پهباد جاسوسی لاکهید دی_۲۱

از گذشته تا کنون تکنولوژی بهترین دوست سازمانهای جاسوسی بوده است، اما زمانهای دور که هنوز ماهواره های جاسوسی عملیاتی نشده بودند بخصوص در دوران جنگ سرد هواپیماهای جاسوسی اهمیت بسیار ویژه ای داشتند. مطلبی که دنبال خواهید کرد داستان یکی از عجیبترین و البته جزو پروژه های ناکام سازمان جاسوسی آمریکاست، پهپادی که با سرعتی اعجاب آور باید چتر سنگین پدافندی شوروی را رد میکرد و محموله تصاویر با ارزش خود را به سازمان تحویل میداد.

سرنگونی هواپیمای جاسوسی«U_2»به خلبانی گری پاورز بر فراز شوروی در سال (۱۹۶۰) باعث تغییرات زیادی در ساخت پرنده های جاسوسی شد، لذا کمپانی لاکهید مارتین در اوایل همان دهه پروژه ای با کد «A_12» که جد همان «SR_71» بلکبرد بود را با سرعت سه ماخ توسعه داد، ولی برای جاسوسی از تهدیدات اتمی کمونیستها که علاوه بر شوروی به چین هم سرایت کرده بود و چین نیز به تازگی بمبهای هیدروژنی خود را در منطقه دور افتاده ای در بیابانهای گوبی تست کرده بود نیاز به پرنده ای بدون سرنشین نیز احساس میشد. سیا طالب بود که انفجارهای اتمی عظیم چین در عمق آسیا را بدون به خطر افتادن پرنده های جاسوسی و خلبانانش عکس برداری کند، عملیاتی چالش بر انگیز که منجر به دستور ساخت پهپادی با سرعت بسیار بالا در سال (۱۹۶۲) شد.

نتیجه مطالعات لاکهید امکان طراحی پهپادی با سرعت (۳/۳ تا ۳/۵) ماخ را فراهم میکرد که از استانداردهای امروزی نیز بسیار فراتر بود،البته این پهپادها فقط یکبار این سرعت را تجربه میکردند و قرار بود یکبار مصرف باشند، و سفری یک سویه بر فراز خاک هدف انجام دهند، این پهپادها خود مختار بودند و بوسیله سیستم هدایت اینرسی باید در مسیری مشخص پرواز کرده و عکسبرداری نمایند و پس از اتمام عملیات به حریم هوایی بین المللی باز گشته و ماژول عکسبرداری را رها نموده و خودکشی کنند.

این پهپاد که در ابتدا با کد «Q_12» شناخته میشد از بالهای مثلثی شکلی همانند «A_12» استفاده میکرد و در سرعتهای بالا از پشت مادرش جدا شده و بصورت خودکار پروازش را آغاز میکرد،این پرنده همانند «A_12» از تکنولوژی بدنه تیتانیومی، طرح رادارگریز لبه برش استفاده میکرد، لذا سطح مقطع راداری آن به قدری پایین بود که در رادارهای شرقی تقریبا نامرئی بود. برای پیشرانه از موتور رمجت «RJ_43» با قدرت(۱۲۰۰۰) پوند ساخت شرکت «Marquardt» انتخاب شد که در موشکهای زمین به هوا کاربرد داشت، اما این موتور دستخوش تغییرات زیادی شد زیرا مانند موشک که فقط در فاز اولیه نیاز به قدرت موتور دارد نبود و باید یک پهپاد را با سرعتی بالا در حدود(۱/۵) ساعت در آسمان حفظ میکرد.

تغییرات باعث شد پیشرانه جدید(۱۵۰۰۰)پوند رانش در ارتفاع (۲۹) کیلومتری فراهم نماید. ماکت مقیاس کامل در (۱۹۶۲) ساخته شد و تحت آزمایشات مقطع راداری قرار گرفت،طول آن (۱۳/۱) متر پهنای آن (۵/۸) متر و ارتفاعش (۲/۱) متر بود،شرکت «Marquardt» هم موتور «RJ_43» را در تونل باد تست کرد، سیا کمی از پروژه دلسرد شده بود زیرا «A_12» با سرعت و طراحی خاصش بخوبی از پس ماموریتهای شرق آسیا بر آمده بود، اما نیروی هوایی به «Q_12» به عنوان هواپیمای شناسایی و موشک کروز علاقه مند بود و باعث شد سیا نیز راضی شود و به پروژه ادامه دهد.

وزن پهپاد پنج تن، ارتفاع پروازیش (۲۷ تا ۲۹) کیلومتر و برد عبوری آن (۵۶۰۰) کیلومتر بود،پس از پایان ماموریت نیز ماژول «hatch» رها شده و توسط یک فروند هرکولس با همان شیوه گرفتن عکسهای ماهواره ای میان زمین و آسمان بازیابی میشد،اگر هرکولس موفق به گرفتن ماژول نمیشد درون آب می افتاد و شناور میماند تا توسط ناوهای موجود در منطقه بازیابی شود. پس از باز طراحی پهپاد در سال (۱۹۶۳) نامش به «D_21» تغییر یافت و هواپیمای حامل نیز از «A_12» به «M_21» تغییر نام داد این تغییر نام به خاطر نقش هواپیمای حامل به عنوان مادر و پهپاد به عنوان دختر بود، از مجموع (۱۸) فروند «A_12» دو فروند بصورت «M_21» ساخته شد که دو سرنشینه بود و سکویی بین دو سکان عمودی داشت که محل قرارگیری پهپاد بود.

اساسا چون موتور رمجت زیر سرعت صوت فعال نمیشد ابتدا باید پرنده مادر به سرعت بالا میرسید و سپس پهپاد را رها میکرد،اگر روی کاغذ این عمل ساده به نظر میرسید اما در عمل واقعا کاری دشوار بود،در مارس (۱۹۶۶) نخستین رهاسازی صورت گرفت که نزدیک به فاجعه ختم شود زیرا پهپاد پس از رها شدن چند ثانیه بین سکانهای عمودی «M_21» پرواز کرد اما خطر از بیخ گوش گذشت.

رهاسازی دوم در آوریل (۱۹۶۶) بود و پهپاد به حداکثر سرعت (۳۶۰۰) کیلومتر بر ساعت و ارتفاع (۲۷) کیلومتری دست یافت، اما بدلیل از دست رفتن یکی از پمپهای هیدرولیک پس از طی مسافت (۲۲۰۰) کیلومتر ساقط شد، اما این پرنده اعجاب آور اشتیاق فراوانی در نیروی هوایی بوجود آورده بود و خواهان ساخت تعداد بیشتری از آن بود.

بار سوم در ماه ژوئن پهپاد تمام مسیر(۲۹۰۰)کیلومتری تعیین شده خود را طی کرد ولی موفق به رها سازی«Hatch»نشد،رهاسازی چهارم در ماه ژوئیه صورت گرفت که به فاجعه ختم شد،داستان از قرار است که پرنده مادر برای کمک به رها سازی پهپاد مانوری انجام داد،اما پهپاد مشکل پیشرانه داشت و پس از جدا شدن نتوانست فاصله بگیرد و به سکان عمودی پرنده مادر برخورد کرد که باعث سقوط پرنده شد،هردو خلبان ایجکت کردند و یکی زنده ماند و دیگری در آبهای اقیانوس غرق شد.

پس از این حادثه دلخراش لاکهید تصمیم به ایجاد راهی کم خطر کرد و ظرح رها سازی پهپاد از زیر بالهای «B_52» را ارائه داد، آزمایش بعدی در سپتامبر (۱۹۶۷) بود ولی بدلیل نقص حلقه های اتصال به هواپیما قبل از رسیدن به نقطه رهایی پهپاد جدا شده و سقوط کرد، سه پرتاب دیگر از نوامبر (۱۹۶۷) تا ژانویه (۱۹۶۸) صورت گرفت که آنها نیز موفقیت چندانی در پی نداشتند، لاکهید پیشنهاد داد تا یکبار دیگر پیش از آزمایش تمام طرح مورد بازبینی قرار گیرد، آزمایش بعدی در آوریل همان سال صورت گرفت اما بدلیل فعال نشدن موتور شکست خورد، بالاخره در ماه ژوئن پرواز موفق انجام شد و پهپاد کل پروفایل پروازی را در ارتفاع و مسیر تعیین شده طی کرد و ماژول «Hatch» را نیز رها کرد، دو آزمایش بعد از موفق نبود ولی آزمایش سوم در ماه دسامبر خوب پیش رفت.

مشکلاتی که وجود داشت بسیار جزئی بود و این سرعت سرسام آور و ارتفاع پروازی بالای پرنده بود که جای هیچ خطایی باقی نمیگذاشت و همه چیز باید دقیق و کامل انجام میشد تا پروسه عملیاتی کامل شود. این پهپاد فقط چهار ماموریت از (۱۹۶۹ تا ۱۹۷۱) انجام داد که به منظور جاسوسی از سایت آزمایش اتمی چین صورت گرفت،مبدا پایگاه اندسون در جزیره گوام بود و چین هرگز متوجه این پروازها نشد، اولین عملیات در نهم نوامبر بود که پهپاد از سایت عکسبرداری کرد اما بدلیل نقص در سیستم هدایت اینرسی مسیرش را گم کرد و ناپدید شد، لاکهید یک پرواز آزمایشی فوریه (۱۹۷۰) صورت داد تا کلیه مشکلات مرتفع گردد، ماموریت دوم در (۱۶) دسامبر همان سال بود، که به غیر از رهاسازی ماژول «hatch» همه چیز خوب پیش رفت و پهپاد در آبهای آزاد سقوط کرد و ناپدید شد. سومین ماموریت در چهارم مارس (۱۹۷۱) انجام شد و همه چیز موفق بود و ماژول را نیز رها کرد،هرکولس نتوانست ماژول را بازیابی کند و به دریا فتاد و به سرعت ناوشکن اعزام شد ولی نتوانست آنرا بیابد و بازهم ماژول گم شد. چهارمین ماموریت در بیستم مارس (۱۹۷۱) صورت گرفت و پهپاد در صحرای گوبی چین سقوط کرد و توسط مقامات محلی پیدا شد و بعدها در سال (۲۰۱۰) لاشه آن در موزه هوانوردی چین به نمایش درآمد.

لاکهید دی _۲۱

سرانجام در ژوئیه (۱۹۷۱) برنامه به کلی لغو شد که دلایل مهم اینکار موفقیت پایین عملیاتی، معرفی ماهواره های عکاسی جدید و بهبود رابطه چین با آمریکا بود، در مجموع (۳۸) فروند «D_21B» ساخته شد که (۲۱) فروند از آن استفاده شد و (۱۷) فروند دیگر در پایگاه های مختلف آمریکا دست به دست شدند، سرانجام برای آموزش مفاهیم پرواز، رمجت و غیره بصورت ماکت ثابت زمینی بکار گرفته شدند و این پایان یکی از جنجالی ترین و بلند پروازانه ترین پروژه های جاسوسی تاریخ بود، پس از آن پروژه پهپادها به رکودی شدید دچار شدند تا اینکه پس از حادثه تروریستی (۱۱) سپتامبر برای پایش و درگیری در افغانستان به جایگاه خود بازگشتند و اکنون میروند تا نبردهای آینده را دستخوش تغییراتی اساسی کنند.

طی سالها هیچکس از سرنوشت پهپادی که در اولین عملیات ناپدید شد خبر نداشت تا در (۱۹۶۸) که یکی از ماموران سیا از شوروی بازگشته بود گزارش داد که پرنده پس از گم کردن مسیر بر فراز چین به سمت شوروی رفته و در سیبری سقوط کرده و مقامات محلی آنرا یافته و به توپولف تحویل دادند، بقایای پرنده توسط صنعت هوایی شوروی بررسی شد و هیات وزیران بی خبر از داشتانهای پیچیده این طرح سفارش ساخت نسخه بومی را به توپولف دادند، این پرنده «voron» نامیده شد و رهبر پروژه الکسی پسر آندره توپولف بود، «voron» هم مثل سلفش برای شناسایی بود و قرار شد بصورت تک فروندی زیر بدنه «Tu_95» حمل شود،همچنین پرتاب زمینی با کمک موشکی بزرگ نیز مد نظر بود، این طرح در شوروی نیز بدلیل پیشرفت کافی ماهواره های جاسوسی لغو شد و به تولید نرسید، اما باعث کسب علومی ارزشمند شد که بعدها در ساخت موشک های مافوق صوت شوروی بکار رفت، ده ها سال بعد پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی آقای بن ریچ از مهندسان ارشد لاکهید به روسیه بقایای پهپاد به او هدیه داده شد.

سایت های ایرانی این پروژه «D_21» را طرحی مضحک خوانده بودند، اما اگر توجه کنید، درست است که پروژه شکست خورد اما فرایند توسعه پهپاد باعث ایجاد علومی شد که بعدها در پرنده ها یا موشکهای مختلفی بکار گرفته شده، این علوم دور ریخته نشده و در پروژه های مختلف بکار میروند، این پهپاد و پرنده حاملش سرعتهای بسیار بالایی داشته اند و چاشنی رادار گریزی را نیز داشته اند و از استانداردهای زمان خود بسیار جلوتر بودند، و بعدها در پروژه های مختلف این علوم استفاده شده اند.

 

همچنین بخوانید:

ربات های قاتل ، مسابقه تسلیحاتی جدید
سلاح های مرگبار و خطرناک جهان
پیش به سوی جنگنده نسل شش

دیدگاه ها غیر فعال است.