دانستنی هایی از برزخ

تمامی مطالب و حوادثی که در این مقاله به آنها ذکر شده است از آثار آیت الله شهید دستغیب می باشد که توسط جناب ثقه الاسام حاج شیخ حسن صداقت گردآوری شده است.طبق گفته سید هاشم دستغیب، از دست اندرکاران این کتاب، شهید دستغیب روایات همانند احادیث نبوی و از منابع معتبر می باشد و با بیان شیوا و رسا این کتاب، کمتر کسی است که بعد از خواندن تحولی در او ظاهر نگردد.

عذاب برزخی به واسطه ادا نکردن حقوق:

در کتاب شریف مصباح الحرمین نوشته شده که فردی به نام شیخ عبد الطاهر خراسانی در اواخر عمرش به سمت مکه معظمه حرکت می کند و تصمیم می گیرد در آنجا مجاور شود تا بمیرد. در این اواخر یک نفر امانتی داشته از جواهر و پول نقد و دنبال شخص امینی می گشته و به او این شیخ را معرفی می کنند که در مکه او مورد اطمینان کامل است و این فرد امانتش را به او می سپارد. شیخ از دنیا می رود و صاحب امانت برای مطالبه امانت میاید و وارثان شیخ به او می گویند که شیخ مرده است و اطلاعی از امانتی نداریم. بر سرش می زند که چه کند که مفلس شده و راه لجایی نمی برد اما شنیده بود که ارواح شریفه اهل ایمان در وادی السلام هستند و آزاد و با هم مانوسند. شروع به توسل می کند اما سودی نمی برد. از فظلا می پرسد چطور است که هر چه توسل می کنم او را نمی بینم. به او گفتند شاید در امکنه که برای اشقیا است جا داشته باشد و آن در وادی یمن است و نقل شده است که صداهای موحشی از آن به گوش می رسد. حرکت می کند و به آن سمت می رود و دست به توسل می شود تا روزی روح شیخ بد الطاهر را می بیند و می پرسد امانتم کجاست و چرا بر سرت چنین آمده؟ گفت: امانت تو در فلان کوزه در زیرزمین خانه ام پنهان کرده ام. به وارثان من نشانه بده تا امانتت را بگیری و من را از این وادی برهانی


گناهانی که موجب گرفتاری برزخی است:

کربلا رفته، مشهد رفته، مکه رفته و حتی اگر در این اماکن بمیرند این حقوق آنها را بیچاره می کند و نمی گذارد بعد از مرگ به اهل بیت برسند. سه حق از قول شیخ عبارتند از:

اول این که رعیت قوم و خویش کرده و ارتباط قطع نکرده و خرج لازم اولاد یا والدین را بدهید که اگر نکنید گرفتار می شوید.

دوم اینکه دینار به غیر مستحق نپردازید (محروم کردن مستحق حرام است).

سوم اینکه به عالمان اهانت نکنید زیرا پیامبر گفته است: هر کس به عالمی اهانت کند به من اهانت کرده است.


صراط پلی سه هزار ساله بر روی جهنم:

نقل است از خاتم انبیا که فرمودند: قیامت که برپا می شود جهنم را بر روی صحرای محشر می کشانند و نعره ای از جهنم بلند می شود که همه می گویند خدایا به دادم برس جز پیامبر که می گوید به فریاد امتم برس. جهنم را که آوردند پلی روی آن می گذارند که خلق باید از روی آن رد شوند تا به بهشت برسند. این پل صراط نام دارد.

اما عجیب آن است که از رسول خدا نقل است که صراط سه هزار سال راه است. هزار سال سربالایی و هزار سال سراشیبی و هزار سال سنگلاخ و جانوران در راهند. البته گذشتن از صراط یکنواخت نیست و هر کس به مقدار اعمال صالحش از روی صراط می گذرد.


رویای وحشتناک و صادقانه:

در کتاب مستدرک الوسائل حاجی نوری از یکی از مشایخ بزرگ نقل است که فرموده: در روستای ما مسجدی است که متولی و مدرس آن فردی به نام محمد بن ابی اذینه است. روزی هر چقدر منتظرش شدند نیامد دنبالش فرستادند و گفتند شیخ بستری شده، به عیادتش رفتیم و دیدیم شیخ در رختخواب افتاده و سر تا پایش را پوشانده و فریاد می زند که سوختم سوختم. احوالش را پرسیدم گفت: سر تا پایم می سوزد مگر رانهایم. پرسیدم چطور سوخت؟

گفت: شب گذشته خواب بودم و در عالم رویا دیدم که قیامت بر پا شده و جهنم را آورده اند و پل صراط را روی آن گذاشته تا مردم رد شوند و من هم باید رد می شدم. اول حرکت کردنم خوب بود اما هر چه پیش می رفتم زیر پایم باریکتر می شد و آتش سیاه زیر پایم موج می زد و یک پایم می خواست بیفتد. سرانجام افتادم.

شراراه آتش مرا به پایین گشاند، حیرت تمام وجود مرا گرفته بود و فریاد رسی نبود. ناگاه بدلم نشست که مگر نه علی فریادرس است پس گفتم یا علی و تا این جمله را بر زبان آوردم نور علی را بالای سر خود احساس کردم. فرمودند دستت را به من بده دستم را دراز کردم و علی(ع) دستش را آورد و تش کنار رفت. مرا بالا کشید و دست روی رانهایم گذاشت. وحشتناک از خواب بیدار شدم تمام بدنم می سوخت جز همان جایی که علی دست گذاشته بود.


معانی آخرت قابل تصور نیست:

اوضاع عالم آخرت هیچوقت به عقل و فکر اهل این دنیا نخواهد آمد. از محالات است انسان تا در دنیا است بتواند به حقیقت بهشت و جهنم پی ببرد. اشتراک در لفظ سبب می شود که معانی را به صورتی تصور کنند در حالی که حقیقت مطلب از این بالاتر است. مثلا تا گفتند آتش جهنم فورا در اثر اشتراک اسم و لفظ متوجه آتش هیزم می شوند و یا تا وقتی می گویند مار جهنمی فورا خیال می کنند مثل همین مار های دنیوی است در حالی که اینطور نیست.


جهنم می گوید هنوز جا دارم:

آتش جهنم تا از دور گناهکاران را می بیند به خود می پیچد، خشم می کند و نعره می زند. آتش دوزخ قابل خطاب است. خداوند در قران مجید می فرماید: روزی که به جهنم می گوییم آیا پر شدی؟ می گوید آیا باز زیادتی هست؟ آیا هنوز مجرم هست؟ سوره فرقان آیه ۱۲ و سوره ق آیه ۳۰٫


زقوم تلخ تر از حنظل و آب جوشانی که گوشت صورت را می ریزد:

چندین جای قران خداوند خبر داده است از زقوم که خوراک گنهکاران است. درختی با میوه تلخ تر از حنظل، گندیده تر از لاشه مردار است و شکل خارجیش نیز بسیار موحش و مهیب است وقتی از گلو پایین می رود بجوش می آید اما بقدری درد گرسنگی فشار می آورد که جهنمیان از آن می خورند. از حوردنی های دیگر دوزخ غسلین و ضریع می باشد.

از آشامیدنیهای دوزخ نیز می گویم که از جمله آنان صدید است که گفته شده چرک عورت زناکاران می باشد، هم بسیار گرم و جوشان است و هم بدبو و متعفن، بقدری تشنگی بر دوزخیان چیره می شود که از این آب می خورند. از دیگر آشامیدنیهای دوزخ حمیم است. حمیم بقدریی گرم است که وقتی جامی می اورند تا دوزخیان بخورند، هنوز داخل دهان نشده از شدت گرما تمامی گوشت صورت می ریزد.


بشیر و مبشر همان نکیر و منکرند:

شب اول قبر دو فرشته برای بازپرسی مرده میایند و مشهورند به نکیر و منکر به معنی ضرر زننده و ناراحت کننده و منکر برای کیست؟ برای کسی که در این دنیا آدم نشد و مرد. اما برای کسی که آدم شد و مرد دیگر نکیر و منکر نیست برای او بشیر و مبشر است به معنای مزده دهنده. در این زمینه اشعار جالبی منسوب به امیرالمومنین  به ما رسیده است.


رویا نمونه ثواب و عقاب برزخی:

نکته مهمی که در آیه «و من آیاته منامکم باللیل والنهار» در اصول کافی است این است که رویا و خواب دیدن در بشر از ابتدای خلقت نبوده، تا اینکه پیغمبری بر امتش مبعوث بود. هر چه با آنان راجع به برزخ، بهش، و عذاب و ثواب می گفت نمی پذیرفتند و می گفتند مرده سوال و جوابش چیست؟ خاک می شود و از بین می رود. خدای متعال به همه این امت خواب دیدن داد. هر کدام خواب مخصوص به خود را دیدند. به پیغمبرشان گفتند، پیغمبرشان فرمود: خدای جل جلاله خواست به شما بفهماند که آدمی بعد از مرگش ممکن است در ثواب باشد ولی این بدنش زیر خاک در خواب طولانی باشد و یا خدایی نکرده در عذاب باشد. در معانی الاخبار آمده که رسول خدا(ص) فرمود پیش از بعثت گوسفندهای عمویم ابوطالب را می چرانیدم، گاه می دیدم بدون اینکه حادثه ای پیش آمده باشد جستن می کردند و یکدفعه خوراکی ها را رها می کردند از جبرئیل پرسیدم سببش چیست؟ گفت: هرگاه صدای ناله میتی در عالم برزخ بلند می شود، غیر از جن و بشر همه می شنوند. خدای عالم به حکمتش این صدا را از زندها نهان داشت تا وحشت نکنند.


مرده ها به زنده ها التماس می کنند:

اگر آدمی صدای ناله بستگانش را بشنود، دیگر نمی تواند زندگی کند. از حکمت الهی آنستکه کسی از وضع اموات خبر نداشته باشد. الان خدا داند که اموات چه ناله ها، چه ضجه ها و چا التماسهایی به زندگان دارند. نه مثل التماس دعاعای زندگان، اینها تعارف است، التماس دعای میت گدایی و تضرع است. سر قبر امواتتان که می روید چیزی نمی شنوید اما خدا داند که آن بیچاره الان چه ناله هایی می کند یا انشاءالله در چه بهجت ها و فردوس هایی است. رویا، یک حکمتش این است که آدمی از حیات بعد از مرگ سردرآورد و از حیات بعد از مرگ نمونه ای در خواب ببیند.


صدقه پنهانی و گریه از بیم عذاب:

از چیزهایی که آتش گور را خاموش می کند صدقه پنهانی در راه خدا انفاق کردن است. بطوری که اگر با این دست می دهید آن دست نفهمد که بکسی داده اید و بکسی هم نگویید و حتی با خود نیز نگویید و آن صدقه دادن را فراموش کنید. از جمله چیزهای دیگر که آتش را خاموش می کند قطره اشکی است که از خوف خدا ریخته باشی. بدی های خودت را که یاد کنی، عذاب ها و سختی ها را اگر یاد کنی و اگر بترسی و بلرزی و از ترس قطره اشکی بریزی خرمنهای آتش را خاموش می سازد.


عذاب زناکار در برزخ:

کسی که با زن مسلمانی یا یهودی یا نصرانی یا زردشتی، آزاد یا کنیز زنا کند سپس توبه نکند و با اصرار به این گناه از دنیا برود خداوند در قبرش سیصد در عذاب را باز میفرماید که از هر در مارها و عقربها و افعی هائی از آتش بیرون میایند، سپس می فرماید تا روز قیامت می سوزد. و چون از قبرش بیرون شود از بوی گندش مردم اذیت می شوند پس با این بوی زننده شنخته می شود و همه میقهمند که زناکار است. تا اینکه امر گردد او را به آتش بیندازند.


قیامت نسبت به برزخ، بیداری پس از خواب است:

قیامت هم نسبت به برزخ، بیداری پس از خواب است. در برزخ چه ثواب و چه عقابش حد وسط است و نسبت به دنیا بیداری است ولی نسبت به حیات پس از مرگ خواب است لذا وقتی در قیامت سر از قبر بر می دارد میگوید کی مرا بیدار کرد؟ چشمش به جرقه جهنم میافتد که چون کوهی زبانه میکشد، مامورین غلاظ وشداد یک طرف برای احضار خلائق جهت حساب رسی ایستاده اند. آدمی چیزهای عجیب و غریبی می بیند که در برزخ هم این اوضاع نبود، چنان آدمی را را تکان می دهد که همه به زانو در می آیند. همه «رب نفسی» گویانند جز محمد(ص) که «رب امتی» می گوید. هه از پا در می آیند. از هول و ترس، زنهای باردار بچه می اندازند و زنهای بچه شیرده از بچه های خود قافل می شوند. برزخ کحا و قیامت کجا؟ نیش پشه در برابر نیش عقرب چیزی نیست. آری این همان وعده پیامبر است که دیدند و کافران انکار کردند.

 

همچنین بخوانید:
داستان هایی درباره شیطان
عذاب جهنم را دست کم نگیرید
پیشوایان آیین مخوف شیطان پرستی
داستان هایی درباره روح و ارتباط با ارواح
1 Comment
  1. Attack titan کاربر می‌گوید

    عجب مقاله ای بود واو محشر اموزنده ترسناک یه کم عبرتی

دیدگاه ها غیر فعال است.