کرد عنکبوتی این شانس را دارد که در بین بهترین ابرقهرمانان قرار بگیرد. یک شخصیت دوست داشتنی که طرفداران بسیاری دارد. در این مقاله ۵ دلیل برای آنکه مرد عنکبوتی بهترین ابرقهرمان تاریخ است را بررسی میکنیم.

۱_ حس شوخ طبعی:

از بین تمامی ابرقهرمانان مارول، مرد عنکبوتی و ددپول بامزه ترین شخصیت ها هستند. شوخ طبعی اسپایدرمن حتی در هنگام نبرد با قدرتمندترین شروع ها هم وجود دارد و مهم نیست که او دارد با گابلین می جنگد یا تانوس.

ترکیب شجاعت و شوخ طبعی به مرد عنکبوتی برتری نسبت به دیگر ابرقهرمانان مارول می دهد. جالب اینجاست که همه کتاب‌های کمیک و فیلم‌های منتشر شده، طنز را به عنوان بخش اصلی شخصیت مرد عنکبوتی حفظ کرده‌اند.

۲_ هوش:

اگرچه اسپایدرمن فاقد قدرت بدنی و چابکی ثور یا ددپول است، اما به راحتی در فهرست باهوش ترین ابرقهرمانان مارول در رتبه بالایی قرار می گیرد. هوش و حواس او در سطح بالایی است که باعث شده او موفقیت های بسیاری را در نبرد با دشمنانش کسب کند.

هوش او در زندگی شخصی و همچنین در شرایط اضطراری باعث می شود تا مرد عنکبوتی به عنوان یک شخصیت باهوش در نظر گرفته شود.

۳_ قدرت های منحصر به فرد:

جالب است که مرد عنکبوتی برای نجات مردم به چکش ثور، اختراعات مرد آهنی یا سپر کاپیتان آمریکا نیاز ندارد. تار عنکبوت، رفلکس ها، چابکی و مهارت های خزیدن روی دیوار ابزارهای مورد نیاز او برای نجات مردم است. روزی نیست که نبینید یک ابرقهرمان در حال بالا رفتن از برج‌ها با استفاده از دستانش و تاب خوردن از آسمان‌خراش‌ها هنگام مبارزه با جرم و جنایت است.

۴_ پیتر پارکر:

مرد عنکبوتی نیز همانند بتمن یک شخصیت اصلی و دوم به نام پیتر پارکر دارد. فردی که بدون لباس عنکبوتی به او تبدیل می شود. یک پسر جوان که با سختی های زندگی دست و پنجه نرم می کند و حتی در این حالت نیز از کمک به مردم و دوستانش دست نمی کشد.

۵_ مجموعه ای از چالش ها و شخصیت های شرور:

مرد عنکبوتی نیز همانند بتمن زندگی مملو از سختی، چالش ها و دشمنان بیشمار دارد. با این تفاوت اساسی که بتمن یک فرد بزرگسال با تجربه و میلیاردر است و پیتر پارکر ما یک جوان که از وضع مالی آنچنان خوبی هم برخوردار نیست.

او جدا از چالش های پیتر پارکر، با شرور های معروف و قدرتمند خود همانند دکتر اختاپوس، گابلین، سندمن و…. درگیر است و باید به انتقام جویان نیز کمک کند. این باعث ایجاد علاقه نوجوانان و حتی افراد بزرگتر به این شخصیت دوست داشتنی می شود.

دلیل پایانی: فیلم های مزد عنکبوتی:

از ابتدای قرن بیستم میلادی تا به امروز سه گروه فیلم از شخصیت مرد عنکبوتی ساخته شده است. سری فیلم هایی به کارگردانی سم ریمی، دو فیلم با بازی اندرو گارفیلد و سه گانه اسپایدرمن دنیای سینمایی مارول.

هر سه این گروه فیلم ها جز بهترین و به یادماندنی ترین فیلم های ابرقهرمانی بودند و باید قبول کنیم که دلیل محبوبیت امروزه مرد عنکبوتی همین مجموعه فیلم های به یادماندنی او است.

اسپایدرمن راهی به خانه نیست یک تراژدی تمام عیار , بر سه گانه اسپایدرمن در ام سی یو . پایانی واقعا غم انگیز برای دوست خوب محله . فراموش شدن حتی برای قویترین خدایان همچون سیتوراک و چتون هم سخته و باعث نابودی اونها میشه و این دلیل تلاشه های اونها برای عبادت شدن توسط مردمه.

زندگی در دنیایی بدون خاطره , بدون یاد و بدون عزیزانی که اصلا تو رو به یاد بیارن یا حتی بشناسند اونم در حالی که عزیز ترین افراد توی زندگیت رو از دست دادی و تنها کسایی هم که باقی موندن تو رو به یاد نمیارن . میشه گفت سخت ترین پاین ممکن برای یک اسپایدرمن نااشنا با سختی های دردناک . شاید صحنه بار ها تکرار شده در لایو اکشن های یک اسپایدرمن دیدن پیتر در پایان فیلم بر سر قبر یک عزیز از دست رفته باشه . اول از دست دادن تونی , بعد عمه می و حالا هم همه , هرکسی که اون رو به یاد داشت.

این ویژگی یک اسپایدرمنه که همیشه در سختی ها زندگی کنه و شاید همین سختی هاست که اون رو به محبوب ترین ابر قهرمان تبدیل میکنه . دارک نایت , لوگان , اسپایدرمن ۲ سه شاهکار برتر در زمینه کمیک بوک که همواره از اونها حالا هر یک به دلیلی به عنوان برترین اثر در این صنعت نام برده میشد . هر چند در این بین هر کدام مزیت های خاص خود را داشتند ولی این دارک نایت بود که اغلب از اون به عنوان بهترین اثر کمیک بوکی یاد میشد . دارک نایت با حضور افسانه ای هیث لجر , اسپایدرمن ۲ با دیالوگ ها و لحظات ماندگار و لوگان با بازی شاهکار هیوجکمن . ولی اکنون با اکران اسپایدرمن راهی به خانه نیست بار دیگر این کاراکتر شانس خودش رو به عنوان ساخت شاهکاری دیگر امتحان کرده و میشه گفت واقعا فراتر از انتظارات ظاهر شده . به هر حال تصمیم داریم به این موضوع بپردازیم که چرا این فیلم اکنون به عنوان بهترین اثر کمیک بوکی به شمار میرود:

۱. فیلمنامه قوی:

خب شاید ویژگی مشترک فیلم های کمیک بوکی نداشتن فیلمنامه مناسب و قویه که این نقص رو اغلب با جلوه های ویژه بزرگ جبران میکنند . ولی محدود فیلم هایی همچون دارک نایت لوگان و اسپایدرمن ۲ وی فور وندتا هستند که از این قضیه مستثنی هستند و حالا نوبت به اسپایدرمن راهی به خانه نیست رسیده . این فیلم واقعا از نظر فیلمنامه بنای محکمی داره و عالی پایه گذاری شده .از روند عالی پیش روی داستان گرفته تا مدیریت واقعا مناسب شخصیت ها و سرانجام ایجاد فضای وفادار به کمیک برای اسپایدرمن همراه با ایجاد مسیر مجزا برای هر شخصیت به همراه تکامل شخصیت پردازی.

شاید مهمترین شاهکار این فیلمنامه مدیریت معرکه نقش شخصیت های متعدد در فیلمه از اسپایدرمن های دیگه گرفته تا ۵ ویلین و بقیه شخصیت های مکمل ولی این رو با قاطعیت میشه گفت که هیچ یک اضافه به نظر نمیرسند و حضور همه ی انها به نوعی مکمل داستان و پیشبرنده ی فیلمنامه است.

دیالوگ ها واقعا عالیه و هر یک داستانی بزرگ و تاثیر گذارن به دنبال خودشون داشتند . از اشاره به عمو بن و مرگ گوئن گرفته تا درس بزرگ هر اسپایدرمن در زندگی و احساس گناه . حتی استفاده واقعا به جا از دیالوگ های فیلم های پیشین هر کاراکتر که از مهارت های واقعا عالی این فیلمنامه است.

۲. بازی عالی بازیگران:

این فیلم واقعا در این زمینه هیچ نقص نداره و همه عالی بودند . از توبی و اندرو گرفته تا تام و زندایا و مریسا و مشخصا کسی هم انتظاری جز بازی واقعا عالی از بندیکت نداره حالا در هر نقشی باشه . شیمی بین بازیگران واقعا خوبه . ارتباط اندرو و توبی تام یکی از بهترین روابطیه که این در چند سال دیدیم و این نتیجه این ایجاد یک رابطه عالی بین سه اسپایدرمن دوست داشتنی سینما میشه . اندرو و توبی هنوز که هنوزه یک اسپایدرمن تمام عیار بودن و اندرو واقعا عالی غم درونی خودش رو به خاطر از دست دادن گوئن منتقل میکنه یا پختگی واقعا ملموس شخصیتی اسپایدرمن توبی که عالی به نمایش گذاشته میشه . شاید دو نکته مثبت قابل توجه فیلم یکی پیشرفت بازی تام در نقش خودش باشه که واقعا بی نقص بود و دومی پیشرفت بازی زندایا و مریسا تومی که متناسب با تکامل شخصیتی این دو بود.

مهم ترنی نقطه تاثیر گذار هم بر عهده مریسا تومی بود که واقعا عالی از پس این کار بر اومد و به لطف فیلمنامه قوی یکی از بهترین لحظات کاراکتر اسپایدرمن رو در سینما رقم میزنه . در این بین نمیشه از بازی شاهکار ویلیام دفو گذشت . بازی شاهکار در یک شخصیت دوگانه و همزمان با اون انتقال خباثت و شرارت در کنار درماندگی که عالی همگی در بازی ویلیام ایجاد میشه و همه ی اینها اون رو به بهترین ویلین اسپایدرمن تبدیل میکنه . در کنار تمام این موارد اکشن های طبیعی و عالی یان شخصیت رو هم شاهد هستیم که اثر انجام این سکانس ها توسط خود ویلیام دفو هست . نتایج تمام این موارد باعث ایجاد یک ویلین بی نقص برای این فیلم میشه.

۳. روند تکامل شخصیت ها:

شاید بزرگترین ایراد های وارد شده به پیتر ام سی یو نشان ندادن تاثیر گذاری عمو بن در زندگی او و مهم تر منتقل نکردن مستقل بودن پیتر به عنوان یک قهرمان و وابستگی اون به تونی استارکه . همه ی اینها باعث نارضاتی هوادارن شده بود چرا که اون رو کاملا وابسته و زیر سایه قهرمانانی چون تونی و دکتر استرنج میدونستند . ولی به تدریج با مرگ تونی در اندگیم در ادامه در فار فرام هوم و سرانجام در نو وی هوم شاهد تکامل شخصیت پیتر بودیم تا جایی که در این فیلم یک پیتر تمام عیار رو دیدیم که واقعا بارزترین ویژگی های یک پیتر پارکر وابسته به کمیک بوک رو داشت و بالاخره شاهد نقطه فراموش نشدنی زندگی اون هم بودیم جایی که عمه می تدیل به عمو بن زندگی پیتر میشه و همون درس مهم زندگی یک اسپایدرمن یعنی مسئولیت پذیری رو به پیتر یاد میده و جالب تر از اون حس گناه پیتر هست که خودش رو مقصر میدونه و هزینه ای که این یادگیری پیتر از زندگی در پی داشت.

حضور اسپادرمن توبی و اندرو نه تنها صرفا برای پیشبرد داستان نیست بلکه کمک بزرگی به تکامل شخصیت پردازی این دو هم شده و ما شاهد ایجاد ویژگی ها و ابعاد جدید در شخصیت پردازی این دو هستیم . رابطه ام جی و پیتر واقعا بهتر شده و بیشتر به یک رومانس عاشقاه نزدیک شده چیزی که پیشرفت شخصیت پردازی ام جی در اون بی تاثیر نیست.

۴. اکشن عالی و موسیقی متن ایده ال:

این فیلم از اون فیلم هایی بود که ما در اون شاهد اکشن های متنوع و واقعا زیبا هستیم . از نبرد واقعا سخت نورمن و پیتر قبل از مرگ عمه می گرفته تا نبرد سه اسپایدرمن در انتهای فیلم با پنج ویلین و مهم تر از اون اکشن واقعا حماسی انتهای فیلم بین نورمن و پیتر همراه با مشت های واقعا دردناک پیتر , مشت هایی که هر یک غم و دردی بزرگ در خودش جای داده.

شاید اوج جلوه های ویژه فیلم سکانس فایت استرنج با اسپایدرمن باشه که واقعا خوب ساخته شده بود و این سکانس همراه با موسیقی متن عالی جذابیتی دو چندان پیدا میکنه . اکشن نورمن و پیتر قبل از مرگ عمه می واقعا هیجان انگیز بود که تزدیک و همراه با چاشنی استرس بود.

۵. شخصیت پردازی عالی نقش اول فیلم:

گفتم که پیتر در این فیلم در نبود تونی استارک و بدون وابستگی های بی دلیل واقعا به یک سطح بالا در تکامل و درجه بالا از امادگی و پختگی رسیده بود . تمام ویژگی های یک اسپادیدرمن اسیب دیده ولی همچنان مقاوم رو داشت , کاملا بی نقص . از ساده لوحی و اعتماد به هر فردی و علاقه به کمک به همه گرفته تا طنز اختصاصی یک اسپایدرمن و حتی تلاش همراه با احساس گناه در قبال از دست دادن عزیز ترین فرد درون زندگی شخصی خودش . و در کنار تمام اینها اوج شخصیت پردازی این اسپایدرمن جاییه که خودش رو مقصر تمام این اتفاقات میدونه . شاید بشه گفت که واقعا نمیشه از اسپایدرمن بودن این پیتر پارکر ایرادی گرفت که از هر بعد عالی طراحی شده بود.

۶. یک فیلم تمام عیار:

بدون شک اسپایدرمن راهی به خانه نیست فراتر از انتظارات ظاهر شد و حتی بدبینانه ترین اسپایدر فن های خودش رو هم تحت تاثیر قرار داد . این فیلم واقعا هر چیزی که یک فن اسپایدرمن انتظار داشت رو در خودش داشت . یک شاهکار عالی بود . هم دارک بود هم لایت و در کنار اینها فیلمنامه با چاشنی غم با ترکیب شادی همراه شده بود . واقعا به جا و مناسب . عناصر متناقض همگی در کنار هم در یک فیلمنامه که نتیجه ی اون میشه یک فیلمنامه واقعا احساسی و بی نقص . یک شاهکار عالی . یک شاهکار کم نظیر و پایان واقعا غم انگیز و احساسی برای اسپایدرمن ام سی یو همراه با سکانس واقعا تکراری برای هر اسپایدرمن . ایستادن در برابر یک عزیز از دست رفته همراه با حس گناه و عطش برای انتقام در حالی که خودش رو مسئول این اتفاق میدونه.

و حالا ما دارکنایت رو داریم فیلمی شاهکار در زمینه کمیک بوک که حتی بعد از این همه مدت یکی از محبوب ترین شخصیت های کمیک بوکی هنوز چنین فیلمی رو به خودش ندیده . هرچند انتظارات از بتمن مت ریوز واقعا بالا است و چه بسا شاهد تکرار شاهکاری دیگر از بتمن در سینما باشیم.

دارک نایت سبک خاص نولان از کاراکتر بتمن بود چیزی که اون رو به بهترین بتمن در بین تمامی بتمن های سینما تبدیل کرد . شاید بزرگتر از فیلمنامه و حتی قهرمان فیلم جنبه منفی فیلم یعنی جوکر باشه جایی که با بازی هیث لجر کبیر در این نقش ما شاهد یک جوکر افسانه ای بودیم چرا که هیث لجر به معنای واقعی یک جوکر عالی بود.

این فیلم واقعا عالی ساخته شده بود و میشد اثر گذاری نولان رو در هر پارت فیلم دید . نولان در این اثر سعی در به چالش کشیدن قهرمان و البته مخاطبان فیلم میکنه و هردو رو با مهمترین سوالات ممکن روبه رو میکنه . و جالب تر از اون پایبندی بدون محدودیت بتمن به قواعد خودشه و در اخر این کار خودش رو با ک فداکاری جبران میکنه جایی که نولان قهرمانی رو ارائه میده که مهم نیست بقیه چه فکری راجب اون میکنند در حالی که خودش رو به معنای واقعی وقف نجات مردم و شهر کرده . این یعنی یک قهرمان واقعی . هر چند این فیلم نقاط ضعفی چون صحنه های اکشن نه چندان درخور در خودش داشت چرا که یکی از مهمترین جنبه های این سبک از فیلم ها داشتن اکشن های قویه و یک نبرد اکشن وقتی جذاب میشه که بشه اوج تماس طرف های نبرد رو در یک مبارزه حس کرد و به معنای واقعی اون رو دید ولی شاید این نقطه ضعف برگرفته از تفکر اشتباه یا بی اهمیتی سازندگان این فیلم به این نکته است . با وجود این مورد و برخی بی توجهی ها به پابندی های به کمیک یا برخی نقص های هر چند کوچک این فیلم در فیلمنامه و طراحی برخی شخصیت پردازی های مکمل . این فیلم هنوز یک شاهکاره و برای سالیان سال به عنوان برترین اثر این صنعت به شمار میرفت.

نویسنده: امیررضا قاسمی

بعد از انتظار فراوان سومین فیلم از سه گانه فیلم های مرد عنکبوتی در دنیای سینمایی مارول(mcu) منتشر شد. منتظر غافلگیری بودید؟ خب باید بگم این فیلم یکی از غافلگیر کننده ترین فیلم های ابرقهرمانی دنیای سینمایی مارول. اما این غافلگیری جنبه مثبتی داره؟ بریم ببینیم این غافلگیری ها چه وجهی دارن. پس با ایرونی سنتر همراه باشید.

هشدار: این مقاله سرتاسر اسپویل است. 

اول از همه نمرات فیلم مرور می کنیم. خلاصه ای از داستان بازگو می کنیم و بعد به سراغ نقد و بررسی فیلم میریم.

نمرات فیلم: 

Metacritic: 71

Rotten Tomatoes: 95

imdb: 9.2

خلاصه داستان: هویت مرد عکبوتی لو رفته است. او بعد از مشکلات فراوانی که برایش پیش میاید و اتفاقات بدی که برای دوستانش میفتد سعی می کند تا با دکتر استرنج ارتباط بر قرار کند……

داستان فیلم چندان قوی شروع نمیشه. بدون هیچ مکثی  دقیقا از آخر قسمت قبلی شروع می شود. بسیار از هم گسسته و شلوغ.( که با رفتن به خانه عمه می حتی شلوغ تر هم می شود!) البته این فیلم به هیچ وجه نیازی به شروع قوی ندارد. شروع این اثر فیلم Spider-Man: Far from Home بوده است و No Way Home مانند قسمت دومی برای دور از خانه است به همین دلیل بهتر است توجه زیادی به قوی یا ضعیف بودن این شروع نداشته باشیم. برگردیم به نقد. به طرز عجیبی شاهد پخته شدن تام هالند در نقش مرد عنکبوتی هستیم. از نظر بازیگری تام هالند بسیار قوی تر شده است طوری که در بعضی از سکانس ها واقعا باور می کنیم او از اول زندگی اش برای مرد عنکبوتی بودن متولد شده است. شیمی بین او و ام جی( با بازی زندایا کلمن) جذابیت خاصی دارد که اخیرا کمتر در فیلم های ابرقهرمانی شاهد آن بوده ایم. ند هم به عنوان بهترین دوست پیتر پارکر( و البته شاید چاق ترین اشنای پیتر) واقعا نقش آفرینی ویژه ای دارد. گاها شاید حضورش مسخره باشد اما اصل شخصیت او همین است که مسخره باشد! و اگر فکر می کنید که او در این فیلم بسیار مضحک است باید بگویم هدف طراحی این شخصیت هم مسخره و مضحک بودن است! بعد از دیدن عکس یکی از غافلگیری ها نقد ادامه میدیم….

مت مورداک حضور کم اما بسیار بسیار جذابی دارد. آیا این قرار است شروعی باشد برای حضور دردویل در فیلم های مارول؟

میرسیم به عمه می و هپی هوگان. آن ها به تازگی به هم زده اند اما هنوز هم هپی علاقه زیادی به عمه می دارد. عمه می جزو بزرگ ترین مکملین پیتر در طول داستان است. راهنمای پیتر و کسی که او را بزرگ کرده است این بار وظیفه خود می داند در این بحران سخت حکم مادری مهربان را برای پیتر داشته باشد. مادری که هیچوقت پیتر نداشته است اما عمه می سعی می کند همانی باشد که پیتر نیاز دارد. یک دوست خوب. یک پشتیبان. و از همه مهم تر یک مادر دلسوز. ولی در موقعی که پیتر سردرگم می شود و نیاز بسیار زیادی به عمه می پیدا می کند……. او…… پیتر را یا بهتر بگویم دنیای فانی را ترک می کند. گرین گابلین باعث مرگ عزیز ترین فرد زندگی مرد عنکبوتی می شود. خشم فراوانی برای پیتر پارکر به وجود میاید که غیر قابل توصیف است. بریم دو تا غافلگیری دیگه هم ببینیم و برگردیم……..

یکی از موضوعاتی که باعث می شود سکانس های احساسی فیلم ریتم خوبی نداشته باشند  موسیقی ها است. یکی از بزرگ ترین ضعف های این فیلم نداشتن یک موسیقی با کیفیت است. حداقل در سکانس های درام و تراژیک. البته از انصاف نگذریم موسیقی های سکانس های اکشن به خوبی کار شده اند و حسابی هیجان و آدرنالین به خون مخاطب تزریق می کنند. متاسفانه جلوه های ویژه این اثر یکی دیگر از نکات منفی است که می توان بهش اشاره کرد. کافی است طراحی دکتر کانرز این فیلم را با تانوس در فیلم قبلی انتقام جویان مقایسه کنید تا متوجه بشید جلوه های ویژه فیلم مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست نسبت به فیلم های قبلی مارول ضعف های بزرگی دارد. در مجموع می توان گفت این فیلم از نظر داستان پردازی در حد قابل قبولی است و با استفاده از شخصیت پردازی های مناسب توانسته ریتم عالی را شکل دهد که سرانجام آن یکی از بهترین فیلم های مرد عنکبوتی است.

نکات مثبت فیلم: 

بازیگری تام هالند

شیمی بین شخصیت های اصلی مثل پیتر و ام جی و ند 

طراحی مبارزات

استفاده درست از پتانسیل غافلگیری ها 

نکات منفی:

موسیقی های نا به جا و در بیشتر مواقع بد 

جلوه های ویژه می توانست بهتر باشد

پبشبرد داستان بسیار کند است 

نمره ایرونی سنتر به این فیلم: ۸٫۸

نویسنده: محمد امید سعادتی

Metacritic

Rotten Tomatoes

IMDb

خب بالاخره نمرات و نقد مورد انتشار ترین فیلم این چند سال اخیر منتشر شد . تبلیغات گسترده و شایعات متعدد همگی انتظارات مخاطبان از این فیلم رو بالا بردند تا جایی که انتظار فیلمی در حد اینفینیتی وار و اندگیم رو داشتند . اکنون که نقد ها منتشر شد پیداست که فیلم در حد پیش بینی ها واقع شده و انتظارات رو براورده کرده تا جایی که اغلب بهترین فیلم اسپایدرمن خوانده میشود .

اکنون در این قسمت نقد های فیلم رو قرار خواهیم داد :

۱- “واو، اشکها و داد و فریاد هواداران فوق العاده بود؛ از زمان اندگیم تا حالا همچین واکنشی ندیده بودم”

۲- نظر برندون دیویس :”راهی به خانه نیست بزرگترین،احساسی ترین و احتمالاً بهترین فیلم مرتبط با اسپایدرمنه، باید یکم فکر کنم تا بتونم اینو به صورت قطعی بگم ولی بنظرم دیگه رو دست این فیلم نمیاد”

۳- کریستین آکونا : به زبان ساده راهی به خانه نیست شگفت انگیزه، هر صحنه با ویلم دفو عالیه، این فیلم یه نامه عاشقانه عالی به هوادارانه! نمیخام چیز بیشتری بگم فیلم «بازگشت به خانه» رو دوست داشتم ولی راهی به خانه نیست مورد علاقه من تو این سه گانست برای دیدن دوباره اش لحظه شماری میکنم

۴- ناتانیل بریل : راهی به خانه نیست رو امروز دیدم و مطمئنا ارزش این همه انتظار و هیجان رو داشت، یه فیلم دارک، پر از احساسات و سورپرایزها، نمیتونم برای دیدن دوباره‌اش با جمعیت صبر کنم، اجراهای بازیگران به تنهایی دلیلیه که شما باید حتماً این فیلم رو ببینید

۵- کوین پولوی : راهی به خانه نیست حماسی بود، چیزهایی که برای ارائه داشت تحت تاثیر قرارم داد حتی بیشتر از اون چیزی بود که انتظارش رو داشتم، کمدی، دیوانه وار و درنهایت احساسی، نمیتونم تصورش رو بکنم که هیچ اسپایدی فنی با این فیلم ناامید بشه

۶- پیتر اسکریتا : راهی به خانه نیست ورژن سینمایی کمیک بوک ( بتمن هاش ) هستش، بیشتر از چیزی که فکرشو میکردم احساسی بود، پایان «دور از خانه» رو به خوبی توضیح میده و این فرنچایز رو به مسیر درست خودش هدایت می‌کنه

۷- برایان تریوت : راهی به خانه نیست احتمالاً بهترین فیلمی باشه که بعد از «پایان بازی» تو سینماها دیدم، تام هالند همه کاره فیلمه حتی فکر کردن هم بهش دیوانه کنندست یه فیلم اسپایدرمنی کامل

۸- اسکات مِنزل : بهترین فیلم مارول که تا الان ساخته شده، راهی به خانه نیست به خوبی به میراث اسپایدرمن ادای احترام می‌کنه و یک توازن خوب بین نوستالژی،کمدی و اکشن داره! فن های اسپایدرمن وقتی این فیلم رو ببین مطمئنا عقلشون رو از دست میدن

۹- اریک دیویس : راهی به خانه نیست بهترین لایو اکشن ساخته شده از اسپایدرمنه، یک پایان احساسی و هیجان انگیز برای سه گانه “بازگشت به خانه” و همچنین یک ادای احترام هوشمندانه، فان و هیجان انگیز به تمام فیلم های ساخته شده اسپایدرمن در ۲۰ سال گذشته، هم خنده دار و هم غمگین، عاشق تمام لحظه هاش شدم

۱۰ – مت رومبکی : فیلم راهی به خانه نیست کاری می‌کنه تمام حس های ممکن رو تجربه کنی یک فیلم دو و نیم ساعته پر از احساسات،اکشن‌ و.. تمام چیزی که از یک داستان پیتر پارکر میخاید هیچ زمانی بهتر از الان برای اسپایدرمن فن بودن وجود نداشته

خب اینطور که از نقد ها پیداست فیلم کیفیت بالایی داره و اغلب افراد اون رو بهترین لایو اکشن اسپایدرمن خوانده بودند . تا الان نمرات فیلم که به این صورته :

متا از ۶۸ شروع کرد و الان به ۷۳ رسیده که یه رونده افزایشی رو داشته

روتن ۱۰۰ بود ولی الان ۹۸ شده

ای ام دی بی هنوزروند امتیاز دهی شروع نشده

و این هم نمرات دیگر سایت های معتبر تا این لحظه به فیلم راهی به خانه نیست :

• IGN: 80

• Rolling Stone: 70

• Hollywood Reporter: 70

• New York Post: 88

• CNN: 80

نویسنده: امیررضا قاسمی

فیلم ونوم: بگذارید کارنیج بیاید توسط کلمبیا پیکچرز و کمپانی سونی ساخته و منتشر شده است. تریلر های این فیلم وعده اثری بهتر نسبت به نسخه قبلی را میدادند و با قاطعیت می توان گفت این فیلم از نسخه قبلی خود بسیار بهتر است. ولی آیا می توان این فیلم را اثر خوب و سرگرم کننده ای خطاب کرد؟ در این مقاله به این موضوع میپردازیم.

اول از همه بیایید نگاهی به نمرات این فیلم بی اندازیم:

metacritic: امتیاز ۴۸ از ۱۰۰ با ۴۷ نقد

imdb: امتیاز ۶٫۱ از ۱۰

Rotten Tomatoes: امتیاز ۶۰ از ۱۰۰ با ۹۹ نقد

خلاصه داستان: ادی براک با سیمبیوتی فضایی به نام ونوم زندگی می کند که برای او امری مثبت به نظر می رسد. اما بعد از مدتی ادی و ونوم از هم جدا می شود و در این زمان قاتلی به نام کلتوس کسدی به دنبال ادی براک است…….

شروع فیلم بسیار گنگ و مبهم است. یکی از نکاتی که می توان از آن به نکته منفی یاد کرد همین شروع است. آغازی که می توانست بسیار بهتر باشد اما کارگردان سعی کرد ترجیعا با ساخت چند سکانس احساسی و پر دلهره شروعی عالی داشته باشد. اما موفق نمی شود. حس بازیگران در این قسمت از فیلم خشک و بی روح است که عذاب آور بودن این سکانس را بدتر از پیش می کند. بعد گذر کمی از شروع به زندگی ونوم و ادی بعد از قسمت اول می رسیم. این دو با هم دوست های صمیمی شده اند و هوای همدیگر را دارند. تا اینکه قاتلی به نام کلتوس کسدی به ادی پیغام می دهد که می خواهد با او صحبت کند. این دو مکالمه زیاد طولانی ندارند اما قسمت های زیادی از ابهامات شروع داستان در این سکانس بر طرف می شود. کلتوس کسدی به ادی براک می گوید متنی را در روزنامه خود منتشر کند:

آن کلیسای دور دست. از من برده فکر و خیال. ای نیمه گمشده من. فرشته شکسته بال. 

تموم شد؟ خیلی تاثیر گذار بود.

و بعد با کمک ونوم ادی براک راز قتل های کلتوس کسدی برملا  و تبدیل به یک قهرمان رسانه ای می شود! زندگی خوب و پولداری از راه رسید! از این قسمت به بعد فیلم دچار کمی پیشرفت در طرز روایت می شود. مکالمه بعدی ادی براک و کلتوس کسدی زیاد خوب پیش نمی رود( چون کسدی به اعدام محکوم می شود و باعث و بانی این قضیه کسی نیست جز ادی براک!) و کلتوس کسدی دست ادی گاز میگیره حتی خونش می مکه……( که در واقع ذره ای از ونوم هم در اون بوده!)

ونوم و ادی بعد از یک دعوای کلامی در آپاراتمان ادی از هم جدا می شوند و ونوم به سراغ میزبانان دیگری می رود. جنبه احساسی فیلم در این نقطه به اوج خود می رسد نشان می دهد ادی بدون ونوم چقدر ضعیف است. روز اعدام کسدی فرا رسیده و باید او بمیرد. اما متاسفانه همان یک قطره خونی که کسدی از بدن ادی مکیده بود باعث شد سیمبیوت دیگری به نام کارنیج به وجود بیاید که حتی از ونوم هم خطرناک تر است! و او کلی اقدامات مخرب انجام می دهد……

این فیلم از حیث موسیقی بسیار محدود است و نمی توان موسیقی هایش را نکته کاملا مثبتی دانست. به جلوه های ویژه هم برسیم واقعا جزو مثبت ترین نکات این اثر است و بسیار پر جزئیات و دقیق کار شده اند. طراحی مبارزه ها بی نظیر است!

نقاط مثبت اثر:

شخصیت پردازی ادی براک و ونوم

جلوه های ویژه تقریبا بی نقص

طراحی مبارزات نفس گیر

نقاط منفی اثر:

شخصیت پردازی کاراکتر های مکمل بسیار سطحی است

داستان پردازی های بچه گانه

موسیقی های بی محتوا

مدت کوتاه فیلم آسیب زیادی به آن وارد کرده است

ویلن ها از نظر شخصیت پردازی کاملا ناقص هستند

نمره ایرونی سنتر به این اثر: ۶٫۹ از ۱۰

نویسنده: محمد امید سعادتی

metacritic

imdb

Rotten Tomatoes

.

خب بالاخره چیزی که انتظارش رو میکشیدید یعنی تریلر دوم اسپایدی هم منتشر شد ولی  فکر نمیکردم  مارول کاری کنه که مردم برای تریلر یک فیلم هم اینقدر هایپ بشن . بدون شک تا قبل از این فیلم ما شاهد همچین چیزی نبودیم .

خب جایی که لیزارد به سختی از هوا ضربه میخوره رو فک کنم همه دیدین و قطعا متوجه میشین که این هوا چه  اندازه طرفدار برا خودش داره . گفته میشه اونا دارن به سمت دو اسپایدی دیگه میرن ولی در این صحنه توبی مگوایر و اندرو گارفیلد از تریلر ادیت و حذف شدن تا بودنشون تو فیلم همچنان سورپرایز باقی بمونه . اگه به بگ گراند و لوکیشن دقت کنید شبیه به لوکیشن شات هایی است که قبلا لو رفته بود .

اینجا هم تغییرات کاستوم الکترو رو با هم میبینیم که بهتر شده و بیشتر شبیه به  کاستوم الکترو در کمیک ها شده  .

و اینم گرین گابلین ویلیام دفو در اسپایدرمن ۱ و الان در اسپایدرمن نو وی هوم .

و این هم یکی از میشه گفت صحنه های تکراری جذاب  و اینم سرنوشت اخرین نفری که سعی کرد یکی از بمب های گرین گابلین رو بگیره.

خب مثل اینکه یکی از مورد علاقه های مارول افتادن  شخصیت های مونث از ارتفاع است یه جوری انگار خیلی دوست داره این صحنه رو . از گوئن در امیزینگ اسپایدرمن گرفته تا مری جین در اسپایدرمن سم ریمی و افتادن گامورا از ارتفاع و همچنین ناتاشا و پپر در ایرون من ۳ و به تازگی کیتی در شانگ چی الان هم نوبت به ام جی در اسپایدرمن نو وی هوم  رسیده .

میشه گفت این یکی شاید یکی از سکانس های واقعا مهم و تاثیر گذار فیلم باشه .

و این هم مهر تایید بر حضور اسکوبی دوو در فیلم !!>>))

شباهت تصاویر لو رفته شات های تریلر .

تو شات پایانی تریلر دکتر استرنج میگه اونا دارن میان و من نمیتونم جلوشونو بگیرم ! . این یکی میشه گفت شات مهمی میتونه باشه و شاید زمینه ای برا فیلم دکتر استرنج مولتیورس جنون باشه ولی احتمالش کمه چون مارول کل قضیه رو در همین فیلم تمام میکنه بره . با این حال  ممکنه این صحنه مال آخرای فیلم باشه و برای فیلم دکتر استرنج: مولتی ورس جنون زمینه سازی کنه .

دیزنی: خب بچه ها دمتون گرم خوشحالم هنوز مردمو هایپ نگه داشتیم و در عین حال مشخص نشد ۲ تا اسپایدرمن دیگه هستن یا نه !

سونی:

نویسنده: امیررضا قاسمی

خب امشب به دنبال یک رقابت هستیم تا یک مقاله. خب قبل از این رقابت یه کم توضیح راجب این میدم که بهتر بتونید در ان شرکت کنید:

دوستان در زیر پنج سوال چهار گزینه ای اورده شده که شما میتوانید با استفاده از اطلاعات کمیکیتون به ان پاسخ بدید. برای شرکت در این رقابت گزینه درست هر سوال رو در یک کامنت در زیر این مقاله ارسال کنید. برای جواب دادن فقط ۲۴ ساعت وقت دارید و بعد از اون کاربرانی که بیشترین امتیاز را کسب کرده اند معرفی خواهند شد.

البته نحوه امتیاز دادن به این صورت است که بر اساس ارزش به ان امتیاز تعلق میگیرد.

گفتم که برای جواب دادن گزینه درست هر سوال در یک کامنت ارسال کنید. البته نکته مهم اینه که شما نمیتونیدکامنت های خودتون رو تا فرداشب ببینید و کامنت های شما فرداشب همگی با هم توسط ادمین تایید میشوند تا بر روی سایت قرار داده بشوند. اینطوری هیچ کاربری جواب کاربر دیگه رو نمیبینه و به اصطلاح به اعتبار رقابت کمک بیشتر میکنه. البته یادآوری کنیم که کامنت ها و بحث های عادی شما که جواب سوال توش نباشه سریع تایید میشه.

ناگفته نمونه که اون هایی که زودتر جواب سوالات رو بفرستند، امتیاز خاصی نیز براشون تعلق میگیره.

سوال اول (۲ امتیازی):

این جمله از کیست؟ (( هوش یک امتیازه که باید برای منافع مردم مورد استفاده قرار بگیره))

۱- بروس بنر

۲- تونی استارک

۳- رید ریچاردز

۴- دکتر اکتاویوس

سوال دوم (۳ امتیازی ):

این جمله از کیست؟ ((من یه آدم بده ام که آدم های بدتر رو برا پول میکشم ))

۱- دث استروک

۲- ددپول

۳- بلک ویدو

۴- تسک مستر

سوال سوم (۲ امتیازی ):

این جمله از کیست؟ ((کشتن مردم آسونه، آزار رسوندن به اونها یک هنر))

۱- جوکر

۲-دث استروک

۳- بلک ویدو

۴- کارنیج

سوال چهارم (۳ امتیازی ):

این جمله از کیست؟ ((هیچ ازمونی برای اثبات بی گناهی سخت نیست))

۱- پانیشر

۲- دکتر دووم

۳- دردویل

۴- شی هالک

سوال پنجم (۱ امتیازی):

این جمله از کیست؟ ((این توانایی و قدرت نیست که یک فرد رو به ابرقهرمان تبدیل میکنه بلکه این مسیریه که انتخاب میکنه))

۱- کاپیتان امریکا

۲- اسپایدرمن

۳- ایرون من

۴- سوپرمن

خب توضیحات رو در بالا دادم البته نظرتون رو هم راجب سوالات توی کامنت ها بگید که فکر کنم مشکلی برا تایید شدن ندارند مگر اینکه جواب رو بخوان قبل از اتمام تایم مشخص کنند. «نتایج این مسابقه در این لینک»

نویسنده: امیررضا قاسمی

از همان اول می دانستیم که قرار است در قسمت دوم فیلم ونوم شاهد رویارویی او با کارنیج که یک سیمبیوت هم نژاد او است باشیم. مسلما بسیاری از افراد که کمیک های مارول را دنبال می کنند کارنیج را می شناسند. اما بسیاری هم هستند که اطلاعات دقیقی از این موجود بی رحم ندارند. خوب ما اینجا هستیم تا شما را با این موجود بدذات آشنا کنیم.

سرگذشت:

کارنیج یک شخصیت خیالی ابرشرور در کتاب‌های کامیک آمریکایی منتشر شده توسط مارول کمیکس است. این شخصیت اولین بار در شمارهٔ ۳۶۰ از مجموعه کمیک مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ظاهر شد. کارنیج توسط نویسنده دیوید میشلینی، و طراحان مارک بگلی و اریک لارسن خلق شده‌است. کارنیج متعلق به نژادی آمورف (بدون ساختار فیزیکی) زیست فرازمینی و انگل تحت عنوان سیمبیوت است. این شخصیت اغلب به عنوان دشمن شخصیت ابرقهرمان مرد عنکبوتی، و همچنین دشمن دیرینه ونوم محسوب می‌شود. نخستین و قابل توجه‌ترین میزبان او، آدم‌کشی زنجیره‌ای در دنیای مارول به نام کلیتوس کسدی به‌شمار می‌رود.

سیمبیوت ونوم برای نجات میزبان خود ادی براک از زندان فرزندی را تولید کرد که جنسیتی نداشت. این تخم ریزی از طریق زخمی در دست به کلتوس کسدی متصل شد و در خون او ادغام گردید و رنگ قرمز گرفت. کلتوس خود را کشتار نامید و برای همیشه به یک دشمن مرد عنکبوتی و ونوم تبدیل شد. رنیج و کسدی با یکدیگر هم نظر هستند و هر وقت که از زندان آزاد می شوند، نیویورک را به شهر اجساد تبدیل می کنند بطوری که در خیابان های آن پر می شود از اعضای قطع عضو شده انسان ها. کارنیج یک موجود پلید است و کسدی هم که مادربزرگ خود را کشته و یتیم خانه خود را به آتش کشده است بهترین گزینه برای او است. کسدی یک قاتل سریالی است و این بهرتین گزینه برای کارنیج بود.

در دروه ای گمان بر این بود که کارنیج نابود شده است. اما اینطور نبود. کارنیج خود را بطور کامل با کسدی ادغام کرده است. این توانایی به کسدی این امکان را داده بود که بتواند کپی هایی از همزیست سیمبیوتی خود را هر زمانی که در معرض هوای آزاد قرار می گیرد کپی کند. در دوره ای نیز او شروع به جذب دیگر سیمبیوت ها کرده بود که او را بزرگ تر از قبل می کرد. با این حال در این زمان نیز ونوم و مرد عنکبوتی او را شکست دادند.

علیرغم پیوند وی بین کارنیج وکسدی، این سیمبیوت بارها کسدی  را برای پیوستن به یک میزبان قویتر ترک کرده است. این میزبان ها شامل جان جیمسون، مرد عنکبوتی و موج سوار نقره ای است. با اینحال او همیشه به بدن کسدی باز می گردد. بسیاری این نظریه را مطرح کردند که او برای قدرتمندتر کردن میزبان بعدی و رساندن کسدی به یک میزبان ایده آل و قدرتمندتر این کار را می کند. یکی از مهمترن شخصیت هایی که کارنیج به آن پیوند خورده است، نورمن آزبورن است. نورمن کنترل کارنیج را بر عهده گرفت و ازا و برای مقاصد خود استفاده کرد و به گابلین قرمز و یا اجنه سرخ تبدیل شد. او به کمک این سیمبیوت نوه خود نورمی آزبورن را هم به گوبلین چایلد تبدیل کرد.

او در دوره ای به کلرادو حمله کرد و یک قلمرو برای سیمبیوت ها ساخت. زمانی که انتقام جویان به او حمله کردند، او کاپیتان آمریکا، هاوکی، تینگ و ولورین را با شاخه های همزیستی کارنیج آلوده کرد. البته با تلاش مرد عنکبوتی، کارنیج و کسدی باز هم شکست خورده و زندانی شدند.

اخلاقیات:

بر خلاف ونوم که خالق و پدر کارنیج محسوب می شود. او سخت به همزیست خود وفادار است و به سختی از آن جدا می شود. کسدی و کارنیج علاقه بسیاری به هم دارند، برای مثال کارنیج کسدی را یکی از اعضای خانواده خود می داند و هر وقت که کارنیج به بدن فرد دیگری می پیوندد، خاطرات کسدی را بر روی فرد جدید تحمیل می کند. او عاشق کشتار و جنگ است البته این را هم بگوییم که جدا از کشتار های دردناک، او به کشتار های ظریف نیز علاقه بسیاری دارد و روش های بسیار زیادی را برای شنکجه و قتل عام می شناسد که اگر بشنوید در جایتان میخکوب می شوید. به این فکر نکنید که کارنیج یک دیوانه تمام عیار و بی مخ است. او زرنگ تر از آن چیزی است که فکرش را هم بکنید. با وجود رابطه خوب کسدی و کارنیج، آنها در مواردی نیز که با هم مخالف هستند، با یکدیگر جرو بحث می کنند.

قدرت و توانایی ها:

کارنیج نیز همانند هر سیمبیوتی توانایی های این نژاد باستانی که توسط نال، خدای تاریکی های مارول خلق شده اند را دارا است. با اینحال هر سیمبیوتی توانایی های خصی نیز دارد و می تواند آنها را ازتقا هم داده و به بهترین روش از آنها استفاده کند. در ادامه به بررسی پاره ای از توانایی های این هیولای بی رحم می پردازیم.

• قدرت فوق بشری: کارنیج از قدرت بسیار بیشتری از مرد عنکبوتی و ونوم برخوردار است. او میتواند به راحتی بیش از ۸۰ تن را بلند کند و این مورد با توجه به هیکل و اندازه ای که دارد متفاوت است. همچنین نی تواند از ترس اطرافیان خود نیز تغذیه کند و خود را بزرگ تر نشان بدهد.
• دوام فوق بشری: کارنیج به راحتی می تواند از گلوله های کالیبر بالا و سلاح های سنگینی مانند نارنجک و بمب جان سالم به در ببرد. با این حال او نیز همانند همه سیمبیوت ها به صدای زیاد و انرژِ های انفجاری بسیار عظیم حساس است.
• استقامت فوق بشری: این سیبیوت می تواند در فضا، در مکانی سمی و هر جایی که هیچ کس قادر به دوام آوردن در آن نیست زندگی کرده و دوام بیاورد. همچنین می تواند این توانایی را به میزبان خود نیز منتقل کند.
• عمل شفا دهنده: کارنیج به راحتی می تاند خود و میزبانش را شف دهد و زخم و ها وبیماری هایش را درمان کند. فرقی نمی کند این مشکل قطع شدن سر باشد یا یک بیماری لاعلاج. برای مثال او بیماری نورمن آزبورن را بطور کامل درمان کرد و ظاهر او را بازیابی کرد.
• حافظه ژنتیکی: همه سیمبیوت ها دارای حافظه ژنتیکی از نیاکان خود هستند این حافظه از کلینتار که سیاره مادری آنها است شکل می گیرد.
• خزیدن روی دیوار: کارنیج نیز همانند مرد عنکبوتی می تواند بر روی دیوار راه برود.
• تله پاتی: کی از برتین توانایی های جالب کارنیج است. او می تواند حافظه افرادی که با آنها پیوند خورده است را در فرد دیگری نیز بارگذاری کند.
• نیش و پنجه: این سیمبیوت دارای تیغ ها و پنجه های بشماری بر روی بدن و دستان خود است که می تواند هر کسی را به کشت بدهد.
• تغییر بدن: کارنیج می تواند بدن و ماهیت همزیست خود را به دلخواه تغییر دهد و یا او را به یک سلاح تمام عیار پر تیغ و پنجه تبدیل کند.
• استتار: با توجه به اینکه رنگ اصلی او قرمز است، اما او می تواند خود را به هر رنگ، شکل و هر وسیله ای تبدیل کند.
• غوطه وری دیجیتالی: کارنیج یک بار موفق شد با استفاده از کابل های اینترنت، بدن خود را بین سیستم های رایانه ای منتقل کند.
• و توانایی های بیشمار و ساده دیگری که هر موجود سیمبیوت مانند دارد، مانند ذات انگلی جذب تووانایی های اشیا و….

در سینما:

خوب ما قرار است کارنیج را به عنوان شرور اصلی در قسمت دوم فیلم ونوم ببینیم. کارنیج این فیلم در ظاهر شباهت بسیاری با کارنیج کمیک دارد (ظاهر، چهره و تیغه ها وسلاح های که از بدنش تولید می کند) و آنطورکه از تریلر ها نیز معلوم است، قرار است کشت و کشتار بزرگی نیز به راه بیاندازد که نمونه اش را تا به امروز در هیچ فیلم کمیک بوکی ای ندیده ایم. میزبان این شخصیت در فیلم نیز همان کلتوس کسدی است. متاسفانه اطلاعات بیشتری از این شخصیت در این فیلم در دسترس نیست و باید منتظر تریلر های بعدی این فیلم ماند. امیدواریم سونی بتواند به بهترین نحو از این شرور در فیلم ونوم استفاده کند. نظر شما چیست؟ آیا قسمت دوم فیلم ونوم با وجود شرور قدرتمندری همچون کارنیج موفق خواد شد؟

با توجه یه اینکه بیش از یک هفته از پخش تریلر فیلم مرد عنکبوتی ۳ یا همان راهی به خانه نیست می گذرد، اما هنوز این تریلر نقل محافل مجازی مخصوصا توئیتر و اینستاگرام است. تئوری های بسیاری برای این تریلر ساخته شده است که در ادامه به بررسی یکی از آنها می پردازیم.

احتمال بر ین بود که فیلم دکتر استرنج و مولتیورس جنون آغازگر مولتیورس در دنیای مارول باشد. اما این موضوع احتمالا زودتر و با فیلم هیچ راهی به خانه نیست رخ می دهد و به احتمال بسیار زیاد باید شاهد حضور شخصیت های شرور و حتی مرد های عنکبوتی در این فیلم باشیم.

در این فیلم بطور حتم شاهد حضور آلفرد مونیا در نقش دکتر اختاپوس هستیم. همچنین گرین گابلین، مرد شنی و الکترو نیز در این فیلم حضور دارند.در این مقاله می خواهیم به این موضوع بپردازیم که آیا مرد شنی یا همان سندمن در این فیلم شرور است یا نه.

سندمن کیست؟

بدن مرد شنی کاملاً دارای خصوصیات شیمیایی شن است٬ غیرقابل نفوذ در برابر اکثر عناصر. مرد شنی این قابلیت را دارد تا بدن خود را تبدیل کند. او می‌تواند بدن خود را از نظر سختی٬ فشردگی٬ پراکندگی ذرات یا شکل٬ و یا ترکیبی از این خصوصیات کنترل کند. به غیر از تغییر شکل و کارایی‌های دیگری که این توانایی در مبارزه برای مرد شنی دارد٬ او می‌تواند ضربه‌هایی با اثر تخریبی کم را نیز با عکس‌العمل نسبتاً سریع خنثی کند. پیراهن خط‌دار و شلواری که به تن دارد٬ در واقع شن‌های رنگ شده هستند تا به نظر بیاید که او لباس به تن دارد. مرد شنی حتی وقتی خیس می‌شود می‌تواند با ایجار ارتجاع در ملکول‌های شن اندازه خود را دو برابر کند. مرد شنی می‌تواند بازوها و دستان خود را به شکل‌های مختلفو چون گرز یا پتک درآورد تا با مرد عنکبوتی و دیگر دشمنانش مبارزه کند. حجم٬ قدرت و قابلیت تغییر شکل او٬ با مقدار و تعداد ذرات شن و سنگی که در بدن خود دارد رابطه مستقیم دارند. هرچه بیشتر دانه‌های سنگ و شن (در نزدیکی خود) را به بدن خود جذب کند٬ توانایی‌های او هم بیشتر و قوی‌تر می‌شود.

توماس هادن چرچ، نامزد جایزه اسکار٬ نقش این شخصیت را در فیلم سینمایی مرد عنکبوتی ۳ (سال ۲۰۰۷) بازی کرده‌است. هنوز معلوم نیست که آیا این بازیگر در فیلم راهی به خانه نیست هم حضور دارد یا نه، با اینحال شخصیت مرد شنی در این فیلم حضور دارد.

تئوری های اولیه در مورد این شخصیت این احتمال را می دادند که او به احتمال بسیار زیاد شخصیت خوبی است و قصد دارد تا از پیتر پارکر محافظت کند. البته تریلر به این صورت نشان می دهد. آیا اینطور است؟

در تصویر بالا برخی طرفداران معتقدند که سندمن در حال کمک به مرد عنکبوتی است. با این حال تئوری دیگری نیز وجود دارد و آن این است که سندمن و الکترو قدرت های خود را با هم جمع کرده اند تا با کمک هم مرد عنکبوتی را در خود فرو برده و شکست دهند. این احتمال وجود دارد زیرا این کار باعث می شود مرد عنکبوتی قدرت مقابله با این توانایی عظیم را نداشته باشد.

یک تئوری دیگر نیز وجود دارد و آن این است که رعد های الکترو باعث بالا آمدن سندمن شده باشد و او اصلا درگیر نبرد نباشد. تئوری آخر و ناراحت کننده ترین تئوری نیز این است که سندمن و الکترو در حال نبرد با بیش از یک مرد عنکبوتی هستند که امیدواریم درست نباشد.

نظر شما چیست؟ آیا سندمن یک شرور است یا یک قهرمان؟ مرد عنکبوتی راهی به خانه نیست در ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱ در سینما های جهان به اکران در خواهد آمد.

خب مورد انتظار ترین فیلم کمیکی بدون شک اسپایدرمن نو وی هوم هست که این روز ها سر و صدای زیادی به پا کرده فیلمی که تنها هشت ساعت پس از انتشار اولین تریلر ان رکورد اندگیم و تریلر بتمن مت ریوز رو شکست. تریلری که مدت ها است انتظار انتشار ان کشیده میشد و گفته میشود که این تریلر تنها بخش ابتدایی فیلم است. مهم ترین شایعه اطراف این فیلم نیز حضور اسپایدرمن توبی مگوایر و اندرو گارفیلد هست که به تنهایی انتظار برای این فیلم را چند برابر کرده اند. در این مقاله میپردازیم به یک مرور ساده از نکات تریلر:

خب در این صحنه ما اسم دیتکو رو میبینیم که اشاره به استیو دیتکو هست که بی ربط هم نیست چون استیو دیتکو همراه با استنلی در خلق اسپایدرمن نقش داشته است به علاوه دکتر استرنج نیز توسط این دو نفر خلق شده است.

اطلاعاتی که از فیلم اسپایدرمن لو رفته است نشان میدهد که فیلم دقیقا در ادامه قسمت قبلی اغاز میشود یعنی جایی که هویت اسپایدرمن برای همه فاش شد. همانطور که در تریلر میبینید پیتر و ام جی در حال فرار هستند در حالی که جونا جیمسون در حال صحبت درباره هویت اسپایدرمن است.

در این صحنه پشت سر پیتر ما تابلویی رو میبینیم که به شیطان اشاره داره که این میتونه به نوعی اشاره غیر مستقیم به دردویل باشه که در فیلم حضور داره. البته در برخی منابع این صحنه رو به نوعی اشاره به مفیستو زدند که به نظرم دیگه نباید به فکر حضور این شخصیت باشیم و مارول قصد داره  با اشاره های گوناگون که قبلا هم در سریال واندا ویژن دیدیم به این شخصیت فقط به نوعی هواداران رو سر کار بزاره.

در اینجا ما صحنه ای رو میبینیم که قبلا کانسپت ارت های ان را دیده بودیم البته نه برای این فیلم بلکه برای فیلم spiderman: far from home البته این صحنه با تغییرات جزئی نیز همراه بوده و دقیق به مانند نسخه پیشین ان نیست.

یکی دیگر از مورد های جذاب اینه که گفته میشه این سه اتفاق در یک لحظه اتفاق افتاده  که از لحاظ نوع اتفاقاتی که تا الان در فیلم های مارول اتفاق افتاده و پیوستگی بین انها این اتفاق رو میتوان انتظار داشت. هر سه اتفاق در نوع خود مهم و البته تاثیر گذار بودند که تاثیر انها در فیلم های اینده مارول به وضوح اشکار خواهد شد.

این سکانس در تریلر یکی از جذاب ترین و البته عجیب ترین ها بود چون به نوعی نشان میداد که دکتر استرنج در مقابل اسپایدرمن قرار گرفته که عجیب و غریب به نظر میرسد. این سکانس در همان ساعات اولیه به سکانس مبارزه پیتر با استرنج معروف شد. یکی از تئوری هایی که احتمال ان به نظر کم میرسد این است که این دکتر استرنج در واقع واریانتی شرور از دکتر استرنج است که احتمال درست بودن ان کم است.

یکی دیگر از سکانس های هایپ کننده که البته شاید دلیل هایپ کننده بودن ان فقط یک شوخی از طرف مارول با ما باشد اینه که شاید این فرد که در صحنه در کنار پیتر قرار دارد مت مورداک با بازی چارلی کاکس باشد. خب چه بهتر از این که ما شاهد مت مورداک در دادگاه و دفاع او از پیتر باشیم . امیدوارم که مارول در این مورد به خصوص قصد سرکار گذاشتن ما را نداشته باشد.

باز هم اشاره ای دیگه به مفیستو. درخواست پیتر از دکتر استرنج برای اینکه مردم هویت او را از یاد ببرند اشاره ای به کمیک Spider-Man: One More Day که پیتر  برای نجات زن عمو می به خاطر عواقب فاش شدن هویتش با مفیستو معامله ای میکند که در ازای نجات زن عمو می حاظر به انجام این معامله میشود.

یکی از اشکالات الکترو در اسپایدرمن شگفت انگیز ۲ ظاهر نه چندان جالب الکترو بود. مثل اینکه در این فیلم ما قرار است شاهد یک الکترو با ظاهر کمیکی تر باشیم که رعد های زرد رنگی خواهد داشت.

این صحنه میتواند به نوعی اشاره ای به سند من باشد یا فقط یک اشتباه ساده از ما. در این سکانس یا الکترو نتوانسته به درستی اسپایدرمن رو مورد هدف قرار دهد یا سند من از اسپادیدی محافظت کرده و جلوی رعد الکترو رو گرفته.

یکی از کاستوم های جدیدی که قرار است پیتر در این فیلم داشته باشد این کاستوم سیاه و طلایی است که به نظر میرسد منشا جادویی دارد یا میتواند به نوعی توانایی های جادویی به پیتر بدهد.

پورتالی که در اینجا وانگ به ان وارد میشود به نظر میرسد پورتالی به سمت اتفاقات فیلم شانگ چی و حضور این شخصیت در فیلم شانگ چی باشد که ممکنه چنین چیزی چندان درست هم به نظر نرسد و بیشتر به زمان اتفاق افتادن فیلم اسپایدی بستگی دارد.

یکی دیگر از صحنه های جالب  تریلر صحنه مبارزه پیتر بر روی پل بود. در این صحنه دکتر اکتاویوس با پیتر رو به رو میشود که ممکن است این پیتر همان پیتری که ما میشناسیم نباشد. در روی پل ما بمب های گرین گابلین رو هم میبینیم که نشان میده او هم روی پل حضور داره البته شاید ویلین های دیگری هم روی پل حضور داشته باشند  و اگر پیتر به تنهایی روی پل باشد کار او را برای مارزه با این ویلین ها سختر میکند.

در این صحنه ما پیتر رو به همراه دکتر استرنج میبینیم که در حال اجرای طلسم هست. چیزی که در دست دکتر استرنج هست به نظر میرسه که تار موی پیتر باشه که این صحنه به نوعی اشاره به دیدار او با ثور است که تار موی ثور رو هم برای اجرای نوعی طلسم استفاده کرد.

همانطور که میبینید دکتر استرنج در این صحنه روح پیتر را از بدنش جدا کرده است. این سکانس احتمالا میتواند یک فرار توسط پیتر از دکتر استرنج باشد و بخواهد از مکعب جادویی در دستش که از سانکتوم سانکتوروم برداشته استفاده کند.  به نظر میرسد پیتر از این مکعب بخواهد برای حل مشکل زندگی دوگانه خود استفاده کند. که البته قبل از ان سخنی از دکتر استرنج را میشنویم که میگوید مشکل این است که تو سعی میکنی دو زندگی متفاوت داشته باشی. این حرف از دکتر استرنج دو معنی دارد یکی اینکه دکتر سعی دارد به پیتر بگوید نمیتواند همراه با ابرقهرمان بودن یک زندگی عادی هم داشته باشد یا اینکه یک واقعیت به وجود امده که همزمان با پیتر به صورت جداگانه یک اسپایدرمن زندگی میکند و این حاصل طلسم استرنج است.

نویسنده: امیررضا قاسمی