زمانی که فیلم دکتر استرنج در مولتیورس جنون در سینما های جهان اکران شد، نظرات بسیار متفاوتی را به همراه داشت. عده ای این فیلم را بد و بخشی آن را شاهکار می دانستند و بحث های زیادی پیرامون این موضوع وجود داشت. اما بررسی این فیلم به این آسانی ها نیست.

ما این فیلم را فیلم خوبی می دانیم. نه آنقدر عالی است که جز بهترین های سینمای ابرقهرمانی باشد و نه آنقدر بد است که او را دور بیندازیم.

با فیلمی به کارگردانی سم ریمی طرف هستیم که مجبور بودی یک تنه برنامه های زیادی از فیلم های مارول را پیش ببرد. فیلمی که به شدت توسط استودیو مارول هایپ شده بود.

مورد اول که کار بررسی و امتیاز دادن به این فیلم را سخت می کند، کارگردان آن است. بیشتر فیلم های سم ریمی همچون سه گانه مرد عنکبوتی فیلم های خوبی بودند. در اینجا نیز با فیلم خوبی طرف هستیم ولی باید این را بدانیم که سم ریمی تنها نیست و در طرف دیگر مارول قرار دارد و یک برنامه چند ساله که در همه فیلم های خود به این موضوعات اشاره می کند.

بسیاری برای اینکه بگویند مولتیورس جنون فیلم خوبی نیست، به ناراحت کننده بودن آن اشاره می کنند. باید از این افراد بپرسیم کدام فیلم سم ریمی ناراحت کننده نیست؟

نمی توان به جلوه های ویژه این فیلم ایرادی گرفت، با اینکه می توانست خیلی بهتر از آن چیزی باشد  که ما دیدیم. اما موضوع مهم داستان و فیلم نامه مولتیورس جنون است.

اشتباه نکنید، داستان فیلم دارای مشکلات زیادی نبود. فقط آن چیزی هم نبود که طرفداران انتظار آن را داشتند. با این حال اگر کوچک ترین آشنایی با مارول و برنامه ریزان آن داشته باشید متوجه خواهید شد که شاید این فیلم فدای فیلم های بزرگتری که قرار است در آینده منتشر شود، شده باشد.

مجموع این موارد و مواردی دیگر باعث می شود که تصمیم گیری درباره این فیلم بسیار سخت باشد، همانطور که برای فیلم بتمن علیه سوپرمن دنیای سینمایی دی سی سخت بود. با آرزوی موفقیت برای دنیای سینمای ابرقهرمانی.

شاید عجیب باشد اما با توجه به دنیای سینمایی مارول دلایل بسیار زیادی وجود دارد که باعث می شود واندا ماکسیموف را قدرتمندترین شخصیت حال حاضر دنیای سینمایی مارول بدانیم. به بررسی بخشی از آنها می پردازیم.

۱_ او استرنج را فریب داد تا یاور کند باغش واقعی است:

بعد از پیدا شدن آمریکا چاوز، دکتر استرنج به سراغ واندا ماکسیموف می رود تا از او کمک بخواهد. او به باغ واندا می رود و اصلا متوجه ساختگی بودن آن نمی شود. اینکه بتوان جادوگری مثل استرنج را به اینصورت فریب داد نشان از مهارت جادویی بالای اسکارلت جادوگر دارد.

۲_ او به تنهایی کارماتاج را نابود کرد:

واندا برای گرفتن آمریکا چاوز به کارماتاج حمله می کند. در اینجا صد ها جادوگر و مبارز هنر های عرفانی حضور داشتند اما اسکارلت جادوگر در کمتر از چند دقیقه توانست کارماتاج را بطور کامل نابود کرده و تعداد زیادی از محافظین کارماتاج را بکشد. این نشان می دهد که مهارت های جنگی او در سطح بالایی قرار دارد.

۳_ در کوه وونداگور قلمرویی دارد:

او و وانگ برای پیدا کردن بقایای کتاب دارک هولد به کوه وونداگور می روند اما در کمال تعجب متوجه می شوند این کوه یک قصر و متعلق به خود اسکارلت جادوگر است. این که این کوه چطور در آنجا ساخته شده است هنوز در حاله ای از ابهام است.

۴_ او ایلومیناتی را نابود کرد:

او سپس واندا زمین ۸۳۸ را تحت کنترل می گیرد و به مقر ایلومیناتی حمله می کند. دهن بلک بولت را از بین می برد، رید ریچاردز را به چند تکه پلاستیک تبدیل می کند. کاپیتان کارتر را از وسط نصف می کند، کاپیتان مارول را با انداختن یک مجسمه بر روی او از دور خارج می کند و سپس به کمک قدرت ذهن خود پروفسور اگزاویر را نیز می کشد. این قدرت نشان از این دارد که عملا ابرقهرمانی در مولتیورس نیست که بتواند جلوی او را بگیرد.

۵_ او دارک هولد را در مولتیورس نابود کرد:

بعد از اینکه واندا متوجه اشتباه بودن کارهای خود شد تصمیم به جبران گرفت و کتاب دارک هولد را در مولتیورس از بین برد. این جمله استرنج بود که وقتی در یونیورس دیگری بود و کتاب دارک هولد از بین رفت، به زبان آورد. این کار یکی از برترین توانایی های بود که اسکارلت جادوگر از خود نشان داد.

دکتر استرنج در مولتیورس جنون یکی از فیلم های فاز ۴ دنیای سینمایی مارول است که موفقیت مالی بالایی کسب کرده است. اما این فیلم همانند هر فیلم ابرقهرمانی دیگری سوالات بی جواب بسیاری را در ذهن ما ایجاد کرده است. در ادامه به بررسی چند مورد از آنها می پردازیم.

دکتر استرنج چطور مرد عنکبوتی را بخاطر می آورد:

در ابتدای فیلم مولتیورس جنون دکتر استرنج هنگام صحبت با شخصیت آمریکا چاوز اشاره می کند که با توجه به حوادثی که برای مرد عنکبوتی رخ داده او آشنایی ای با مولتیورس دارد. اما نکته ای وجود دارد و آن این است که او طلسمی استفاده کرده است تا هویت مرد عنکبوتی از یاد همه برود.

احتمال دارد او هم هویت مرد عنکبوتی را فراموش کرده باشد و فقط خود مرد عنکبوتی و کارهای او را به یاد داشته باشد و یا این احتمال وجود دارد که این طلسم روی او تاثیری نداشته باشد.

چرا هیچ ویژنی در جهان های دیگر وجود ندارد:

مورد عجیبی که کمتر کسی به آن توجه می کند این است که ویژن تقریبا در هیچ جهانی که در فیلم نشان داده شد وجود ندارد و این مقداری عجیب است. البته دلیل این مورد را ما هنوز نمی دانیم ولی یکی از دلایل غیرمرتبط با موضوع فیلم است که پل بتانی، بازیگر نقش ویژن برای این فیلم قراردادی نداشت.

چرا زمین ۶۱۶ مارول تنها زمین بدون بچه های واندا است:

این زمین که داستان اصلی دنیای سینمایی مارول در آن جریان دارد بدون بچه های واندا است و این بچه ها در آن وجود ندارند، اما در تعداد بسیاری از دیگر جهان ها که خود واندا آن را به ما نشان داد، این بچه ها وجود دارند و زندگی می کنند.

فیلم هیچ پاسخی به این سوالات نمی دهد اما می توان استدلال کرد که از بین بی نهایت جهانی که در مولتیورس وجود دارد، زمین ۶۱۶ تنها زمین بدون بچه های واندا نیست و زمین های بسیار دیگری نیز وجود دارند که این موضوع در مورد آنها نیز صادق است.

چه کسی تاج و تخت وونداگور را ساخت؟

واندا پس از حمله به کارماتاج به کوه و قلعه وونداگور می رود و در آنجا با قصری روبرو می شود که متعلق به خود او است‌. اما سوال بی پاسخ این است که این قصر چطور ساخته شده است درحالی که واندا تا به حال حتی با وجود این قصر نیز آشنایی نداشته است؟

چه اتفاقی برای بارون موردو افتاده است؟

ما با بارون موردویی در فیلم آشنا شدیم که از یک جهان دیگر بود، اما چه اتفاقی برای بارون موردو زمین اصلی افتاده است؟ فیلم فقط معلوم می کند که او و استرنج با هم به مشکل برخورده اند اما معلوم نمی کند چه اتفاقی برای موردو افتاده است.

تاثیر دائمی خواندن کتاب دارک هولد بر روی دکتر استرنج ها چیست؟

با توجه به فیلم خواندن کتاب دارک هولد برای تمامی دکتر استرنج ها عواقبی دارد و ممکن است بعضی از آنها را به تباهی و شرارت بکشاند، اما یک نکته مهم وجود دارد و آن این است که اتفاق مشترک بین همه دکتر استرنج ها وقتی این کتاب را می خوانند چیست؟

جواب چشم سوم است. چشمی که دکتر استرنج منفی فیلم به آن دست پیدا کرده بود و دکتر استرنج جهان اصلی نیز در پایان فیلم آن را با درد و رنج فراوان بدست می آورد.

کتاب دارک هولد یک کتاب جادویی منفی است که در دنیای کمیک های مارول وجود دارد و در دنیای سینمایی مارول و در فیلم دکتر استرنج در مولتیورس جنون نیز بطور کامل معرفی شد. اما مطالبی از این کتاب در دنیای کمیک وجود دارد که شاید ندانید. با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.

چطور بوجود آمد؟

در  Mighty Avengers شماره ۲۲، چتون (با نام دیگر کثان) مجبور می شود از زمین فرار کند تا از خشم اتم خداخوار جلوگیری کند. قبل از انجام این کار، او طلسم های خود را در طومار می نویسد و آنها را در رشته کوه Wundagore قرار می دهد تا همیشه بر روی زمین نفوذ داشته باشد.

چتون را می توان به خاطر خلق Darkhold یکی از برترین شخصیت های تاریخ مارول دانست. نام چتون و این کوه نیز در فیلم مولتیورس جنون آورده شده است.

تعداد کل طلسم ها:

در کمیک، کتاب دارک هولد شامل ۶ طلسم است. اینها شامل توانایی دسترسی به برزخ، توانایی تجسم نیروی تاریک، توانایی کنترل اراده انسان، احضار خدایان بزرگ، کشیدن انرژی روانی و عناصر مربوط به خون آشام ها است.

اثربخشی دارم هولد در دستیابی به ابعاد شیطانی و احضار خدایان دیگر دلیل اصلی این است که جادوگران و دیگر انواع موجودات ماوراء طبیعی همیشه آرزوی دستیابی به آن را دارند.

واندا از آن برای فاسد گردن دیگر انتقام جویان استفاده کرد:

ممکن است طرفداران MCU از شرارت واندا غافلگیر شوند، اما حجم بیشتری از این اتفاق در کمیک های مارول رخ می دهد. در Darkhold Alpha #1 ، او برخی از انتقام‌جویان را فریب می‌دهد تا کتاب دارک هولد را بخوانند تا بتواند آنها را به قلمرو دیگر بفرستد.

در کمیک، او دوستان قهرمان خود را از روی بدخواهی محض فاسد می کند و هدفش تبدیل شدن به تنها قهرمان واقعی است. البته او متوجه خطای خود می شود.

دارک هولد واقعی:

تعدادی کپی از دارم هولد در کمیک های مارول وجود داشته است و با خواندن یکی از آنها در Doctor Strange In The Multiverse Of Madness است که واندا در مورد جهان هایی که فرزندانش در آن وجود دارند مطالب یاد می گیرد.

همچنین “دارک هولد واقعی” از گوشت یک خدای بزرگ ساخته شده است. در Darkhold Omega #1 ، این نسخه با Wanda ترکیب می‌شود و او را خیلی قدرتمندتر از قبل میکند. او نه تنها با Darkhold ترکیب می شود، بلکه Chthon را نیز جذب می کند.

دارک هولد دلیل وجود خون آشام ها است:

 در Doctor Strange، Sorcerer Supreme # 11  گروهی از جادوگران از دارک هولد برای ساختن اولین خون آشام به نام وارنا‌ استفاده می کنند. اما وارنا به جای اطاعت از آنها، علیه آنها روی می آورد و از طلسم های کتاب برای ایجاد خون آشام های بیشتر استفاده می کند.

بنابراین، بسیاری از قدرتمندترین خون آشام های مارول باید از وارنا برای وجودشان تشکر کنند. به دلیل سرپیچی وارنا بود که شخصیت هابی مانند موربیوس و باید خلق شدند. بسیاری از همین خون آشام ها مانند دراکولا تلاش کردند تا دارک هولد را بدزدند

امروز در این مقاله به معرفی کوتاهی از کتاب جادویی ویشانتی از دنیای کمیک های مارول می پردازیم. با ما همراه باشید.

کتاب ویشانتی حاوی قدرتمندترین طلسم های جادویی سفید (یک جادوی مثبت که جادوگران خوب و مثبت از آن استفاده می کنند) که بسیاری از آنها ضد طلسم های دیگر کتاب های جادویی هستند.

به نظر می رسد تعداد بی پایانی از صفحات دارد که ظاهراً از هیچ به وجود می آیند. از خود کتاب می توان برای تغییر دادن و از بین بردن جادو استفاده کرد. علاوه بر این، از طلسم های کتاب ویشانتی نمی توان برای حمله استفاده کرد و فقط قابلیت دفاعی دارند.

این کتاب با مهر خالق خود ویشانتی مشخص شده است. همچنین حاوی دانش گسترده ای است که توسط چندین جادوگر گردآوری شده است. این کتاب علاوه بر برخورداری از جادوی سفید و مثبت، اطلاعات بسیار عظیمی از جهان شناسی مارول و…. را نیز در دورن خود دارد.

این کتاب احتمالاً توسط ویشانتی به اولین تمرین‌کنندگان جادوی سفید دیکته شده است. مطالب اولیه توسط آگاموتو قبل از سقوط آتلانتیس نوشته شده است. اولین دارنده شناخته شده این کتاب، جادوگر وارنا بود.

چندین هزار سال پیش، این کتاب به دست خدای بابلی مردوک افتاد. در مقطعی «دهه‌ها» پیش از قرن بیستم، جادوگر یائو (که به نام باستانی شناخته می‌شود) در زمان به بابل باستان سفر کرد و توانست این کتاب را بدست آورد و آن را با دکتر استرنج به اشتراک بگذارد.

خوب است این موارد را هم درباره کتاب  ویشانتی بدانید:

لوکی در دوره ای این کتاب را با گول زدن دکتر استرنج در اختیار گرفته بود.

همانطور که گفته شد، وارنا اولین صاحب این کتاب بود، با این حال او بعد ها توسط دارم هولد که نقطه مقابل کتاب ویشانتی است به یک موجود منفی تبدیل شد.جالب اینجاست که وارنا پس از شرور شدن توسط Darkhold تبدیل به اولین خون آشام تاریخ می شود.

کتاب ویشانتی تنها دارنده طلسم ها و حقایق نیست. این کتاب همانند چیزی که در فیلم دکتر استرنج ۲ دیدیم، دستورالعمل های هم برای شکست دادن شرور ها دارد.

در کمی دکتر استرنج از جادوی این کتاب استفاده می کند تا اسکرول ها را پیدا کند.

این کتاب در دنیای سینمایی مارول و در فیلم دکتر استرنج در مولتیورس جنون حضور کوتاه ولی موثری داشت.

در این مقاله قصد داریم به معرفی کوتاهی از یک خدای جادوگر شرور در دنیای کمیک های مارول یعنی چتون بپردازیم. پس با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.

نام: چتون

القاب: خدای هرج و مرج، خدای خفته، خدای تاریک، اعلیحضرت تاریک، استاد تاریکی، عارف تاریک، دیو دارکولد، سایه بزرگ و….

نژاد: خدایان بزرگ، خدایان قدیم.

بستگان: دمیورژ (پدر)؛

Isuus ، Gaea ، Oshtur (خواهران)

جنسیت: نر.

ویژگی های ظاهری: مختلف و در حال تغییر.

خلق کنندگان: مارو ولفمن ، بیل مانتو ، یونگ مونتانو

اولین حضور: Marvel Chilers #1 ( ژوئیه، ۱۹۷۵ )

Avengers #186 ( مه، ۱۹۷۹ ) (در نقش Chthon)

بیوگرافی:

میلیاردها سال پیش، اندکی پس از شکل‌گیری زمین، دمیورژ ، نیروی حیاتی بیوسفر زمین، سیاره جوان را با جوهره‌اش کاشت و نژادی از خدایان بزرگ را ایجاد کرد که مهم‌ترین آنها چتون و خواهران و برادرانش ست بودند و گایا و اشتور. خدایان بزرگ در سراسر سیاره تکثیر شدند و برای یک میلیون سال بر آن حکومت کردند. چتون وقت خود را صرف مطالعه نیروهای عرفانی جهان کرد و در نهایت به اولین جادوگر سیاه زمین تبدیل شد.

سقوط خدایان بزرگ:

با گذشت زمان، حداقل ۱ میلیارد سال پیش، خدایان بزرگ منحط شدند و به شیاطین تبدیل شدند و با یکدیگر جنگیدند و برای قدرت و نفوذ مبارزه کردند. گائا، که فاسد نشده بود، نزد دمیورژ رفت و از او خواست تا وسیله ای برای غلبه بر شیاطین در وجودش بیابد. او وارد اعماق زمین شد و آتوم را به دنیا آورد، اولین نفر از نژاد خدایان جدید. آتوم به دور زمین رفت و شیاطین را کشت و انرژی آنها را جذب کرد. سپس آتوم ظاهری هیولایی به خود گرفت و به Demogorge، خداخوار تبدیل شد.

چتون موفق شد با ایجاد بعد دیگری، از خداخوار فرار کند. چتون قبل از رفتن، در دارک هولد (محفظه‌ای در میان غارهای داخل کوه که به عنوان کوه وونداگور، ترانزیا، اروپای شرقی شناخته می‌شود )، دارک هولد را نوشت، دارک هولد دانش اسرارآمیز او بود که و آنها را پشت سر گذاشت تا به عنوان یک پیوند فیزیکی بین زمین و خانه جدیدش عمل کنند، در صورتی که تصمیم به بازگشت بگیرد.

تداوم نفوذ بر روی زمین:

چتون که در ابعاد خود به دام افتاده بود، به خواب رفت ولی قصد داشت روزی بازگردد. او به کاربران دارک هولد که روحشان را از دست دادند، قدرت هایی اعطا کرد. چتون گروهی از خدایان شیطانی را در جنگ علیه گروه دیگری رهبری کرد. طرف چتون توسط مخالفان خود شکست خورده و از زمین و به قلمرو دیگر تبعید شد.

در طول قرن‌ها، انسان‌ها طومارها و دیگر نوشته‌های به جا مانده از چتون را پیدا کردند و در نهایت آنها را در یک جلد به هم متصل کردند که آن نیز دارک هولد نام گرفت.

بعد جدید چتون به اندازه کافی نزدیک بود که بتواند بر زمین تأثیر بگذارد. البته پیمانی بین خدایان بزرگ بازمانده (Chthon، Set، Gaea، و Oshtur) بسته شد که هر کدام قلمرو خود را اشغال کنند و مستقیماً در قلمرو یکدیگر دخالت نکنند. زمین قلمرو Gaea بود و بنابراین چتون از بازگشت به آنجا منع شد، در غیر این صورت با خشم Demogorge روبرو می شد.

با این حال، او راه هایی برای مداخله غیرمستقیم، از طریق نژادهای شیطانی که ایجاد کرد، پیدا کرد که به سوگند او مقید نبودند.

او خالق بسیاری از نژاد های شیطانی مانند اربابان میمون، انسان خفاش های اور-کسانار، هارپی ها، گابلین ها و…. است.

همچنین جالب است بدانید که مگدا، همسر مگنیتو، حین بارداری از دست شوهرش فرار می‌کند و در ترانزیا پناه می‌گیرد. بعد دوقلوهایی به نام‌های واندا و پیترو به دنیا می‌آورد. خدای بزرگ‌تر، چتون، موقع تولد واندا را عوض می‌کند و او را قادر می‌سازد از جادو استفاده کند.

ناگفته نماند که اشارات فراوانی در دنیای سینمایی مارول یه شخصیت چتون شده است و احتمال دارد ما بتوانیم این شخصیت را در آینده در دنیای سینمایی مارول ببینیم.

قدرت ها و توانایی ها:

فیزیولوژی خدایان قدیم: چتون یکی از قدرتمندترین خدایان قدیمی زمین است که به یک حالت شیطانی تبدیل شده است. او توانایی گسترده ای برای دستکاری انرژی های جادویی برای تقریباً هر چیزی را دارد و توانایی تغییر شکل نیز دارد.

Dark & ​​Chaos Magic Mastery: چتون موجودی با قدرت عرفانی غیرقابل تصور است، به ویژه چیزی که می توان آن را جادوی سیاه و جادوی آشوب نامید. این جادو می تواند بافت هستی و واقعیت را به هوس های کاربر دستکاری، منحرف و بازسازی کند و باعث نابودی کامل کیهان شود.

کنترل قلمرو دیگر: در ابعادی که برای خود ایجاد کرده است، همه جنبه های واقعیت را کنترل می کند.

تله پاتی: این توانایی او را قادر می سازد تا بخواند، کنترل کند و با ذهن دیگران ارتباط برقرار کند، حتی در میان موانع بعدی.

Mystic Patron: او همچنین می‌تواند قدرت خود را در صورت فراخواندن یک طلسم‌ساز از آن بعد به خارج بفرستد.

اتصال: او می تواند با موجودات دیگر در جهان های دیگر متصل شود.

تسخیر اهریمنی: اگر تشریفات مناسب انجام شود، Chthon می تواند بدن میزبان فانی را نیز در زمین بگیرد، اما او نمی تواند به راحتی تمام کلیت خود را به این اشکال منتقل کند.

توانایی ها:

چتون دانش خارق‌العاده‌ای از نیروهای عرفانی تاریک کیهان دارد و جادوهای شیطانی خدایان اهریمن زمین را در دارک هولد آماده کرده است. او نویسنده اصلی دارک هولد است، مجموعه ای نابود نشدنی از دانش عرفانی شیطانی و طلسم هایی که قصد داشت به عنوان وسیله ای برای بازگشت به زمین باشد. دارکولد ظاهراً می‌تواند شکل خود را تغییر دهد، زیرا چتون آن را میلیون‌ها سال قبل از ظهور بشریت خلق کرد، که به عنوان مجموعه‌ای از طومارها با نوشته‌های انسانی بر روی آنها ظاهر شد.

اکثر افرادی که از طلسم های دارک هولد استفاده می کنند در نتیجه تحت کنترل ذهنی Chthon قرار می گیرند. فقط انسان هایی با قدرت معنوی بالا (یا به کمک تخصص عرفانی بزرگ)، مانند دکتر استرنج می توانند با موفقیت در برابر این بردگی ذهنی مقاومت کنند. بعداً مشخص شد که دارکلد فوق الذکر در واقع یک کپی صرف از یک کپی از دارکلد اصلی، دارک هولد واقعی است.

نقاط ضعف:

گیر افتادن ابعادی: بدون دارک هولد، چتون قادر به حرکت آزادانه در ابعاد نیست و در ابعاد خودش گیر افتاده است، زیرا برای انتقال قدرت عرفانی عظیم خدای بزرگ، شکاف عرفانی عظیمی لازم است. علاوه بر این، Gaea صفحه‌های جادویی ساخته است که در طول هزاران سال توسط صدها جادوگر انسانی تقویت شده‌اند، که او را از سفر به زمین باز می‌دارد، مگر اینکه آماده‌سازی بسیار دقیقی انجام دهد.

جادوی الدریچ: چتون و کسانی که با قدرت او تقویت شده اند، در برابر جادوی الدریچ، از جمله خود دارک هولد، آسیب پذیر هستند.

منبع: marvel.fandom

دکتر استرنج از ابتدای حضورش در دنیای سینمایی مارول تا به الان درگیر مشکلات بسیار زیادی بود و متاسفانه هنوز هم به پایان نرسیده است.

از دست دادن تونی استارک و استیو راجرز در پایان فیلم Avengers: Endgame مشکلاتی را در مرکز دنیای سینمایی مارول ایجاد کرد که هنوز پر نشده است. با توجه به این فاز ۴ فرنچایز به صراحت به موضوعات غم و اندوه و از دست دادن می پردازد که شامل مرگ برخی از بزرگترین مدافعان زمین می شود. انتقام‌جویان تقریباً منحل شده‌اند و ثور خارج از سیاره و هالک در حال بازنشستگی هستند.

وارث رهبری قهرمانان فعلی MCU به دست دکتر استرنج افتاده است که به حفاظت از واقعیت متعهد است و نقشی کلیدی در Spider-Man: No Way Home و در Multiverse of Madness ایفا کرده است. . خوب یا بد، به نظر می رسد او در حال حاضر MCU را کنار هم نگه داشته است. این نه چیزی است که او خواسته است و نه چیزی که او می خواهد. به نقل از جادوگر اسکارلت، “به نظر منصفانه نیست.”

استرنج حتی قبل از رویدادهای پایان بازی و اینفینیتی وار، وظیفه محافظت از MCU را بر عهده گرفته بود. این شامل خبرهای بد برای تعدادی از دوستانش می‌شود که با استارک در پایان بازی شروع شد . استرنج می‌دانست که تنها راه برای متوقف کردن تانوس و خنثی کردن بشکن این بود که تونی باید بمیرد.

این روند قربانی کردن تعداد معدودی به خاطر اکثریت زیادی در فاز ۴ ادامه یافت. در مرد عنکبوتی: راه بازگشت به خانه ، او باید طلسم فراموشی را کامل می کرد و اساساً زندگی پیتر پارکر را محو می کرد. با اسکارلت جادوگر در The Multiverse of Madness اوضاع بدتر می شود . به خاطر همه خلقت، او مجبور است جلوی زنی را بگیرد که غمگین شده و واقعاً فقط می خواهد پسران کوچکش را دوباره ببیند.

در سطح بسیار مهم‌تری، او باید به کریستین پالمر اجازه می‌داد تا با این درک که آینده‌ای با او هرگز ممکن نیست، زندگی خود را ادامه دهد. او حتی عنوان جادوگر عالی را از دست داده است، که اکنون به وونگ تعلق دارد، استرنج اکنون عملا تنها ترین ابرقهرمان است حتی تنهاتر از بتمن.

در واقع، ناعادلانه بودن همه اینها یکی از چیزهایی است که مارول را از رقیبش دی سی کامیکس متمایز می کند. در حالی که کلارک کنت و بروس وین روابط سالم و زندگی نسبتاً پایداری داشتند، مارول همیشه سعی میکند هر کسی که ابرقهرمان دارد را از آنها بگیرد. گوئن و مرد عنکبوتی اندرو گارفیلد و همچنین ثور نمونه ای از آنها است.

متاسفانه دکتر استرنج حتی الان نیز نمی تواند استراحت کند چون مشکلات زیادی در مولتیورس مارول وجود دارد که او باید آنها را حل کن. چیزی که بقول اسکارلت جادوگر اصلا عادلانه نیست.

خب همینطور که میدونید تا اکران عمومی فیلم دکتر استرنج مولتیورس جنون کمتر از ۱ ماه زمان باقی مونده و اخیرا پیش فروش بلیط های این فیلم همراه با انتشار تیزر و چند پوستر همراه شده . فیلمی که از او به عنوان بزرگترین فیلم این فاز نام برده میشه و قطعا با اکران خودش سر و صدای زیادی به پا خواهد کرد .

– اولین فیلمی رو شاهد هستیم که به گفته سم ریمی از عنصر ترس در بافت اون استفاده شده و این همون کاریه که حتی اسکات دریکسون هم قصد داشت انجام بده .

– فیلم مشخصه که تاثیرات واقعا بزرگی رو هم روی اینده و هم روی ساختار جهان سینمایی مارول و به خصوص یونیورس اصلی میززاره .

– شاید تصور میشد فیلم بتمن با موفقیتی که در فروش خودش کسب کرده بود بتونه رقیبی برا این فیلم در این معیار به حساب بیاد ولی پیش فروش بلیط های مولتیورس جنون تنها در ۳ ساعت از کل ۲۴ ساعت فروش بلیط های بتمن هم فراتر رفت . و در ۲۴ ساعت فروش خود به راحتی و با اختلاف واقعا زیاد تبدیل به پرفروش ترین بلیط فروش متعلق به یک فیلم در سال ۲۰۲۲ شد .

– ران تایم فیلم ۲ ساعت ۶ دقیقه اعلام شد که واقعا باعث تعجب خیلی ها شد چرا که با توجه به موضوع فیلم میشه گفت این تایم واقعا کمه . هرچند شاید سم ریمی بتونه داستان فیلم رو در این تایم  جمع کنه و از حفرات داستانی متعدد جلوگیری کنه .

– و اینکه . فیلم دکتر استرنج ۲ اولین فیلمی از MCU است که مستقیما زیر نظر کوین فایگی ساخته شده است و هدف از این کار افزایش پرستیژ فایگی در هالیوود است . (درسته بقیه فیلم ها و داستان کلی ام سی یو زیر نظر فایگی هست ولی این فیلم به صورت انحصاری لیبل کمپانی فیلم سازی فایگی رو دریافت کرده). و تا قبل از این فیلم سریال مون نایت و هاوک ای جزئی از این دسته بودند .

– ویلین اصلی فیلم خب مشخصا میشه گفت واندا است هرچند احتمال هرچیز دیگه ای رو هم میشه داشت . فیلم قالب های دارک بودن , ترس و غافلگیری رو در خودش داره.

نویسنده: امیررضا قاسمی

خب با رسیدن سال ۲۰۲۲ حالا شاید مهمتریم بحث مورد انتظار ترین فیلم کمیک بوکی امسال باشه . در حالی که این طور که پیدا است سال ۲۰۲۲ سالی شلوغ از نظر فیلم های کمیک بوکی به شمار میره . دیسی در این سال کار خودش رو با بتمن شروع میکنه فیلمی که انتظارات از اون بالا است و امید میره که حتی تبدیل به بهترین فیلم بتمن بشه کاری که مارول با اسپایدرمن انجام داد و با ساخت نو وی هوم چنین عقیده ای رو به فن های این کاراکتر تحمیل کرد که این بهترین فیلم اسپایدرمنه . حالا بعد از شکست هایی که منجر به ناامیدی هواداران از داشتن دنیایی منسجم شد انتظار میره بتمن مت ریوز با موفقیت خودش نقطه اغاز دنیای سینمایی دیسی باشه چیزی که بیشتر از هر موردی طرفداران این کاراکتر و دیسی کامیکس انتظارش رو میکشند . دیسی با بتمن , بلک ادام , اکوامن و فلش و بت گرل . مارول هم جدا از سریال هایی مثل میس مارول و مون نایت فیلم دکتر استرنج مولتیورس جنون و ثور عشق و صاعقه و بلک پنتر رو خواهد داشت .

مشخصا سر امد اثار این دو کمپانی میشه گفت بتمن از دیسی و دکتر استرنج مولتیورس جنون از مارول است . دو مورد با بیشترین انتظار برای اینکه تبدیل به شاهکاری قابل توجه بشوند . از لحاظ زمانی خب فیلم بتمن ۲ ساعت و ۵۵ دقیقه است و فیلم استرنج هم گفته میشه مدت زمانی نزدیک به ۲ ساعت و ۲۸ دقیقه خواهد داشت .

خب بیاید سوال و موضوع مقاله رو همین ابتدا بیان کنیم . به نظر شما کدام فیلم هر کمپانی مورد انتظار ترین فیلم ۲۰۲۲ به شمار میره ؟ یا چرا اصلا باید مورد انتظار ترین فیلم ۲۰۲۲ لقب بگیره ؟

بتمن :

تغییر دوباره و دوباره و دوباره … شاید بالاخره به یه نتیجه دلخواه برسه . بعد از دیدن کشمکش های فراوان در اینکه واقعا بتمن حقیقی کیه ؟ هواداران واقعا باید چه کسی رو تشویق کنند ؟ ایا بتمن نماد تلاش , یکی از برترین شخصیت های کمیک از هر نظر شایسته داشتن نقشی تاثیر گذار در دنیای سینمایی دیسی نیست ؟ نه صرفا یه سه گانه که با اتمام اون همه چیز به فراموشی سپرده بشه . ! شاید دوباره شاهد بتمنی باشیم که همیشه ارزوی دیدن اون رو داشتیم . بتمنی بر اساس کمیک با رفتار و اخلاق و شخصیت پردازی برگرفته از کمیک نه صرفا کاراکتری نا شناخته که بر اساس تفکرات کارگردان شکل گرفته و هیچ ادای احترامی به منبع اقتباس خودش نداره یا حتی نا اشنا و متفاوت از کمیک که صرفا نام بتمن رو داشته باشه .

انتظار هوادارن واقعا از این فیلم زیاده و این چیزیه که وارنر و عوامل این فیلم رو مجبور کرده که راهی جز موفقیت و تحویل یک شاهکار نداشته باشند چرا که این چیزیه که بتمن لایق اونه نه صرفا یه نقش برگرفته از تونی استارک جهان سینمایی مارول که هیچ محدودیتی در کشتن و نقص قوانین بتمن در کمیک رو نداره و بیشتر از اینکه باعث موفقیت نسخه لایو اکشن بتمن بشه باعث اسیب و تخریب شخصیت اون بشه .

مت ریوز : در مرحله اول تضمین موفقیت یک فیلم کارگردان اون فیلمه و فیلم بتمن میشه گفت با داشتن مت ریوز این نکته مثبت رو در خودش داره . حضور کارگردانی با کارنامه موفق با توانایی بالا در به چالش کشیدن شرایط و سخت کردن اون , هم برای کاراکتر های داستان وهم مخاطبان خودش . کسی که نا اشنا با ساخت فیلم های تخیلی و فانتزی نیست و اتفاقا کارنامه خوبی در این زمینه دارد .

شاید بشه گفت او با وسواس بالایی کار خودش رو در ساخت این فیلم پیش برد تا جایی که حتی علیه واکنش های منفی علیه انتخاب پتینسون به عنوان بتمن مقاومت کرد و عنوان کرد که با توجه به عملکرد پتینسون در مجموعه فیلم Twilightاو را انتخاب کرده . مجموعه ای که نقطه عطف کارنامه پتینسون در دوران باززیگری وی به حساب میاد و باعث پیشرفت چشمگیر وی شد .

پتانسیل بالای بتمن : بدون شک ساخت فیلمی در سبک ابر قهرمانی در رابطه با کاراکتری مثل بتمن بهترین اتفاق ممکن برای یک فیلمساز است . کاراکتری با داشتن تمام موارد عالی شدن . میشه گفت بتمن و فضای غالب داستان های اون واقعا برای تبدیل به شاهکار شدن ساخته شدن . شاید جمله فضای داستان های بتمن دارکه تکراری باشه و حتی گاها نادرست چون واقعا بتمن فقط دارک نیست بتمن ترکیبی از عواطف لحظات و احساسات ملموس متفاوت و با گفتن واژه دارک بودن صرفا به یک کاراکتر چند بعدی از یک بعد نگاه کرده ایم .

به چالش کشیدن فیلمنامه : پیدا است که که مت ریوز با ریدلر خیلی ها رو به چالش کشیده . یک ماجرای سخت در انتظار بتمنه و چه چیزی جذاب تر از اینکه بتمنی رو ببینیم که با تمام وجود در داستان فرو رفته و سعی در پیشبرد داستان با وفاداری به کمیک رو داره . میشه گفت این مورد این امکان رو داره که در انتهای خودش یک سکانس عالی و ماندگار رو خلق کنه ولی قبل از اون یعنی تا قبل از سکانس نهایی فیلم بتمن به خوبی در سختی و مشکلات فرو بره تا تاثیر گذاری سکانس نهایی دو چندان بشه . موردی که به نظر میرسه مت ریوز هم در نظر گرفته و دوست داره همین کار رو با با این فیلم انجام بده .

دکتر استرنج در مولتیورس جنون:

خب از چند سال پیش که پروژه های این فاز مارول معرفی شد از همون ابتدا بیشتر سر و صدا ها مربوط به این فیلم بود . فیلمی که قرار بود پارت اصلی مولتیورس مارول رو در فیلمنامه خودش روایت کنه و در عین حال به اولین فیلم ترسناک مارول تبدیل بشه . دکتر استرنج مولتیورس جنون از همون اول جدا از بقیه فیلم ها ی مارول بود و در سطحی دیگه ساخته میشد و کار های تولید در مراحلی واقعا مخفیانه پیش میرفت . خب این فیلم نتیجه دو سریال و یک فیلم قبل خودش هست که این یعنی باید از ترکیب اون سه تا هم فراتر بره .

خب از توضیحات سم ریمی میشه گفت که اونها تمام تلاش خودشون برای تبدیل شدن به بهترین رو در ساخت این فیلم انجام دادن جوری که همین چند وقت پیش سم ریمی گفت که هنوز هم در حال تغییر و اصلاح برخی سکانس ها برای بهتر شدن فیلم هستن . گفته میشد در ریشوت های مجدد سعی شده که شرارت واندا در طول فیلم کم بشه ولی در نهایت گفته شد که تغییر چندانی در اون ایجاد نشد و سیم ریمی از این کار منصرف شد .

گفته میشه سم ریمی توصیف های گوناگون یک فیلم ابرقهرمانی هیجان انگیز رو در این فیلم به کار برده و به گفته بعضی منابع پتاسنیل این رو داره که بهترین اثر سم ریمی تبدیل بشه . از گفته تهی کننده این فیلم هم میشه گفت که اشاره شد کلمه جنون در طول این فیلم و در قالب اتفاقات اون معنا میشه واین نشان از اتفاقات هیجان انگیز در طول فیلم خواهد داد و البته این دیوانگی نه تنها در دنیا های موازی بلکه در دنیای اصلی هم ایجاد شده .

خود بندیکت هم در صحبت هایی که با تام هالند داشت این فیلم رو اینطور عنوان کرد که حتی از اسپایدرمن نو وی هوم هم بهتر ظاهر میشود .

سم ریمی و والدرون : یکی از مهم ترین نقاط قوت فیلم کارگردانی سم ریمی است کسی که به خاطر ساخت سه گانه اسپایدرمن شهرت زیادی در زمینه فیلم های کمیک بوکی پیدا کرده و این نوید یک فیلم خوب را میدهد هرچند سم ریمی با پذیرفتن این پروژه ریسک بزرگی رو پذیرفت و حتی ممکنه در صورت شکست تاثیرات منفی ای رو در قبال داشته باشه . میشد از نحوه ساخت تریلر تا حدودی به هوشمندی و تاثیر سم ریمی در این فیلم پی برد . تریلری که با هنر و عملکردی واقعا قابل توجه ساخته شده بود جوری که در تمام طول خود نکات هنری و مهمی رو در خودش جای داده بود . سم ریمی کسی که به خوبی توان ایجاد سکانس های ترسناک و هیجان انگیز رو داره . هنر او در ایول دد در ساخت صحنه های ترسناک به خوبی اشکاره و گفته شده از عناصر ان در فیلم مولتیورس جنون به کارگرفته شده .

والدرون نویسنده ای که باعث میشه یک فیلم داستان محور باشه و به جای اینکه داستان تحت تاثیر وقایع درون ان قرار بگیره این وقایع است که تحت تاثیر داستان واقع میشه . والدرون با سریال لوکی نشان داد که تمایل در نوشتن داستان روایی محور داره و حتی با دیالوگ های کوتاه میتواند مفهومی بلند رو برساند کاری که نشان داد در انجام دادن اون مهارت خاصی داره . پس به صورت کلی جدا از تاثیرات سم ریمی ما با فیلمی روبه رو هستیم که قصه گویی نقش حیاتی در فیلمنامه اون داره .

استرنج و واندا : استرنج خب میشه گفت بیشترین سختی دنیای سینمایی مارول بعد از یارون من تا الان به دوش این کاراکتر بوده . از تبدیل شدندش به جادوگر اعظم گرفته تا بعد از اون دیدن بیش از چهارده میلیون حالت و نبرد مستقیم با خود تانوس و در نهایت مدیریت نبرد تا انتهای پایان بازی و سرانجام فداکاری تونی استارک . بعدش هم نجات مولتیورس و اجرای طلسمی مولتیورسال در طول یه فیلم اون هم نه یکبار بلکه دو بار . و حالا هم نتیجه کار هایی که کرده و قوانینی که شکسته . شکستن قوانین طبیعت هزینه داره و هرچه این قانون شکنی ها بزرگتر باشه عواقبی سخت تر رو به دنبال داره .

واندا کاراکتری رو که بیشترین اسیب روحی رو تا اینجا دیده . برادرش در اولین حضور خودش با فداکاری برا نجات هاکای کشته شد . ویژن تنها کسی که عاشقش شده بود به دست تانوس کشته شد و حتی با اتفاقات وست ویو هم نتونست با نبود ویژن کنار بیاد و بعد از اون هم دوقلو های به ظاهر داشته خودش رو از دست داد . و حالا در اسیب پذیر ترین نقطه داستانی خودش قرار گرفته و با این حال با استرنج روبه رو میشه . در کنار مبارزه این دو کاراکتر میشه انتظار داشتن شخصیت پردازی واقعا خوبی از این کاراکتر در این فیلم داشت چرا که چه به عنوان یک خواهر و چه یک همسر و حتی مادر نتوانسته احساس حقیقی رو با وجود خودش لمس کنه و این یعنی یک کاراکتر به داشتن تمام جزییات روحی برای ساخت یک شخصیت پردازی عالی .

پتانسیل بی ثبات و بالای مفهوم مولتیورس : . لوکی . واندا ویژن و نو وی هوم همه ی اینها جنبه ای از مولتیورس رو روایت میکنند که در نهایت به مولتیورس جنون ختم میشه . خب همه ی این موارد در کنار عالی بودن ریسک کار رو به شدت برا عوامل فیلم و خود مارول بالا میبره چرا که مارول پس از موفقیتش در روایت اینفینیتی ساگا که یه مفهوم واقعا ثابت بود روی به مفهوم کاملا بی ثبات اورده و این در کنار عالی شدن احتمال خراب شدن رو هم به شدت بالا میبره . مولتیورس مفهومی بی ثبات با جنبه های مختلفه که لوکی واندا ویژن و نو وی هوم تا الان بخشی از اون رو روایت کردند و استرج مولتیورس جنون نقش اکت پایانی این داستان رو داره که مهمترین قسمت داستان هم خب همینه دیگه .

و …

در کنار تمام این موارد ما در نقش اصلی این دو فیلم بندیکت کامبربچ رو در نقش استیون استرنج و رابرت پتینسون رو در نقش بتمن داریم . هر چند تفاوت عملکرد و سابقه این دو به وضوح اشکاره ولی طرفداران این دو مشتاقانه منتظر عملکرد اونها در نقش دکتر استرنج و بتمن هستند . بندیکت که با حضور خودش در نو وی هوم تجربه داشتن یه فیلم پرفروش و با حضور در فیلم قدرت سگ یک بازی واقعا عالی رو در فیلمی معرکه به نمایش گذاشت بازی ای که از سوی برخی طرفداران این فیلم به این صورت توصیف شد که مارول با به کار گیری بندیکت در نقش دکتر استرنج استعداد های او را هدر داده است . نشان دادن ترکیبی از بی رحمی ولی در محدود صحنه هایی ایجاد باریکه های انسانیت و همزان با این دو نمایش عالی یک کاراکتر رنج دیده .

رابرت پتینسون نیز با بازی در فیلم گرگ و میش به عنوان بازیگر در سابقه کاری خود به نوع اوج گرفت و بهترین عملکرد خود را به اجرا گذاشت .

به نظر شما در کنار تمام این موارد بهترین فیلم ۲۰۲۲ در سبک ابرقهرمانی کدام فیلم است ؟ دکتر استرنج مولتیورس جنون یا بتمن ؟ کاربر هایی که پیش بینی درستی در کامنت های خودشون داشته باشند در طرحی که حالا جدا از بقیه طرح ها در تابستان برگزار میشه تاثیر گذار است چون امسال فقط یک طرح نداریم و قطعا متعدد و متفاوت خواهد بود که شرایط حضور در یکی از اونها پیش بینی درست در این سوال است . هرچند تا الان نمرات فیلم بتمن منتشر شده و تا حدودی شبیه به اسپایدرمن نو وی هم است .

بتمن در راتن تا اینجا ۷۲ رو گرفته در حالی که اسپایدی ۷۱

بتمن در روتن تومیتز تا اینجا ۸۶ رو گرفته ولی اسپایدی ۹۳

بتمن کار خودش رو در ای ام دی بی با ۹٫۱ شروع کرد در حالی که اسپایدی با ۹٫۸ شروع به کار کرد .

نویسنده: امیررضا قاسمی

خب بعد از یه مدت نسبتا طولانی بالاخره دوباره با یه مقاله جدید از تحلیل تریلر دوم دکتر استرنج مولتیورس جنون همراه شما هستیم . هرچند این مقاله با تاخیر در سایت قرار گرفت که به دلیل یه سری شرایط خاص بود که عذر خواهی میکنم ولی به هر حال سعی کردیم که کاملترین تحلیل از این تریلر رو حالا با توجه به اینکه فیلمنامه هم لو رفته و برخی تحلیل ها ی صورت گرفته اشتباهه این تحلیلات رو هم توضیح میدیم .

خب در رابطه با تریلر میشه با قاطعیت گفت بهترین تریلر چند سال اخیر فیلم های کمیک بوکی بود حالا از هر معیار که ارزیابی بشه . چه موسیقی که واقعا خوب کار شده بود و کار دنی الفمن قابل تحسینه . کل تریلر مثل یه امضای اثر هنری میمونه که سم ریمی روی فیلم دکتر استرنج ۲ زده و حالا تاثیراتی از والدرون رو هم میشد در داستان دید به خصوص با دیالوگ های واندا که با حرفای خودش اعتقادات هم کاراکتر و هم مخاطب رو به چالش میکشه درست به مانند کاری که با کنگ فاتح توی سریال لوکی انجام داد و دیالوگ های کوتاه و چالش برانگیزی برا مخاطب و مهم تر از اون برا خود لوکی ایجاد کرد و حتی باعث تغییر تصمیم در لوکی شد . تریلر در تمام مدت زمان خودش بدون وقفه روی شدت بالا ساخته شده و چه از لحاظ نمایشی و چه از لحاظ اطلاعاتی موارد مختلفی رو ارائه میده که نتیجه تمام این ها جلب صد درصدی توجه مخاطب میشه .

خب تریلر با شاتی از سنکتوم شروع میشه که در حال فروپاشیه درست شبیه به حالتی که در اپیزود چهارم سریال وات ایف رخ داد و یونیورس اون نسخه از دکتر استرنج به همین سرنوشت دچار شد . این سنکتوم قطعا متعلق به دنیای اصلی نیست و تفاوت هایی با سنکتومی دارد که ما توی نو وی هوم دیدیم . خب نکته این شات اینه که ما توی فیلمنامه لو رفته گفتیم که استرنج در فیلم کابوس هایی رو میبینه و همچنین حرف از سفر به یونیورسی شد که پر از اسکلت و جمجمه هستش درست شبیه به همین شات که در تریلر دیدیم . حالا بعضی ها حرف از بعد کابوس میزنند و ارتباطی که نایتمر با جادوگر اعظم این یونیورس برقرار کرده تا از اون استفاده کنه که باید بگم این مورد رو توی فیلمنامه نداشتیم ولی شاید به خاطر ناقص بودن فیلمنامه لو رفته بوده باشه و این موضوع هم ممکنه بخشی از فیلم باشه چرا که بار ها گفته شد کاراکتری در فیلم حضور داره که هیچکس از حضور اون مطلع نیست و حتی شایعه ای از این کاراکتر هم منتشر نشده .

نکته دوم این شات موج قرمز رنگ در پشت سنکتوم هست چرا که ممکنه ارتباطی با کی اس مجیک واندا داشته باشه و شاید خلاصه کلی این موضوع این باشه که این اتفاقات که در این شات میبینیم حاصل کار های واندا است و باعث شده همچین تاثیری روی این یونیورس بزاره . حتی شباهت هایی به لبه تغییر واقعیت ایجاد شده توسط واندا در سریال واندا ویژن داشت .

خب اینجا اگه به شنل دکتر استرنج دقت کنید نسبت به نو وی هوم تغییری در اون ایجاد شده اینکه قسمتی ابی رنگ به شنل اضافه شده . شاید این نکته در نگاه اول ساده به نظر برسه ولی ما مدام یه همچین تغییراتی رو میبینیم که مثلا کاستوم دفندر استرنج به رنگ ابی هست ولی قسمتی قرمز رو در جلوی خودش داره یا زمانی که دکتر استرنج به مقر ایلومیناتی منتقل میشه لباس یکدست ابی رو داره . این از هنر تریلر بود که به نظر میرسه داستان شخصیت ها رو با لحن رنگ های مختلق توضیح داد و اگه این مورد درست باشه این یعنی یک هنر واقعا سطح بالا . جایی که لحن رنگ کاستوم استرنج بین رنگ قرمز و ابی جابه جا میشه و یا ما واندا رو داریم که از لحن سفید به قرمز جا به جا میشه . سفید در معنای ارامش و قرمز در معنای اشوب و هرج و مرج درونی کاراکتر .

خب بیشتر از جنبه ظاهری این شات باید به تفسیر اون دقت کنیم . یک راه پله بدون انتها به اسمان با منظره ای از دریایی توفانی . مسلما این راه پله با چیزی که ما توی نو وی هوم ( جایی که پیتر وارد سنکتوم میشه و استرنج از راه پله پایین میاد ) تفاوت داره و مربوط به تایم لاین دیگه ای است . خب معنای این راه پله ممکنه با استعاره از موسیقی ای با همین موضوع باشه فردی که در پی رسیدن به خواسته های خودش به دنبال راهی به بهشت بود و این راه پله با این سبک و سیاق شاید به توصیف این نسخه از استرنج باشه که به همچین سرنوشتی دچار شده و برای رسیدن به خواسته های خودش ( احتمالا کریستین ) همه چیز رو نابود کرده درست شبیه به کاری که دارک استرنج در اپیزود چهارم وات ایف انجام داد . ( البته با هشدار اسپویل ما توی فیلمنامه لو رفته نسخه ای از استرنج رو داریم که با از دست دادن کریستین به مرز جنون کشیده شده و همه چیز و همه کس رو نابود میکنه و حتی به نسخه های دیگه از استرنج هم حمله میکنه و در نهایت دست به خود کشی میزنه ) .

در اینجا هم ما در پس زمینه رنگ قرمزی رو که گفتیم ممکنه مربوط به امواج ازاد شده از واندا باشه رو داریم .

در دو سمت راه پله ما دو مجسه یکی مونث و یکی مذکر رو داریم که مشعل به دست هستند . گفته میشه این دو شاید نوعی ادای احترام به دوقلو های ماکسیموف باشه .

خب در این صحنه ما دو چرخ رو میبینیم که ممکنه مربوط به یه صندلی چرخ دار باشه ولی این صرفا صندلی چرخ دار خود پروفسور ایکس نیست بلکه در حد یک کامئو و ادای احترام به این کاراکتر هست .

خب در شات اول در پشت سر امریکا چاوز ما پورتال ستاره شکل رو میبینیم چیزی که قبلا هم گفته شده بود توانایی امریکا چاوز در ایجاد پورتال های ستاره شکل در بین تایم لاین های مختلف است . ولی خب این شات و شات های همراه با اون میشه گفت همون کابوسی هست که استرنج هر شب میبینه . امریکا چاوز در بعدی ناشناخته در خطر و دفندر استرنج که سعی در نجات او دارد ولی حتی او هم به شدت اسیب دیده و تمام این ها به شکل کابوسی شبانه برای دکتر استرنج به وجود امده . البته در تصویر اول ما فقط یه پورتال رو نداریم بلکه تعداد نامشخصی از پورتال های ستاره شکل رو داریم که مشخصا انتهای انها مشخص نیست .

و دوباره ساعت شکسته دکتر استرنج که در تریلر اول هم دیدیم و به نظر میرسه اشاره به زمانی خاص داره و قطعا مفهوم خاصی از اتفاقات فیلم رو منتقل میکنه که فعلا نامشخصه.

خب این هیولا تا این لحظه شایعه خاصی راجب این موجود نشده جز چند تئوری ساده که حتی احتمال درست بودن این موارد به شدت پایینه ولی به هر حال برای این موجود دو تئوری وجود داره که هردو نشان دهنده ارتباط این موجود با demiurge و ویکان هست . با تمام این موارد اینها فقط تئوری هایی از طرفداران است که جدا از دنیای کمیک ممکنه به احتمال زیاد اشتباه باشند . در ادامه در تی وی اسپات منتشر شده ما در این سکانس دفندر استرنج رو داریم که به نظر میرسه امریکا چاوز رو نجات میده ولی در ادامه به حالتی مجروح شده به درون پورتال های ستاره ای شکل پرتاب میشه .

در این صحنه ما دکتر استرنج رو داریم که با حالتی اشفته از خواب بیدار میشه . این صحنه شباهت جالبی به کانسپت ارت منتشر شده از نو وی هوم داره که در فیلم اسپایدرمن نو وی هوم مورد استفاده قرار نگرفت . در تحلیل این صحنه شاید با دیدن دو دست استرنج این نکته رو متوجه بشیم که دست های او درمان شده و مثل چیزی که ما در انتهای قسمت اول این فیلم دیدیم نیست ولی اگر این نسخه نسخه ای باشه که میشناسیم .

با توجه با تمام صحنه هایی که ما تا این لحظه از تریلر دیدیم و با توجه به این استرنج گفته میشه شاید این نسخه نسخه ای باشه که هیچوقت تبدیل به جادوگر اعظم نشد چرا که اصلا در اون شب تصادف نکرد . حتی در کنار سلامتی کامل دست های او ما ای پدی رو در کنار او میبینیم و این نشان دهنده سلامت دست های استرنج است . ولی این نسخه کابوس هایی از استرنج های موازی رو هر شب میبینه ولی در کل احتمال این مورد چندان زیاد هم نیست .

تمام این موارد گفته میشه برای معرفی نایتمر است . کاراکتری که با حضور اسکات دریکسون به عنوان کارگردان فیلم گفته میشد به صورت قطعی در این فیلم حضور داره ولی دیدیم چه اتفاقاتی رخ داد که باعث کنار فتن اسکات و روی کار امدن سم ریمی شد . جهتی که اسکات دریکسون برای فیلم در نظر گرفته بود با جهتی که الان مرول در پیش گرفته کاملا متفاوت بود جوری که والدرون گفته بود مسیر اسکات کا یه مسیر جداگانه است . اینطور که الاعات و اخبار لو رفته نشان میدهند فیلمی که اسکات ساخته بود با محوریت ویلین بودن نایتمر بود و فیلم واقعا یه فیلم ترسناک بوده و پافشاری اسکات به بودن فیلم بر همین ویژگی ها سبب کنار رفتن او از این پروژه شد . با این حال مشخص نیست که ما شاهد نایتمر در این فیلم باشیم یا نه به خصوص اینکه این پروژه دیگه دست اسکات دریکسون نیست در حالی که حتی گفته میشد بازی در نقش نایتمر بر عهده اوا گرین است .

خب مثل همیشه پروژه جدید و لوگوی مارول مخصوص به آن. در این لوگو که به وضوح پیداست شاهد اشاره به گارگانتوس هیولایی هستیم که استرنج و وانگ در نیویورک با اون درگیر میشوند .

خب در این شات گفته میشه دکتر استرنج در حال جست و جو در یونیورس های مختلف است حالا طبق فیلمنامه لو رفته به دنبال واندا یا چیز دیگری ! . کتابی هم که روبه روی استرنج قرار داره گفته میشه دارک هولد هست . البته این گوی های قرمز رنگ مشابهی به جادوی واندا یعنی کی اس مجیک مخصوصا هنگام استفاده از کتاب دارد .

شخصی که در اینجا کنار دکتر استرنج ایستاده طبق برخی منابع گته میشه لوکی هست و برخی دیگه هم این ادعا رو دارند که یکی از دوقلو های واندا است .

اینجا گفته میشه استرنج با عجله جوری که انگار کسی وارد میشه که نمیخواد این موارد رو ببینه پس تمام جادو رو سریعا وارد کتاب میکنه . حتی گفته میشه به نظر میرسه در سمت راست تصویر کسی ایستاده ولی به مانند بقیه کار های مارول این شخص از تریلر حذف شده .

استرنج تا اینجای داستان خودش در ام سی یو چندباری واقعیت و زمان رو دستکاری کرده . جایی که با تایم استون زمان رو دستکاری کرد و تاثیرات دورمامو رو به تاخیر انداخت و در نهایت از همین راه اون رو شکست داد . با دیدن بیش از چهارده میلیون حالت از بشکن تانوس جلوگیری کرد و در نهایت در اسپایدرمن نو وی هوم روی مولتیورس تاثیر گذاشت . تمام این موارد با توجه به صحبت های موردو که گفت این کار ها هزینه داره و حتی بدون مجازات باقی نمیمونه میشه فهمید استرنج واقعا با مشکلی بزرگ روبه رو شده . در کنار هشدار موردو در انتهای قسمت قبلی این فیلم ما توی وات ایف دارک استرنج رو داشتیم که باز هم با واقعیت و زمان بازی کرد که موجب نابودی یونیورس شد .

شباهت این سکانس با وات ایف و نوع نابودی ساختمان های روبه رو یه جورایی جریان سنگ های ابدیت رو یاد اوری میکنه که در فیلم پایان بازی انشنت وان به بروس توضیح داد ولی دقیقا جایی که سنگ زمان رو از جریان خارج کرد و نوعی جریان سیاه رنگ تشکیل شد و این نوع نابودی شبیه به اون جریان سیاه رنگ است . میشه گفت شاید اتفاقاتی در نتیجه سنگ زمان در حال رخ دادنه شاید نتیجه بازگشت سنگ زمان از روشی خطرناک باشه .

خب اینجا گفته میشه واندا در کامارتاج حضور داره و مشخصا در حال اجرای نوعی اسپل است که به احتمال زیاد از کتاب دارک هولد است . در اینجا هم به وضوح هنر به کار گرفته در تریلر دوباره دیده میشه درست مثل استرنج سرگذشت واندا در این فیلم بین رنگ سفید و قرمز جابه جا میشه و این یعنی بین هرج و مرج با ارامش . خب چرا میگیم که توی کامارتاج حضور داره . اگه به کف زمین نگاه کنید متوجه شباهت این دو خواهید شد . میشه گفت این سکانس بعد از حمله به کامارتاج است که واندا مثلا یه جورایی کنترل کامارتاج رو به دست گرفته .

راجب کاستوم واندا هم مشخصا تغییراتی رو داشته و به صورت خلاصه ظاهری دارک تر به خودش گرفته که به احتمال زیاد تحت تاثیر دارک هولد این تغییرات ایجاد شده . از تغییر کاستوم میشه به رنگ تیره تر و البته کامل تر شدن اون از روی دست ها اشاره کرد .

در این صحنه دست های واندا هم به حالتی تیره قرار گرفته که شباهت زیادی به دست های اگاتا پیدا کرده .

توی تصویر دوم رینترا رو هم داریم که اولین حضورش در ام سی یو است .

خب در اینجا سکانس نبرد در کامارتاج رو داریم که جادوگران و استرنج به سمت جایی نامشخص در اسمان هدف قرار داده اند . این هم میشه گفت از کار های حذفیاتی مارول است که بار ها دیدیم . میشه گفت در اینجا روبه روی استرنج واندا حضور داره که درست مثل شاهکار حذفیاتی اسپایدی اندرو از تریلر سونی اینجا هم حذفیاتی رو داریم .

در اینجا اگر خلاصه فیلمنامه رو خونده باشید گفته شده بود باغی که واندا در اون حضور داره یک توهمه . حتی وقتی استرنج وارد این لوکیشن میشه با حالت تعجب به اطراف خودش نگاه میکنه که با تمرکز تریلر اول نمایش داده میشه . اینجا واندا میگه ویژن تئوری های خودش راجب مولتیورس رو داشت که پیداست با ویژن راجب مولتیورس صحبت کردند . لباس استرنج هم بدون تغییر در این دو شات قرار داره وحتی گفته میشه در ادامه این گفت و گو به نبرد بین استرنج و واندا ختم میشه یعنی بعد از اینکه واندا میگه تو قوانین رو شکستی و قهرمان شدی من قوانین رو شکستم دشمن شد . این منصفانه نیست .

و اینجا ما استرنج و چاوز رو در کنار کریستین پالمری از تایم لاینی دیگه داریم که به ویرانه ای وارد شدند به نظر میرسه این ویرانه نکسوس او ال ریلیتیز باشه . محل اتصال واقعیت های موازی که به دنبال عواقب کار های استرنج یا حتی واندا تخریب شده . این نسخه از کریستین پیداست که از یونیورس ایلومیناتی است و حتی در تی وی اسپات منتشر شده اون رو در جایی میبینیم که چاوز پشت سر اون در یک اتاق شفاف زندانی شده ( درست مطابق با فیلمنامه لو رفته )

در اینجا هم نسخه موازی از بارون موردو که گفته میشه مستر موردو نام داره و متعلق به یونیورس ایلومیناتی است و در این یونیورس جادوگر اعظم است .

در اینجا دستبندی که به دست های استرنج زده میشه ترکیبی از جادو و تکنولوژی است . گفته میشه از جنس ویبرانیوم است و بر روی محور مرکزی اون همانطور که میبینید الفبای رونز حکاکی شده که نوعی حفاظت جادویی ایجاد میکنه . اینجا هم پیداست که استرنج درون زندانی شفاف قرار داره درست مثل زندانی که امریکا چاوز درون اون بود . ( باز هم درستی فیلمنامه لو رفته )

با توجه به فضای این لوکیشن و مجسمه های زانو زده میشه فهمید که این جا نوعی دادگاه است که مثلا استرنج که باعث تخطی در واقعیت های مختلف شده قضاوت خواهد شد . البته دادگاهی متعلق به گروه ایلومیناتی از یک یونیورس دیگه .

گفته میشه مجسمه ی شمشیر به دست اشاره به مبارزی مولتیورسی یعنی کاپیتان کارتر هست . جایی که در اپیزود اول کاپیتان کارتر با شمشیر خود به پورتال وارد شد و البته حلقه اطراف مجسمه اشاره به این پورتال است .

خب دوستان خارج از این موارد در این صحنه ما شش صندلی رو میبینیم که مربوط به شش عضو گروه ایلومیناتی است . از این شش عضو با سه عضو رو در تصویر میبنیم . یک تئوری وجود داره که با توجه به شباهت هایی بین مقر ایلومیناتی و تالار اصلی قلعه کنگ فاتح گفته میشه کنگ یکی از اعضای این گروه است هرچند ممکنه در فیلم حضور نداشته باشد ولی باز هم این تئوری است .

خب از این سه نفر در تصویر فردی که ایستاده قطعا مستر موردو است بدون توجه به حرفای ساخته شده . دو فرد نشسته روی صندلی ممکنه بلک بولت , بالدر , رید ریچاردز باشند . هرچند تئوری هایی ساخته شده که فرد سمت چپ بلک پنتر از اون تایم لاین است ولی فک کنم احتمالش خیلی کمه .

مشخصا تصویر فرد سمت راست دچار تغییراتی شده که ناشناخته تر به نظر برسه انگار که فرد مهمتری نسبت به دو نفر دیگه توی تصویر است . تونی استارک تام کروز هم از مواردیه که ممکنه فرد سمت راست باشه . این نسخه سه سنگ ابدیت رو داره و تانوس رو کشته و در نهایت اولتران های ساخته او موفقیت امیز بوده اند .

خب این جا رو دیگه مسلما خودتون هم متوجه شده اید . صدای پاتریک استوارت در نقش پروفسور ایکس . حضور این شخصیت در فیلم دیگه قطعیه ولی دیگر شخصیت های دنیای سینمایی فاکس به نظر میرسه حضور هیوجکمن و رایان رینولدز در نقش ددپول و لوگان منتفی شده ولی احتمال حضور مگنیتو همچنان وجود دارد . اینجا در رابطه با پیترو در سریال واندا ویژن دو تئوری به وجود میاد . یکی اینکه اون واقعا یه حقه نبود . با توجه به اینکه مشخص شد اون پیترو نیست و یه حقه از طرف سران مارول بود این مورد واکنش های منفی زیادی رو در پی داشت . اما چیزی که مشخصه مارول کاری رو نمیکنه مخالفت حداکثری هواداران رو داشته باشه . پس و تئوری ایجاد شد . یکی اینکه اون واقعا پیترو هست که از طرف این گروه ایلومیناتی و به خصوص چارلز برای کنترل شرایط ایجاد شده توسط واندا فرستاده شده و دوم اینکه قدرت تغییر واقعیت واندا باعث شد که پیترو از نزدیک ترین یونیورس موازی وارد این یونیورس بشه که با تغییر شخصیتی مواجه شد و حتی هنگامی که این تغییرات برطرف شد ما دیگه پیترو رو ندیدیم . با این حال حتی این چارلز مشخص نیست که دقیقا همان نسخه دنیای سینمایی فاکس باشه چرا که در این سری او در سال ۲۰۲۹ دیدیم که کشته شد یا حتی کشتاری که خودش به خاطر همان مسائل در مردان ایکس ایجاد کرد .

خب اینجا چارلز میگه باید واقعیت رو به اون بگیم . خب منظورش از واقعیت چیه ؟ اینکه نسخه موازی از استرنج چه کار های شیطانی کرده ؟ یا شاید استرنج باعث ازاد شدن موجودی خطرناک مثل شوما گوراث یا حتی تبدیل نایتمر به یه تهدید بزرگ شده ؟ یا واندا قصد داره چه کار هایی رو بکنه یا استفاده واندا از دارک هولد باعث اسیب به مولتیورس شده که باید برای جلوگیری از عواقب غیر قابل جبران کشته بشه . شاید هم اینکه تمام کار هایی که استرنج تا الان کرده طبق برنامه از پیش مشخص شده بوده ( درست مثل سریال لوکی ) . بعضی ها هم میگن که اون میخواد بگه که واقعیتی که ما تا الان شاهدش بودیم در کنار تمام اتفاقات مثل تانوس و اولتران واقعیت اصلی مولتیورس نیست و یه جورایی اتفاقی مثل رویداد هاوس او ام رخ داده است .

خب اینجا جوریه که انگار استرنج و چاوز وارد دنیای کامیک یا حتی انیمیشن شدند مثل فضای انیمیشن مردان ایکس ولی ممکنه فضا مربوط به سریال وات ایف باشه . بعد از این صحنه استرنج و چاوز به مکعب هایی کوچک تقسیم میشن درست شبیه به جایی که تانوس با سنگ واقعیت همین کار رو با درکس کرد . هر چند ما واریانت کاوری از اسکارلت ویچ در رویداد ام داریم که یه جورایی ممکنه اشاره به اون کاور باشه .

اینجا نبردی بین این شخصیت با واندا رو میبنیم ( طبق فیلمنامه این واندا مروبط به تایم لاین خود ایلومیناتی است که توسط واندای اصلی کنترل میشه ) . طبق اطلاعات فیلمنامه ممکنه این کاراکتر مونیکا رمبو یا حتی مادرش ماریا رمبو باشه ولی خدایی صورتش اینجا شبیه به یک زن نیست اما این احتمال هم است که ایرون من تام کروز باشه . حالا موردی که راجب کپ مارول هست اینه که بری لارسون احتمالش خیلی کمه که توی این فیلم باشه نه شایعه ای از حضور او شده و نه وقت حضور در این فیلم رو داشته چرا که در حال طی کردن برنامه های امادگی برای شرکت در فیلم مارولز و بعد از اون فیلمبرداری این فیلم بوده .

خب اینجا مجسمه ای از یک نسخه موازی استرنج میبینیم که تفاوت هایی ظاهری رو با استرنج اصلی داره . نیویورک هم با شکوفه های سفید و برگ های سبز ظاهر شده انگاری که یک دنیای فانتزی از صلح و اسایش رو نمایش میده و به نظر میرسه این صلح و اسایش حاصل کار های استرنجه این یونیورس است . البته این شکوفه های سفید رنگ شباهت زیادی به شکوفه های درون توهمی دارند که واندا ایجاد کرده بود . البته باز هم هنر شاخت تریلر دیده میشه تریلر با تایم لاینی دارک شروع میشه که سنکتوم و اون یونیورس به سرنوشتی واقعا دارک دچار شده اند ولی ایجا سنکتوم و یونیورس اون در بهترین حالت قرار گرفته اند در صلح و اسایش .

خب حضور دو واندا که طبق فیلمنامه یکی متعلق به یونیورس اصلی و دیگری متعلق به یونیورس ایلومیناتی . و البته مهمتر از اون لوکیشنی که در اون حضور دارند یعنی خانه ای که واندا در وست ویو داشت . با توجه به شات اول میشه گفت این لوکیشن محل نبرد به احتمال زیاد همین دو نسخه از واندا بوده که موجب خرابی شده ولی در اخر با یک شوک احساسی به اتمام رسیده و واندای دیگه واندای اصلی رو درک میکنه چرا که فیلم میخواد بگه که فقط خود واندا این امکان رو داره خودش رو درک کنه متوجه احساسات درونی اون بشه . و بهترین حالت برای ساخت این دو واندا ایجاد یک تناقض بیان اونها است یکی برخوردار از حس داشتن فرزند و دیگری محروم .

و اینجا هم واندا رو در حالتی مجروح میبینید که گفته میشه جلوی دروازه مقر ایلومیناتی ایستاده البته برخی هم گفتند که جلوی محل تمرین جادوگران تازه کار در کامارتاج ایستاده . ظاهرش هم خب با توجه به سابقه مارول و اینکه دیزنی از خون متنفره واقعا جای تعجب داره که همچین ارتی رو برا واندا خلق کردن. خب با توجه به چشم واندا گفته میشه دو شات مختصر دیده میشه که شامل دو زندان است درست شبیه به جایی که امریکا چاوز و استرنج درون اون قرار داشتند .

تمام این موارد میگن که واندا پس اینکه در جست و جوی تایم لاینی برای یافتن دوقلو های خودش موفق نشد سعی در ایجاد واقعیتی مثل وست ویو میکنه ( این مورد رو در فیلمنامه نداشتیم ولی اینکه درست یا غلط باشه رو واقعا نامشخصه ) . انگار که واندا سعی داره بیلی و تامی رو در این دو زندان با تغییر واقعیت ایجاد کنه . یا شاید به اینکه واندا و برادرش هنگامی که در مکان مخفی هایدرا بودند درون دو سلول مجزا قرار داشتند ربط داشته باشه .

ساختار موجوداتی که این استرنج ایجاد کرده شباهت زیادی به ساختار بافت متلاشی شده از واقعیت و ساختمان ها در ابتدای تریلر داره . خب این نسخه با توجه به نوع کاستوم و البته سفیدی سمت راست موهای سرش میشه گفت دفندر استرنجه که به این حالت تبدیل شده . چرا که ما طبق کانسپت ارت های منتشر شده به صورت رسمی فقط سه نسخه از استرنج رو در این فیلم داریم . سینستر استرنج / دفندر استرنج و استرنج اصلی .

در اینجا اگه به روبه روی این استرنج نگاه کنید متوجه قلعه یا لوکیشنی خاص بر روی این قله میشید . حالا طبق فیلمنامه محلی است که یه نسخه از دارک هولد درون اون قرار داره و گفتیم که بر روی دیوار های اون عبارت هایی بر اساس کی اس مجیک نوشته شده . در ادامه تی وی اسپات به نظر میرسه این نسخه در حال تغذیه از نیرو یا منبعی خاص است که به تکامل و کامل شدند کمک میکنه چرا که حالت دست ها و در ادامه صورت او بهتر میشه و یه جورایی ظاهر انسانی تری پیدا میکنه . ما توی تی وی اسپات حالت زامبی از واندا رو هم داشتیم . که به نظر میرسه اینجور موارد شبیه به نوعی کابوس باشه چرا که احتمال بودن نسخه ای موازی از واندا در حالت زامبی واقعا کمه .

در ادامه اگه به گوشه سمت چپ پایین این شات نگاه کنید این موجودات رو در حالتی اسکلت مانند میبینید . این موجودات به نظر میرسه شباهت هایی به اسکلت ها و جمجمه های رها شده در اول تریلر درون اون یونیورس داره . مثلا این نسخه از انرژی زندگی انسان های اون یونیورس و یا حتی جالب تر میشه اگه فیلم این ادعا رو کنه که اینها همگی نسخه های موازی از استرنج هستند که مورد حمله این استرنج قرار گرفته اند و انرژی اونها تخلیه شده که موجب شده تبدیل به اسکلت هایی در جلوی سنکتوم بشوند و این نسخه هم با این مقدار انرژی به این حالتی شیطانی تبدیل شده . حالا جالب اینکه در شات قبلی که در تی وی اسپات دیدیم و اینجا انگار که این موجودات سعی در فرار از دست استرنج دارند ولی او این موجودات رو کنترل میکنه . حالا جالب تر میشه که بگیم اینجا این نسخه در حال اجرای اسپلی شبیه به زمانی است که استرنج با تانوس روبه رو شده بود و اونجا تانوس با استفاده از دو سنگ یعنی قدرت و مهم تر از اون سنگ روح این اسپل استرنج رو خنثی کرد . خب این مورد باعث تقویت شدن این تئوری میشه که این موجودات روح هایی هستند که توسط این استرنج گرفته شدن و حالا ممکنه مربوط به انسان های عادی باشه و یا نسخه های موازی استرنج که همگی با تسخیر روح هایشان کشته شدن وتبدیل به اسکلت هایی در جلوی سنکتوم شده اند .

در اخر هم ما برای این فیلم سه لوگو رو دیدیم که تفاوت هایی اشکار رو داشتند . و این مفهوم رو منتقل میکنند که ممکنه کل واقعیت یا حتی مولتیورس باز نویسی بشه و اتفاقات کاملا تازه ای رخ بده .

نویسنده: امیررضا قاسمی