حرف از ابزار ابرقهرمانی و گجت ها می شود. نام دو شخصیت معروف یعنی بتمن مرد آهنی میدرخشد، اما واقعا کدام یک گجت ها و امکانات بهتری دارد؟ و به ابزار ابرقهرمانی مدام یک بیشتر علاقه مند هستید؟

مرد آهنی باورنکردنی است، تمام لباس‌هایش از بهترین فناوری‌ها و ابزارهای تشکیل شده اند که تقریبا همه آنها به او اجازه پرواز می‌دهد، اما نقطه قوت این لباس ها فقط پرواز نیست. آنها کارهای بیشتری انجام می‌دهد.

این لباس ها دارای انفجارهایی است که از دستانش بیرون می‌آیند و زره‌ها تقریباً تخریب‌ ناپذیر هستند. او مجموعه ای از ربات ها و هوش مصنوعی دارد و به کمک پول بی پایان خود می تواند هر تکنولوژی و سلاحی را بخرد. نکته مهم نیز این است که همانند بتمن در مکانی تیره و تاریک زندگی نمی کند. از دیگر امکانات و ابزار او نیز سلاح نظامی ارتش های دنیا است. یادتان نرود که تونی استارک و بروس وین هر دو شرکت سازنده تسلیحات نظامی دارند.

اما درباره بتمن. بحث بین اینکه چه کسی بهترین ابرقهرمان تاریخ است، دهه‌ها است که ادامه دارد، اما به نظر می‌رسد همیشه به دو نفر پیشتاز یعنی بتمن و سوپرمن ختم می‌شود.

نکته جالب اینجا این است که تنها چیز فوق العاده در مورد بتمن این است که او فوق العاده ثروتمند است و مطلقاً هیچ قدرتی ندارد، تمام عظمت او ناشی از فناوری و وسایل شگفت انگیزی است که می تواند بخرد یا طراحی کند.

بت‌موبیل بدون شک اوج لوازم جانبی ابرقهرمانی است و در حالی که در سال‌های اخیر بزرگ‌تر و خشن تر هم شده است، همانطور که خود بتمن در Batman Forever می‌گوید همیشه چشمگیر و پر از مفیدترین ابزارها بوده است.

مورد بعدی لباس جنگی بتمن است، خوشبختانه این لباس نتنها یکی از نمادین ترین ها لباس های ابرقهرمانی است، بلکه یکی از بهترین آنها نیز هست. لباسی با قابلیت های زیاد که به کمک آن می توان با طبف وسیعی از شخصیت های شرور و با توانایی های مختلف رودررو شد. البته همانند مرد آهنی، بتمن نیز لباس های مختلفی برای مبارزه‌ با شخصیت های شرور قوی، خدایان و حتی ابرقهرمان‌ ها و دوستان خود دارد.

ما تصمیم گیری درباره اینکه کدام یک گجت های بهتری دارند را به شما واگذار میکنیم. به نظر شما بتمن دی سی گجت های جالب تری دارد یا مرد آهنی مارول؟

زمانی که فیلم دکتر استرنج در مولتیورس جنون در سینما های جهان اکران شد، نظرات بسیار متفاوتی را به همراه داشت. عده ای این فیلم را بد و بخشی آن را شاهکار می دانستند و بحث های زیادی پیرامون این موضوع وجود داشت. اما بررسی این فیلم به این آسانی ها نیست.

ما این فیلم را فیلم خوبی می دانیم. نه آنقدر عالی است که جز بهترین های سینمای ابرقهرمانی باشد و نه آنقدر بد است که او را دور بیندازیم.

با فیلمی به کارگردانی سم ریمی طرف هستیم که مجبور بودی یک تنه برنامه های زیادی از فیلم های مارول را پیش ببرد. فیلمی که به شدت توسط استودیو مارول هایپ شده بود.

مورد اول که کار بررسی و امتیاز دادن به این فیلم را سخت می کند، کارگردان آن است. بیشتر فیلم های سم ریمی همچون سه گانه مرد عنکبوتی فیلم های خوبی بودند. در اینجا نیز با فیلم خوبی طرف هستیم ولی باید این را بدانیم که سم ریمی تنها نیست و در طرف دیگر مارول قرار دارد و یک برنامه چند ساله که در همه فیلم های خود به این موضوعات اشاره می کند.

بسیاری برای اینکه بگویند مولتیورس جنون فیلم خوبی نیست، به ناراحت کننده بودن آن اشاره می کنند. باید از این افراد بپرسیم کدام فیلم سم ریمی ناراحت کننده نیست؟

نمی توان به جلوه های ویژه این فیلم ایرادی گرفت، با اینکه می توانست خیلی بهتر از آن چیزی باشد  که ما دیدیم. اما موضوع مهم داستان و فیلم نامه مولتیورس جنون است.

اشتباه نکنید، داستان فیلم دارای مشکلات زیادی نبود. فقط آن چیزی هم نبود که طرفداران انتظار آن را داشتند. با این حال اگر کوچک ترین آشنایی با مارول و برنامه ریزان آن داشته باشید متوجه خواهید شد که شاید این فیلم فدای فیلم های بزرگتری که قرار است در آینده منتشر شود، شده باشد.

مجموع این موارد و مواردی دیگر باعث می شود که تصمیم گیری درباره این فیلم بسیار سخت باشد، همانطور که برای فیلم بتمن علیه سوپرمن دنیای سینمایی دی سی سخت بود. با آرزوی موفقیت برای دنیای سینمای ابرقهرمانی.

روی کاغذ، Thor: Love and Thunder بسیار شبیه به نسخه قبلی خود، Thor: Ragnarok است. البته ناگفته نماند که در سطح بسیار پایین تری از آن قرار دارد که در ادامه توضیح خواهیم داد.

بعد از انتقام جویان پایان بازی همه فکر می کردند که دیگر مارول بر اوج جهان فیلم سازی قرار دارد. متاسفانه به سرعت فیلم بیوه سیاه و اترنالز این عقیده را به نابودی کشاندند و ثور، عشق و صاعقه تیر خلاصی بود بر پیکر آن. البته واندا ویژن و لوکی به تنهایی بار مسئولیت را به دوش کشیدند و نامی نیک از خود به جای گذاشتند.

ما بدبین نیستیم، شانگ چی یک فیلم شاهکار و زیبا بود که لایق احترام است، اما بحث ما این است که چرا مارول بعد از اینهمه سال هنوز اشتیاه می کند. این موضوع باعث شده است که بعد از انتقام جویان پایان بازی، سطح فیلم های مارول کاهش چشمگیری داشته باشد.

کارگردانان مارول:

در این فاز مارول عملا از بهترین کارگردان های مطرح هالیوود استفاده کرد. تایکا وایتیتی و سم ریمی دو کارگردان شناخته شده هستند که فیلم های بزرگی در کارنامه خود دارند اما آنها مخصوصاً تایکا وایتیتی موفق به ساخت فیلمی همانند کاپیتان آمریکا سرباز زمستان نشدند که فیلم سازی ابرقهرمانی را ده ها پله ارتقا دهد.

مسلما فیلم ثور عشق و تندر از بسیاری از فیلم های دنیای سینمایی مارول بهتر است اما این فیلم فدای اشتباهات کارگردان و مارول شد.

ثور یک شخصیت اساطیری است و نباید طنز زیادی را با این شخصیت آمیخته کرد. سری سوم این مجموعه هم به دلیل تازگی در لحن و داستانی قوی مخاطبین خود را جذب کرد اما از شما می‌پرسیم که وقتی ثور در حال جک گفتن است و ناگهان تعداد زیادی کشته می شوند، آیا این کشت و کشتار اثری بر روی مخاطبین و شما دارد؟ آیا زمان کم فیلم می تواند جوابگوی همه جوانب و سوال هایی که فیلم ایجاد می کند باشد؟

ما مخالف طنز نیستیم اما این طنز نباید به گونه ای باشد که مخاطب را خسته کند و به فیلم طعم لودگی و مسخره بودن بدهد.

ایراد بعدی نیز در دیدگاه های مارول است که این فیلم را به نابودی کشانده است. وقتی بجای ثور، به مسائلی نظیر همجنسگرایی و شخصیت های زن پرداخته می شود و زمان فیلم نیز از ۳ ساعت به ۲ ساعت کاهش پیدا می کند. باید حدس زد که فیلم نمی‌تواند موفق عمل کند و شکست قسمت چهارم مجموعه فیلم های ثور به دلیل اشتباه خود مارول و کارگردان این فیلم است.

ما برای مارول آرزوی موفقیت و پیروزی در ادامه جهان سینمایی خود را داریم. با آرزوی موفقیت برای این دنیای سینمایی رویایی و شخصیت محبوب و دوست داشتنی خدای تندر.

میولنیر سلاح افسانه ای ثور در دنیای اساطیر، کمیک و سینما است. سلاحی که قدرت کنترل صاعقه را در اختیار دارد. در ادامه به بررسی ۷ حقیقت از سایت سلاح مخوف می پردازیم که کمتر یه آنها پرداخته شده است.

۱_ ایجاد کرمچاله:

در MCU ثور به Bifrost نیاز دارد که بین ابعاد حرکت کند. در کمیک به بایفراست نیازی نیست. چکش او به تنهایی کار را انجام می دهد. درست همانطور که یک تاب می تواند ثور را در مسافت های وسیع به حرکت درآورد، او می تواند میولنیر را به همان روش بچرخاند تا دریچه هایی را به ابعاد دیگر باز کند تا نه تنها خودش، بلکه انتقام جویان را نیز منتقل کند. در یک شماره کمیک، ثور باعث شد که میولنیر کرمچاله ای بازکند تا غول عظیم سارتور را به مکانی دیگری از جهان منتقل کند.

۲_ ممکن است دایناسور ها را نابود کرده باشد:

داستان چگونگی به وجود آمدن میولنیر در طول سال ها متفاوت بوده است. یکی از بسیاری از موارد این است که از فلز Uru در قلب یک ستاره ساخته شده است که دنیای سینمایی مارول نیز به این موضوع اشاره می کند. اگر این داستان حقیقت داشته باشد، پس جنبه تاریک تری در آن وجود دارد. کوتوله هایی که این چکش را ساختند به فرآیند ذوبی نیاز داشتند که گرمای یک ستاره را مهار می کرد. ستاره پس از هفده هفته از انرژی خود منفجر شد و به میدگارد معروف به زمین رسید. از آنجایی که میولنیر میلیون ها سال پیش ساخته شد، بقایای انفجار می توانست به یک رویداد در سطح انقراض برای دایناسورها منجر شود.

۳_ قدرت یک طوفان کیهانی را درون خود دارد:

زمانی که زمان برای اولین بار شروع می شود، مادری از همه طوفان ها به وجود می آید که طوفان خدا نامیده می شود. هنگامی که طوفان خدا به تهدیدی عظیم تبدیل می شود، اودین از قدرت خود استفاده می کند تا آن را برای روزها متوقف کند. او از یک فلز قدرتمند برای جذب و به دام انداختن طوفان مادر در داخل آن استفاده کرد. این فلز بعداً برای چکش ثور میولنیر مورد استفاده قرار گرفت.

۴_ می تواند از یک سیاره عبور کند تا به ثور برسد:

ما همیشه ثور را می‌بینیم که دستش را بلند می‌کند و میولنیر مثل صاعقه به سمت او می‌آید و هر چیزی را که سر راهش است در هم می‌کوبد. ارتباط جادویی بین میولنیر و صاحب آن بسیار قوی است. میولنیر حس وفاداری باورنکردنی دارد و برای مدت طولانی از ارباب خود دور نخواهد ماند. ثور زمانی که در دریای آزاد و در حال مبارزه با یک هیولای شیطانی دریایی است.

۵_ می تواند مرده را زنده کند:

هنگامی که ثور برای اولین بار در میانه جنگ جهانی دوم قدم به زمین می گذارد. آدولف هیتلر او را فریب داد تا جوسف استالین را بکشد، که ثور به سرعت متوجه اشتباه خود شد. او یک بیگناه را کشته بود، اما توانست با جذب انرژی رعد و برق که در وهله اول او را کشته و او را دوباره به سرزمین زنده‌ها برگرداند، آن مرد را نجات داد.

۶_ می تواند خون آشام ها را بکشد:

هر سلاح مذهبی اساطیری ظاهراً می تواند یک خون آشام را بکشد. سیر یا صلیب یا هر شیئی از این قبیل که به این موضوع اساطیری پایبند باشد، می‌تواند این کار را انجام دهد. میولنیر یک سلاح از اساطیر نورس است و همچنین تحت این موضوع قرار می گیرد. برای اینکه چکش خون آشام ها را بکشد، تنها کاری که ثور باید انجام دهد این است که با آن به آنها ضربه بزند. البته، تنها افرادی که می توانند با میولنیر خون آشام ها را بکشند، افرادی هستند که از اساطیر نورس باشند.

۷_ بیش از یک میولنیر وجود دارد:

در دنیای سینمایی مارول که دیگر کسی نمی تواند منکر دو پتک جادویی ثور یعنی میولنیر و استورم یریکر شود. این موضع در کمیک هم وجود دارد و ثور بیش از یک میولنیر در دنیای کمیک های مارول وجود دارد.

شاید عجیب باشد اما با توجه به دنیای سینمایی مارول دلایل بسیار زیادی وجود دارد که باعث می شود واندا ماکسیموف را قدرتمندترین شخصیت حال حاضر دنیای سینمایی مارول بدانیم. به بررسی بخشی از آنها می پردازیم.

۱_ او استرنج را فریب داد تا یاور کند باغش واقعی است:

بعد از پیدا شدن آمریکا چاوز، دکتر استرنج به سراغ واندا ماکسیموف می رود تا از او کمک بخواهد. او به باغ واندا می رود و اصلا متوجه ساختگی بودن آن نمی شود. اینکه بتوان جادوگری مثل استرنج را به اینصورت فریب داد نشان از مهارت جادویی بالای اسکارلت جادوگر دارد.

۲_ او به تنهایی کارماتاج را نابود کرد:

واندا برای گرفتن آمریکا چاوز به کارماتاج حمله می کند. در اینجا صد ها جادوگر و مبارز هنر های عرفانی حضور داشتند اما اسکارلت جادوگر در کمتر از چند دقیقه توانست کارماتاج را بطور کامل نابود کرده و تعداد زیادی از محافظین کارماتاج را بکشد. این نشان می دهد که مهارت های جنگی او در سطح بالایی قرار دارد.

۳_ در کوه وونداگور قلمرویی دارد:

او و وانگ برای پیدا کردن بقایای کتاب دارک هولد به کوه وونداگور می روند اما در کمال تعجب متوجه می شوند این کوه یک قصر و متعلق به خود اسکارلت جادوگر است. این که این کوه چطور در آنجا ساخته شده است هنوز در حاله ای از ابهام است.

۴_ او ایلومیناتی را نابود کرد:

او سپس واندا زمین ۸۳۸ را تحت کنترل می گیرد و به مقر ایلومیناتی حمله می کند. دهن بلک بولت را از بین می برد، رید ریچاردز را به چند تکه پلاستیک تبدیل می کند. کاپیتان کارتر را از وسط نصف می کند، کاپیتان مارول را با انداختن یک مجسمه بر روی او از دور خارج می کند و سپس به کمک قدرت ذهن خود پروفسور اگزاویر را نیز می کشد. این قدرت نشان از این دارد که عملا ابرقهرمانی در مولتیورس نیست که بتواند جلوی او را بگیرد.

۵_ او دارک هولد را در مولتیورس نابود کرد:

بعد از اینکه واندا متوجه اشتباه بودن کارهای خود شد تصمیم به جبران گرفت و کتاب دارک هولد را در مولتیورس از بین برد. این جمله استرنج بود که وقتی در یونیورس دیگری بود و کتاب دارک هولد از بین رفت، به زبان آورد. این کار یکی از برترین توانایی های بود که اسکارلت جادوگر از خود نشان داد.

کرد عنکبوتی این شانس را دارد که در بین بهترین ابرقهرمانان قرار بگیرد. یک شخصیت دوست داشتنی که طرفداران بسیاری دارد. در این مقاله ۵ دلیل برای آنکه مرد عنکبوتی بهترین ابرقهرمان تاریخ است را بررسی میکنیم.

۱_ حس شوخ طبعی:

از بین تمامی ابرقهرمانان مارول، مرد عنکبوتی و ددپول بامزه ترین شخصیت ها هستند. شوخ طبعی اسپایدرمن حتی در هنگام نبرد با قدرتمندترین شروع ها هم وجود دارد و مهم نیست که او دارد با گابلین می جنگد یا تانوس.

ترکیب شجاعت و شوخ طبعی به مرد عنکبوتی برتری نسبت به دیگر ابرقهرمانان مارول می دهد. جالب اینجاست که همه کتاب‌های کمیک و فیلم‌های منتشر شده، طنز را به عنوان بخش اصلی شخصیت مرد عنکبوتی حفظ کرده‌اند.

۲_ هوش:

اگرچه اسپایدرمن فاقد قدرت بدنی و چابکی ثور یا ددپول است، اما به راحتی در فهرست باهوش ترین ابرقهرمانان مارول در رتبه بالایی قرار می گیرد. هوش و حواس او در سطح بالایی است که باعث شده او موفقیت های بسیاری را در نبرد با دشمنانش کسب کند.

هوش او در زندگی شخصی و همچنین در شرایط اضطراری باعث می شود تا مرد عنکبوتی به عنوان یک شخصیت باهوش در نظر گرفته شود.

۳_ قدرت های منحصر به فرد:

جالب است که مرد عنکبوتی برای نجات مردم به چکش ثور، اختراعات مرد آهنی یا سپر کاپیتان آمریکا نیاز ندارد. تار عنکبوت، رفلکس ها، چابکی و مهارت های خزیدن روی دیوار ابزارهای مورد نیاز او برای نجات مردم است. روزی نیست که نبینید یک ابرقهرمان در حال بالا رفتن از برج‌ها با استفاده از دستانش و تاب خوردن از آسمان‌خراش‌ها هنگام مبارزه با جرم و جنایت است.

۴_ پیتر پارکر:

مرد عنکبوتی نیز همانند بتمن یک شخصیت اصلی و دوم به نام پیتر پارکر دارد. فردی که بدون لباس عنکبوتی به او تبدیل می شود. یک پسر جوان که با سختی های زندگی دست و پنجه نرم می کند و حتی در این حالت نیز از کمک به مردم و دوستانش دست نمی کشد.

۵_ مجموعه ای از چالش ها و شخصیت های شرور:

مرد عنکبوتی نیز همانند بتمن زندگی مملو از سختی، چالش ها و دشمنان بیشمار دارد. با این تفاوت اساسی که بتمن یک فرد بزرگسال با تجربه و میلیاردر است و پیتر پارکر ما یک جوان که از وضع مالی آنچنان خوبی هم برخوردار نیست.

او جدا از چالش های پیتر پارکر، با شرور های معروف و قدرتمند خود همانند دکتر اختاپوس، گابلین، سندمن و…. درگیر است و باید به انتقام جویان نیز کمک کند. این باعث ایجاد علاقه نوجوانان و حتی افراد بزرگتر به این شخصیت دوست داشتنی می شود.

دلیل پایانی: فیلم های مزد عنکبوتی:

از ابتدای قرن بیستم میلادی تا به امروز سه گروه فیلم از شخصیت مرد عنکبوتی ساخته شده است. سری فیلم هایی به کارگردانی سم ریمی، دو فیلم با بازی اندرو گارفیلد و سه گانه اسپایدرمن دنیای سینمایی مارول.

هر سه این گروه فیلم ها جز بهترین و به یادماندنی ترین فیلم های ابرقهرمانی بودند و باید قبول کنیم که دلیل محبوبیت امروزه مرد عنکبوتی همین مجموعه فیلم های به یادماندنی او است.

همسورث، که شخصیت ابرقهرمانی ثور در مارول را به مدت ۱۱ سال به مدت هشت فیلم در دنیای سینمایی مارول ایفا کرده است، ممکن است بالاخره با این نقش خداحافظی کند، یا او اینطور می گوید. اخیرا در یک گفت و گو، کریس اشاره کرد که Thor: Love and Thunder ممکن است آخرین باری باشد که او نقش خدای تندر را در این فرنچایز بازی می کند.

کریس در سال ۲۰۱۱ با فیلمی به همین نام در نقش ثور ظاهر شد. این اولین نقش مهم کریس در فیلم بود. پیش از این، این بازیگر تنها در فیلم Star Trek در سال ۲۰۰۹ نقش آفرینی کرده بود. او در طول سال ها در دو فیلم انفرادی Thor و همچنین فیلم Avengers ظاهر شد و او را به یکی از محبوب ترین بازیگران جهان تبدیل کرد.

در گفتگویی با Wired، وقتی از کریس در مورد آخرین فیلم مارولش پرسیدند، کریس گفت: «خب آخرین فیلمی که من فیلمبرداری کردم Thor: Love and Thunder بود و ممکن است آخرین فیلم مارولی من باشد، نمی‌دانم. این یک تجربه وحشیانه، سرگرم کننده بود، همانطور که همه فیلم های تایکا وایتیتی هستند.”

کریس اضافه کرد که فیلمبرداری عشق و تندر هیجان انگیز بود. “در حال حاضر ده، یازده سال، آن شخصیت را بازی کردم، و هر بار جدید و هیجان انگیز بود، احساس بسیار تازه ای داشت و احساس می کرد که داریم چیزی را امتحان می کنیم که قبلاً امتحان نکرده بودیم.

مارول اخیراً زمان فیلم «ثور: عشق و تندر» را فاش کرده است و به طرز شگفت آوری این فیلم کوتاه است. با ۱۱۹ دقیقه، چهارمین فیلم ثور کمی کمتر از دو ساعت طول می کشد و آن را به کوتاه ترین فیلمی تبدیل می کند که مارول از زمان فیلم Ant-Man and the Wasp در سال ۲۰۱۸ اکران کرده است که زمان آن ۱۱۸ دقیقه بود.

این لزوماً چیز بدی نیست اما جالب است بدانید که برخلاف روندی است که فیلم‌های مارول دنبال می کنند،حتی فیلم‌های به ظاهر مستقل مارول مانند اترنالز نیز ۱۵۷ دقیقه بود. یا برای مثال، سه فیلم اول ثور به ترتیب ۱۱۴، ۱۱۲ و ۱۳۰ دقیقه بودند.

کریس خارج از MCU نیز در فیلم هایی مانند سفید برفی و شکارچی (۲۰۱۲)، راش (۲۰۱۳)، مردان سیاه پوش (۲۰۱۹) و استخراج (۲۰۲۰) حضور داشته و امروزه دیگر به یک سوپراستار تمام عیار در دنیای سینما تبدیل شده است.

کتاب دارک هولد یک کتاب جادویی منفی است که در دنیای کمیک های مارول وجود دارد و در دنیای سینمایی مارول و در فیلم دکتر استرنج در مولتیورس جنون نیز بطور کامل معرفی شد. اما مطالبی از این کتاب در دنیای کمیک وجود دارد که شاید ندانید. با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.

چطور بوجود آمد؟

در  Mighty Avengers شماره ۲۲، چتون (با نام دیگر کثان) مجبور می شود از زمین فرار کند تا از خشم اتم خداخوار جلوگیری کند. قبل از انجام این کار، او طلسم های خود را در طومار می نویسد و آنها را در رشته کوه Wundagore قرار می دهد تا همیشه بر روی زمین نفوذ داشته باشد.

چتون را می توان به خاطر خلق Darkhold یکی از برترین شخصیت های تاریخ مارول دانست. نام چتون و این کوه نیز در فیلم مولتیورس جنون آورده شده است.

تعداد کل طلسم ها:

در کمیک، کتاب دارک هولد شامل ۶ طلسم است. اینها شامل توانایی دسترسی به برزخ، توانایی تجسم نیروی تاریک، توانایی کنترل اراده انسان، احضار خدایان بزرگ، کشیدن انرژی روانی و عناصر مربوط به خون آشام ها است.

اثربخشی دارم هولد در دستیابی به ابعاد شیطانی و احضار خدایان دیگر دلیل اصلی این است که جادوگران و دیگر انواع موجودات ماوراء طبیعی همیشه آرزوی دستیابی به آن را دارند.

واندا از آن برای فاسد گردن دیگر انتقام جویان استفاده کرد:

ممکن است طرفداران MCU از شرارت واندا غافلگیر شوند، اما حجم بیشتری از این اتفاق در کمیک های مارول رخ می دهد. در Darkhold Alpha #1 ، او برخی از انتقام‌جویان را فریب می‌دهد تا کتاب دارک هولد را بخوانند تا بتواند آنها را به قلمرو دیگر بفرستد.

در کمیک، او دوستان قهرمان خود را از روی بدخواهی محض فاسد می کند و هدفش تبدیل شدن به تنها قهرمان واقعی است. البته او متوجه خطای خود می شود.

دارک هولد واقعی:

تعدادی کپی از دارم هولد در کمیک های مارول وجود داشته است و با خواندن یکی از آنها در Doctor Strange In The Multiverse Of Madness است که واندا در مورد جهان هایی که فرزندانش در آن وجود دارند مطالب یاد می گیرد.

همچنین “دارک هولد واقعی” از گوشت یک خدای بزرگ ساخته شده است. در Darkhold Omega #1 ، این نسخه با Wanda ترکیب می‌شود و او را خیلی قدرتمندتر از قبل میکند. او نه تنها با Darkhold ترکیب می شود، بلکه Chthon را نیز جذب می کند.

دارک هولد دلیل وجود خون آشام ها است:

 در Doctor Strange، Sorcerer Supreme # 11  گروهی از جادوگران از دارک هولد برای ساختن اولین خون آشام به نام وارنا‌ استفاده می کنند. اما وارنا به جای اطاعت از آنها، علیه آنها روی می آورد و از طلسم های کتاب برای ایجاد خون آشام های بیشتر استفاده می کند.

بنابراین، بسیاری از قدرتمندترین خون آشام های مارول باید از وارنا برای وجودشان تشکر کنند. به دلیل سرپیچی وارنا بود که شخصیت هابی مانند موربیوس و باید خلق شدند. بسیاری از همین خون آشام ها مانند دراکولا تلاش کردند تا دارک هولد را بدزدند

امروز در این مقاله به معرفی کوتاهی از کتاب جادویی ویشانتی از دنیای کمیک های مارول می پردازیم. با ما همراه باشید.

کتاب ویشانتی حاوی قدرتمندترین طلسم های جادویی سفید (یک جادوی مثبت که جادوگران خوب و مثبت از آن استفاده می کنند) که بسیاری از آنها ضد طلسم های دیگر کتاب های جادویی هستند.

به نظر می رسد تعداد بی پایانی از صفحات دارد که ظاهراً از هیچ به وجود می آیند. از خود کتاب می توان برای تغییر دادن و از بین بردن جادو استفاده کرد. علاوه بر این، از طلسم های کتاب ویشانتی نمی توان برای حمله استفاده کرد و فقط قابلیت دفاعی دارند.

این کتاب با مهر خالق خود ویشانتی مشخص شده است. همچنین حاوی دانش گسترده ای است که توسط چندین جادوگر گردآوری شده است. این کتاب علاوه بر برخورداری از جادوی سفید و مثبت، اطلاعات بسیار عظیمی از جهان شناسی مارول و…. را نیز در دورن خود دارد.

این کتاب احتمالاً توسط ویشانتی به اولین تمرین‌کنندگان جادوی سفید دیکته شده است. مطالب اولیه توسط آگاموتو قبل از سقوط آتلانتیس نوشته شده است. اولین دارنده شناخته شده این کتاب، جادوگر وارنا بود.

چندین هزار سال پیش، این کتاب به دست خدای بابلی مردوک افتاد. در مقطعی «دهه‌ها» پیش از قرن بیستم، جادوگر یائو (که به نام باستانی شناخته می‌شود) در زمان به بابل باستان سفر کرد و توانست این کتاب را بدست آورد و آن را با دکتر استرنج به اشتراک بگذارد.

خوب است این موارد را هم درباره کتاب  ویشانتی بدانید:

لوکی در دوره ای این کتاب را با گول زدن دکتر استرنج در اختیار گرفته بود.

همانطور که گفته شد، وارنا اولین صاحب این کتاب بود، با این حال او بعد ها توسط دارم هولد که نقطه مقابل کتاب ویشانتی است به یک موجود منفی تبدیل شد.جالب اینجاست که وارنا پس از شرور شدن توسط Darkhold تبدیل به اولین خون آشام تاریخ می شود.

کتاب ویشانتی تنها دارنده طلسم ها و حقایق نیست. این کتاب همانند چیزی که در فیلم دکتر استرنج ۲ دیدیم، دستورالعمل های هم برای شکست دادن شرور ها دارد.

در کمی دکتر استرنج از جادوی این کتاب استفاده می کند تا اسکرول ها را پیدا کند.

این کتاب در دنیای سینمایی مارول و در فیلم دکتر استرنج در مولتیورس جنون حضور کوتاه ولی موثری داشت.

خب.در این مقاله قرار است بپردازیم به رقابت دو کاراکتر مشابه دو ابر قهرمان ، دو کماندار. یکی آموزش دیده برای استفاده ماهرانه از کمان و دیگری متولد شده با استعداد خاص استفاده از کمان ، هاکای و گرین ارو .  این مبارزه وقتی جذاب تر میشه که شباهت های واقعا زیاده این دو کاراکتر را بررسی کنیم.به علاوه این یکی از جالب ترین دث بتل های موجود در بین کمپانی های مارول و دیسی است . دو کاراکتر که هر کدام نماد مقاومت و تلاش یک انسان عادی در بین ابرقدرت ها هستند.

*شخصیت پردازی  :
شاید قبل از موارد تعیین کننده در نتیجه مبارزه بهتر است که.به شخصیت پردازی این دو کاراکتر.بپردازیم . گرین ارو کاراکتری جذاب کسی که خودش رو یک شکارچی ماهر توصیف می کنه تا یک قهرمان. کسی که قدرت اراده او واقعا قابل تحسین است جوری که حتی توان مقاومت در برابر حلقه بلک لنترن رو هم داره.هر دو پررو.رک.و تا حدی از نظر.خلق و خوی شبیه به هم هستند.الیور کویین بچه پولدار و کلینت بارتون یک یتیم و بازیگر سیرک. الیور مهارت خودش را در بزرگسالی در جزیره استار فیش کسب کرد.اورجین او نیز تا حدی توسط جک کربی و اد هرون تغییر یافت.کاراکتر گرین ارو تا حدود ۲۵ سال چندان به چشم نیامد تا اینکه در عصر نقره ای ریبوت شد . در این دوره بود که کاراکتر او به شدت پیشرفت کرد. هاکای بازیگر سیرک بود و آنجا بود که برای استفاده از سلاح های مختلف آموزش دید.او مدتی را به عنوان دستیار سوردزمن فعالیت کرد.و تحت آموزش وی و تریک شات قرار گرفت.کاراکتر هاکای نسبت به گرین ارو در زمان کمتری توانست به موفقیت و شهرت قابل قبولی برسد . عصبی بودن.سخت مزاجی.و سرسختی.از ویژگی های بارز هاکای است.با یک نگرش کلی به زندگی هاکای و گرین ارو میتوان گفت که هاکای نسبت به گرین ارو زندگی دارک تری رو تجربه کرده و در کل شخصیت پردازی دارک تری در مقایسه با گرین ارو دارد.

۱- توانایی کار تیمی و رهبری : هاکای

هاکای با هدایت تیم های مختلف ثابت کرده که این مهارت رو به خوبی بلد است . او کسی بود که انتقام جویان ساحل غربی رو ایجاد کرد . و در کمک به برخی اعضای گروه تاندربولتس که قهرمان شده بودند و هدایتشون نقش مهمی داشت . در مقابل درباره گرین ارو میشه گفت که نسخه لاوی اکشن او در ارو ورس نسبت به نسخه کامیکی توانایی بیشتری در رهبری از خود نشان داده هرچند در کامیک در برخی موارد مثل کینگدام کام شاهد داشتن چنین توانایی او رو در گرین ارو بوده ایم . در رابطه با کار تیمی شاید بشه گفت همکاری گرین ارو با هال جوردن یکی از کار های تیمی کم نقص او است و حتی با این که فلسفه های این دو نفر با هم در تضاد است اما این تیم اپ یک کار تیمی قابل قبول و خوب بود .

۲- سطح قدرت ویلین : گرین ارو

از لحاظ مقایسه سطح قدرت ویلین های شخصی گرین ارو با اختلاف با ویلین های خطرناک تری روبه رو میشود . هاکای در مقایسه با گرین ارو ویلین شخصی چندان خطرناکی ندارد . در حالی که گرین ارو با ویلین های تهدید کننده ای همچون Dark Archer، Count Vertigo، Shado و … روبه رو میشود . هرچند در مقایسه نقش این دو کاراکتر در نبرد با ویلین های گروه یعنی جاستیس لیگ و اونجرز هردو نقش تقریبا یکسانی دارند و در نهایت این گرین ارو است که ویلین های شخصی واقعا خطرناک تری برای خود دارد . هاکای کاراکتریه که بیشتر از اینکه با ویلین های شخصی خود درگیر باشد با ویلین هایی که کل گروه رو تهدید میکنند روبه رو میشود.

۳- سرعت کار با کمان : گرین ارو

هاکای دارای سرعت فوق العاده چه در هدف گیری مستقیم و چه در واکنش به اهداف پرتاب شده به سمت او است . در مقابل گرین ارو با سرعت عالی خود توانست قطرات اب در حال سقوط رو یا فردی که در حال سقوط است برای نجاتش مورد هدف قرار دهد که نشان از سرعت بالای او در واکنش و تیراندازی با کمان است . یا واکنش به فردی که به سمت او تفنگ هدفگیری کرده . از نظر مقایسه شلیک تعداد تیر در دقیقه نیز گرین ارو از هاکای جلو تر است توان شلیک تعدا بیشتری از تیر رو در دقیقه با کمان دارد . گفته شده که گرین ارو توان شلیک ۳۳ تیر در دقیقه رو دارد در حالی که قطعا توان هاکای کمتر از این عدد است .

۴- دقت در تیراندازی : برابر

در رابطه با هاکای مسلما اولین گزینه که کمک بزرگی در این زمینه میکنه توانایی بالای او در دیدن و تیزبینی است . که باعث میشه به درک بالایی از محیط اطراف خود برسد . هرچند در این زمینه حواس دیگر او نیز به بالا رفتن دقتش کمک میکنند جوری که حتی توان هدفگیری یک فرد بدون دیدن او را نیز دارد . دقت او در تیراندازی قابل مقایسه با بولزای است . هاکای توان استفاده از وسایل مختلفی همچون خلال دندان , ورق , سکه و حتی ناخن ( نسخه التیمیت ) رو با دقت بالا دارد و این دقت تا حدی مربوط به اموزش های وی است که باعث شده توان استفاده از وسایل مختلف به عنوان سلاح را داشته باشد . این اموزش ها اغلب به اموزش های سوردز من و تریک شات در زمان پایه برمیگردد . در این زمینه گرین ارو مهارت بالای خودش رو با هدفگیری یک نقطه از گوش یک فرد با هفت تیر نشان داده . یا ازاد کردن دست فردی بسته شده که با سرعت در حال سقوط است یا هدف گیری تیری که به سمت او می اید . در کنار بینایی هاکای قدرت شنوایی او نیز به دلیل سمعک های مینیاتوری مورد استفاده به مقدار قابل توجهی افزایش یافته است . هرچند قدرت شنیداری طبیعی هر یک از گوش های او به دلیل یک حادثه در حدود ۸۰ درصد کاهش یافته است .

۵- مهارت و سرعت مبارزه : هاکای

خب مسلما کسی که مستقیما زیر نظر کپ اموزش دیده مهارت بالایی در مبارزه دارد . یعنی هاکای , کسی که برای یک قاتل ماهر بودن , یک نینجا بودن , یک مامور شیلد بودن یا یک جنایتکار هوشمند اموزش دیده . همچنین هاکای نشان داده که بعنوان رونین مهارت بالایی در استفاده از کاتانا و در سایر سلاح ها دارد . سرعت و مهارت بالای هاکای باعث شده که توان گرفتن تیری که به سمت او شلیک شده رو بدون دیدن و با دست خالی داشته باشد . هاکای نسبت به گرین ارو زمان بیشتری رو صرف یادگیری و اموزش کرده و مسلما در این زمینه برتر است . سبک مبارزه هاکای نیز توسط ایرون فیست تحسین شده . در سمت مقابل گرین ارو کسی که از بزرگسالی در این زمینه مهارت پیدا کرده . تمرین دهنده او از تمرین دهنده بتمن و دث استروک بوده . در هنر استفاده از شمشیر واقعا ماهر است و در این زمینه حتی میتواند رد هود و دث استروک را به چالش بکشد پس میشه گفت که شمشیر زن ماهر تری نسبت به هاکای است . هرچند الیور نشان داده که گاها در نبرد مشت به مشت ضعف دارد . در مقایسه سبک مبارزه این دو نفر میشه گفت که روش های ارو نبوغ اکیز تر ولی روش های هاکای وحشیانه تر و با خشونت بیشتر هستند .

۶- سطح قدرت متحدین : گرین ارو

در اینجا نیز شاید به اشتباه سریعا به مقایسه اونجرز و جاستیس لیگ بپردازید که واقعا اشتباه است . منظور از متحد کسی هست که سریعا در دسترس باشد و بتواند به راحتی به کمک هم گروهی خود بیاید نه اینکه کل اونجرز یا جاستیس لیگ رو برای این مقایسه ردیف کنیم که واقعا نتیجه خاصی هم ندارد . گرین ارو نسبت به هاکای متحدین بیشتر و نزدیک تری رو دارد و این برگرفته از نقش و کار های او در این سال ها است . از نزدیک ترین افراد به گرین ارو میتوان به ارو فمیلی اشاره کرد . و در نهایت با قاطعیت میشه گفت که امتیاز این مورد نیز به گرین ارو میرسد .

۷- تجربه : هاکای

هرچند کاراکتر گرین ارو زودتر از هاکای خلق شد ولی این هاکای بود که نسبت به همتای خود خیلی زودتر شروع به یادگیری و تمرین در این مسیر کرد . او از سن کم خود و در حالی که یتیم بود کار خودش رو شروع کرد و تحت اموزش های مختلف قرار گرفت در حالی که گرین ارو کار خودش رو وقتی شروع کرد که در جزیره سرگردان شده بود . شروع بسیار زودتر هاکای باعث میشه که او مدت زمان واقعا بیشتری در این زمینه بوده باشد و به مراتب تجربه بیشتری رو هم برای او به ارمغان می اورد . اگر به نبرد های تیمی و فردی که این دو کاراکتر در ان حضور داشتند نگاه کنیم شاید بشه گفت در این مورد هردو تجربه تقریبا یکسانی رو کسب کرده اند . و علت تفاوت تجربه این دو شروع زودتر هاکای و حتی داشتن سابقه بر عهده داشتن رهبری تعدادی از کاراکتر ها است .

۸- تجهیزات : برابر

هاکای انواع مختلفی از تیر ها رو همراه خود دارد که بیشتر از منابعی مثل صنایع استارک تامین میشه . تیر های او مثل تیر ویبرانیومی , ادمانتیومی و حتی ذرات پیم و … هستند . گرین ارو نیز به نسبت هاکای تیر های متنوع و مختلفی رو دارد . از نظر کمان نیز وزن کمان هایکای به طور طبیعی دو برابر وزن کمان گرین ارو هست . در رابطه با تیر های مورد استفاده هاکای سال ۱۹۸۲ برای اولین بار مارول ۳ سات ز تیر های مختلف مورد استفاده او در این سال ها همراه با جزییات منتشر کرد . چند سال بعد یعنی در سال ۲۰۱۲ مت فراکشن با ادای احترام به اون تقریبا چنین کاری رو در داستان خود برای هاکای انجام داد . ( سری هاکای ۲۰۱۲ ایشو ۳ ) . سونیک ارو , تیر مکنده , تیر کابل دار که مقاومتی حتی در برابر کشش اطلس رو دارد , تیر انفجاری و …. از انواع تیر های مورد استفاده هاکای هستند . در این مورد گرین ارو نیز از تیر هایی مثلا از جنس الماس , چوب , یا تیر اتش یونانی و … استفاده میکند . تیر چوبی برای مقابله با خون اشام ها و گرگینه ها مورد استفاده قرار میگیرد . نوع زرد رنگ این نوع تیر برای مقابله احتمالی با اعضای گرین لنترن مورد استفاده قرار میگیرد . تیر فانتوم زون نیز یکی از انواع تیر های گرین ارو است . ( تیری ابی که توسط سوپرمن بر اساس تکنولوژی ساخته شد که برای فرستادن افراد به فانتوم زون بود . سپس این تیر توسط روی هارپر دزدیده شد ولی روی بدون استفاده اون رو در نهایت به میا داد . ) . گان ارو نیز نوعی از تیر است که گلوله تفنگ شلیک میکند . هرچند هردو کاراکتر از تیر های خاص استفاده میکنند ولی گرین ارو نشان داده که نسبت به هاکای بیشتر تمایل به استفاده از تیر های معمولی دارد و به همین دلیل دوره ای از این تیر ها استفاده میکرد و این تمایل رو حتی میتوان در نسخه مدرن او نیز دید . تیر های مورد استفاده گرین ارو برا اساس نبوغ خاصی توسط خودش طراحی شده اند که بیشتر برای متوقف کردن حریفان مورد استفاده قرار میگیرد برخلاف هاکای که از تیر های خشن تری بهره میبرد که حتی گاها برای کشتن حریفان استفاده میشود .

۹- هوش و خلاقیت : گرین اروگرین ارو به نسبت هاکای در سطح هوش و نبوغ بالاتری قرار دارد . او در زمینه های مختلف علمی تخصص دارد . میتوان نبوغ و خلاقیت بالای او را در روش های مورد استفاده او دید به خصوص در طرح تیر هایی که برخلاف هاکای خودش اون ها رو ساخته است و با هدف متوقف کردن حریفانش برخلاف کشتنشون با روش هاش هوشمندانه مورد استفاده قرار میگیره . هر دو نفر نیز از استراتژیست های قبال قبولی به شمار میروند .

۱۰ – استقامت و قدرت : هاکای

خب شاید بشه گفت که استقامت هاکای و ارو تفاوت چندانی ندارد و تقریبا برابر است . هاکای با ۴۲ ساعت تمرین بدون استراحت استقامت و توان بدنی بالای خودش رو نشان داد و گرین ارو نیز توانست وزن ۱۰۳ پوند رو در حالی که چند لیتر خون از دست داده بود برای مدتی نگه دارد . با این حال هم هاکای و هم گرین ارو هنوز یک انسان عادی هستند و نمی توان استقامت و قدرت انها رو با ابرقدرت ها مقایسه کرد . هردو توان بلند کردن و تحمل وزن های زیاد رو دارند درست مثل بلند کردن یک ماشین یا تحمل وزن یه کروکودیل

۱۱- فیت : هاکای

به جای قرار دادن فیت های این دو کاراکتر در زمینه های مختلف مثل سرعت و قدرت و استقامت و دقت در تیراندازی در متن این فیت ها رو در زیر قرار میدهیم تا راحت تر بتوان اونها رو مقایسه کرد .
– هاکای :
۱-زدن ۱۰ تیر دقیقا به یک نقطه
۲- هد شات کردن اهداف بدون دیدن انها
۳- گرفتن تیری با دست خالی در عین نابینایی با بهره گیری از قدرت شنوایی از سریق سمعک
۴- زدن ۵ تیر به ۵ هدف به صورت همزمان یا وان شات کردن همزمان ۴ سوپر اسکرال با ۴ تیر
۵- وقتی با فردی ماهر در شمشیر بازی روبه رو شد که توان اسیب زدن به او از طریق شلیک مستقیم رو داشت تیری رو به پشت او شلیک کرد که پس از برخورد کمانه کرد و به پشت سر اون فرد برخورد کرد .
۶- زدن تیر تریک شات یک تیرانداز ماهر با کمان در هوا یا حتی زدن تیر خودش در هوا برای تغییر مسیر آن
۷- هاکای توانست زمانی که یکی از دستانش به دلیل برخورد گلوله اسیب دیده بود از طریق کشیدن بند کمان با دندان به هدفش شلیک کنه . ( داخل تیم اپی که با بلک ویدو داشت دستش به دلیل برخورد گلوله تقریبا از کار افتاد )
۸- زدن تیر به گردن فونیکس فورس سایکلاپس یا زدن فونیکس فورس اما فراست با تیر منفجره
۹- نابود کردن سه هلی کوپتر با یک تیر
۱۰ – اسیب زدن موقت به هالک با تیر انفجاری
۱۱- بستن کراون شکارچی با یک تیر
۱۲- واکنش به انفجار اولتران با تیر گازی
۱۳ – شکستن کمان فلزی و بلند کردن ماشین از روی خودش
۱۴- وان پانچ کردن سنچری , کیت بیشاپ و یک دووم بات
۱۵ – پرتاب کردن همزمان ۳ نفر
۱۶ – زنده ماندن از انفجار حمله موشکی یا سالم ماندن در برابر امواج الکتریکی یا مقاومت در برابر مشت ددپول که سعی داشت او رو با یک مشت ناک اوت کنه . یا مقاومت در برابر ضربه دث لاک واسپ .
۱۷- سالم ماندن از چند طبقه سقوط و در ادامه افتادنش روی ماشین
۱۸ – در حالی که بسته شده با ضربه ای ونوم رو به دیوار میزنه و قبل از اینکه بولزای بتواند با کمانش کاری کند به دستش ضربه وارد میکنه .
۱۹ – جاخالی دادن از گلوله های وار ماشین , جاخالی دادن از گگلوله هایی که به صورت تیر بار در یک فضای بسته به سمت او شلیک میشد برای چندمین بار یا جاخالی دادن از چاقویی که در فاصله نزدیک بک ویدو به سمت او پرتاب کرده بود . یا جاخالی دادن از پرتاب های انجل با سرعت بالا و بهره گیری از حرکات اکروباتیک . انجل حتی سرعت هاکای رو خطر ناک در برابر psylocke میدونه . و قبل از اینکه انجل بتواند کاری بکند به او حمله میکنه و بهش اسیب میزنه . جاخالی دادن از اتش گلوله ها یی که همزمان توسط چندین نفر به سمتش هدف گرفته شده
۲۰ – در حالی که تعدادی از دهنده هایش و مچ دستش شکسته و زیر اوار قرار گرفته با شلیک یک تیر بروس رو از برخورد مستقیم با گلوله یک تفنگ نجات میدهد .
۲۱- لیزر رباتی رو که توان شلیک ۳۰ گلوله در ثانیه دارد رو خنثی میکنه .
۲۲- در حالی ک نابینا بود برادرش رو که توسط تریک شات اموزش دیده کتک میزنه . از فاصله ای که خود پانیشر معتقده هیچ ابرقدرت یا میوتانتی توان دیدن او را ندارد هاکای پانیشر رو میبیند .
۲۳ – با قدرت بویایی خود چند نفر رو تعقیب میکنه .
۲۴- در نبرد تن به تن clown رو شکست میده و در نهایت با یک خلال دندان اون رو خلع سلح میکنه . هنگام پرش از یک هواپیما نارنجکی پرتاب شده رو هدف قرار میده
۲۵- هفده نفر رو که همزمان به سمت او هدف رفته بودند رو بدون کشتن حتی یکی از انها ناک اوت میکنه
۲۶ – انجل با اینکه سعی داشت از تیر های هاکای فرار کند ولی نتوانست .
۲۷ – در حالی که توسط التران اطرافش به شدت پر از موانع بود تواسنت به هدفش شلیک کند .
۲۸ – batroc , machete , zaran رو همزمان شکست داد .
۲۹ – سه تیر رو به سمت یک نفر شلیک میکنه ولی هر سه برمیگردند و در واقع به سه نفر که پشت سر هاکای بودند برخورد میکنند تا هرسه به دیوار میخکوب شوند .
۳۰ – در حالی که روی کوئین جت ایستاده دث لاک رو با تیر میخکوب میکنه .
۳۱- شکست دادن کپ در یک مبارزه
۳۲- در حالی که به صندلی بسته شده بود از دست چند نینجا فرار کرد .
۳۳- تعدادی از افراد هایدرا و AIM رو با اینکه پایش اسیب دیده بود شکست داد .
۳۴ – واکنش به دث لاک واسپ در حال پرواز
۳۵- مبارزه در سطحی برابر با ماکینگ برد و یا حرکتی شبیه به صحنه کپ در اسانسور
۳۶- برتری بر یک حریف نامرئی با کمک هوش و مهارت خودش
۳۷- با تاکتیک خودش تاندربولتس رو میزنه
گرین ارو :
۱- متوقف کردن پارالاکس با هدف قرار دادن سینه او در حالی که توسط کایل از پشت گرفته شده بود
۲- با کشف الگوی امواج count vertigo توانست اون رو به موقع هدف قرار بده .
۳- مبارزه ای برابر و همسطح با دث استروک
۴- در حالی که زخمی شده بود و تیر خورده بود توانست با دهن خودش نخ کمان رو بکشه و تیر رو به سمت هدفش شلیک کنه
۵- پاک سازی یک حلق پر از مزدور به راحتی و بدون حتی یک خراش
۶- وسیله ای رو از فاصله حداکثری تا جایی که میتواند ببیند مورد هدف قرار میدهد
۷- ضرب و شتم ۲۰ نفر با یک کمان معمولی
۸- هدف قرار دادن یک سیم نازک تقریبا نامرئی
۹- با پرتاب یک تیر با دست خالی توانست تفنگ مهاجمی رو هدف قرار بده و اون رو خلع سلاح کنه
۱۰ – در حالی که بسته شده بود با دهنش چاقویی رو به سمت فردی پرتاب میکنه ( با دهانش ) و در همون حال با یک شی کوچک از توی دهانش به دست فرد دیگه که توی دستش تفنگ داره ضربه میزنه
۱۱- توانایی شلیک تیر با کمانه کردن ان چندین بار و در نهایت برخورد دقیق به هدف
۱۲- زدن تیر های پرتاب شده به سمتش در هوا
۱۳- شلیک و زدن هدف از طریق یک سوراخ کوچک
۱۴- زدن هفت تیر در یک نقطه از گوش یک فرد
۱۵- هدف قرار دادن قطرات اب در حال سقوط
۱۶- زدن چهار تیر به چهار هدف به صورت همزمان
۱۷- خلع سلاح یک فرد از بالای یک ساختمان به صورت ضربه دقیقه به پشت دستش
۱۸ – زدن پروانه با یک کمان خود ساخته
۱۹ – تحت اموزش های ناتاس به حدی پیشرفت کرد که حتی توانست خود او را گاها به چالش بکشد
۲۰ – حضور قاتلانی اموزش دیده رو که به سمت او میامدند رو حس کرد
۲۱ – همزمان با سه قاتل مبارزه کرد
۲۲- از یک تیر چسبی برای کتک زدن یک حریف قویتر از خودش استفاده کرد
۲۳- زدن یک کروکودیل و تحمل وزنش
۲۴- نگه داشتن ۱۰۳ پوند در حالی که چندین لیتر خون از دست داده بود
۲۵- تیری رو به سمت هدفی شلیک کرد که در مسیرش از روزنه ای عبور کرد که تنها نور خورشید امکان رد شدن از ان رو داشت

نتیجه :
هرچند با خواندن مقاله و نیز بررسی معیار های مختلف مشخص میشود که هاکای به راحتی برنده این نبرد است . هاکای هرچند بعد از گرین ارو خلق شده ولی به مراتب فیت های بهتری رو از خود نشان داده و واقعا عملکرد چشمگیر تری داشته . به نسبت گرین ارو قدرت بالای بیشتر در تیراندازی و دقت و در نهایت مبارزه از خود نشان داده و تقریبا میتوان با قاطعیت گفت که در مبارزه با گرین ارو او را شکست خواهد داد .

نویسنده: امیررضا قاسمی