مرد عنکبوتی ممکن است در دنیای ما محبوب باشد، اما در دنیای مارول، او توسط رسانه ها به عنوان یک تهدید شناخته می شود. اینجا شخصیت هایی وجود دارند که از مرد عنکبوتی متنفرند، اما پیتر پارکر را دوست دارند.

گوئن استیسی:

گوئن استیسی اولین عشق واقعی پیتر بود و مرگ زودهنگام او تراژدی بود که هنوز بر زندگی او سایه افکنده است. با این حال، بر خلاف برخی از علایق بعدی پیتر – به ویژه مری جین واتسون – گوئن هرگز کل پیتر پارکر را نشناخت. پدرش، کاپیتان جورج استیسی در مرد عنکبوتی شگفت انگیز شماره ۹۰ (استن لی، گیل کین، جان رومیتا پدر)، در جریان نبردی بین مرد عنکبوتی و دکتر اختاپوس کشته شد. گوئن مرد عنکبوتی را سرزنش کرد و در نتیجه، پیتر هرگز هویت مخفی خود را تا پایان رابطه خود به گوئن نگفت. اینکه مرگ خود گوئن نتیجه رقابت مرد عنکبوتی با گرین گابلین بود، این موضوع را دوچندان غم انگیز می کند

جی. جونا جیمسون:

جی. جونا جیمسون یکی از آزاردهنده ترین خارهای چشم مرد عنکبوتی است و حتی یک لباس شرورانه هم ندارد. با اثبات اینکه قلم از شمشیر قوی‌تر است، جی‌جی از قدرت خود به عنوان EIC The Daily Bugle استفاده کرده است تا افکار عمومی را علیه مرد عنکبوتی برانگیزد. بی اعتمادی جیمسون به مردان نقابدار، به زمانی برمی گردد که همسرش توسط یکی کشته شد.

معمولی ترین شغل پیتر به عنوان عکاس برای Daily Bugle بوده است. او عاشق پیتر پارکر است اما به همان اندازه از مرد عنکبوتی متنفر است و به دنبال ضربه زدن به او می باشد.

عمه می:

برای همه لحظات زندگی، عمه می، مادر پیتر پارکر است، و در عین حال، یک مادر دوست داشتنی است. پیتر در ابتدا زندگی ابرقهرمانی خود را از خاله خود مخفی نگه داشت زیرا می ترسید نگرانی او در مورد او باعث بدتر شدن وضعیت سلامتی او شود . او به زودی دلیل خوب دیگری پیدا کرد. عمه می گزارش های منفی درباره مرد عنکبوتی را قبول کرد و به طور معمول از او به عنوان “وحشتناک” یاد می کرد. در مرد عنکبوتی نهایی (برایان مایکل بندیس و مارک باگلی)، می حتی مرد عنکبوتی را به عنوان نمادی از اختلالات زندگی خود دید، چیزی که او در شماره ۴۵ با درمانگر خود در مورد آن صحبت کرد.

نورمن آزبورن:

نورمن آزبورن مردی حیله گر و بی رحم است. این ترکیب کشنده از صفات، آمیخته با سرمی که قدرت و جنون فوق العاده می بخشد، او را به مرگبارترین دشمن مرد عنکبوتی به عنوان گرین گابلین تبدیل کرد. در حالی که گابلین و مرد عنکبوتی در یک نبرد بی همتا قرار دارند، نورمن به پیتر علاقه زیادی دارد. نورمن در بهترین حالت خود پسرش هری را دوست داشت، او همچنین هری را بی جاه طلب و ضعیف می دید، این ویژگی هایی بود که او به سادگی نمی توانست تحمل کند. با این حال، نورمن پسری را که می‌خواست در پیتر دید. بنابراین، در Revenge Of The Green Goblin ، او سعی کرد با شستشوی مغزی پیتر، او وارث خود کند.

۱۱. لباس اولیه (amazin spiderman):

فقط میشه گفت این لباس باورپذیره ساختش. پیتر برای خلق این لباس اولیه همون طور که در فیلم دیدیم تقریبا از یک ماسک کشتی کج تقلید کرد و کمی تغییرات در اون لحاظ کرد. به زبان ساده اگر بگم پیتر فقط زحمت ساخت ماسک رو کشید و یه عینک آفتابی هم زد بهش. میشه گفت کمی مرد عنکبوتی شبیه کلاهبردارها کرده این لباس. این لباس بدترین لباس اولیه مرد عنکبوتی تا به حال بوده.

۱۰. لباس اولیه (spiderman):

در قسمت اول شاهکار مرد عنکبوتی، پیتر بعد از نیش خوردن از عنکبوت قدرت هاش برای نفع شخصی بهره میبره. و زمانی که تصمیم میگیره که یک ماشین بخره (برای اینکه توجه مری جین رو به خودش جلب کنه) در روزنامه آگهی یک مسابقه کشتی کج رو میبینه و تصمیم میگیره تو مسابقه شرکت کنه و برای مسابقه هم این لباس رو میسازه. خوب میشه گفت این لباس از لباس اولیه Amazing Spiderman خیلی سرتره. آرم عنکبوت و یک ماسک جالب و از همه مهم تر ما میتونیم درک کنیم که این لباسو یه بچه دبیرستانی ساخته و از عهده ساختش بر میاد.

۹. لباس اولیه (جنگ داخلی و بازگشت به خانه):

در فیلم کاپیتان آمریکا جنگ داخلی و در نبرد آخر مرد عنکبوتی با والچر این لباس اولیه ساخت خود پیتر مشاهده شد، میشه گفت در بین تمامی لباس های اولیه بهترین هست. آرم مرد عنکبوتی، چشم مرد عنکبوتی، ماسک و در کل همه چیز در این لباس عالیست و اینکه باور پذیر هم هست که یه نوجوان اون رو بسازه. فقط یکم اون وب شوترش رو مخه ولی در کل لباس فوق العادست.

۸. لباس اصلی (amazing Spiderman):

در یک کلمه توضیح باید گفت که بدترین لباس اصلی ساخته شده برای اسپایدرمن هستش. مارک وب که میخواست ریبوتش کاملا متفاوت از سم ریمی باشه. پس دوست داشت لباس رو هم تغییر بده که نتیجه شد این…. چشم مرد عنکبوتی که از سفید زرد رنگ کردنش، تارهای مرد عنکبوتی رو طوری تو لباس تعبیه کردند که زیاد قابل دیدن نیست، حالت کمربندی لباس رو هم برداشتند و کلا تا تونستند لباس رو دستکاری کردند. در نتیجه با این کارشون کل زحماتی که استیو دکتو برای طرح لباس کمیک کشید رو نابود کردند.

۷. لباس میمون شب (far from home):

شاید شرکت سونی و دیزنی می خواستند یه ایده جدیدی رو بوجود بیارند یا دیزنی میخواست اسباب بازی بیشتری از مرد عنکبوتی به فروش برسونهو مرد عنکبوتی رفت اروپا و چون میخواست اونجا شناخته نشه، از نیک فیوری خواست تا یه لباس جدید بهش بده و سازمان شیلد هم این لباسو بهش داد. این لباس ترکیبی از لباس اصلی با لباس مرد عنکبوتی نوآر هستش. سونی با اینکارش یه ایده جدیدی رو القا کرده و اسم این لباس هم هست میمون شب. در کل میشه گفت فقط در حد یه ایده تازه خوب بود.

۶. لباس آهنی مرد عنکبوتی (انتقام جویان ۳ و ۴ و دور از خانه):

در انتقام جویان پایان بازی و دور از خانه این لباس مشاهده شد. بعضی ها میگن این لباس خوبیه اما نه. این لباس در واقع یه مرد آهنی از نوع عنکبوتی شکل هستش و به ما اصلا حس و حال مرد عنکبوتی دست نمیده و علاوه بر رنگ آبی و قرمز، از رنگ طلایی مرد آهنی هم در اون استفاده شده و آرم عنکبوت هم خیلی بزرگ هستش. اما قطعا این لباس از اون لباسی که مرد آهنی تو کمیک به مرد عنکبوتی داد بهتره اما باز چون کلاسیک نیست، نمیتونه رتبه خوبی رو به خودش اختصاص بده.

۵. لباس قرمز مشکی (far from home):

این لباس یک ایده تازه به حساب می آمد و به نظر من هم فقط برای اینکه یک ایده جالب است می تواند این جایگاه را داشته باشد. برخی از افراد می گویند پیتر با ساخت این لباس می خواهد از سایه تونی استارک خارج شود که این یک حرف مضحک است چون زحمت ساخت این لباس توسط صنایع استارک بوده و پیتر تنها آمده و طرح و نقشی جدید را به آن افزود.

آرم پشت لباس هم سفید است یعنی سه رنگ سیاه، قرمز و سفید (میتونستند که آرم پشت لباس همانند کمیک قرمز کنند تا بهتر جلوه کند). در کل میتوانم بگویم که لباس خوبی است آن هم برای یک ایده جدید.

۴. لباس سیمبیوتی مرد عنکبوتی (Spiderman 3):

هیچ کس بیشتر از سم ریمی جرات نکرد که آن لباس زیبای قرمز و آبی را به یک لباس سیاه که منشا آن یک موجود فضایی (سیمبیوت ونوم) بود عوض کند. خب میشود گفت که خیلی جالب بود و آن حس تکراری بودن را از ما گفت. البته باید گفت که کاستوم هیچ تغییری نکرد و تنها رنگ آن مشکی شد و آرم هنکبوت هم در آن کمی تغییر کرد.

جالب است که بدانید که ایتدا برای آرم عنکبوت پیشنهاد شد مثل کامیک ها باشد اما سم ریمی یک آرم دیگر را جایگزین کرد. البته خالی از لطف هم نیست که گفته شود برای طرح ونوم هم قبل ایده نهایی که در فیلم دیدیم، دو ایده از قبل در مورد ونوم بود که باید خدا را شکر کرد که هیچ گدام از دو ایده قبل اجرایی نشد.

۳. لباس اصلی (جنگ داخلی و بازگشت به خانه):

این لباس عالیست… تمام و کمال در خدمت کمیک بوده و از او اقتباس شده. چشمان مرد عنکبوتی، آرم مدرنیته، وب شوتر زیبا، خطوط در لباس مرد عنکبوتی و کلی چیز دیگر این لباس را فوق العاده کرده است. اگر کسی تنها فیلم civil war را دیده باشد شاید بگوید این بی نقص ترین لباس است و چنین هم واقعا تصور میشود اما اگر فیلم homecoming لحاظ گردد دو اشکال بزرگ را میتوان از لباس گرفت.

۱. لباس برای پیتر نیست: درواقع تونی استارک برای پیتر تهیه کرده (و پیتر حتی زحمت سفارش لباس را هم نکشید) در واقع فیلمنامه نویس تمام زحمات استن لی برای خلق داستان این کاراکتر را بر باد داد.

۲. تجهیزات بی مورد: این لباس برخلاف لباس اصلی پیتر که باید کاملا ساده باشد دارای کلی تجهیزات بیخود است. واقعا نمی دانم تونی استارک در مورد مرد عنکبوتی چه فکری کرده. در هر صورت این لباس نیز اصلا به کمیک وفادار نیست.

۲. لباس مرد عنکبوتی (amazing spiderman 2):

در این فیلم که نه سرش مشخص یود و نه تهش میشود گفت تنها چیزی که دل مخاطب را گرم نگه میداشت و از تماشای داستان مسخره فیلم خسته نمیشد تنها همین لباس بود. برخلاف لباس قسمت اول که یک ویرانی برای مرد عنکبوتی به حساب می آمد، این لباس عالی بود. چشمان درشت عین کمیک، وب شوتر زیبا، چین و چروک لباس که آن را واقعی تر نمایان می کرد و… باعث شد تا یک لباس عالی پدید آید. اما باید گفت این لباس یک تقلید بود آن هم تقلیدی از لباس سم ریمی. و در کل کار زیادی روی لباس نکردند جز اینکه به قول خودشان آن را ارتقا دادند.

۱. لباس اصلی (Spiderman trilogy):

خیلی ها بعد از دیدن این لباس در جایگاه اول شوکه شدند… خب من برای اینکه این لباس در این جایگاه گذاشتم دلیل می آورم:

۱. کلاسیک بودن: لباس عین کمیک است یعنی ساده و در عین حال بسیار زیبا (چیزی که در مرد عنکبوتی های بازگشت به خانه و دور از خانه رعایت نشد).

۲. آرم لباس که بر روی سینه و در پشت کمر است از هر آرم لباس دیگری زیباتر است و نسبت به هر آرم لباس دیگری زیباتر است و نسبت به آن برتری دارد.

۳. تاثیرگذاری: لباس مرد عنکبوتی شگفت انگیز ۲ عیرغم برخی  از تغییرات اما تقلیدی کامل از این لباس بود و تنها آمدند و برخی از چیز ها را در لباس تغییر دادند.

۴. خاطره داشتن: وقتی اسم مرد عنکبوتی به زبان می آید ناخود آگاه ذهن ما به سوی این لباس میرود چون کلی خاطره با او داریم و کلی دلیل می شود آورد که این لباس بهترین است.

نویسنده: امیرحسین طاهری

۱۱. شوکر (spiderman: homecoming):

در فیلم مردعنکبوتی بازگشت به خانه شاهد این بودیم که شخصیت شوکر در بخشی کوتاهی از فیلم حضور داشته و در واقع نتوانسته بود زیاد برای پیتر
پارکر دردسر ایجاد کند برای همین قطعا نمیتواند دربین ۱۱ ویلن ما جایگاه مورد توجهی داشته باشد.

۱۰. ونوم (Spiderman 3):

متاسفانه در مرد عنکبوتی ۳ ( که یک فاجعه در مقابل شاهکار کمیکی سینما
یعنی اسپادرمن۲ محسوب میشد (میشود گفت که احساس میشود شخصیت ونوم کمی اضافی است و همان مرد شنی یک ویلن کامل برای فیلم بود برای همین شخصیت ونوم چندان به چشم نمیاد) البته باید گفت که ونوم در فیلم بسیار اغراق شد یعنی زیادی اونو پلید و شیطانی به نمایش گذاشتند و نقش آفرینی توفر گریس برای ونوم چندان درخور نبود.

۹. هری آزبورن (سه گانه مرد عنکبوتی):

میشود گفت که جیمز فرانکو هری آزبورن را در حد قابل قبول به تماشاگران نشان داد ) در قسمت ۱ که افتضاح بود ولی کال روند رو به رشدی داشت ( اما از نظر من نتوانست هری که ما در کمیک انرا خوانده بودیم به نمایش بگذارد.

۸. هری آزبورن (Amazing Spiderman):

به نسبت جیمز فرانکو که باید گفت دین دی هان فوق العاده ظاهر شد و گابلینی بهتر را برایمان نمایان کرد اما اینکه این بازی خیلی خوب از دین دی هان در رتبه ۸ قرار میگیرد فقط به دلیل بی تدبیری کارگردان یا فیلمنامه نویس و یا سونی است چون اینکه دو ویلن در یک فیلم واقعا بی معنی است چون مخاطب نمی تواند تمرکز خود را روی یک ویلن بگذارد و فیلم بازخورد خوبی ندارد و اینکه هری ازبورن یهو تصمیم گرفت که گابلین بشه واقعا عجیب بود!!!؟؟

۷. الکترو (Amazing Spiderman 2):

جیمی فاکس واقعا تونست یک شخصیتی رو که امیدی به هیچ کس جز اسپایدرمن و بعد همین امیدش هم از بین میره رو عالی نشون بده اما متاسفانه ۲ تا مشکل داشت:۱. الکترو رو آبی کردن. من تا حالا ندیده بودم اکترو تو کمیک ابی باشه!!؟ ۲. انگار تحدید چندان جدی برای اسپایدی یه حساب نمی اومد.

۶. مرد شنی (spiderman 3):

توماس هیدن چرچ توانست مردشنی خوبی را به ما نشان دهد و زندگی تلخ او واینکه برای دخترش سراغ دزدی رفته را نشان دهد اما این شخصیت از دخالت های سونی جان سالم به در نبرد . اول قرار تنها مردشنی باشد و بس اما سونی دخالت کرد و ونوم را هم افزود و همین باعث شد مرد شنی کم رنگ شود.

۵. مارمولک (Amazing Spiderman):

ریس آیفنز کامال توانست نقش دوگانه دکتر کانرز را اجرا کرده و مخاطب را قانع کند تنها اشکالی که میشود گرفت اینکه او دشمن خون خوار اسپایدر نیست، یعنی خصومت شخصی با پیتر نداشت و فقط میخواست کل مردم دنیا رو مارمولک کنه. ولی بازهم نقش افرینی او فوق العاده است.

۴. میستریو (far from home):

میشود گفت که جیک جیلنهال برای میستریو سنگ تمام گذاشت و توانست فریبکاری و دورویی او را به همگان عالی نشان دهد و همه را فریب دهد اما چیزی که مشکل آفرین است اینه که میستریو واقعا جز توهم برای پیتر کار دیگه ای نمیتونه انجام بده البته همین ایجاد توهم هم تو کمیک نزدیک بود پیتر  رو به جنون بکشونه ولی در هر حال دیدیم که خیلی پیتر رو اذیت نکرد تو فیلم.

۳. کرکس (home coming):

هر کس که با دنیای دی سی و بتمن آشنایی داشته باشد باید مایکل کیتون را در سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۲ در قامت بتمن به یاد آورد. این بازیگر کهنه کار توانست به خوبی شخصیت کرکس را در بازگشت به خانه به رخمان بکشد و از ایفای نقش او تقریبا نمی توان هیچ عیبی گرفت.

۲. گرین گابلین (spiderman 1):

خیلی متاسفم. واقعا حق ویلم دفو عزیز آن بود که در رتبه ۱ این رنکینگ جای داشته باشد. بازی او حیرت انگیز بود و ما کامل داشتیم با نورمن ازبورن داخل کمیک ها رو به رو می شدیم، او توانست شخصیت شیطانی نورمن را به ما نشان دهد و در کارش هم عالی ظاهر شد. تنها اشکال کار را باید از شرکت سونی گرفت که یک لباس مسخره به تن او کرد و لباسش اصلا ترسناک نبود و کلی با گابلین متفاوت بود!!! بعضی ها هم میگفتند که کلمات او کلیشه ای بود اما به نظر من این عیب نیست. فقط باید گفت اگر لباسی که سونی برای او انتخاب میکرد خوب بود رتبه ۱ کاملا برای او بود.

۱. دکتر اختاپوس (spider man 2):

اولا کسی به اندازه آلفرد مونیا برازنده این شخصیت نیست دوما بازوهای مکانیکی در این فیلم به صورت ترکیبی از واقعیت و جلوه های کامپیوتری بودند. سوما او در بهترین فیلم کامیک بوکی تاریخ بازی کرده است و برای همین واقعا لایق این جایگاه است. دختر اختاپوس کلا در ویلن های اسپایدر من یه حال و هوای دیگری دارد و آلفرد مونیا توانسته بود به خوبی دوگانگی این ویلن را روی پرده سینما ببرد و کلی خاطره جذاب را برای همیشه در ذهنمان نقش ببندد.

نویسنده: امیر حسین طاهری

روابط دوستانه بسیار زیادی در دنیای کمیک وجود دارد. سوپرمن و لوئیس لین، بتمن و زن گربه ای، اقای خارق العاده و زن شگفت انگیز و از همه مهم تر، مری جین و مرد عنکبوتی. مرد عنکبوتی در طول تاریخ کمیک روابط بسیار زیادی را با شخصیت هایی بسیاری داشت که مهم ترین آنها مری جین بوده که پر بود از فراز و نشیب های بسیار. در ادامه به معرفی ۱۰ واقعیت درباره این دو نفر می پردازیم.

۱۰. در جهانی دیگر، مری جین مرد عنکبوتی است:

وجود جهان های متعدد در داستان های کمیک چیز عجیبی نیست. جهان های بیشمار که نسخه های بسیار متفاوتی از ابرقهرمانان و شرور ها در آن وجود دارد و مرد عنکبوتی نیز از این قائده مستثنی نیست. در یکی از این جهان ها، مری جین قدرت های اسپایدرمن را بدست آورده و به زن عنکبوتی تبدیل شده است. او دقیقا همان قدرت هایی را دارا است که مرد عنکبوتی دارد.

۹. مری جین از اینکه پیتر مرد عنکبوتی است متنفر است:

روابط فراز و نشیب هایی دارند و مری جین و پیتر نیز از این قائده مستثنی نیستند. یکی از مهم ترین دلایل وجود این مشکلات در زندکی پیتر و مری جین، مرد عنکبوتی بودن پیتر است. این دو در کمیک بر سر این قضیه دچار مشکلات بسیاری شده اند. جدا از کمیک، این قضیه در سه گانه اسپایدرمن سم ریمی نیز تا حدودی نشان داده شده است.

۸. مری جین فقط یک دختر ساده و عاشق تفریح نیست:

متاسفانه خیلی ها مری جین را یک دختر بسیار زیبا می دانند که بجز این، توانایی و هنری ندارد و به دنبال تفریح و مهمانی است، اما آنها اشتباه می کنند. مری جین یک دختر ساده نیست. او در کمیک ها به همان اندازه پیتر پارکر باهوش است و در بسیاری از موارد از خود توانایی های کاراگاهی بسیاری نشان داده است. او مدرک روانشناسی دارد و در چندین نسخه نیز، با شخصیت تونی استارک کار می کند.

۷. مری جین دختر ضعیفی نیست:

شخصیت های زن بسیاری وجود دارند که همیشه ربوده می شوند و منتظر می مانند تا یک ابرقهرمان بیاید و آنها را نجات دهد. اما مری جین به هیچ وجه اینطور نیست. در یکی از کمیک ها او اسیر شد و تا مدتها هیچ کس برای نجاتش نیامد. او جنگید و خودش را نجات داد. موارد دیگری نیز وجود دارد که او به مرد عنکبوتی کمک کرده و در برابر جنایتکاران ایستاده است.

۶. زندیا، میشل جونز و ام جی:

زندیا کلمن نقش ام جی را در دنیای سینمایی مارول بازی می کند. او بازیگر، خواننده و رقصنده اهل ایالات متحده آمریکا است. او در سال ۲۰۲۰، برنده جایزه امی شد و تبدیل به جوان‌ترین بازیگر و دومین زن سیاه‌پوستی شد که موفق به دریافت این جایزه شده‌است. در ابتدا و قبل از اکران فیلم بازگشت به خانه، اطلاعات حاکی از این بود که زندیا قرار است نقش شخصیتی به نام میشل جونز یا همان ام جی را بازی کند. این باعث سردرگمی طرفداران شده بود زیرا فکر میکردند او همان مری جین است. خود زندیا طی مصاحبه ای اعلام کرد که نقش او مری جین نیست ولی بسیاری از طرفداران با توجه به اسم ام جی، آنرا همان مری جین می دانند.

۵. او قرار بود در مرد عنکبوتی شگفت انگیز باشد:

وقتی شیلین وودلی برای بازی در فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز ۲ انتخاب شد، همه مطمعن بودند که او قرار است نقش مری جین را در فیلم بازی کند. تصاویر بسیاری از این بازیگر در نقش مری جین قبل از اکران فیلم به بیرون درز پیدا کرد، اما در پایان، عوامل و سازندگان فیلم تصمیم گرفتند این شخصیت را از این فیلم کنار گذاشته و صحنات حضور او را از فیلم حذف کردند.

۴. مفیستو و رابطه مری جین و مرد عنکبوتی:

کمتر کسی است که طرفدار مرد عنکبوتی باشد و داستان مفیستو و مرد عنکبوتی را نداند. طی حادثه ای وقتی زن عمو می در بیمارستان بود حال او به گونه ای بود که نتواند دیگر به زندگی ادامه دهد. در این زمان مفیستو ظاهر شد و به پیتر پیشنهاد معامله ای را داد که در قبال به هم زدن ازدواج پیتر و مری جین زن عموی پیتر را نجات دهد. مری جین پیتر را نیز متقاعد کرد که این پیشنهاد را بپذیرد. یک حقیقت دیگه هم اینه که مری جین هم با مفیستو معامله کرد و اون این بود که مفیستو برای همیشه دست از سر پیتر برداره.

۳. مرد عنکبوتی روابط عاشقانه زیادی داشت:

مری جین تنها دختری نیست که پیتر پارکر با اون بوده. مری جین حتی اولین دختری هم نبود که پیتر دوست داشت. گوئن استیسی و روابطش با پیتر پارکر نقش بسیار مهمی در تاریخ داستان های مرد عنکبوتی داشت و مرگش باعث رابطه مری جین و مرد عنکبوتی شد. زنان دیگری نیز در زندگی او وجود داشتند. برای مثال بتی برانت که در دیلی بیوگل کار می کرد و فلیشیا هاردی یا همان بلک کت، دیگر رابطه های پیتر پارکر بودند. با این حال او بیشتر اوقات به مری جین علاقه داشت.

۲. فهمیدن هویت مرد عنکبوتی توسط مری جین:

یکی از بزرگترین حوادث در تاریخ داستان های کمیکی، فهمیدن هویت یک ابرقهرمان بی نام توسط فرد دیگری است. مری جین نیز کسی بود که هویت مرد عنکبوتی را در کمیک فهمید. در یک شب وقتی مری جین به بیرون از اتاقش نگاه می کرد، مرد عنکبوتی را بر روی دیوار همسایه خود یعنی محل زندگی پارکر دید و فهمید که او مرد عنکبوتی است. او این راز را پیش خود نگه داشت تا زمانی که رابطه اش با پیتر پارکر صمیمی تر شد.

۱. مری جین نیز زندگی سختی داشته است:

تمام عالم و آدم می دانند که پیتر پارکر زندگی بسیار سختی داشته است. او از کودکی یتیم شده و نزد عمو بن و عمه می زندگی میکرده است. او همیشه احساس تنهایی می کرد و مشکلات مالی بسیاری نیز داشت. مری جین نیز زندگی آنچنان خوبی نداشته است. او از کودکی در خانواده خوبی بزرگ نشد. این مورد باعث پختگی بیشتر این دو در رابطه شان در کمیک بود.

تاکنون فیلم های بسیاری از روی شخصیت محبوب و دوست داشتنی مرد عنکبوتی ساخته شده است. فیلم هایی که از مرد عنکبوتی سم ریمی با بازی توبی مگوایر آغاز شده است و تا مرد عنکبوتی MCU با بازی تام هالند ادامه دارد. این فیلم های لحظات تماشایی و به یادماندنی بسیاری را خلق کرده اند. بنابراین، در ادامه این مقاله به بررسی برترین لحظات فیلم های مرد عنکبوتی از گذشته تا به امروز می پردازیم.

۱۰. نبرد نهایی اسپایدرمن و میستریو (مرد عنکبوتی: دور از خانه):

بی شک نبرد پایانی پیتر پارکر و میستریو در دور از خانه، یکی از به یادماندنی ترین نبرد های دنیای سینمایی مارول است که جذابیت و حس و حال خاص خود را دارد. پیتر پارکر پس از تحمل سختی های بیشمار و پذیرفتن اشتباهاتش بار دیگر در برابر میستریو فریبکار قرار می گیرد و با او به نبرد می پردازد. اینبار او به کمک حس عنکبوتی اش، میستریو را شکست داده و پیروز می شود. البته این پیروزی برای او مشکل ساز نیز می شود و در پایان همین فیلم که در ادامه به آن می پردازیم، دوباره همه مشکلات بر سر پیتر پارکر خراب می شود.

۹. دعوای فلش و پیتر پارکر در مدرسه (مرد عنکبوتی ۲۰۰۲):

یکی از دوست داشتنی ترین صحنات در اولین فیلم از سه گانه عنکبوتی سم ریمی هنگامی است که پیتر پارکر در مدرسه در حال تست قدرت های عنکبوتی خود است و ناخواسته ظرف غذا را بر روی همکلاسی خود، فلش (با بازی جو منگنیلو) می ریزد. فلش که کله گنده مدرسه است بی خبر از اینکه پیتر پارکر قدرت های ناشناخته کسب کرده است، برای دعوا به سراغ او می رود و کتک خوبی از پیتر پارکر می خورد تا دیگر قلدری نکند.

۸. نجات کودک در آتش (مرد عنکبوتی ۲۰۰۴):

در قسمتی از فیلم مرد عنکبوتی ۲۰۰۴، پیتر پارکر قدرت های عنکبوتی خود را از دست می دهد و نمی تواند به مردم کمک کند، با این حال هنگامی که خانه ای آتش می گیرد و او می شنود که دختری در آن گرفتار است، بدون درنگ وارد خانه می شود و با سختی تمام آن دختر بچه را نجات می دهد. جدا از نفس گیر بودن این سکانس که نفس را در سینه هایتان حبس می کند، این سکانس نهایت انسانیت و فداکاری پیتر پارکر را نشان می دهد.

۷. نبرد قطار (مرد عنکبوتی ۲۰۰۴):

حتی امروزه با توجه به انبوه فیلم های کمیک بوکی که ساخته می شوند، مرد عنکبوتی ۲ همانند شوالیه تاریکی نام خود به عنوان برترین های کمیک بوکی در ذهن همه ثبت کرده اند. این فیلم ادامه مرد عنکبوتی ۲۰۰۲ است و داستان آن درباره دانشمندی است که با یک اشتباه، تبدیل به موجودی پلید به نام دکتر اختاپوس می شود. صحنه نبرد قطار یکی از به یادماندنی ترین صحنات فیلم های هالیوودی است. پیتر پارکر که می بیند مردم در خطر هستند، نبرد را رها کرده و با تمام قوا قطار را سالم نگه می دارد و از خستگی بیهوش می شود. با اینحال هنگامی که بهوش می آید همه سرنشینان قطار به او اطمینان می دهند که به هیچ کس نمی گویند او چه شکلی است که نشان از علاقه مردم به او دارد.

۶. بیرون کشیدن سیمبیوت (مرد عنکبوتی ۳):

کافی است تا نام مرد عنکبوتی ۳ را بیاورد تا طرفداران آن اولین چیزی که به ذهنشان خطور می کند را بگویند و آن چیزی نیست جز لباس سیاه سیمبیوتی پیتر پارکر. مرد عنکبوتی ۳ از دو فیلم قبلی خود دارک تر بود و علت آن نیز حضور ونوم در این فیلم است. پیتر پارکر در اثر استفاده از این لباس سیمبیوتی به فردی بد تبدیل می شود اما دوباره خود را پیدا کرد و در کلیسا شهر نیویورک به سختی تمام توانست این لباس را از بدن خود در بیاورد. الیته بعد از آن اتفاق لباس به ادی براک که یکی از دشمنان پیتر پارکر است پیوند خورد.

۵. نبرد مدرسه (مرد عنکبوتی شگفت انگیز):

درست است که مرد عنکبوتی شگفت انگیز به اندازه مرد عنکبوتی مگوایر و هالند طرفدار ندارد، با این حال صحنات و حوادث جذابی را به دنیای سینمای عنکبوتی عرضه کرد که یکی از آنها همین نبرد مدرسه بین لیزارد و مرد عنکبوتی است. جدا از نبرد جذاب و تماشایی این دو، مورد دیگر حضور استن لی بزرگ در این نبرد است که به عنوان یک کتابدار بی خبر از همه جا در حال ایفای نقش است و در لحظه ای نیز پیتر پارکر جان او را نجات می دهد.

۴. مرگ گوئن استیسی (مرد عنکبوتی شگفت انگیز ۲):

مرگ گون استیسی بطور قطع یکی از نارحت کننده ترین مرگ ها در فیلم های کمیک بوکی است. پیتر پارکر بعد از نبرد با هری آزبورن، تلاش می کند از سقوط گوئن استیسی جلوگیری کند اما موفق نمی شود و گوئن جان خود را از دست می دهد. این حادثه با گریه های بی امان پیتر پارکر و آهنگ هانس زیمر، فضای ناراحت کننده ای را بوجود می آورد که به راحتی از خاطرتان پاک نمی شود.

۳. نجات کشتی (بازگشت به خانه):

در حالی که مرد عنکبوتی تام هالند در فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی حضور داشت، با این حال در فیلم بازگشت به خانه که در سال بعد اکران شد، همانند یک فرد بی تجربه بود. در این فیلم او باید با کرکس (با بازی مایکل کیتون) که دشمن تونی استارک نیز هست، به نبرد پرداخته و از اقدامات خرابکارانه او جلوگیری کند. در قسمتی از فیلم کرکس باعث به خطر افتادن افرادی در یک کشتی می شود، با اینکه مرد عنکبوتی تمام تلاش خود را می کند که اوضاع را درست کند، اما در یک لحظه اوضاع از کنترلش خارج شده و در این لحظه تونی استارک به کمک او می آید و همه چیز را درست می کند. بعد از آن نیز به نصیحت پیتر پارکر می پردازد.

۲. صحنه پایانی فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز ۲:

مرد عنکبوتی شگفت انگیز ۲ آخرین فیلم با حضور اندرو گارفیلد در نقش اسپایدرمن بود. بنابراین پایان این فیلم هیچگاه از ذهن طرفداران مرد عنکبوتی و این بازیگر پاک نمی شود. در سکانس پایانی وقتی شخصیت راینو در حال بهم ریختن نظم شهر بود، یک کودک با لباس مرد عنکبوتی جلوی او می ایستند و در همان لحظات اسپایدرمن حضور پیدا می کند و آن کودک را نجات می دهد. سپس به سمت راینو حمله می کند و فیلم نیز همینجا به پایان می رسد.

۱. حضور جی کی سیمونز در دور از خانه:

مرد عنکبوتی دور از خانه یکی از بهترین فیلم های دنیای سینمایی مارول بود. از شرور آن یعنی میستریو (با بازی جک جیلنهال) گرفته تا داستان پردازی قوی و صحنات جذاب و نفس گیر نبرد. البته بهترین و شوک آور ترین صحنه این فیلم در پایان آن رخ داد. هنگامی که ما بعد از ۱۲ سال شاهد حضور جی. کی. سیمونز در نقش جونا جیمسون بودیم که در حال خواندن خبر هویت اصلی مرد عنکبوتی بود. مطمعنا جی. کی. سیمونز را در آینده دنیای سینمایی مارول بیشتر خواهیم دید.

اسپایدرمن یکی از معروف ترین ابرقهرمانان نه تنها کمپانی مارول بلکه حتی جهان که در سراسر جهان میلیون ها هوادار دارد. اسپایدرمن یا کسی که همسایه خوب محله کویینز هست. او نیز از محدود ابر قهرمانانی است که خط قرمزشان کشتن ویلین ها است و ثابت کرده اند در بدترین شرایط هم انها از این خط قرموز خود عبور نمیکنند جز محدود دفعا . ما در این مقاله میپردازیم به بدترین های یکی از بهترین ها:

۸. او باعث سرطان مری جین شده:

این اتفاق در یکی از دنیای های موازی رخ داد. در سری داستان های Spider-Man: Reign که یک مجموعه چهار قسمتی بود که یک پیتر پا به سن گذاشته را به ما نشان داد که پس از مدت ها تصمیم به بازگشت به نقش اسپایدرمن گرفته است. در این مجموعه ما متوجه شدیم که مری جین مرده است. ما در ادامه داستان متوجه شدیم که علت مرگ او خود پیتر بوده و پیتر اینگونه توصیف میکند که دوست داشتن او باعث مرگ مری جین شده است. علت اینکه مری جین به سرطان مبتلا شده درواقع پرتو های رادیواکتیوی بوده که از خاصیت رادیواکتیوی بدن پیتر پارکر منشا گرفته است.

۷. زدن فیزیکی مری جین در زمان بارداری او:

در پایان Clone Saga پیتر و بن رایلی هردوی انها ازمایش دی ان ای دادند که مشخص شود که چه کسی پیتر اصلی است که نتیجه ازمایش نشان داد که پیتر یک کلون است. او نتوانست این را باور کند و از اینکه بن زندگی او را دزدیده بود به او حمله ور شد و به شدت با او درگیر شد در این زمان مری جین که قصد جدا کردن پیتر از بن را داشت مداخله کرد ولی پیتر به او ضربه ای زد که برای یک زن باردار خطرناک است. اگرچه در پایان متوجه کار اشتباه خود شد ولی این کار او اصلا درست نبود.

۶. معامله با مفیستو:

اشکار کردن هویت اسپایدرمن در جلوی همگان اثرات ناگواری برای او داشت یکی از این اثرات این بود که کینگ پین زمانی که از هویت اسپایدرمن اگاه شد یک قاتل حرفه ای را استخدام کرد که او را بکشد و زمانی که او سعی داشت پیتر را با ضرب گلوله به از راه دور بکشد حس عنکبوتی او فعال شد و خود را از مسیر گلوله کنار کشید ولی باعث شد که گلوله به زن عمو می برخورد کند. وقتی زن عمو می در بیمارستان بود حال او به گونه ای بود که نتواند دیگر به زندگی ادامه دهد. در این زمان مفیستو ظاهر شد و به پیتر پیشنهاد معامله ای را داد که در قبال به هم زدن ازدواج پیتر و مری جین زن عموی پیتر را نجات دهد.  مری جین پیتر را نیز متقاعد کرد که این پیشنهاد را بپذیرد. اما در شروع طلسم معلوم شد که انها دیگر هرگز دختری که قرار بود داشته باشند را نخواهند داشت.

۵. زدن دردویل:

در داستان The Death of Jean DeWolff پیتر پارکر از اینکه کاپیتان جین که از محدود پلیس هایی بود که از حامیان او بود به دست سین ایتر کشته شده بود به شدت ناراحت بود. در ادامه برخی دیگر حقایق مشخص شد که این احساس اسپایدرمن بیشتر نیز شود. اسپایدرمن همراه با دردویل در تلاش برای گرفتن سن ایتر بود و زمانی که او را یافت معلوم شد که مشخص بود میخواهد او را بکشد ولی دردویل سعی کرد که جلوی او را بگیرد که این کار او همراه با واکنش تند اسپایدرمن بود و باعث شد اسپایدرمن به او جمله کند و با مشتی محکم او را از پنجره پرت کند.

۴. فاش کردن هویتش در جنگ داخلی I:

قانون ثبت کردن هویت ابرقهرمانان و کار کردن انها زیر نظر دولت چیزی بود که باعث شد ابر قهرمانان به دو دسته تقسیم شوند. دسته ای در طرف کاپیتان امریکا و دسته ای در طرف تونی استارک. چیزی که ما از اسپایدرمن بار ها دیده ایم این است که او همواره سعی میکند هویتش فاش نشود ولی چیزی که ما را متعجب کرد حاظر شدن او در کنفرانسی بود که ایرون من ترتیب داده بود و هویت خود را در جلوی چشم جهانیان فاش کرد. این کار باعش شد تا چیزی که از ان میترسید اتفاق بیفتدد و زندگی نزدیکان و دوستانش به خطر بیفتد و یک سری اتفاقات بیفتد که او را از این کارش پشیمان کند. در پایان او توانست به کمک دکتر استرنج اینکه هویت او چیست را با یک طلسم از ذهن همه پاک کند.

۳. کشتن اشتباهی:

ولورین استخدام شد تا فردی به اسم چارلی که درباره برخی وقایع بیش از حد اطلاعات داشت را بکشد اما او تصمیم به کشتن ان فرد داشت ته به دست کسانی که دنبال او هستند نیفتد که باعث میشود به شکنجه هایی بدتر از مرگ دچار شود. در این زمان اسپایدرمن از این فرد حفاظت میکرد و مخالف نظر ولورین بود. در این زمان که چارلی که در پشت اسپایدرمن قرار داشت حس عنکبوتی پیتر را که در حال درگیری با ولورین بود تحریک کرد و باعث شد در حین نبرد پیتر اشتباهی به صورت او مشتی بزند که کار او تمام شود.

۲. معامله با ونوم:

ونوم یکی از بزرگترین دشمنان اسپایدرمن است که در حال حاضر به یکی از بزرگترین ضد قهرمانان مارول تبدیل شده و همانطور که میدانید نقش بزرگی هم در رویداد اخیر مارول کینگ این بلک داشت. او کار خود را به عنوان یک شرور سادیست اغاز کرد که به کشتن مردم علاقه دارد. در داستان های Amazing Spider-Man” #375 ونوم که خانواده پیتر را دزدیده بود پس از اینکه اسپایدرمن همسر سابق او را از یک حادثه نجات میدهد ونوم راضی به اتمام جنگ میشود و قبول میکند که با او معامله کند به شرطی که اسپایدرمن دیگر به دنبال او نرود و پیتر نیز با او موافقت کررد. اما این کار حس مسئولیت پیتر را زیر سوا برد و مسئولیت افرادی که ونوم در ادامه کشت را بر عهده پیتر قرار میدهد.

۱. می توانست عموی خود بن را نجات دهد:

همه ما عمو بن را میشناسیم و میدانیم که او چه نقش بزرگی در شکل گیری زندگی قهرمانانه پیتر پارکر داشته است و اینکه پیتر خود را مسئول مرگ او میداند. اگر پیتر در ان شب جلوی ان سارق را گرفته بود و او را دستگیر میکرد باعث نمیشد که در ان شب عمو بن کشته شود. ولی این اتفاق باعث شد تا اسپایدرمن معنای واقعی فداکاری را بفهمد و شخصیت واقعی او در راه قهرمانانه اش شکل بگیرد.

نویسنده: امیررضا قاسمی

MCU یا جهان سینمایی مارول معروف ترین، پول ساز ترین و پرطرفدار ترین دنیای سینمای جهان است که فیلم های او باکس آفیس را در چنگ خود گرفته اند. همانند هر جهان سینمایی ای، ام سی یو نیز حفره های زمانی بسیاری در فیلم های خود دارد و حوادث بسیاری که ماهیت آنها هیچ وقت معلوم نشد را به فراموشی سپرد. تئوری های بسیاری درباره این جهان سینمایی وجود دارد، در این مقاله به بررسی ۲۰ تئوری ای که طرفداران درباره این جهان سینمایی ساخته اند، می پردازیم. با ما همراه باشید.

۱. تانوس به بانوی مرگ پیوست:

به نظر شما بعد از بشکن مرد آهنی در فیلم انتقام جویان پایان بازی، چه اتفاقی برای تانوس رخ داد؟ بسیاری می گویند او نیز همانند تمامی افرادی که با بشکن نابود شده اند، در یک بعد نامعلوم زندانی شده است اما یک تئوری دیوانه وار درباره مرگ تانوس وجود دارد و آن این است که او بعد از مرگ، به معشوقه خود یعنی بانوی مرگ پیوست. این دو در دنیای کمیک به یکدیگر علاقه دارند و طرفداران این تئوری می گویند که اگر خوش شانس باشند، به احتمال زیاد باز هم تانوس را در جهان سینمایی مارول خواهند دید.

۲. مرد آهنی پیتر پارکر را در نمایشگاه استارک نجات داد:

در فیلم مرد آهنی ۲ تونی استارک یک کودک کوچک را از خطر کشته شدن توسط ربات های بدون سرنشین نجات داد و طرفداران تا مدت ها فکر می کردند که این بچه همان مرد عنکبوتی پیتر پارکر است. این نظریه کاملا منطقی است زیرا پیتر پارکر یک بچه عاشق فناوری است و سن آن بچه نیز دقیقا همسن پیتر پارکر در آن زمان بوده است. این تئوری از طرف تام هالند تایید شده است اما اشاره ای در دنیای سینمایی مارول به آن نشده. امیدواریم که به زودی پیتر پارکر این خاطره را برای دختر تونی یعنی مورگان تعریف کند.

۳. اسکرال ها افراد خوبی نیستند و قصد حمله دارند:

کسانی که تنها MCU را دیده اند و فیلم های کاپیتان مارول و مرد عنکبوتی، دور از خانه را مشاهده کرده اند، با این فرض روبرو می شوند که اسکرال ها نژادی خیرخواه هستند اما آنها در کمیک ۱۸۰ درجه با آن چیزی که در سینما دیدید تفاوت دارند. این تئوری می گوید که اسکرال ها همانند رپتایل ها در دنیای واقعی کم کم دارند کنترل تمام قدرت های زمین را بدست می گیرند تا روزی بشر را نابود کنند، یکی از دلایل طرفدارن این تئوری این است که چرا اسکرال ها با توجه به اطلاعات و دانش بالا، جلوی هایدرا را نگرفتند تا به شیلد نفوذ نکند؟

۴. سپاه نوا زاندار را بازسازی می کند:

در فیلم انتقام جویان، اینفینیتی وار، ما شاهد این بودیم که یکی از شخصیت های اصلی می گوید تانوس برای بدست آوردن سنگ قدرت، زاندرا که یکی از سیاره های معروف دنیای مارول است را بطور کامل نابود کرده است. با توجه به اینکه ام سی یو به دنبال گسترش برنامه های خود به کهکشان ها در فیلم های خود است، مطمعنا به زودی سپاه نوا در این دنیای سینمایی به ما معرفی خواهد شد و این سپاه به کمک قدرت های خود، زاندار که سرزمین اصلی آنها است را بازسازی خواهند کرد.

۵. مفیستو زندگی مرد عنکبوتی را کنترل می کند:

در یکی از داستان های کمیکی طی معمله ای مابین مفیستو ارباب جهنم و مرد عنکبوتی، در قبال نجات عمه می، مفیستو بخشی از تاریخچه مرد عنکبوتی را از تاریخ پاک می کند. طرفداران این تئوری معتقدند که این اتفاق می تواند در جهان سینمایی مارول نیز رخ دهد و پیتر پارکر در عوض معامله هایی می تواند هویت لو رفته خود را دوباره مخفی کند و حوادث فیلم های قبلی را پاک کند. این مورد یکی از احمقانه ترین تئوری هایی ممکن حول محور فیلم های کمیکی است، اما در یک دنیای فانتری، همه چیز ممکن است.

۶. آیا مرد آهنی و کاپیتان آمریکا رابطه عاطفی دارند؟ آیا مرد آهنی دوجنسگرا است؟

طیفی اندکی از دنبال کنندگان دنیای سینمای مارول که روابط عاطفی عجیب و غریب و ناشایستی دارند خیلی به این تئوری علاقه مند بودند که مرد آهنی یک شخصیت دوجنسگرا است. اما ما هیچ دلیلی بجز برخورد عجیب و غریب تونی استارک با زنها برای تایید این تئوری نداریم و مارول نیز مطمعنا ابرقهرمانان خود در سینما را برای طیف خاصی خراب نمی کند و یا تا الان خراب نکرده است.

اما یک تئوری بزرگتر وجود دارد و آن این است که کاپیتان آمریکا و تونی استارک رابطه ای بیشتر از یک دوست دارند و با یکدیگر رابطه عاطفی برقرار می کنند. با توجه به این که این تئوری علاقه مندان بسیاری دارد ولی هیچ دلیلی وجود ندارد که این تئوری درست باشد و بیشتر طرفداران به دلیل رابطه بسیار صمیمی تونی استارک و استیو راجرز که دوستان قدیمی هستند، این فکر در ذهن آنها جا خوش کرده است.

۷. مرد آهنی با شوری دیدار کرده و بازوی جدید باکی را او ساخته است:

بسیاری امیدوار بودند که این اتفاق در فیلم های پایان بازی و اینفینیتی وار بیفتند و مرد آهنی با شوری ملاقات کند اما اینطور نشد. آیا واقعا ملاقات نکردند و یا فقط به ما در سینما نشان داده نشد؟ به احتمال بسیار زیاد دومین مورد جواب سوال ما است. جدیدترین لباس مرد آهنی از همان فناوری نانویی استفاده می کند که شوری ساخته و در لباس پلنگ سیاه بکار برده است. بازیگر نقش شوری، لتیشیا رایت نیز تا حدودی این تئوری را تایید کرده است.

یکی دیگر از تئوری هایی که درباره همین داستان ملاقات است، این است که تونی استارک بازوی جدید باکی را ساخته است نه شوری. در فیلم مرد عنکبوتی بازگشت به خانه به این نکته اشاره شد که تونی استارک در حال کار بر روی یک سپر جدید برای استیو راجرز است، بنابراین این امکان نیز وجود دارد که او یک بازو نیز برای باکی ساخته باشد. ساخت بازوی جدید برای باکی هم عذرخواهی از او برای کار هایی که در جنگ داخلی کرده است می باشد و هم اینکه نشان دهد چه فرد با گذشتی است که باکی را به دلیل کشتن پدر و مادرش بخشیده است.

۸. نادیا ون داین دوست بیوه سیاه است:

اگر تنها فیلم های ام سی یو را دیده باشید مسلما این شخصیت را نمی شناسید اما خواندگان کمیک می دانند که او دختر اول هنک پیم است. هنگامی که همسر اول هنک کشته شد، نادیا را ربودند و او را برای تربیت به رد روم (اتاق سرخ) فرستادند تا سرانجام او فرار کرد و به وسپ تبدیل شد. اتاق سرخ شما را بیاد چیزی نمی اندازد؟ بله، همانجایی که ناتاشا رومانوف در آن آموزش دیده است. این تئوری می گوید که ممکن است ما شاهد حضور نادیا در فیلم اختصاصی شخصیت بلک ویدو که بزودی اکران می شود باشیم.

۹. سرباز زمستان پدر و مادر پیتر پارکر را کشته است:

همه می دانیم که سرباز زمستان پدر و مادر تونی استارک را کشته است که عواقب آنرا در کاپیتان آمریکا، جنگ داخلی دیدید. یک تئوری بزرگتر و غم انگیز تر نیز وجود دارد و آن این است که باکی، پدر مادر اسپایدرمن را نیز کشته است. سرنخ می خواهید؟ یکی از کلمات فعال سازی سرباز زمستان “بازگشت به خانه” است، که عنوان فیلم انفرادی مرد عنکبوتی بود.

۱۰. استیو راجرز میولنیر را به دلیل قانون شکنی های کوچکش نتوانست بلند کند:

مطمعنا زمانی که کاپیتان آمریکا میولنیر ثور را در فیلم پایان بازی بلند کرد، از شدت خوشحالی دوست داشتید سرتان را به دیوار بکوبید، اما آیا با خودتان فکر کرده اید که چرا او در فیلم انتقام جویان: عصر اولتران نتوانست میولنیر را بلند کند؟ هوادارن این تئوری می گویند دلیل شکست بار اول استیو راجرز در بلند کردن میولنیر به دلیل بی لیاقت بودن ذاتی او نبود. او در آن زمان به این دلیل نتوانست این سلاح جادویی را بلند کند که قوانین کوچکی را همچون با ادب بودن و عدم استفاده از لباس جنگی را رعایت نمی کرد. ما هم دوست داریم همینطور باشد اما شواهد زیادی برای اثبات این تئوری وجود ندارد.

۱۱. استن لی والای همگان است:

یکی از بزرگترین تئوری های ساخته طرفداران مارول این است که حضور استن لی در تمامی فیلم های مارول چیزی بیش از یک کامئو ساده در فیلم ها است. او یکی از شخصیت های کیهانی بالا رتبه در دنیای سینمایی مارول است. او در تمامی فیلم های دنیای سینمایی مارول حضور داشته و از ارشاد شخصیت ها گرفته تا حضور در جمع واچر ها (ناظران کیهانی مارول) و حضور در تمامی سیارات، می توان نتیجه گرفت که او یکی از شخصیت های قدرتمند کیهانی مارول همانند ناظران و یا والای همگان است. متاسفانه استن لی بزرگ در ۱۲ نوامبر ۲۰۱۸ در گذشتند و ما دیگر شاهد حضور او در دنیای سینمایی مارول نخواهیم بود، اما آیا او سزاوار نقشی بیش از کامئو های چند ثانیه ای نبود؟

۱۲. افراد بد در جنگ نیویورک شکست نخورده اند:

موجودات بیگانه ای که در اولین قسمت انتقام جویان به نیویورک حمله کردند، چیتاری ها نمایده می شدند. این افراد همانند اسکرال ها توانایی تغییر شکل دارند به همین دلیل این تئوری مطرح شده است که این حمله تنها یک حواس پرتی برای ارتش انسان ها و انتقام جویان بود تا آنها بتوانند تغییر شکل داده و به دورن انسان ها نفوذ کنند. البته اگر این تئوری درست بود باید قبل از اینفینیتی وار و اندگیم شاهد قیام آنها می بودیم زیرا آنها از تانوس دستور می گرفتند اما….

۱۳. گروت خدا است:

سرتان سوت کشید نه؟ طرفداران گروت بر این باورند که گروت یکی از خدایان دنیای سینمایی مارول است، حداقل خدای آزگاردی. اما دلیلشان چست؟ این افراد معتقدند که کلمه جملات همیشگی گروت یعنی “من گروت هستم در واقع همان جمله “هستم آنکه هستم” است. هستم آنکه هستم یا به صورت مختصر اِهیِه واژه‌ای عبری است که در کتاب مقدس ترجمه قدیم عیناً آمده‌است. اصل این عبارت چنین است: «اِهیِه اَشِر اِهیِه»، به معنی «هستم آنکه هستم» و از نام‌های خداوند در یهودیت و مسیحیت است. بنابراین بر این اساس گروت یا خدا است یا یک قطعه چوبی از درخت ایگدراسیل، درخت جهان در اساطیر اسکاندیناوی (ثور) است به همین دلیل او یک خدای آسگاردی است.

۱۴. مرد آهنی زنده است، یا بصورت هوش مصنوعی باز می گردد:

یک نظریه بسیار عجیب درباره مرد آهنی وجود دارد و آن این است که او نمرده است. این تئوری می گوید درست است که او در پایان بازی جان خود را از دست داد، اما در طول سفر در زمان های گذشته، نسخه های دیگر از خود را متوجه حوادث آینده کرده است و احتمال دارد نسخه های بسیاری از او وجود داشته باشند و یا اصلا تونی استارک اصلی جای خود را با یک تونی استارک دیگر عوض کرده باشد. این تئوری موافقین و مخلفین خود را دارد.

اما تئوری دیگری که طرفداران بسیار بیشتری نسبت به تئوری بالا دارد این است که مرد آهنی واقعا مرده است، اما ما او را در فیلم های آینده مارول بصورت یک هوش مصنوعی قدرتمند خواهیم دید. مسلما تونی استارک که هوش مصنوعی های قدرتمندی نظیر جارویس و فرایدی را ساخته است، به راحتی می توانسته یک هوش مصنوعی از خود بسازد تا در مواقع لزوم به کمک دوستانش بیاید.

۱۵. پگی کارتر مادر واقعی تونی استارک است:

این تئوری قبل از پایان بازی طرفداران بیشتری داشت و یکی از کم اهمیت ترین تئوری های جهان سینمایی مارول بود. این تئوری می گوید که از آنجا که کاپیتان آمریکا در خلال جنگ حهانی دوم در یخ مدفون شد، بعد از آن پگی کارتر و هاوارد استارک که رابطه بسیار نزدیکی با یکدیگر داشتند، بچه دار شدند و تونی استارک، فرزند نامشروع این دو است. عدم ارتباط عمیق بین تونی و والدینش و شیوه ارتباط تونی با زنهای دیگر از دلایل طرفداران این تئوری است.

۱۶. استیو راجرز می تواند از دستکش ابدیت استفاده کند و زنده بماند:

یکی از نظریه های محبوب طرفدارن در مورد کاپیتان آمریکا این بود که او میتواند از دستکش ابدیت استفاده کند و زنده بماند. ما هرگز این اتفاق را ندیدم و نخواهیم دید اما مطعنا با آن فشاری که بر هالک آورد، کاپیتان آمریکا نمی توانست از این حادثه جان سالم به در ببرد. اما طرفدارن این تئوری نظر دیگری دارند، آنها متقدند که وضعیت جسمانی کاپیتان آمریکا بسیار بالا است و قدرت زوددرمانی دارد که در دومین قسمت کاپیتان آمریکا شاهد آن بودیم. جدا از این مورد او پتک ثور را بلند کرد و به بهترین نحو از آن استفاده کرد.

۱۷. نیک فیوری همان جولز وینفلد پالپ فیکشن است:

اگر هنوز هم فیلم پالپ فیکیشن یا داستان های عامه پسند کوئنتین تارانتینو را به یاد داشته باشید، در پایان آن فیلم شخصیت جولز وینفلد با بازی ساموئل ال جکشون می گوید که از زندگی آدمکشی دست خواهد کشید و قصد دارد فرد خوبی باشد. این تئوری معتقد است که جولز به نیک فیوری تبدیل شده است و دلیلش نیز این است که از آنجایی که سنگ قبر جعلی نیک فیوری در کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان در بردارنده سخنرانی معروف ترس از خدا است که در اهداف جولز قرار دارد و آن آیه در پایین آمده است.

بتمن در برابر مرد عنکبوتی، انسان عنکبوتی جهش یافته در برابر برترین کاراگاه تاریخ، خفاش در برابر عنکبوت و دو تن از پرطرفدار ترین ابرقهرمانان کمیک قرار است رو درروی یکدیگر قرار بگیرند. بنظر شما کدام یک از این دو ابرقهرمان دوست داشتنی پیروز نبردی سهمگین خواهند شد؟ با ایرونی سنتر تا انتهای این مقاله همراه باشید.

۱۰. بتمن: هوش

پیتر پارکر جوان باهوشی است و در بین برترین نخبگان جهان مارول قرار دارد. همچنین او بسیار زیرک است و مغزش نیز با سرعت بیشتری نسبت به انسان های دیگر کار می کند. با توجه به این او به هیچ وجه در زمینه هوش و نبوغ ذهنی، به گرد پای بروس وین هم نمی رسد. بروس وین نیز دانشمند و استراتژیست قهاری است و نداشتن قدرت ابرانسانی باعث شده است، برای هر ابرقهرمانی که فکرش را بکنید، برنامه های کشنده و مرگباری تهیه کند. اسپایدرمن هر برنامه ای برای شوالیه تاریکی داشته باشد، بتمن ده قدم از او جلوتر است.

۹. مرد عنکبوتی: اسقامت ابرانسانی

زمان بهبودی و ریکاوری بتمن بعد از هر نبرد بسیار طولانی است. او قادر است تا نهایت توان بجنگد ولی باید بعد از مدتی مجبور است استراحت کرده تا انرژی جمع کند و دوباره به نبرد بپردازد. همچنین زخم های یک انسان معمولی بسیار دیر تر از یک انسان جهش یافته التیام پیدا می کند. مرد عنکبوتی از بیماری ها و زخم های مرگباری مانند کوری، سوختگی درجه سه و حمله با اسید جان سالم به در برده است. این همه ماجرا نیست. مرد عنکبوتی در برابر اکثر سموم و بیماری ها نیز مقاوم است.

۸. بتمن: مهارت مبارزه تن به تن

مرد عنکبوتی مهارت مبارزه بسیار بالایی دارد و به او این شانس را می دهد که در برابر حمله شخصیت های قدرتمند تر از خود نیز مقاومت کند. پیتر پارکر تا به امروز ابرقهرمانانی همچون پلنگ سیاه، کوئیک سیلور و ولورین را شکست داده است. با این حال هیچ شانسی در نبرد تن به تن در برابر قدرتمندترین و برترین مبارز زمین ندارد. بتمن به ۱۴ سبک رزمی (احتمالاً بیشتر) تسلط کامل دارد و در طول سالها با شخصیت های قدرتمندی همچون دث استروک، راس الغول و جوخه انتهار جنگیده و همگی آنها را شکست داده است.

۷. مرد عنکبوتی: حواس پیشرفته

بتمن از حواس پیشرفته نسبتا خوبی برخوردار است و به کمک تجربیات جادویی خود، این توانایی را دارد که ارواح و موجودات نامرئی را تشخیص دهد. با این حال در این زمینه، مرد عنکبوتی از توانایی های به مراتب بیشتر و قدرتمندتری نسبت به بتمن برخوردار است که اگر بروس وین فکری به حال آنها نکند، باید در همان اول مبارزه، خودش را بازنده بداند.

اسپایدرمن از حواس بینایی، شنوایی و بویایی بسیار بالایی برخوردار است. بعلاوه، این توانایی ها با سرعت فوق العاده او نیز ارتباط دارد و این امکان را به مرد عنکبوتی می دهد تا قبل از حمله، به کمک حواس پیش آگاهی خود، از خطر با خبر شده و به مقابله با آن بپردازد. با هر سرعتی، تقریبا هیچ چیز نمی تونه به مرد عنکبوتی برسه بدون اینکه اون متوجه بشه.

۶. بتمن: شکست ناپذیر

مرد عنکبوتی از قدرت های جسمی، روانی و فکری زیادی برخوردار است. این ابرقهرمان دوست داشتی به کمک توانایی های خود به یک شخصیت غیر قابل توقف تبدیل شده است که توانایی شکست دادن هر شخصیت را داشته و در برابر حملات ذهنی نیز مقاومت بالایی دارد. بتمن نیز از این قائده مستثنی نیست. بتمن می تواند در برابر بیشتر حملات ذهنی مقاومت کند و یکی از معدود انسان هایی است که مغزش در برابر حملات ذهنی کاملا مقاوم است. همچنین بروس وین این توانایی را دارد که به راحتی از حلقه سپاه فانوس سبز نیز استفاده کند.

۵. مرد عنکبوتی: جهش رادیواکتیوی

شوالیه تاریکی فقط یک انسان عادی است، اما مرد عنکبوتی از همان زمان که توسط یک عنکبوت رادیواکتیوی گزیده شد، به یک ابرقهرمان با فیزیولوژی عنکبوت تبدیل شد که می توانست از هر چیزی بالا برود و تار بزند. ترکیبی از رادیواکتیو و ژنتیک عنکبوت قدرت، مقاومت، سرعت و حواس بسیار بالایی را برای پیتر پارکر به همراه داشته است. در موادری نادر، این موهبت های عنکبوتی شامل اندام های اضافی مانند ۴ دست اضافه نیز بوده است.

۴. بتمن: تجهیزات

پیتر پارک هم مخترع خوبی است. او اختراعاتی مانند ساخت ردیاب داشته است. اما ردیاب کجا و زره های بتمن کجا. بروس وین علاوه بر مخترع بودن، مالک یک شرکت نظامی به نام صنایع وین است و هر سلاحی را که فکرش را بکنید تولید می کند. بنابراین او مالک طیف وسیعی از تسلیحات است که هر کدام برای اهداف خاصی طراحی شده اند. بت موبیل ها، زره ها، ماهواره ها و دستگاه های جاسوسی تنها مواردی از اختراعات بی حد و حصر بروس وین هستند که می تواند هر ابرقهرمانی را از پا دربیاورد.

۳. مرد عنکبوتی: قدرت بدنی

بتمن برای حفظ قدرت بدنی خود، از یک رژیم تمرینی خاص که از تمرینات هر ورزشکاری بهتر و سخت تر است استفاده می کند. با این حال در برابر شخصیتی که از قدرت های ابرانسانی برخوردار است، شانسی ندارد. مرد عنکبونی می تواند اجسامی را در حدود ۱۰۰ برابر وزن خود اعم از مخازن، اتومبیل، هواپیماها و یا حتی ساختمان ها را بلند کند. این توانایی او بر اساس لباسی که به تن می کند تقویت می شود.

۲. بتمن: مهارت های کارآگاهی

شاید مرد عنکبوتی از حواس بالایی برخوردار باشد اما بزرگ ترین مشکل او، نداشتن زمان است. بزارید براتون مثالی بزنم. مرد عنکبوتی این توانایی را دارد که تهدید های قریب الوقوع را کشف و درک کند، با این حال نمی تواند تهدید هایی که از قبل برنامه ریزی شده را کشف کند و در دام آنها گرفتار خواهد شد. بتمن بزرگترین کارآگاه تاریخ است. توانایی او در حل معادلات مشکل و برنامه ریزی بی نظیر او، بلایی است که قدرتمند ترین موجودات خلقت نیز از آن واهمه دارند.

۱. برنده: بتمن

مبارزه بتمن و مرد عنکبوتی یکی از باشکوه ترین مبارزات تاریخ کمیک خواهد شد. هر کدام از این دو ابرقهرمان از توانایی ها و قدرت های خاص خود برخوردارند و می توان گفت شانس پیروزی این دو پنجاه پنجاه است. با این حال پیروز این نبرد کسی نیست جز شوالیه تاریکی. بتمن از شانس پیروزی نسبتاً بیشتری در برابر مرد عنکبوتی برخوردار است و قدرت بدنی و سرعت ابرانسانی مرد عنکبوتی نیز، در برابر تسلیحات و نقشه های بزرگ‌ترین کارآگاه دنیا کاری از پیش نخواهند برد.

منبع: CBR

مرد عنکبوتی یا اسپایدرمن یک شخصیت خیالی ابرقهرمان در کتاب‌های کامیک منتشر شده توسط مارول کامیکس است. در کمیک، اسپایدرمن نام مستعار پیتر پارکر است؛ پسر یتیمی که بعد از مرگ پدر و مادرش یعنی ریچارد و مری پارکر در یک سانحه هوایی کشته شدند، توسط عمو بن و همچنین زن عمو می در شهر نیویورک بزرگ شد. او زمانی‌که در سن نوجوانی بود، توسط یک عنکبوت رادیواکتیوی نیش زده شد. همین موضوع باعث شد که او قدرت‌هایی شبیه به قدرت‌های عنکبوت به‌دست بیاورد. در ادامه ۲۰ فن آرت (تصویر هنری که به‌وسیله طرفداران ساخته می‌شود) را مشاهده خواهید کرد.