زمانی که فیلم دکتر استرنج در مولتیورس جنون در سینما های جهان اکران شد، نظرات بسیار متفاوتی را به همراه داشت. عده ای این فیلم را بد و بخشی آن را شاهکار می دانستند و بحث های زیادی پیرامون این موضوع وجود داشت. اما بررسی این فیلم به این آسانی ها نیست.

ما این فیلم را فیلم خوبی می دانیم. نه آنقدر عالی است که جز بهترین های سینمای ابرقهرمانی باشد و نه آنقدر بد است که او را دور بیندازیم.

با فیلمی به کارگردانی سم ریمی طرف هستیم که مجبور بودی یک تنه برنامه های زیادی از فیلم های مارول را پیش ببرد. فیلمی که به شدت توسط استودیو مارول هایپ شده بود.

مورد اول که کار بررسی و امتیاز دادن به این فیلم را سخت می کند، کارگردان آن است. بیشتر فیلم های سم ریمی همچون سه گانه مرد عنکبوتی فیلم های خوبی بودند. در اینجا نیز با فیلم خوبی طرف هستیم ولی باید این را بدانیم که سم ریمی تنها نیست و در طرف دیگر مارول قرار دارد و یک برنامه چند ساله که در همه فیلم های خود به این موضوعات اشاره می کند.

بسیاری برای اینکه بگویند مولتیورس جنون فیلم خوبی نیست، به ناراحت کننده بودن آن اشاره می کنند. باید از این افراد بپرسیم کدام فیلم سم ریمی ناراحت کننده نیست؟

نمی توان به جلوه های ویژه این فیلم ایرادی گرفت، با اینکه می توانست خیلی بهتر از آن چیزی باشد  که ما دیدیم. اما موضوع مهم داستان و فیلم نامه مولتیورس جنون است.

اشتباه نکنید، داستان فیلم دارای مشکلات زیادی نبود. فقط آن چیزی هم نبود که طرفداران انتظار آن را داشتند. با این حال اگر کوچک ترین آشنایی با مارول و برنامه ریزان آن داشته باشید متوجه خواهید شد که شاید این فیلم فدای فیلم های بزرگتری که قرار است در آینده منتشر شود، شده باشد.

مجموع این موارد و مواردی دیگر باعث می شود که تصمیم گیری درباره این فیلم بسیار سخت باشد، همانطور که برای فیلم بتمن علیه سوپرمن دنیای سینمایی دی سی سخت بود. با آرزوی موفقیت برای دنیای سینمای ابرقهرمانی.

ثور عشق و تندر چهارمین قسمت از مجموعه فیلم های شخصیت ثور در دنیای سینمایی مارول است. این فیلم پر بود از نقاط ضعف بسیاری که باعث شد تا نتواند به شایستگی بدرخشد. در ادامه به بررسی ۵ مورد از آنها می پردازیم.

۱_ طنز بیش از حد:

این فیلم همانند قسمت سوم این سری مشکل اصلی خود یعنی طنز و مسخرگی شخصیت های خود را حفظ کرده است. طنز بیش از حد و ید این فیلم متنها به خود فیلم و شخصیت های آن ضربه سنگینی وارد کرده است، بلکه تماشاگران را نیز از دیدن این فیلم دلسرد می کند.

۲_ استفاده بیش از حد از CGI:

این مورد هم نقطه قوت و هم نقطه ضعف‌ فیلم است. اینچنین فیلم ها که به فیلم های ابرقهرمانی معروف هستند به کمک جنگ ها و جلوه های ویژه رایانه ای مخاطب را جذب می کنند. در ثور؛ عشق و تندر جدا از اینکه جلوه های ویژه بسیار خوبی دارد، با این حال در مواردی در این مورد ضعف های شدیدی نیز داشت.

۳_ LGBT:

متاسفانه همجنسگرایی و مضامین آن به سرعت در هالیوود در حال رشد است و تک تک فیلم ها باید ارادتی به این موضوع از خود نشان دهند. عشق و صاعقه با درجه سنی ۱۳ سال نیز از این موضوع مستثنی نیست. این مورد باعث تحریم این فیلم از سوی خانواده های کودکان بسیاری حتی در داخل خاک آمریکا شده است.

۴_ شخصیت گور متناقض است:

با توجه به اینکه باید کریستین بیل را برای ایفای نقش شخصیت گور ستایش کرد، یا این حال خود شخصیت گور دارای اشکالات بسیاری است و این به فیلمنامه ضعیف فیلم باز میگردد. فیلم پر است از نقاطی که گور در رفتار و خلق و خوی خود دچار تناقض و چندگانگی می شود. بهتر است برای کمتر بود رفتن اتفاقات فیلم خودتان آنرا تماشا کنید تا متوجه این موضوع بشوید.

۵_ کشتن خدایان زیادی در کار نیست:

برای شروری که خود را قصاب خدایان معرفی می کند باید صحناتی در فیلم وجود داشته باشد تا او به قتل عام خدایان بسیاری دست بزند، اما عملا در این فیلم شاهد این موضوع نبودیم و فیلم فقط کشته شدن چند خدا را به ما نشان داد. البته اگر بخواهیم منصف باشیم باید بگوییم زمان کم دو ساعته این فیلم بیشتر از این نمی توانست به ما نشان دهد.

فیلم های زیادی ساخته می شوند و بعد ها به سرعت به فراموشی سپرده می شوند اما بعضی فیلم ها نیز هستند که تا ابد در ذهن مردم باقی می مانند و تاثیر گذاری بسیاری دارند. در ادامه به بررسی ۵ مورد از برترین آنها می پردازیم.

۱_ انتقام جویان ۲۰۱۲:

انتقام جویان ۲۰۱۲ از آن جهت تاثیر گذارترین فیلم این قرن است زیرا این فیلم آغازی قطعی بود بر جهان سینمایی مارول که امروزه دنیای سینمایی هالیوود را در دستان خود دارد. این فیلم به کمک بازگیران قوی و جلوه های ویژه عالی در زمان خود، هنوز هم یکی از بهترین فیلم های ابرقهرمانی بعد از سالها است.

۲_ آواتار:

جیمز کامرون خدای ساخت فیلم های سه بعدی است و بزرگترین موفقیت او نیز فیلم آواتار است که هنوز نیز تقریبا پرفروش ترسم فیلم تاریخ سینمای جهان است. این فیلم با داستان پردازی و جلوه های ویژه بی همتا در زمان خود باعث انقلابی در ساخت فیلم های سه بعدی شد.

۳ _ شرک ۲۰۰۱:تنها انیمیشنی که می تواند در این است باشد انیمیشنی نیست جز شرک. داستان یک غول سبز و یک خر که قرار است حوادث زیادی را تجربه کنند. سری مجموعه شرکت هنوز بعد از سالها طرفداران خود را حفظ کرده است و البته اسپین آف های زیادی نیاز روی آن ساخته شده است.

۴_ شوالیه تاریکی:

دومین و محبوب ترین قسمت در سه گانه بتمن کریستوفر نولان نیز در این است است. فیلمی ابرقهرمانانه و کارآگاهی که خیلی ها آن را هنوز بعد از سالها بهترین فیلم کمیک بوکی تاریخ می دانند. فیلمی که صحبت های شخصیت های آن هنوز نیز در فضای مجازی پر است.

۵_ مصائب مسیح:

مل گیبسون هرگز نتوانست استودیوهای قدیمی هالیوود را در فیلمی درباره عیسی مسیح که به طور کامل به زبان لاتین و عبری فیلمبرداری شده بود، راضی یه همکاری کند.

بنابراین خودش هزینه مصائب مسیح را تامین کرد. هنگامی که حماسه کتاب مقدس گیبسون به پردرآمدترین فیلم مستقل تاریخ تبدیل شد، استودیوهای بزرگ نه تنها شروع به انتشار محصولات مذهبی خود کردند، بلکه بسیاری دیگر از فیلمسازان و توزیع کنندگان مستقل الهام گرفتند که سعی کنند از مخاطبان عظیم فیلم های مسیحی بهره ببرند.

همیشه فیلم های ابرقهرمانی به تمامی سوالاتی که در پایان فیلم و در صحنه های پس از تیتراژ ایجاد می کنند جواب نمی دهند. در ادامه به بررسی چند صحنه پس از تیتراژ از چند فیلم که هرگز حل نشدند می پردازیم.

لیگ عدالت ۲۰۱۷:

در پایان این فیلم، دث استروک و لکس لوتر یا هم ملاقات می کنند و احتمالا قرار است با هم متحد شده تا با لیگ عدالت وارد نبرد شوند. یا این حال ادامه دنیای سینمایی دی سی به دلیل مشکلات بسیاری که داشت، دچار تغییر و تحول بسیاری شد و برنامه های زک اسنایدر نیز دیگر دنبال نشدند. هنوز بازیگران این دو شخصیت به د‌ی سی باز نگشتند و احتمال دارد که هرگز این اتفاق رخ ندهد.

چهار شگفت انگیز ۲۰۰۷:

فیلم Fantastic Four: Rise of the Silver Surfer یک شاهکار نیست، اما خود موج سوار نقره ای به خوبی در آن ظاهر می شود. او که با ترکیبی از جلوه های دیجیتالی چشمگیر و صدای فضایی لارنس فیشبرن به تصویر کشیده می شود که در پایان در نبرد با ارباب خود گالاکتوس کشته می شود.

با این حال تماشاگران با صحنه کوتاه پس از تیتراژی رو برو می شوند که که موج سوار و تخته اش را در فضا شناور، مجروح اما زنده نشان می داد. هیچ‌کس نمی‌داند که بعداً چه اتفاقی افتاد، زیرا سومین فیلم چهار شگفت انگیز هرگز ساخته نشد.

فانوس سبز:

هر طرفدار گرین لنترن داستان سینسترو را می‌داند، یکی از اعضای سابق سپاه قهرمان فانوس سبز که از سازمان ناامید می‌شود و سپس نسخه شیطانی سپاه (حلقه‌های قدرت زرد) را برای مبارزه با آنها تشکیل می‌دهد.

به نظر می رسد که سازندگان فیلم Green Lantern به طور جدی دنبال این موضوع بودند، زیرا آنها تصمیم گرفتند صحنه ای را وارد کنند که در آن Sinestro با بازی مارک استرانگ، تصمیم می گیرد یک حلقه زرد به دست کند. این خیلی خوب بود، اما متاسفانه به دلیل عدم علاقه طرفداران به این فیلم و نظر منفی منتقدان، این فیلم در همان ابتدا شکست خورد و پرونده آن برای همیشه بسته شد.

نابودگر جنسیس:

این قسمت از نابودگر که به نابودگر ۵ نیز معروف است ادامه نابودگر های قبلی بود. کایل ریس دوباره به گذشته فرستاده می شود و موفق می شود تا به کمک سارا کانر، اسکای نت را شکست دهد. آنها موفق به شکست دادن اسکای نت می شوند. اما در پایان فیلم مغز اصلی اسکای نت هنوز سالم بود. با این حال هرگز ادامه این فیلم ساخته نشد زیرا این فیلم توسط تقدیر تاریک که نسخه بعدی این فیلم بود بطور کامل ریبوت شد.

تبدیل شوندگان آخرین شوالیه:

تبدیل شوندگان ۲۰۱۷ فیلم بدی نبود، اما همانند نسخه های قبلی خود عالی نبود. این فیلم داستان بازگشت یک خدای رباتیک به زمین را روایت میکرد که میخواست به کمک زمین، جهان خود را از نو بسازد. با این حال در پایان فیلم و پس از شکست، در صحنه پس از تیتراژ ظاهر شده و قصد داشت تا به کمک موجودی که درون زمین است، آنرا نابود کند. البته تا به امروز ادامه این فیلم ساخته نشده چون همانند نسخه های قبلی موفق نبود و باعث شد مایکل بی از کارگردانی این فیلم ها کناره گیری کند. البته ساخت فیلم هایی بر پایه تبدیل شوندگان با کندی ادامه دارد.

فیلم های کمی هستند که تایم کمی داشته باشند و موفق باشند. با این حال مهارت کارگردان‌ و بازیگران این فیلم ها را موفق می کند. در ادامه به معرفی ۵ فیلم برتر که زیر ۸۰ دقیقه هستند می پردازیم.

۱_ پیش از غروب:

پیش از غروب (به انگلیسی: Before Sunset) فیلمی به کارگردانی ریچارد لینکلیتر و محصول سال ۲۰۰۴ آمریکا است. این فیلم درامی با داستانی به روایت ریچارد لینکلیتر، ایتن هاک و ژولی دلپی می‌باشد. فیلمنامه این فیلم در سال ۲۰۰۴ نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه شد.

داستان فیلم ادامه پیش از طلوع است که در پایان داستان پیش، جسی (ایتن هاک) و سلین (ژولی دلپی) قرار شد که پس از شش ماه در همان مکان با یکدیگر ملاقات کنند.

۲_ کدی:

کدی یک فیلم مستند ترکی محصول سال ۲۰۱۶ به کارگردانی Ceyda Torun درباره گربه‌های ولگرد بسیاری است که در استانبول زندگی می‌کنند. این فیلم درباره بیشمار گربه های شهر استانبول است و تنها ۷۹ دقیقه نیاز است تا به تماشای آن بنشینید تا شما را محو خودش کند. این فیلم توانست نظر مثبت منتقدان را به خودش جلب کند و تبدیل به یکی از بهترین فیلم های سال ۲۰۱۷ شد.

۳_ مرد نامرئی ۱۹۹۳:

مرد نامرئی (انگلیسی: The Invisible Man) فیلمی علمی–تخیلی و ترسناک به کارگردانی جیمز ویل است که در سال ۱۹۳۳ منتشر شد و آغاز تمام فیلم های با این مضمون بود. این فیلم با اینکه تنها ۷۱ دقیقه بود، موفق‌ترین فیلمِ یونیورسال استودیوز پس از فیلم فرانکنشتاین بود و با استقبال خوبی از سوی تماشاگران مواجه شد

۴_ بچه ۱۹۲۱:

چارلی چاپلین بسیاری از فیلم‌های صامت موفق را خلق کرد، اما اولین کارگردانی او – بچه – در اولین اکران تنها ۶۸ دقیقه طول کشید. این فیلم درباره شخصیت ولگرد محبوب چاپلین است که پسر جوانی (جکی کوگان) را دنبال می کند که ناخواسته توسط مادرش رها می شود.

ولگرد از پسر مراقبت می کند و او را از خطر دور نگه می دارد تا زمانی که بتواند پیش والدینش بازگردد. فیلمی خنداردار و گاهی هم ناراحت کننده که چاپلین به خوبی از پس آن برآمده است.

۵_ یک روز زیبا ۲۰۱۲:

مدت زمان این انیمیشن از Don Hertzfeldt تنها ۶۲ دقیقه است، اما این مدت زمانی کافی است تا شما را به یک سفر زیبا ببرد. It’s Such A Beautiful Day شخصیتی اصلی به نام بیل را دنبال می کند که با توهمات ناشی از یک بیماری ناشناس دست و پنجه نرم می کند. 

دنیای درونی بیل که به سرعت در حال تغییر است، با واقعیت محیط معمولی‌اش در تضاد است و در حالی که وضعیتش بدتر می‌شود، به بیمارستان می‌رود. این فیلم پر از سکانس های بصری چشمگیر و پرسش های فلسفی است که مدت ها ذهن شما را به خود مشغول می کند.

همسورث، که شخصیت ابرقهرمانی ثور در مارول را به مدت ۱۱ سال به مدت هشت فیلم در دنیای سینمایی مارول ایفا کرده است، ممکن است بالاخره با این نقش خداحافظی کند، یا او اینطور می گوید. اخیرا در یک گفت و گو، کریس اشاره کرد که Thor: Love and Thunder ممکن است آخرین باری باشد که او نقش خدای تندر را در این فرنچایز بازی می کند.

کریس در سال ۲۰۱۱ با فیلمی به همین نام در نقش ثور ظاهر شد. این اولین نقش مهم کریس در فیلم بود. پیش از این، این بازیگر تنها در فیلم Star Trek در سال ۲۰۰۹ نقش آفرینی کرده بود. او در طول سال ها در دو فیلم انفرادی Thor و همچنین فیلم Avengers ظاهر شد و او را به یکی از محبوب ترین بازیگران جهان تبدیل کرد.

در گفتگویی با Wired، وقتی از کریس در مورد آخرین فیلم مارولش پرسیدند، کریس گفت: «خب آخرین فیلمی که من فیلمبرداری کردم Thor: Love and Thunder بود و ممکن است آخرین فیلم مارولی من باشد، نمی‌دانم. این یک تجربه وحشیانه، سرگرم کننده بود، همانطور که همه فیلم های تایکا وایتیتی هستند.”

کریس اضافه کرد که فیلمبرداری عشق و تندر هیجان انگیز بود. “در حال حاضر ده، یازده سال، آن شخصیت را بازی کردم، و هر بار جدید و هیجان انگیز بود، احساس بسیار تازه ای داشت و احساس می کرد که داریم چیزی را امتحان می کنیم که قبلاً امتحان نکرده بودیم.

مارول اخیراً زمان فیلم «ثور: عشق و تندر» را فاش کرده است و به طرز شگفت آوری این فیلم کوتاه است. با ۱۱۹ دقیقه، چهارمین فیلم ثور کمی کمتر از دو ساعت طول می کشد و آن را به کوتاه ترین فیلمی تبدیل می کند که مارول از زمان فیلم Ant-Man and the Wasp در سال ۲۰۱۸ اکران کرده است که زمان آن ۱۱۸ دقیقه بود.

این لزوماً چیز بدی نیست اما جالب است بدانید که برخلاف روندی است که فیلم‌های مارول دنبال می کنند،حتی فیلم‌های به ظاهر مستقل مارول مانند اترنالز نیز ۱۵۷ دقیقه بود. یا برای مثال، سه فیلم اول ثور به ترتیب ۱۱۴، ۱۱۲ و ۱۳۰ دقیقه بودند.

کریس خارج از MCU نیز در فیلم هایی مانند سفید برفی و شکارچی (۲۰۱۲)، راش (۲۰۱۳)، مردان سیاه پوش (۲۰۱۹) و استخراج (۲۰۲۰) حضور داشته و امروزه دیگر به یک سوپراستار تمام عیار در دنیای سینما تبدیل شده است.

کتاب دارک هولد یک کتاب جادویی منفی است که در دنیای کمیک های مارول وجود دارد و در دنیای سینمایی مارول و در فیلم دکتر استرنج در مولتیورس جنون نیز بطور کامل معرفی شد. اما مطالبی از این کتاب در دنیای کمیک وجود دارد که شاید ندانید. با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.

چطور بوجود آمد؟

در  Mighty Avengers شماره ۲۲، چتون (با نام دیگر کثان) مجبور می شود از زمین فرار کند تا از خشم اتم خداخوار جلوگیری کند. قبل از انجام این کار، او طلسم های خود را در طومار می نویسد و آنها را در رشته کوه Wundagore قرار می دهد تا همیشه بر روی زمین نفوذ داشته باشد.

چتون را می توان به خاطر خلق Darkhold یکی از برترین شخصیت های تاریخ مارول دانست. نام چتون و این کوه نیز در فیلم مولتیورس جنون آورده شده است.

تعداد کل طلسم ها:

در کمیک، کتاب دارک هولد شامل ۶ طلسم است. اینها شامل توانایی دسترسی به برزخ، توانایی تجسم نیروی تاریک، توانایی کنترل اراده انسان، احضار خدایان بزرگ، کشیدن انرژی روانی و عناصر مربوط به خون آشام ها است.

اثربخشی دارم هولد در دستیابی به ابعاد شیطانی و احضار خدایان دیگر دلیل اصلی این است که جادوگران و دیگر انواع موجودات ماوراء طبیعی همیشه آرزوی دستیابی به آن را دارند.

واندا از آن برای فاسد گردن دیگر انتقام جویان استفاده کرد:

ممکن است طرفداران MCU از شرارت واندا غافلگیر شوند، اما حجم بیشتری از این اتفاق در کمیک های مارول رخ می دهد. در Darkhold Alpha #1 ، او برخی از انتقام‌جویان را فریب می‌دهد تا کتاب دارک هولد را بخوانند تا بتواند آنها را به قلمرو دیگر بفرستد.

در کمیک، او دوستان قهرمان خود را از روی بدخواهی محض فاسد می کند و هدفش تبدیل شدن به تنها قهرمان واقعی است. البته او متوجه خطای خود می شود.

دارک هولد واقعی:

تعدادی کپی از دارم هولد در کمیک های مارول وجود داشته است و با خواندن یکی از آنها در Doctor Strange In The Multiverse Of Madness است که واندا در مورد جهان هایی که فرزندانش در آن وجود دارند مطالب یاد می گیرد.

همچنین “دارک هولد واقعی” از گوشت یک خدای بزرگ ساخته شده است. در Darkhold Omega #1 ، این نسخه با Wanda ترکیب می‌شود و او را خیلی قدرتمندتر از قبل میکند. او نه تنها با Darkhold ترکیب می شود، بلکه Chthon را نیز جذب می کند.

دارک هولد دلیل وجود خون آشام ها است:

 در Doctor Strange، Sorcerer Supreme # 11  گروهی از جادوگران از دارک هولد برای ساختن اولین خون آشام به نام وارنا‌ استفاده می کنند. اما وارنا به جای اطاعت از آنها، علیه آنها روی می آورد و از طلسم های کتاب برای ایجاد خون آشام های بیشتر استفاده می کند.

بنابراین، بسیاری از قدرتمندترین خون آشام های مارول باید از وارنا برای وجودشان تشکر کنند. به دلیل سرپیچی وارنا بود که شخصیت هابی مانند موربیوس و باید خلق شدند. بسیاری از همین خون آشام ها مانند دراکولا تلاش کردند تا دارک هولد را بدزدند

امروز در این مقاله به معرفی کوتاهی از کتاب جادویی ویشانتی از دنیای کمیک های مارول می پردازیم. با ما همراه باشید.

کتاب ویشانتی حاوی قدرتمندترین طلسم های جادویی سفید (یک جادوی مثبت که جادوگران خوب و مثبت از آن استفاده می کنند) که بسیاری از آنها ضد طلسم های دیگر کتاب های جادویی هستند.

به نظر می رسد تعداد بی پایانی از صفحات دارد که ظاهراً از هیچ به وجود می آیند. از خود کتاب می توان برای تغییر دادن و از بین بردن جادو استفاده کرد. علاوه بر این، از طلسم های کتاب ویشانتی نمی توان برای حمله استفاده کرد و فقط قابلیت دفاعی دارند.

این کتاب با مهر خالق خود ویشانتی مشخص شده است. همچنین حاوی دانش گسترده ای است که توسط چندین جادوگر گردآوری شده است. این کتاب علاوه بر برخورداری از جادوی سفید و مثبت، اطلاعات بسیار عظیمی از جهان شناسی مارول و…. را نیز در دورن خود دارد.

این کتاب احتمالاً توسط ویشانتی به اولین تمرین‌کنندگان جادوی سفید دیکته شده است. مطالب اولیه توسط آگاموتو قبل از سقوط آتلانتیس نوشته شده است. اولین دارنده شناخته شده این کتاب، جادوگر وارنا بود.

چندین هزار سال پیش، این کتاب به دست خدای بابلی مردوک افتاد. در مقطعی «دهه‌ها» پیش از قرن بیستم، جادوگر یائو (که به نام باستانی شناخته می‌شود) در زمان به بابل باستان سفر کرد و توانست این کتاب را بدست آورد و آن را با دکتر استرنج به اشتراک بگذارد.

خوب است این موارد را هم درباره کتاب  ویشانتی بدانید:

لوکی در دوره ای این کتاب را با گول زدن دکتر استرنج در اختیار گرفته بود.

همانطور که گفته شد، وارنا اولین صاحب این کتاب بود، با این حال او بعد ها توسط دارم هولد که نقطه مقابل کتاب ویشانتی است به یک موجود منفی تبدیل شد.جالب اینجاست که وارنا پس از شرور شدن توسط Darkhold تبدیل به اولین خون آشام تاریخ می شود.

کتاب ویشانتی تنها دارنده طلسم ها و حقایق نیست. این کتاب همانند چیزی که در فیلم دکتر استرنج ۲ دیدیم، دستورالعمل های هم برای شکست دادن شرور ها دارد.

در کمی دکتر استرنج از جادوی این کتاب استفاده می کند تا اسکرول ها را پیدا کند.

این کتاب در دنیای سینمایی مارول و در فیلم دکتر استرنج در مولتیورس جنون حضور کوتاه ولی موثری داشت.

از زمانی که مفهوم ابرقهرمان برای اولین بار وارد فرهنگ کتاب های مصور شد، هویت های مخفی همیشه یکی از جنبه های کلیدی یک ابرقهرمان بوده است. این ابرقهرمان دلایل بسیاری برای هوست مخفی خود دارند که محافظت از دوستان و خانواده تنها یکی از دلایل آن است. در ادامه به معرفی ۵ مورد از برترین قهرمانانی که هویت مخفی دارند می پردازیم.

۵_ مستر چیف:

مسلماً محبوب‌ترین ابرقهرمان تاریخ بازی‌های ویدیویی ، همیشه یکی از بخش‌های کلیدی شخصیت مستر چیف بوده است که هرگز نقاب او آشکار نمی‌شود و نام واقعی‌اش برای مخاطبان فاش نمی‌شود. راستش را بخواهید، خود مستر چیف اگر تلاش می کرد نمی توانست نام واقعی خود را به کسی بگوید. به احتمال زیاد شاید او پس از سالها جنگ و نبرد حتی اسم خود را نیز به یاد نداشته باشد و یا دیگر نیلی به افشای آن نیز نداشته باشد.

۴_ نقابدار عدالت:

در حالی که در دنباله مینی سریال Watchmen HBO، نقابدار عدالت یک مرد سیاهپوست زیر نقاب و طناب نشان داده می‌شود، هویت مخفی این شخصیت هرگز در کمیک اصلی فاش نشد. هیچ کس – نه خوانندگان، نه هم تیمی‌هایش، و نه حتی معشوقه‌اش، نه نام هودد جاستیس را می دانیتند و نه حتی ظاهر او را دیده بودند.

۳_ وی:

آلن مور در مصاحبه ای با مجله Giant درباره رمان V For Vendetta گفت که او می خواست اقدامات V را از نظر اخلاقی مبهم بگذارد تا به خوانندگان اجازه دهد تصمیم بگیرند که آیا V با توطئه های جنایتکارانه خود درست عمل می کند یا اینکه آیا او فقط یک شخص دیوانه است.

می‌توان فرض کرد که مور هنگام نوشتن V بدون هویت مخفی، همین نوع تفکر را داشت. در هیچ نقطه‌ای از رمان گرافیکی یا حتی در فیلم سال ۲۰۰۵، چهره وی برای بیننده آشکار نشد و نام او نیز فاش نشد.

۲_ چشمان مار:

شخصیت Snake Eyes برای اولین بار در سال ۱۹۸۲ و تقریباً ۴۰ سال بعد به داستان GI Joe وارد شد، داستان منشأ نام و چهره او همیشه در هاله ای از ابهام است. مسلماً، جزئیاتی در مورد داستان اصلی این شخصیت در طول زمان معرفی شده است.

با این حال، وقتی صحبت از نام واقعی او به میان می‌آید، با اطلاعات ناکافی مواجه می شویم زیرا همانطور که گفتیم، زندگی او همیشه در هاله ای از ابهام بوده است. البته فیلم این شخصیت که محصول سال ۲۰۲۱ اطلاعاتی از این شخصیت به ما ارائه داد.

۱_ فانتوم استرنجر:

اینکه بدانید شخصیتی با قدمت Phantom Stranger که اولین حضورش در سال ۱۹۶۶ بود، هرگز داستان منشأ مناسبی دریافت نکرده است، خیلی ناراحت کننده است.

متاسفانه تا امروز حدود چهار بار منشأ این شخصیت بطور کامل تغییر کرده است، با این حال دی سی هیچوقت هیچ کدام از منشأ های این شخصیت را تایید نکرده است.

همین دیروز بود که تریلر فیلم بلک آدام به نمایش درآمد. بلک آدام یک شخصیت شرور محصول کمپانی کمیک دی سی است که اینک فیلم او نیز با بازی دوئین جانسون یا همان راک معروف قرار است در ۲۱ اکتبر امسال به نمایش در بیاید. در این فیلم دوئین جانسون در نقش تث ادم / بلک ادم (یک شرور خداگونه از دوران مصر باستان)، در کنار بازیگرانی همچون نوحا سنتینو، آلدیس هاج، سارا شاهی، کوئینتسا سوئیندل و پیرس برازنان حضور دارند.اگر تریلر این فیلم را تا الان مشاهده نکرده آید می تواند از اینجا یا کانال آپارات سایت این تریلر را تماشا کنید.

آیا بلک آدام فروش خوبی در باکس آفیس خواهد داشت؟

گفتن این موضوع کار آسانی نیست و باید تمامی جوانب همانند کرونا، حوادث مترقبه و بازاریابی این فیلم را نیز بطور کامل بررسی کرد. اگر این مشکلات وجود نداشته باشد. با احتساب بازاریابی خوب و اینکه این فیلم محصول یک کمپانی مطرح است و حضور بازیگران مطرح هالیوود و در راس آنها دوئین جانسون این فیلم خواهد توانست ۵۰۰ میلیون دلار را رد کند. نیم میلیارد دلار و بیشتر یعنی این فیلم توانسته است به موفقیت مالی برسد و نظر طرفداران را نیز جلب کند. اما با توجه به شواهد و آمار اگر بلک آدام نتواند نیم میلیون دلار را رد کند، یک شکست برای دی سی، برادران وارنر و همینطور بازیگر معروف دوئین جانسون می شود.

این فیلم دنباله چه فیلم هایی است؟

حتما قرار نیست که تمام فیلم های کمپانی دی سی را تا به اینجا دیده باشید تا متوجه داستان فیلم بلک آدام شوید. با این حال و به احتمال بسیار زیاد قرار است این فیلم و فیلم شزم در یک دنیا سینمای باشند. به این ترتیب باید فیلم شزم محصول سال ۲۰۱۹ کمپانی دی سی را تماشا کنید تا اطلاعاتی اضافی از این دنیای سینمایی کسب کنید.