برای فرهیختگان | ایرونی سنتر https://irunisenter.com مجله سرگرمی و تفریحی Wed, 31 Mar 2021 19:07:56 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=6.0.8 https://irunisenter.com/wp-content/uploads/2018/10/IMG_20181029_211057_646-150x150.png برای فرهیختگان | ایرونی سنتر https://irunisenter.com 32 32 درباره فکر، ذهن و مقاومت در برابر فهمیدن https://irunisenter.com/2021/03/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%81%da%a9%d8%b1%d8%8c-%d8%b0%d9%87%d9%86-%d9%88-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d8%af%d8%b1-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b1-%d9%81%d9%87%d9%85%db%8c%d8%af/ https://irunisenter.com/2021/03/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%81%da%a9%d8%b1%d8%8c-%d8%b0%d9%87%d9%86-%d9%88-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d8%af%d8%b1-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b1-%d9%81%d9%87%d9%85%db%8c%d8%af/#comments Wed, 31 Mar 2021 18:57:56 +0000 http://irunisenter.com/?p=11939

ما می‌دانیم که می‌توانیم فکر کنیم اما نمی‌دانیم که فکر کردن چه جور کاری است. بعضا حتی نمی‌دانیم که نمی‌دانیم. واقعا فکر چیست؟! و فکر کردن دقیقا چه کاری است؟! فکر کردن با چیزهای مختلفی اشتباه گرفته شده و معانی گمراه‌کننده‌ای پذیرفته. به عنوان مثال تصور می‌شود که «فکر کردن» یعنی «زور زدن» با «مغز» […]

The post درباره فکر، ذهن و مقاومت در برابر فهمیدن first appeared on ایرونی سنتر.]]>

ما می‌دانیم که می‌توانیم فکر کنیم اما نمی‌دانیم که فکر کردن چه جور کاری است. بعضا حتی نمی‌دانیم که نمی‌دانیم. واقعا فکر چیست؟! و فکر کردن دقیقا چه کاری است؟! فکر کردن با چیزهای مختلفی اشتباه گرفته شده و معانی گمراه‌کننده‌ای پذیرفته. به عنوان مثال تصور می‌شود که «فکر کردن» یعنی «زور زدن» با «مغز» یا «زورِ مغزی زدن». در اینجا «فکر» با «وزنه» معادل فرض شده و «مغز» برابر با «عضله». در حالی که «ذهن» ما ابدا «باشگاه» نیست. ذهن چطور می‌تواند انقدر حقیر تلقی شود و به لوکیشن تشبیه؛ آن هم لوکیشنی که خودش مخلوق ذهن است. در واقع ما معنای فکر کردن را نمی‌دانیم چون با ذهن‌مان بیگانه‌ایم.

ذهن از هر جغرافیایی وسیع‌تر و مشرف بر «زمان» است. سفر می‌کند به دیروز و به فردا پرواز می‌کند. اصلا «زمان» تقویمِ ذهن است. ذهن یک روز زمان را تعریف کرد و به آن معنای تقویم بخشید تا وقتی دنبال چیزی می‌گردد یا به گذشته و آینده سفر می‌کند، توالی و ترتیب وقایع را گم نکند. ذهن ته ندارد و هیچ دری به رویش بسته نیست. امروز همان فردایی است که ذهن‌های دیروز ساخته‌اند. هر آنچه به عینیت درآمده حاصل تصور ذهن است. ذهن، هم می‌تواند خودش را از بیرون ببیند و هم می‌تواند تقسیم شود به خودش و اذهان موازی را زایمان و مدیریت کند. می‌تواند بماند توی خودش و اگر بلد باشد می‌تواند برود توی ذهن دیگری. همه چیز به واسطه ذهن درک می‌شود؛ از ماده تا معنا. ما به وسیله ذهن و در درون ذهن زندگی می‌کنیم.

خوب نگاه کنید به این جمله که رسوب کرده در محاورات فارسی: «فکری به سرم (به ذهنم) زد». این جمله یا بهتر بگویم این «کهن‌جمله» یک شهادت دسته‌جمعی است مبنی بر اینکه فکرها از بیرون وارد ذهن‌ها شده‌اند؛ در همه ادوار تاریخ. هیچ‌کس تا این لحظه چنین جمله‌ای را نشنیده‌: «سرم (ذهنم) را زدم به فکری». اگر هم کسی شنیده، لابد گوشش به جهان آرایه و عالم ادبیات بدهکار بوده.

فکرها همیشه از بیرون می‌آیند و فرو می‌روند توی ذهن. اصابت فکر به ذهن لحظه‌ای بسیار مهیب و کاملا متمایز است. حال آدم در آن لحظه با همه حالات عمرش فرق دارد. بیایید لحظه اصابت آخرین فکر به ذهن را تداعی کنیم. اگر نتوانیم، معنایش این است که مدت‌هاست فکر نکرده‌ایم. اگر هم تداعی کرده‌ایم اما مهابت و تمایزی حس نمی‌کنیم، لابد چیز اشتباهی را به یاد آورده‌ایم.

فکر که می‌خورد به ذهن، آدم بی‌خود می‌شود از خودش، فرو می‌رود توی خودش و سقوط می‌کند به عمق. گوش دارد اما انگار نمی‌شنود. به این خاطر که جهت شنوایی معکوس شده تا صدای درون را بشنود. ایضا مسیر بینایی هم معکوس شده. نیم‌کره بیرونی چشم از سر بطالت خیره مانده به نقطه‌ای بی‌معنی، مثل گل‌های فرش یا سوراخ روی دیوار. از آن طرف نیم‌کره پنهان چشم باز شده و دارد درون را می‌بیند. بقیه سنسورها هم همینطور، چرخیده‌اند و استثنائا به جای استخراج داده از محیط و تخلیه در درون (ذهن)، مشغول استحصالِ ارمغان از معدنِ درون هستند برای انتشار در محیط پیرامون.

معمولا ناظران بالاخره مرتکب این اشتباه می‌شوند که برای سوژه نوتیفیکیشن بفرستند و او را فرا بخوانند. البته قبل از این کار به اندازه کافی پیش خودشان مسخره‌اش می‌کنند که فلانی باز در عالم هپروت است. حوصله‌شان از مسخره‌بازی که سر رفت، صدایش می‌کنند، جلوی صورتش دست تکان می‌دهند و در نهایت سوژه را تکان می‌دهند، می‌کشند، هل می‌هند و … . ای لعنت به فراخوان بی‌محل. سوژه را از اعماق ذهن به زور می‌کشند بیرون و سپس از عصبانیت سوژه در بازگشت به محیط متعجب می‌شوند و طلبکار. طبیعی هم هست. مزاحم خودش نمی‌داند چه فرآیندی را مختل و چه لذتی را قیچی کرده. دارم درباره مقوله «مزاحمتِ ذهنی» حرف می‌زنم که از «مزاحمت تلفنی» و «مزاحمت خیابانی» جرم بزرگ‌تری است اما قانون‌گذاران وضع موجود مجازاتی برایش در نظر نگرفته‌اند.

فکر، گرامی است. مثل مهمان. و ناگهان می‌آید. در نمی‌زند. مَحرم است. ناگهان می‌بینی که نشسته در درون. فکر یک مهمان ناخوانده است و وقتی می‌رسد، حواسِ انسان ترکِ روزمرگی می‌کنند، فی‌الفور کرکره را می‌کشند پایین و با دستپاچگی مشغول پذیرایی می‌شوند. فکر کردن، ضیافتی است با حضور فکر و به میزبانی ذهن. حاصل این بزم، خلق معنا و تولید روایت است که در بازگشت از درون برای محیط به ارمغان می‌آید. فکر پس از فکر شدن در قالب روایت به حیاتش ادامه می‌دهد. ما روایت‌های‌درونی‌مان را بیرون می‌ریزیم تا محیط نامطلوب را تغییر دهیم.

لذتی بالاتر از فکر کردن وجود ندارد. کسی از فکر کردن خسته نمی‌شود. ما خسته‌ایم از فکر نکردن و -بدانیم یا ندانیم- بی‌تاب این ضیافتیم. فکرِ تکراری، غلط و منفی وجود ندارد. فکر یک موجود انقلابی است که وقتی در محیط به روایت درمی‌آید، مرزها را تغییر می‌دهد و معانی را جابجا می‌کند. فکر همواره علیه وضع موجود خطور می‌کند اما روی چه حساب؟! تصادفی خطور می‌کند؟! اگر خطور نمی‌کند یا کم و دیر خطور می‌کند، تقصیر ماست؟! می‌شود کاری کرد که فکرها رگباری خطور کنند، همواره ببارند و شبانه روز توی پارتی باشیم؟!

فکر از جنس «روزی» است و قسمتِ «ذهن» می‌شود. ما در آن طرف قصه که دستی نداریم. این طرف اما یک چیزهایی دست ماست؛ از جمله کاستن از مقاومت درونی ذهن در برابر فهمیدن. این یکی از ضروریاتی است که به رزقِ ذهن دامن می‌زند. میزان نفوذ فکر به عمق ذهن، تابع مقاومت ذهن است. ذهنِ سخت، فکر را پس می‌زند و فکر کمانه می‌کند تا قسمت ذهن بهتری شود. بعضی از ذهن‌ها هم آنقدر مقاومت‌شان بالاست که فکرها را روی سطح، منهدم می‌کنند.

همه ما -کم و زیاد- در برابر فهمیدن مقاومت می‌کنیم. به این ترتیب که پس از فهمیدن، تظاهر می‌کنیم به نفهمیدن. بارها خودمان را به نفهمیدن زده و کفر دیگران را در آورده‌ایم. از آن طرف هم بارها کفری شده‌ایم از اینکه دیگران خودشان را به نفهمی زده‌اند. سوژه‌ها خودشان را به نفهمیدن می‌زنند چون فهمیدن نمی‌صرفد و هزینه فهمیدن -به اشتباه- گزاف‌تر از هزینه نفهمیدن ارزیابی می‌شود. آدم‌ها از باب منفعت‌طلبی، وحشت از مواجهه با حقیقت، ابتلاء به مرض تعصب، مسخ شدن به عادت و سنت، تن‌پروری، ارضاء سادیسم مازاد بر نیاز و … خودشان را به نفهمی می‌زنند. «مقاومت در برابر فهمیدن» بیراهه‌ای است برای فرار از مسئولیت اما ورود به کوچه علی چپ همیشه از حقارت ناشی نمی‌شود. نوادری هم پیدا می‌شوند که تظاهر به نفهمیدن شیوه فداکاری آن‌هاست؛ مثل مادر. لیاقتِ میزبانی هم یک متغیر مهم است. پذیرایی درست از آذرخش‌هایی که به ذهن می‌خورد، سطح افکار ‌و بسامد نزول‌شان را تعیین می‌کند. ذهن تا از پسِ سطح مشخصی از افکار برنیاید و روایت‌شان را نسازد، میزبان سطوح بالاتر نمی‌شود.

و آن ادامه‌ای کوتاه: اما عنصر «خلوت» از همه این‌ها مهمتر است. ما غالبا «خلوت» را با «تنهایی» اشتباه می‌گیریم و دور و برمان را از آدم‌ها خالی می‌کنیم. با این وجود در وقت تنهایی هم احساس «خلوت» نمی‌کنیم. «خلوت» یک موقعیت ذهنی است و صرفا با کنترل ورودی‌های ذهن محقق می‌شود؛ مخصوصا گوش و چشم. ذهن ما مستقل نیست از آنچه که می‌بینیم و می‌شنویم. بینایی، شنوایی و الباقی دروازه‌های ذهن اگر حدالامکان به اولویت‌ها اختصاص نیابند، ذهن نمی‌تواند خلوت کند. وگرنه در بحبوحه و ازدحام هم فقط به مدد یک هندزفری می‌توان خلوت کرد.

The post درباره فکر، ذهن و مقاومت در برابر فهمیدن first appeared on ایرونی سنتر.]]>
https://irunisenter.com/2021/03/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%81%da%a9%d8%b1%d8%8c-%d8%b0%d9%87%d9%86-%d9%88-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d8%af%d8%b1-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b1-%d9%81%d9%87%d9%85%db%8c%d8%af/feed/ 25
۱۰ چیز اشتباه که به بچه هایمان یاد می دهیم https://irunisenter.com/2020/08/10-%da%86%db%8c%d8%b2-%d8%a7%d8%b4%d8%aa%d8%a8%d8%a7%d9%87-%da%a9%d9%87-%d8%a8%d9%87-%d8%a8%da%86%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86-%db%8c%d8%a7%d8%af-%d9%85%db%8c-%d8%af%d9%87%db%8c%d9%85/ https://irunisenter.com/2020/08/10-%da%86%db%8c%d8%b2-%d8%a7%d8%b4%d8%aa%d8%a8%d8%a7%d9%87-%da%a9%d9%87-%d8%a8%d9%87-%d8%a8%da%86%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86-%db%8c%d8%a7%d8%af-%d9%85%db%8c-%d8%af%d9%87%db%8c%d9%85/#comments Fri, 07 Aug 2020 02:15:45 +0000 http://irunisenter.com/?p=9438

دوران بچگی دوران عجیبی است. در این دوره والدین و معلمین مدارس نقشی اساسی در تربیت و آینده بچه ها دارند. هر چیزی که بزرگتر ها بگویند، بچه ها آنرا مانند کامپیوتر ضبط کرده و به حافظه شان میسپارند. به دلیل آموزش نادرست یا تنبیه کودکان و یا به هر دلیل دیگر، بسیاری از مطالبی […]

The post ۱۰ چیز اشتباه که به بچه هایمان یاد می دهیم first appeared on ایرونی سنتر.]]>

دوران بچگی دوران عجیبی است. در این دوره والدین و معلمین مدارس نقشی اساسی در تربیت و آینده بچه ها دارند. هر چیزی که بزرگتر ها بگویند، بچه ها آنرا مانند کامپیوتر ضبط کرده و به حافظه شان میسپارند. به دلیل آموزش نادرست یا تنبیه کودکان و یا به هر دلیل دیگر، بسیاری از مطالبی که در کودکی یاد میگیریم اشتباه هستند و متاسفانه این مفاهیم تا بزرگسالی با ما می ماند و به نسل های بعد منتقل می شود. در ادامه به معرفی ۱۰ نمونه از چیزهایی که به کودکانمان می آموزیم ولی اشتباه هستند، می پردازیم.


۱۰. شتر ها آب را در کوهان خود ذخیره می کنند:

حتما در مدرسه و یا در خانواده شنیده اید که شتر ها آب را در کوهان خود ذخیره می کنند. این مطلب اشباه است. بر خلاف باور همگانی، کوهان‌ محل ذخیره آب در بدن شتر نیست. کوهان‌ ذخیره‌گاه نوعی بافت چرب است؛ آب در خون شتر ذخیره می‌شود. با این‌حال، بافت چرب کوهان‌ها زمانی که وارد عمل سوخت‌وساز می‌شوند نه تنها انرژی زیادی تولید می‌کنند بلکه پس از واکنش با اکسیژن هوا تولید آب هم می‌کنند. هر ۱۰۰۰ گرم از این بافت پس از تبدیل، ۱٫۱۱۱ گرم آب تولید می‌کند. وجود کوهان و تبدیل بافت چرب درون آن‌ها، به شتر اجازه می‌دهد تا بتواند در حدود دوهفته بدون آب و یک ماه بدون غذا بگذراند.


۹. اگر آدامس قورت دهید، تا سالها در معده می ماند:

بچه که بودیم به ما می گفتند آدامس را قورت ندهید زیرا در شکمتان می ماند و بعدا مثل یک توپ می شود و شما مریض می شوید. همچنین معلمین مان برای اینکه را در کلاس آدامس نجوییم این را به ما می گفتند. اما این مطلب که آدامس در شکم هضم نمی شود حقیقت دارد؟ این گفته یک کذب محض است البته به این معنا هم نیست که هر چقدر دلمان بخواهد چنین کاری را انجام دهیم!

آدامس در معده توسط اسید هیدروکلریک هضم و نابود می‌شود، اما ماده پلاستیکی موجود در آدامس که نوعی پلیمر به نام بوتیل است، به صورت کاملاً مصنوعی ساخته شده و دستگاه گوارش بدن انسان قادر به هضم آن نیست و توسط روده‌ها از بدن دفع می‌شود. در برخی موارد نادر، تکه‌های بزرگ آدامس بلعیده شده با یبوست در کودکان همراه شده و باعث انسداد گوارش در کودکان می‌شود بنابراین باید درباره آدامس به کودکانمان هشدار لازم را بدیم، نه اینکه بگوییم اگر آدامس را بجویی، تا ۷ سال دیگر در شکمت باقی می ماند.


۸. دیوار بزرگ چین، تنها شی ای است که از فضا قابل مشاهده است:

این ادعا که دیوار چین تنها پدیده انسانی است که از فضا قابل رویت می‌باشد، بارها تکذیب شده‌است ولی هنوز در باور عوام جا دارد. در واقع بسیاری از پدیده‌های انسان‌ساز، به خصوص در نور شب از فضا قابل رویت هستند اما تشخیص دیوار چین با چشم غیر مسلح از هر نقطه‌ای در مدار زمین تقریباً غیرممکن است. فضانوردان آپولو این ادعا را مطرح نکرده‌اند و حتی فضانوردانی که در مدار زمین می‌چرخند نیز به سختی می‌توانند چنین ادعایی مطرح کنند. از یکی از فضانوردان نقل شده‌است که دیوار چین از ارتفاع حدود ۱۸۰ مایلی ناپدید می‌شود.


۷. بیشتر گرمای بدن از طریق سر از دست می رود:

بچه که بودیم به ما می گفتند که بیشتر گرمای بدن در هنگام سرما از سر ما از دست می رود، برای همین باید کلاه بگذارید تا گرمای بدنتان را حفظ کنید. نتایج تحقیقاتی در سال ۱۹۵۰ میلادی در مورد کاهش گرمای بدن انسان، بدین قرار بود که ۵۰ درصد گرمای بدن از قسمت سر افراد از دست می رود. با این وجود تحقیقات بعدی نتایج این آزمایش را رد کرد.

در اوایل قرن ۲۱، محققان کشف کردند که نتایج مطالعات قبلی اشتباه بود و بر این تاکید داشت که بیشتر گرمای بدن از اندام های دست و پا خارج می شود. بر اساس گزارش محققان دانشگاه پزشکی لندن در سال ۲۰۰۸، حدود ۷ تا ۱۰ درصد گرمای بدن هنگام سرما، از سر خارج می شود. البته این بدان معنا نیست که نباید از سر خود در برابر سرما محافظت کرد.


۶. زیاد ماهی بخور تا عقلت بیشتر بشه:

برعکس تمامی مواردی که در بالا گفته شد، این مورد که اگر ماهی بخوری عقلت زیاد تر می شود تا حدودی درست است، اما نه در حدی که به جان تمام ماهی های عالم بیفتیم و هر روز ماهی میل کنیم. یکی از فواید مصرف ماهی دریافت امگا۳ موجود در آن است که منجر به حفظ و ارتقای سلامت مغز می شود. نتیجه تحقیقات فراوان و جامعی که در سراسر دنیا انجام شده است، نشان می دهد امگا۳ می تواند باعث افزایش سطح سروتونین در مغز شود و به این ترتیب، تاحد زیادی به پیشگیری از ابتلا و درمان بیماری افسردگی کمک کند. اما آیا مصرف همیشگی ماهی ما را دانشمند و فیلسوف می کند؟

مسلما خیر، ماهی فقط می تواند توانایی ذهنی ما را تا حدودی آنهم نه زیاد افزایش دهد. کودکان برای به موفقیت رسیدن و شکوفا کردن استعداد های خود، بجز برنامه غذایی مقوی، نیاز به برنامه آموزشی کارآمد و تحرک ورزشی نیز دارند تا در آینده به موفقیت برسند.


۵. کریستف کلمب کاشف قاره آمریکا بود:

حتماً تا ازتون می پرسن كاشف قاره آمریكا كیه فوری جواب می دید: «كریستف كلمب». اما اشتباه می کنید اساسی. اول اینکه کریستف کلمب نواحی جنوبی قاره آمریکا رو پیدا کرد و به همین دلیل هم اسم کشور کلمبیا رو از کریستف کلمب گرفتن. دوم اینکه قاره آمریکا رو بطور کامل و دقیق شخصی به نام آمریگو وسپوچی پیدا کرد و اسم امروزی قاره آمریکا هم از این شخص گرفته شده.

حالا چرا در بالا میگیم پیدا کرد، نمیگیم کشف کرد؟ چون اصلا هیکدوم این دو شخصیت جز اولین افرادی نبودند که پا به قاره آمریکا گذاشتند. پس ساکنین قاره آمریکا که بودند و از کجا آمده بوذند؟ ورود سرخ‌پوستان به قارهٔ آمریکا را نزدیک به سی هزار سال پیش برآورد کرده‌اند. این اقوام در هنگام سرما و یخبندان از آسیا و از تنگهٔ برینگ وارد قارهٔ آمریکا شده بودند و خیلی از باستان شناسان، سرخ پوستان را از نسل مردمان باستانی جزیره ژاپن می دانند. جدیدا هم شواهدی به دست آمده است که می گویند وایکینگ ها از قاره آمریکا دیدن کرده و حتی تلاش هایی برای ماندن در آن کرده اند. گویا آن ها در اثر تهدیدات بومیان منطقه، آمریکا را ترک کرده اند.


۴. آفتاب پرست ها تغییر رنگ می دهند تا از شکارچیان پنهان شوند:

شاید شنیده باشید که می گویند آفتاب پرست ها برای در امان ماندن از دست شکارچیان و انطباق با محیط دست به تغییر رنگ می زنند، اما این مطلب تا حدودی اشتباه است و در امان ماندن از دست شکارچیان تنها یکی از عواملی است که آفتاب پرست برای آن تغییر رنگ می دهد. آفتاب پرست ها چندین مرتبه در روز تغییر رنگ می دهند. اگر آفتاب پرست هیجان زده شود، روی بدنش لکه‌های زرد پدید می‌آید. اگر نور خورشید به این جانور بتابد رنگش سیاه می‌شود. آفتاب پرست در هوای گرم به رنگ سبز در می‌آید و اگر هوای اطراف جانور سرد باشد، آفتاب پرست به رنگ زرد در می‌آید. اما مهم ترین دلیل تغییر رنگ آفتاب پرست، ارتباط با جنس مخالف است که در این هنگام، آفتاب پرست به سرعت و خود به خود رنگش تغییر کرده و به نهایت زیبایی خود می رسد.


۳. آلبرت انیشتین دانش آموز ضعیفی بود:

حتما دیده اید که والدین و معلمین دانش آموزانی که در درس هایشان مخصوصاً ریاضی ضعیف هستند به بچه ها می گویند، البرت انیشتین، نابغه معروف هم در ابتدا دانش آموز کودنی بود و ریاضیاتش اصلا خوب نبود. اینشتین در درس های فیزیک و ریاضی بسیار بالاتر از هم کلاسی های خود بود. او در ۱۵ سالگی حساب دیفرانسیل و انتگرال را به تنهایی یاد گرفت. شاید دلیل رونق داشتن این افسانه که انیشتین دانش آموز ضعیفی بوده، در اظهار نظرهای منفی معلمان درباره ی او باشد زیرا او از مدرسه بیزار بود و معلمانش، هیچ علاقه ای به او نداشتند.


۲. خون انسان در بدن آبی است:

خوشبختانه این افسانه سالهاست که به فراموشی سپرده شده است، اما چرا فکر می کردیم که خون آبی است؟ دلایل بسیاری وجود دارد که ما رنگ خون را از روی رگ های بدن به شکل آب می بینیم. اولین دلیل این است که رنگ آبی رگ ها تنها یک توهم نوری است. نور در طول موج‌های مختلف بر پوست اثر می‌گذارد و رگ های پوستی را به رنگ آبی در می آورد. دلیل دیگر نیز ناشی از میزان اکسیژنی است که در خون وجود دارد. با کاهش میزان اکسیژن، رنگ خون از قرمز روشن به قرمز تیره تغییر می‌کند که به رنگ آبی بسیار نزدیک است.


۱. این کار برای همیشه باهات میمونه:

اگه این کار بد رو بکنی فرشته ها یادداشت میکنن. اگه نمره بد بگیری نمیتونی دکتر مهندس بشی. و اگر های بیسیاری که والدینمان به ما می گفتند تا ما فکر کنیم کوچکترین کار بدمان در یک فایل ذخیره می شود و در آینده باید به آنها جواب پس بدهیم. آیا واقعا اینطور بود؟ آیا نمره بد شما در املا دوران ابتدایی مدرسه تان که بخاطر آن کلی مواخذه شدید، تاثیری در آینده شما گذاشت؟

خیر هیچ تاثیر نگذاشت. متاسفانه والدین بیشتر کودکان بجای تربیت اصولی، فرزندان خود را از موجودات خرافی و یا حوادث آینده می ترسانند که ضرر بسیاری برای آنها به همراه دارد. در بسیاری از خانواده ها دیده می شود که والدین به کودک می گویند «مربی مهد» با دوربین رفتار تو را در خانه کنترل می کند و کارهای بد تو را می بیند. این کار یعنی والدین خود قدرتی برای کنترل رفتارهای کودک ندارند و به این دلیل به یک قدرت خارجی و یا ترساندن کودکان متوسل می شوند. روانشناسان نسبت به عواقب ناگوار ترساندن کودکان هشدار داده مى گويند که ترساندن، به شدت هيجان را در اطفال به بار مى آورد و درکنار آثار مخربى که در آيندۀ آنها دارد، سبب بروز اختلالات و بيماری های روانی، ترسو شدن، کابوس های شبانه، تضعيف توانايی ها و… می شود.

منبع: toptenz.net

The post ۱۰ چیز اشتباه که به بچه هایمان یاد می دهیم first appeared on ایرونی سنتر.]]>
https://irunisenter.com/2020/08/10-%da%86%db%8c%d8%b2-%d8%a7%d8%b4%d8%aa%d8%a8%d8%a7%d9%87-%da%a9%d9%87-%d8%a8%d9%87-%d8%a8%da%86%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86-%db%8c%d8%a7%d8%af-%d9%85%db%8c-%d8%af%d9%87%db%8c%d9%85/feed/ 8
کرونا و هالیوود، بازی جدید صهیونیست ها https://irunisenter.com/2020/02/%da%a9%d8%b1%d9%88%d9%86%d8%a7-%d9%88-%d9%87%d8%a7%d9%84%db%8c%d9%88%d9%88%d8%af%d8%8c-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af-%d8%b5%d9%87%db%8c%d9%88%d9%86%db%8c%d8%b3%d8%aa-%d9%87%d8%a7/ https://irunisenter.com/2020/02/%da%a9%d8%b1%d9%88%d9%86%d8%a7-%d9%88-%d9%87%d8%a7%d9%84%db%8c%d9%88%d9%88%d8%af%d8%8c-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af-%d8%b5%d9%87%db%8c%d9%88%d9%86%db%8c%d8%b3%d8%aa-%d9%87%d8%a7/#comments Wed, 26 Feb 2020 20:52:03 +0000 http://irunisenter.com/?p=7839

سعید مستغاثی منتقد سینما؛ در تاریخ سینما فیلم های بسیاری درباره شیوع بیماری های خطرناک و لاعلاج ساخته شده که بعضاً سمت و سوی آخرالزمانی هم یافته است، از فیلم وحشت در خیابان ها ساخته الیا کازان و با شرکت جک پالانس در سال ۱۹۵۰ گرفته تا آثاری مانند: ۱۲ میمون ساخته تری گیلیام و […]

The post کرونا و هالیوود، بازی جدید صهیونیست ها first appeared on ایرونی سنتر.]]>

سعید مستغاثی منتقد سینما؛ در تاریخ سینما فیلم های بسیاری درباره شیوع بیماری های خطرناک و لاعلاج ساخته شده که بعضاً سمت و سوی آخرالزمانی هم یافته است، از فیلم وحشت در خیابان ها ساخته الیا کازان و با شرکت جک پالانس در سال ۱۹۵۰ گرفته تا آثاری مانند: ۱۲ میمون ساخته تری گیلیام و اپیدمی به کارگردانی ولفگانگ پیترسن در سال ۱۹۹۵، ۲۸ روز بعد از دنی بویل محصول ۲۰۰۲، تهاجم ساخته الیور هیرشیبگل و من افسانه هستم به کارگردانی فرانسیس لارنس و مه به کارگردانی فرانک دارابانت و براساس داستانی از استفن کینگ در سال ۲۰۰۷، کوری به کارگردانی فرناندو میرلیس در سال ۲۰۰۸(که امسال فیلم «دو پاپ» را در فصل جوایز هالیوود داشت) و براساس داستان معروف خوزه ساراماگو، شیوع ساخته استیون سودربرگ در سال ۲۰۱۱ و … برخی از فیلم های یاد شده به رواج بیماری خطرناک در میان انسان ها به خاطر آزمایش ها یا پروژه های بیولوژیک ارتش آمریکا پرداخته شده همچون فیلم های مه، اپیدمی، تهاجم،من افسانه هستم و … و برخی هم دلیل رواج بیماری را براساس تغییر و تحولات زیست محیطی و یا طبیعی به تصویر می کشند. در برخی فیلم ها مبتلایان به نوعی زامبی بدل شده مثل ۲۸ روز بعد، من افسانه هستم، تهاجم و کوری و… و در برخی دیگر به وضعیت دلخراشی می میرند.

اما از میان همه فیلم های نامبرده یا نام نبرده، فیلم سال ۲۰۱۱ استیون سودربرگ یعنی شیوع بیش از سایرین به وضعیت امروز شایع شدن ویروس کرونا در جهان شباهت دارد. فیلمی که فیلمنامه اش را اسکات زی برنز نوشته و نویسنده برخی دیگر از آثار سودربرگ  مانند خبرچین و عوارض جانبی هم بوده و همین امسال هم علاوه بر ساخت فیلم گزارش، فیلمنامه لاندرومات را هم برای سودربرگ نوشت.

در فیلم شیوع یک بیماری ویروسی از هنگ کنگ و توسط یک زن آمریکایی به نام بث امهوف (گویینت پالترو) شروع شده، توسط وی به شیکاگو و یکی از دوستان قدیمی اش سرایت می کند و سپس وقتی به میناپولیس، محل سکونتش بازگشته، پسرش را دچار کرده و همسرش میچ (مت دیمن) را هم در معرض ابتلا قرار می دهد.

اما ویروس یاد شده که نتیجه حاصل از ترکیبات بیولوژیک درون بدن خفاش و خوک بوده توسط خوک آلوده به رستورانی در هنگ کنگ رسیده و از طریق سرآشپز آن رستوران به بث امهوف که علاقه به دیدن سرآشپز داشته منتقل می گردد.

از این پس ویروس افراد بسیاری را در دنیا آلوده کرده و پس از مرگ سریع بث و پسرش بر اثر آنسفالیت مغزی و همچنین دوستش در شیکاگو، به دیگر نقاط جهان مانند انگلیس و هند و … کشیده شده و در طی مدت ۲۶ روز، دو و نیم میلیون نفر را در آمریکا و ۲۶ میلیون نفر را در سراسر جهان می کشد.
سازمان هایی مانند کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC) و سازمان بهداشت جهانی (WHO) تحقیقات وسیع خود را به سرپرستی فردی به نام دکتر چیورز (لارنس فیشبرن) آغاز کرده که در همان اواسط کار یکی از متخصصین خود به نام دکتر میرز (کیت وینسلت) را براثر ابتلاء به بیماری از دست می دهند ولی متخصص دیگر یعنی دکتر الی هکستال (جنیفر الی) تا پایان ماجرا حضور داشته و اساسا واکسن اصلی را هم او کشف می کند.
در این میان یک خبرنگار اینترنتی یا وبلاگ نویس به نام آلن کروموید (جود لاو) هم مدام به شایعات دامن زده و همه تلاش ها برای نابودی ویروس و بیماری را نتیجه زد و بند شرکت های دارویی با سازمان های بین المللی دانسته و خودش که گویا دوازده میلیون مخاطب در صفحه فیس بوکش دارد، دارویی را به عنوان واکسن اعلام کرده که بابتش میلیون ها دلار به جیب می زند، بدون آنکه ذره ای از واقعیت را به مخاطبانش انتقال داده باشد! البته در کنار این شایعه پراکنی ها، خود دکتر چیورز هم به آزمایشات بیولوژیک ارتش آمریکا که معمولا سرچشمه چنین اختلالات بیولوژیک و محیط زیستی است نیز مشکوک شده است.

فیلم شیوع تقریبا از اواسط خود به یک فیلم آخرالزمانی شبیه می شود، خیابان ها و اماکن شهرها خالی شده، مردم به فروشگاهها و خانه ها حمله می کنند، ارتش شهرها را ایزوله کرده و اجناس را میان مردم تقسیم می کنند، گروههایی به غارت می پردازند و… اما برخلاف فیلم های مشابه که به حضور زامبی ها و یا موجودات عجیب و غریب می انجامد، فیلم شیوع به گونه ای واقع گرایانه و براساس همان تحقیقات آزمایشگاهی برای یافتن واکسن و پیشروی بیماری پیش می رود.

استیون سودربرگ همچنان مانند دیگر فیلم هایش، خودش با نام پیتر اندروز فیلمبرداری فیلم را برعهده داشته و با ریتمی قابل توجه فیلم را شروع و ادامه داده و به پایان می رساند. او تعلیق وحشت از ویروس و بیماری ناشناخته را در اواسط فیلم به نقطه ناگزیری رسانده اما همچنان می تواند با انبوه بازیگران معروف فیلم، آن را از نقطه یاد شده رها ساخته و به انجام قابل قبول و امید بخشی برساند، در حالی که از هیچ تغییر و تحول غیر منطقی و فراتر از فیلمنامه نیز بهره نگرفته و همه ابعاد قصه اعم از شخصیت ها و داستان را با منطق خود قصه پیش می برد.

شباهت های فیلم شیوع و آنچه امروز تحت عنوان کرونا، به صورت اپیدمی درآمده، باعث شده که شک و شبهه هایی درمورد ساخت فیلم بوجود بیاید و اینکه گویا سناریوی چنین واقعه ای از حدود ده سال پیش ریخته شده بوده است. اینکه هر دو بیماری چه در فیلم شیوع و چه به عنوان کرونا، از چین آمده، منشاء آن خفاش بوده و علائمی همچون آنفولانزا دارد و به سرعت سرایت کرده و مرگبار است (اگرچه کرونا مثل ویروس فیلم شیوع مرگبار نبوده) موضوعاتی است که بسیاری را نسبت به فیلم یاد شده و منشاء بیماری کرونا مشکوک گردانده است. مصاحبه هایی هم که اخیرا و پس از اپیدمی ویروس کرونا توسط برخی دست اندرکاران فیلم صورت گرفته به این شک ها و ابهامات افزوده است.

اسکات زی برنز نویسنده فیلمنامه “شیوع در مصاحبه ای گفته:

“شاید بعضی‌ها بگویند که این شباهت‌ها غیر طبیعی است؛ اما من متعجب نیستم. چون زمانی که با متخصصان در این زمینه صحبت کردم، آن‌ها به من گفتند که این موارد روزی اتفاق در جهان خواهند افتاد.”!

تهیه کننده فیلم “شیوع” هم در مورد شباهت ها در مصاحبه ای دیگر گفته:

“عقیده سودربرگ و اسکات برنز این بود که فیلمی به شدت دقیق بسازیم که با پروتکل‌های واقعی و علوم مطابقت داشته باشد.”!!

توجه داشته باشیم که فیلم شیوع توسط کمپانی هایی مانند برادران وارنر (از جمله استودیوهای اصلی هالیوود) تولید شده است که در ساخت فیلم های به اصطلاح پیشگویانه مانند جن گیر (که تئوری حمله به عراق را سی سال قبل از آن ارائه کرد) و هکرز و برادران سوپر ماریو (تصویر سازی قبلی از حمله به برج های دوقلوی نیویورکی و واقعه یازده سپتامبر) و جوکر (تصویر سازی و نسخه پیچی برای شورش های ضد سرمایه داری سال ۲۰۱۹) و… سابقه طولانی دارد و همچنین کمپانی ریجنسی متعلق به آرنون میلچان که به عنوان تامین کننده اصلی صنعت سلاح های هسته ای اسراییل از سوی شیمون پرز رییس سابق رژیم صهیونیستی، لقب پسر خوب اسراییل را دریافت کرد!

نکته جالب اینکه شباهت های فیلم شیوع با قضایای ویروس کرونا در جهان باعث شده، پس از گذشت ۹ سال مجددا میلیون های نفر در دنیا به تماشای این فیلم بنشینند و باعث شوند تا در همین یکی دو هفته اخیر فیلم شیوع در زمره پربیننده ترین فیلم های اینترنتی و در وب سایت هایی مانند آی تونز در کنار فیلم های جدیدی همچون روزی روزگاری در هالیوود و انگل قرار بگیرد!

سعید مستغاثی در جواب یکی از کاربران که گفته بود هالیوود آینده را می سازد یا پیش بینی می کند گفت: «هالیوود پیشگویی نمی کند بلکه از آنجا که روسایش از تصمیم گیران مراکز اصلی سیاسی، نظامی ،اقتصادی آمریکا هستند،طرح و برنامه هایی که برای آینده دارند را ابتدا در فیلم هایشان مطرح می کنند تا تصویر سازی کرده و افکار عمومی را آماده کنند».

The post کرونا و هالیوود، بازی جدید صهیونیست ها first appeared on ایرونی سنتر.]]>
https://irunisenter.com/2020/02/%da%a9%d8%b1%d9%88%d9%86%d8%a7-%d9%88-%d9%87%d8%a7%d9%84%db%8c%d9%88%d9%88%d8%af%d8%8c-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af-%d8%b5%d9%87%db%8c%d9%88%d9%86%db%8c%d8%b3%d8%aa-%d9%87%d8%a7/feed/ 3
تاثیر کلیشه های مربوط به عشق بر روی روابط https://irunisenter.com/2019/12/%d8%aa%d8%a7%d8%ab%db%8c%d8%b1-%da%a9%d9%84%db%8c%d8%b4%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%b1%d8%a8%d9%88%d8%b7-%d8%a8%d9%87-%d8%b9%d8%b4%d9%82-%d8%a8%d8%b1-%d8%b1%d9%88%db%8c-%d8%b1%d9%88%d8%a7%d8%a8/ Fri, 06 Dec 2019 21:06:51 +0000 http://irunisenter.com/?p=7511

کلیشه های درباره عشق را می توانیم به دو دسته مثبت و منفی تقسیم کنیم. متاسفانه کلیشه های رایج در میان عوام و مردم کوچه و بازار در باره عشق، کلیشه های مثبتی نیست و اصولا کلیشه ها، کلیشه های منفی است و پرکاربرد ترین آنها شاید این باشد که «گرسنگی نکشیدی که عاشقی از […]

The post تاثیر کلیشه های مربوط به عشق بر روی روابط first appeared on ایرونی سنتر.]]>

کلیشه های درباره عشق را می توانیم به دو دسته مثبت و منفی تقسیم کنیم. متاسفانه کلیشه های رایج در میان عوام و مردم کوچه و بازار در باره عشق، کلیشه های مثبتی نیست و اصولا کلیشه ها، کلیشه های منفی است و پرکاربرد ترین آنها شاید این باشد که «گرسنگی نکشیدی که عاشقی از یادت بره» یا «عشق که برای آدم نون و آب نمیشه» و یا «عشق فقط در فیلم هاست».

حالا آیا کلیشه های مثبتی در زمینه عشق داریم؟ در میان عوام و مردم عادی آن کلیشه ای که رایج باشد و مردم درباره اهمیت و تاثیر مثبت آن در زندگی گفتگو کنند، کلیشه خاصی موجود نمی باشد. و کلیشه های مثبت ما درباره عشق بیشتر از جانب خواص ارائه شده و در قالب ادبیات داستانی، شعر ها و در قالب انواع فیلم ها مورد استفاده قرار می گیرد. برای مثال «عشق بر همه چیز پیروز است» یا «دَســــتــــ هــــایــَـــم خــالـــی اَنـــدجـایِ خــالــی دَســــتـِـــ تــو را هــــیـــــچ کــَــســ بــَــرایــَــم پــُــرنــمـــی کــــنــد»

امروزه کلیشه های منفی برجامعه ما حاکم است و روابط عاشقانه تحت تاثیر این کلیشه های منفی قرار می گیرند. کلیشه ها یا ضرب المثل های منفی روابط عاشقانه؛ یا دارد عشق را انکار می کند و یا عشق را احساساتی زودگذر می داند. وقتی گفته می شود: «گرسنگی نکشیدی که عاشقی از یادت بره»، گوینده عشق را به ظاهر قبول دارد ولی تا جایی که هیچ مشکلی پیش نیاید و در جایی که مشکلی پیش بیاید و مثال این مشکل گرسنگی می باشد، آن وقت عاشقی کردن از یاد آدم می رود.

فرض کنید زندگی مانند یک کشتی باشد و فردی که با او در یک رابطه عاطفی هستید نیز در کشتی باشد و یک ملزوماتی در آن کشتی است. و ناگهان دچار بحران و طوفان می شوید. وقتی دچار مشکل شدید اگر عشق جز ملزومات اصلی زندگی شما باشد، عشق خود کشتی زندگی شما شود. اگر کشتی هر چقدر هم سبک شود تا بتوانید به ساحل آرامش برسید و هر چه از کشتی قرار است دور انداخته بشود. هر چیزی است بجز عشق زیرا عشق جز ملزومات اصلی و اساس زندگی می دانید و اگر عشقی نباشد زندگی ای نیز نمی باشد. بنابراین ممکن است هر چیزی را دور بریزید الا عشق. اما اگر این کلیشه های منفی در ذهن شما باشد که عشق جز آپشن های اضافه و تجملاتی زندگی است؛ آنوقت انگار عشق را در این کشتی مانند پیانویی در اتاقی در این کشتی می بینید و یا کیسه شنی ای که باید بندازیدش دور تا این کشتی را سبک کنید تا بتواند این طوفان را سپری کند تا بتواند شما را به ساحل آرامش برساند. و در این صورت متاسفانه اگر خودخواهی ای در میان باشد، آن فرد دیگر را هم از کشتی بیرون خواهید انداخت تا بتوانید کشتی را حفظ کنید و فقط خود را به ساحل برسانید. بنابراین این نوع نگاه منفی کلیشه ای به عشق در ذهن افراد باعث می شود که افراد با اولین بحران در زندگی، این محبت عمیق که نامش را عشق می گذاریم، اولین چیزی که قربانی کنند همین عشق باشد. زیرا نظام ذهنی فرد به اینصورت شکل گرفته که عشق را چیزی کلیشه ای و تجملاتی بداند و وقتی دچار بحران شود دیگر جایی ندارد که به عشق بپردازد. به اینصورت در بحران ها بجای اینکه عشق ما را نگه دارد و ما از عشق به هیچ عنوان دست نکشیم، آنوقت بلافاصله روی این احساس خط می کشیم و فراموشش می کنیم.

بنابراین یه سه شیوه می توان به عشق آسیب زد.

  1. با کلیشه مثبت اگر فکر بکنیم که در هیچ صورتی نباید بین عاشق و معشوق مشکلی ایجاد بشود. و اگر این مشکل ایجاد شود، این رابطه در ابتدا اصلا عشق نبوده است.
  2. وقتی ما در ذهن خود کلیشه ای منفی داریم یا کلاً عشق را انکار می کنیم و به عشق اعتقادی نداریم. و حتی اگر کسی ما را عاشقانه دوست داشته باشد، ما نمی توانیم این عشق را باور کنیم.
  3. دیگری هم این می باشد که ما عشق را تا حدی قبول داریم، ولی تا جایی که زندگی ما دچار بحران و مشکل نشده باشد.

اما در نسل جدید، نسل جدید همه اینها را می بیند و متاسفانه چون پیوندشان با ادبیات هم قطع شده است، در عرصه جامعه تجلیات عشق را نمی بیند، در بطن خانواده تجلیات عشق را نمی بیند، زوج ها در برابر فرزندان یکدیگر را مورد تحقیر و تمسخر قرار می دهند و موارد دیگر و از طرف دیگر امروزه فیلم های سینمایی نیز بجای اشاره به روابط روحی، حالت های کلیشه ای و ساده عشق را می بیند. بنابراین می بینیم که جوان امروز ما به راحتی عاشق می شود و بعد از مدت کوتاهی این عشق بهم می خورد و جوان به سراغ گزینه دیگری می رود و وقتی این تنوع و تعدد زیاد می شود، پس نشان داده می شود که این رابطه یک رابطه عمیقی نبوده است. زیرا یک رابطه عمیق به سادگی بهم نمی خورد و به راحتی نیز جایگزین نمی شود.

بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که جوان ها به راحتی به سمت یکدیگر کشیده می شوند و به راحتی از هم جدا می شوند و بقول خودشان کات می کنند. این کات کردن مسلماً یک رابطه عمیق و پایداری نبوده است و جوان های ما بیشتر به سمت جاذبه های فیزیکی کشیده شده اند تا روحی و عاطفی یک رابطه.

به هر حال تمام اینها کلیشه هایی است که ما برای عشق در ذهن داریم و دارد رفتار های ما را کنترل می کند چه به عنوان فردی میانسال، چه بزرگسال، چه یک فرد جوان یا نوجوان. انشالله که همیشه زندگی شما پر از سعادت باشد و همیشه خودتان پر از عشق و مهربانی باشید و عشق آخرین چیزی باشد که در زندگی که از آن دست می کشید. پس عاشق باشید.

The post تاثیر کلیشه های مربوط به عشق بر روی روابط first appeared on ایرونی سنتر.]]>
از تربیت تا سیاست https://irunisenter.com/2019/11/%d8%a7%d8%b2-%d8%aa%d8%b1%d8%a8%db%8c%d8%aa-%d8%aa%d8%a7-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%d8%aa/ Mon, 04 Nov 2019 20:22:13 +0000 http://irunisenter.com/?p=7457

چند وقت پیش برای انجام کاری به مغازه‌ای رفتم. صاحب آنجا پسر خردسالِ تقریبا سه ساله‌اش را هم با خود به محیط کارش آورده بود. پسرک که معلوم‌ بود حوصله‌اش سر رفته و از محصور بودن در مغازه کلافه شده بود، درِ آنجا را باز می‌کند و‌ سرش را با کنجکاوی بیرون می‌برد و به […]

The post از تربیت تا سیاست first appeared on ایرونی سنتر.]]>

چند وقت پیش برای انجام کاری به مغازه‌ای رفتم. صاحب آنجا پسر خردسالِ تقریبا سه ساله‌اش را هم با خود به محیط کارش آورده بود. پسرک که معلوم‌ بود حوصله‌اش سر رفته و از محصور بودن در مغازه کلافه شده بود، درِ آنجا را باز می‌کند و‌ سرش را با کنجکاوی بیرون می‌برد و به خیابان خیره می‌شود. مادرش که مشغول بود و نه می‌توانست او را سرگرم کند و نه جلویش را بگیرد، صدایش کرد و گفت:” …. جـــــــــان! بیا الان تلویزیون می‌خواد یک کارتون خیلی قشنگ پخش کنه!”

پسرک به حرف مادر اعتنایی نمی‌کند. شاید چون بارها آمده بود و کارتون قشنگی پخش نشده بود.

اینبار مادرش می‌گوید: “…. بیا الان بابا با ماشین از خیابون رد می‌شه تو رو‌ می‌بره خونه‌ها!” پسرک با تردید لحظاتی به مادرش چشم می‌دوزد و باز با حسرت به خیابان نگاه می‌کند.

این بار مادر با لحنی جدی‌تر می‌گوید: ” …..! بیا تو! الان بچه‌دزد میاد تو رو می‌دزده‌ها! ”

پسرک این بار دچار تردید بیشتری می‌شود، انگار ترسیده ولی هنوز همانجا ایستاده و در را نبسته، مادرش که دیگر عصبانی شده بود، صدایش را بلند می‌کند و سر پسرش فریاد می‌کشد: “مگه با تو نیستم!! الان اگه بیام خفه‌ت می‌کنم!!!! ” و بعد چند گامی با تهدید سمت پسرش بر می‌دارد و اینبار پسرک در را از ترس می‌بندد!!!

تمام اینها شاید ۵ یا ۶ دقیقه هم طول نکشید. و من که ناظر این جمله‌ها و واکنش‌های آن پسر کوچک بودم با تحلیلی سطحی از کلام مادر به یک ‌الگوی جالب رسیدم.

سیری از تطمیع با وعده‌های دروغین، تهدید به از دست دادن موقعیتِ نه چندان خوبِ حال و دچار شدن به شرایطی بدتر از شرایطِ حال در آینده، تهدید به دچار شدن به عقوبت و خطری نه چندان واقعی در آینده و در نهایت تهدید به آسیب و شاید تنبیه و آسیب بدنی ‌و حتی کشته‌شدن در مرحله بعد!!!!

با خود اندیشیدم که چقدر این الگو آشناست.

براستی در اِشِل بزرگتر قدرتهای تمامیت خواه آیا همواره چنین نکرده‌اند؟

یکی از دلایل بازتولید استبداد‌ ورزی و استبداد پذیری، سیستم تربیتی است که در خانه و مدرسه حاکم است. چرا که با استفاده از اِعمال قدرتِ زبان و نیز رفتار، ذهن مخاطب را شکل می‌دهد و آن را تحت کنترل و حتی انقیاد در می‌آورد. سلسله به هم پیوسته تطمیع تا تنبیه در خانه و در مدرسه، و نیز استفاده از شیوه سخنرانی- که یعنی هر چه را من می‌گویم مهم است و تو ساکت و بی‌حرف گوش می‌کنی و به یاد می‌سپاری- چه محصولی می‌تواند داشته باشد جز بازتولید نظامهای تمامیت‌خواه؟

با همان شیوه‌ها و همان گفتمان!

وقتی حتی مهر مادرانه‌مان در مواجهه با فرزند، تطمیع با وعده‌های خیالی و تهدید و نهایتا تنبیه است، هژمونیِ قدرت با هر که بخواهد سرکی به بیرون از وضعیت ملالت بار و حتی اسفناکِ حالِ خویش بکشد چه خواهد کرد؟

The post از تربیت تا سیاست first appeared on ایرونی سنتر.]]>
اصطلاحات سیاسی، تئوریها و دکترین ها https://irunisenter.com/2019/10/%d8%a7%d8%b5%d8%b7%d9%84%d8%a7%d8%ad%d8%a7%d8%aa-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%db%8c%d8%8c-%d8%aa%d8%a6%d9%88%d8%b1%db%8c%d9%87%d8%a7-%d9%88-%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d9%87%d8%a7/ Wed, 09 Oct 2019 20:08:55 +0000 http://irunisenter.com/?p=7204

مفاهیم و اصطلاحات سیاسی چون دارای معانی متعدد در فرهنگها می باشد و گاهی از یک اصطلاح سیاسی برداشتها و تفسیر های مختلف می شود، لذا تحلیل گران سیاسی قبل از کالبد شکافی و تحلیل مسیل سیاسی، ناچارند با تعریف این واژه ها به برداشت واحدی تن دهند. یکسان سازی برداشت مفومی و درک مشخص […]

The post اصطلاحات سیاسی، تئوریها و دکترین ها first appeared on ایرونی سنتر.]]>

مفاهیم و اصطلاحات سیاسی چون دارای معانی متعدد در فرهنگها می باشد و گاهی از یک اصطلاح سیاسی برداشتها و تفسیر های مختلف می شود، لذا تحلیل گران سیاسی قبل از کالبد شکافی و تحلیل مسیل سیاسی، ناچارند با تعریف این واژه ها به برداشت واحدی تن دهند. یکسان سازی برداشت مفومی و درک مشخص از مفاهیم و واژه های سیاسی، با هدف اطلاع رسانی مختصر پیرامون یک پدیده سیاسی و ایجاد عقیده و برداشت واحد از آنها می باشد. در ادامه اصطلاحات، انواع تئوریها و دکترین ها شرح داده شده است:

آپارتاید:

آپارتاید به معنی جدایی و جداسازی است، نامی است که دولت آفریقای جنوبی به نظام تبعیض نژادی خود داده بود. معنی و ماهیت واقعی آپارتاید چنین است: زندگی پرامتیاز و پر تنعم برای اقلیت سفید پوست بر پایه استثمار شدید نیروی کار اکثریت غیر سفید پوست.

آمریکایی سازی:

اصطلاحی برای توصیف فعل و انفعال فرهنگی و اجتماعی که به وسیله آن، مهاجرین به آمریکا، زبان و افکار و عقاید و رسوم و آداب زندگی آمریکایی را فرا گیرند. از آنجا که آمریکا، سکوی اصلی پرتاب موشک جهانی شدنهای کنونی است، زبان و علم و فرهنگ و اخلاق آمریکایی، بدنه فرهنگی و تمدنی این جهانی شدنها را تشکیل می دهد. صرف نظر از از خوب یا بدشمردن این ویژگیهای هویتی آمریکایی، جهانی شدنهای کنونی بار عظیمی از آمریکایی شدن را به همراه خود دارد.

آقا بالاسر:

کنایه از دولت یا شخص قدرتمند، تمامیت خواه یا توتالیتر که به بهانه خیرخواهی، سررشته تمام امور را در اختیار و کنترل خود قرار می دهد.

اعتماد سازی:

اعتماد، یعنی اطمینان و اعتقاد شخص به صداقت شخصی دیگر. در روابط بین الملل، اعتماد سازی، به معنی از بین بردن علل تنشهای موجود و تقویت صلح و امنیت و افزایش ثبات و ایجاد حس همکاری است.

اصقلاب:

تجربه بعضی انقلاب های غیر قهر آمیز دهه های اخیر، مثل انقلاب اسلامی ایران و انقلابهای اروپای شرقی به ویژه انقلاب آرام چکسلواکی موجب شده که عده ای به جای واژه ریوولوشن از واژه ریفولوشن استفاده کنند که ترکیبی از دو واژه revolution به معنی انقلاب و reform به معنی اصلاح است.

انتقام جوئی:

سیاست و رویه تلافی جویانه برای جبران هرگونه ناحقی واقعی یا خیالی و شکست نظامی.

ائتلاف رنگارنگ:

این واژه برای اشاره به اتحاد گروههای اقلیت و کمدار یا بی چیز در یک انتخابات یا انجمن عام سیاسی برای مطرح شدن و نیز به صورت یک گروه فشار قدرتمند در آمدن به کار رفته است.

برزیلی کردن:

وسیع تر شدن دریای بین اغنیا و فقیران همراه با از بین رفتن طبقات متوسط. این واژه با توجه به شرایط اجتماعی _ اقتصادی برزیل شناخته شده است.

بده بستان:

این اصطلاح در دیپلماسی به مفهوم «چیزی به جای چیز دیگر یا باید چیزی بدهی تا چیزی در برابرش بگیری» است. مذاکرات سیاسی معمولا بر اساس اصل بده – بستان صورت می گیرد و معمولاً شامل تعهدات مشترک طرفین در قبال یکدیگر است.

بی ثبات سازی:

راهبرد ضعیف کردن یک کشور توسط کشور های دیگر. استراتژی ایجاد بی ثباتی در مقوله جنگهای کم شدت می گنجد و دارای این مزیت است که از عملیات نظامی در مقیاس بزرگ مثل تهاجم اجتناب می شود و تاکتیکهای آن عبارتند از: جنگ تبلیغاتی، قطع ارتباط مالی و تجاری، حمایت از گروه های ناراضی، خرابکاری در بنادر و نیروگاه ها، تهدید و یا حتی قتل رهبران ارزشمند یک کشور، تحقیر و بد نشان دادن بزرگان کشور، دستکاری در محصولات کشاورزی و… ایالات متحده چنین تاکتیکهایی را در دهه ۸۰ در مورد نیکاراگوئه و موزامبیک بکار برد و امروزه در برابر ایران و ونزوئلا از این تاکتیک استفاده می کند.

بازدارندگی:

دکترین نظامی دوران پس از جنگ جهانی دوم، و وضعیت تهدید آمیز دو رقیب که به موجب آن، طرف اول تهدید می کند چنانچه مثلا تغییری در وضع موجود داده شود، خسارت سنگینی بر طرف دوم وارد می گردد. هدف نهایی این سیاست، جلوگیری از برخورد است.

بازی جوانک ترسو:

وضعیتی در نظریه بازیها است. دو بازیگر سوار بر اتومبیلهای خود در یک جاده خلوت به سرعت به طرف یکدیگر می رانند به نحوی که چرخ سمت چب هر یک از آنها روی خط وسط جاده قرار دارد. هنگامی که دو اتومبیل با یکدیگر روبرو می شوند، هر یک از آنها که خود را به سمت راست بکشد و از سرشاخ شدن با حریف اجتناب کند، مورد سرزنش و ریشخند تماشاگران قرار می گیرد و آن یکی که مستقیماً به حرکت حود ادامه دهد، کسب افتخار می کند. به نظر بعضی صاحب نظران، این بازی شباهت زیادی با رودرروئی ابرقدرتها دارد که به هر یک از بازیگران حکم می کند همکاری را بر منازعه ترجیح دهند.

پاشنه آشیل:

کنایه از نقطه ضعف یک شخص یا سازمان است. آشیل قهرمان افسانه ای یونان است که طبق گفته هومر در کتاب ایلیاد، مادرش پس از تولد، با دو انگشت، قوزک پای او را گرفت و وارونه در رودخانه افسانه ای استیکس فرو برد. بنابر این تمام بدن آشیل جز قوزک پا آسیب ناپذیر شد. اما سرانجام آشیل در جنگ تروا از همین نقطه زخم برداشت و کشته شد.

پایان تاریخ:

خلاصه نظریه بورژوایی فوکویاما به قرار زیر است: دموکراسی لیبرال، به عنوان نظریه نقطه پایان تکامل ایدئولوژیک انسان و آخرین شکل حکومت بشری امکان دارد فرجام تاریخ را شکل دهد.

تئوری توطئه:

این نظریه، بیانگر نوعی بیماری روانی و فردی و جمعی است که به موجب آن، وقایع و امور مهم سیاسی و اجتماعی و سیر حوادث در دست پنهان و نیرومند سیاست بیگانه و تشکیلات مخوف اقتصادی و سیاسی و عقیدتی وابسته به آن سیاست پنداشته می شود، مانند اعتقاد به دست پنهانی سیاست انگلیس در وقایع و تحولات عمده ایران.

تجزیه و تحلیل هزینه_ فایده:

شیوه هایی برای مشخص کردن این که آیا نتایج مطلوب حاصل از یک راه حل، می تواند جوابگوی هزینه های متعلق به آن باشد یا نه.

تنش زدایی:

به معنی تخفیف تشنج بین دولتها یا پایان دوران تیرگی روابط و برطرف کردن اختلافها نه از طریق زور، تهدید و یا شمشیر کشیدن بر روی یکدیگر، بلکه از طریق مسالمت آمیز و نشستن دور میز مذاکره.

تجدید نظر طلبی:

در ادبیات سیاسی چپ یعنی گرایش در جنبش طبقه کارگر به نفع بورژوازی درصدد کم بهادادن، سست کردن و از بین بردن مارکسیسم به وسیله تجدید نظر در اصول اساسی آن است. نفی ضرورت انقلاب و انتقال قدرت به دست پرولتاریا و نفی نقش رهبری کننده حزب کمونیست و نفی مبارزه طبقاتی از جنبه های تجدید نظر طلبی است.

جنگ سایبرنتیکی:

این اصطلاح را آمریکاییان در سال ۲۰۰۳ برای اشاره به جنگ دوم خلیج فارس به کار برده اند که در جریان آن، آمریکا با همکاری هم پیمان هایش، عراق را مورد تهاجم نظامی قرار داد. آنها این جنگ را نخستین جنگ مبتنی بر اطلاعات دقیق و بمبها و موشکها و سلاح های بسیار هوشمند و دقیق توصیف کردند.

جنگ عادلانه:

جنگی است آزادی بخش و با رفتار انسانی به خاطر دفاع از میهن و دستاوردهای زحمتکشان، بر ضد استعمارگران و متجاوزان صورت می گیرد.

جهانی سازی:

این واژه برای توصیف مرحله بین المللی شدن ارتباطات چه از طریق وسایل ارتباط جمعی و جه از طریق ارسال پیامها و گردش سرمایه و انسان ها به کار رفته است. مقوله جهانی شدن ریشه در نظام سرمایه داری امپریالیستی و خصلت تهاجمی آن دارد. بطور کلی جهانی شدن به صورت استعمار گری و امپریالیسم ظاهر می شود و هدف آن تحت سلطه گرفتن کشور های ضعیف تر است.

چراغ سبز:

گاهی کنایه از اجازه دست به کاری شدن است. مثل چراغ سبز ایالات متحده آمریکا به عراق برای اشغال کویت در سال ۱۹۹۰٫

خاورمیانه جدید:

اندیشه ای که در سال ۱۹۹۳ توسط «پرز» وزیر امور خارجه اسرائیل و در کتابی به همین نام مطرح شد. هدفهای طرح خاورمیانه جدید را می توان به شرح زیر خلاصه کرد: سلطه اسرائیل بر جهان عرب به عنوان رژیم برتر، تحمیل سلطه اقتصادی و سیاسی و امنیتی بر دنیای اسلام، تضمین سلطه ایالات متحده آمریکا بر تمام گذرگاههای مهم خاورمیانه، تغییر دادن عقاید اعراب در جهت به رسمیت شناختن موجودیت اسرائیل و…

دکترین:

۱_ مجموع عقایدی که در باب توجیه و بیان تفسیر قواعدی (مثلا سیاسی) از طرف علمای فن اظهار شده است.

۲_ اصول یک فلسفه، نظام فکری یا سیاست و خط مشی.

دکترین بوش:

بعد از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آمریکا، کابینه جورج بوش (پسر)، رئیس جمهور آمریکا سندی را تحت عنوان استراتژی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا برای تصویب به کنگره فرستاد. در این سند سه اصل سیاست راهبردی آمریکا در جهان بیان شد که به دکترین بوش معروف است.

دودوزه بازی:

ناجوانمردانه رفتار کردن و حقه زدن در سیاست و فریبکاری و تقلب.

دفاع مشروع:

عبارت از حقی است که کشورها بر اساس آن می توانند از خود و نیز از کشورهایی که با آنها همبستگی سیاسی و امنیتی دارند در مقابل حمله مسلحانه، با عکس العمل نظامی فوری به طور انفرادی یا جمعی دفاع کنند. در ماده ۵۱ منشور ملل متحده، این اقدام مجاز شمرده شده است.

دیپلماسی ماکیاولی:

استفاده از روشهای فاقد اصول اخلاقی و مبتنی بر خدئه و زور و تفرقه اندازی برای نیل به هدف های سیاسی. این واژه از نام نیکولو ماکیاول، متفکر و سیاستمدار ایتالیایی گرفته شده.

دیپلماسی تشریفاتی:

اصطلاع عامیانه آمریکایی برای اشاره به انجام امور مربوط به روابط بین المللی با ظرافت، زرق و برق و تشریفات.

دیپلماسی امپریالیستی:

اسلوب دیپلماسی مبتنی بر زد و بند، حیله گری، تحمیق، بازیهای پشت پرده و روش های غیر انسانی دیگر به منظور سود جویی، تصرف بازارهای جدید، قبضه منافع ثروت، توسعه طلبی و سلطه بر جهان. این دیپلماسی، خشونت و بدی های خود را در کالبد قانون انسان دوستی و حقوق بشر جای می دهد.

دیپلماسی قایق توپدار:

قایق توپدار، کشتی جنگی کوچکی بود که در نیمه دوم قرن ۱۹ و اوایل قرن بیستم، استعمارگران اروپایی و آمریکایی از آن استفاده می کردند. اصطلاح دیپلماسی قایق توپدار یا دیپلماسی توپخانه دریایی بویژه برای تقبیح نقش ایالات متحده آمریکا در اعمال قدرت نظامی و دریای به منظور تهدید کشور های دیگر و نیز تامین منافع نامشروع سوداگران آمریکایی به کار می رود.

دولت پادگانی:

۱_ دولتی که به دولت جنگی تبدیل می شود و یا درگیر جنگ می شود. چنین دولتی به یک پادگان نظامی تشبیه می گردد.

۲_ دولتی که در آن قدرت موثر در دست یک شبکه نه چندان سازمان یافته از عوامل لشکری است و با نخبگان سیاسی غیر نظامی نیز همبسته اند.

دیپلماسی دیجیتالی:

شیوه های به کار گیری اینترنت و فن آوری اطلاعات و ارتباط در دیپلماسی.

ذره ذره سازی:

فرایند تجزیه گروه های بزرگ جامعه به عناصر منفرد یا انحلال گروه های موجود به منظور به تحلیل بردن امنیت افراد و جامعه.

سیاست محکم کردن کمربند ها:

سیاست صرفه جویی ملی و جلوگیری از ریخت و پاش و ولخرجی برای استفاده از امکانات موجود. این واژه، مترادف ریاضت اقتصادی است.

سیاست استیل ریاستی:

احزاب فراگیر در انتخابات ادعا می کنند که دارای اداره کنندگان بهتری از سایر احزابند و از این رو، آنها خصوصیات ویژه، دستاوردها و مهارت های رهبرانشان را برجسته می کنند. مفسران این نوع سیاست را سیاست استیل ریاستی یا سیاست حال و هوای خاص ریاستی خوانده اند.

سیاست موازنه منفی:

در سیاست موازنه منفی ، اگر کشوری در امضای قراردادی احساس ضرر کرده و آن را با یکی از بازیگران مثل انگلیس فسخ نموده برای توازن باید امتیاز مشابهی را هم که به رقیب (مثل شوروی) داده است، فسخ نماید. سیاست موازنه منفی در ایران، اولین بار توسط دکتر محمد مصدق در جریان درخواست امتیاز نفت دریای خزر از سوی شوروی ارائه شد، که رویکرد تازه ای در برخورد با زیاده خواهی های قدرت های خارجی بود.

شوخی گرفتن سیاست:

سطحی وارد سیاست شدن و تفنن در امور سیاسی.

ضربه اول:

استراتژی دست زدن به یک حمله هسته ای غافلگیرانه به منظور نابودی دشمن و یا تضعیف قطعی توانایی او در اقدام به تلافی.

ضربه تلافی جویانه:

حمله هسته ای به تلافی “ضربه اول”. توازن قوای ابر قدرتها بر اساس این نظریه است که هر طرف می تواند از ضربه نابود کننده اول جان بدر برد و منافع کافی برایش باقی می ماند که با وارد کردن ضربه انتقامجویانه باعث نابودی متجاوز گردد.

قانون جنگل:

کنایه از بی قانونی، آشفتگی و بی سروسامانی یا عدم رعایت قوانین موجود جامعه و حکومت زور.

قاعده زرین:

این اصطلاح برای اشاره به پند معروف “با دیگران چنان رفتار کن که می خواهی دیگران با تو آن گونه رفتار کنند” به کار رفته است.

نظام دو قطبی:

نظامی که دارای دو کشور قدرتمند رقیب، با توانایی و ظرفیت اقتصادی و نظامی برابر است و هر یک از آنان دارای ایدئولوژی، پشتیبانان و کشور های مخصوص به خود هستند. نمونه آن جهان بعد جنگ جهانی دوم که تحت نفوذ و سلطه ایالات متحده و اتحاد شوروی (قبل از فروپاشی در سال ۱۹۹۱) قرار داشت.

نظریه دومینو:

مهره های بازی دومینو در صورتی که با فاصله کم به دنبال هم چیده شوند، با وارد شدن کمترین فشار به مهره اول، بقیه مهره ها هم فرو می ریزند. بر این اساس، واژه تئوری دومینو در جریان جنگ ویتنام از سوی مداخله گران بیان شد که به موجب آن تصور می شد که اگر یک کشور در جنوب شرقی آسیا به کنترل کمونیستها در آیید، کشورهای همجوار نیز تحت کنترل کمونیستها در خواهند آمد.

نظریه دو شمشیر:

بطوری که از تاریخ مسیحیت بر می آید، جدایی دین از سیاست در قرن پنجم میلادی و طبق اعلامیه پاپ گلاسیوس اول رسمیت یافت. بر اساس این اعلامیه، حیطه و قلمرو دولت از کلیسا مشخص گردید. به این ترتیب که امور دنیوی و مادی و سیاست در حیطه عمل دولت، و علائق و منافع روحانی در حیطه اقتدار کلیسا قرار گرفت و هر زمان بین پاپ و امپراطور اختلاف یا رقابتی به وجود می آمد به این آیین رجوع می شد. آیین مزبور در عرف کلیسای مسیحی به آیین دو شمشیر معروف است.

نظریه خطر:

در این نظریه، مبنای مسئولیت بین المللی را تنها رابطه علت و معلولی که بین فعالیت کشور و امر مخالف حقوق بین الملل وجود دارد تشکیل می دهد. آنزیلوتی حقوقدان ایتالیایی از اولین کسانی بود که نظریه خطر را بیان کرد.

نعل وارونه:

حواس کسی را از چیزی پرت کردن یا توجه او را به چیز دیگری معطوف نمودن. مثلا سیاستمداری که مورد پرسشی سخت قرار می گیرد، ممکن است از جواب درست طفره برود و توجه را به چیز دیگری منحرف کند.

نظریه بازی:

۱_ نظریه کلی در مورد رفتار عقلانی دو یا چند نفر در شرایطی که منافع آنها، لااقل تا حدودی، در تعارض است.

۲_ روش مبتنی بر منطق ریاضی برای تعیین اینکه وقتی در یک بازی یا معامله سیاسی و نظامی، هر دو طرف در انتخاب استراتژی آزاد باشند، استفاده از کدام استراتژی احتمال دارد بیشترین سود و کمترین زیان را برای به بار آورد.

۳_ نظریه ای در روابط بین الملل که به موجب آن رقابت ها و کشمکش های سیاسی و اجتماعی مثل بازی است.

وابستگی متقابل:

نظریه ای در روابط بین الملل که به موجب آن، دولتها و جوامع دنیا در برابر حوادث و جریان هایی که در قلمرو دیگر کشور ها رخ می دهد، آسیب پذیر شمرده می شوند و اینکه یکی از شرایط قبلی برای رفاه و ثبات سیاسی در هر کشور، برخورداری کشورهای دیگر از وضعیت مشابه است.

ورشکسته ساز و حکومت:

سیاست کشور های امپریالیستی در کشور های جهان سوم که به کمک ایادی داخلی با جلوگیری از توسعه صنایع و کشاورزی ملی، غارت منابع طبیعی، تحمیل سیاست عدم موازنه در واردات و پرداختها، پیاده کردن برنامه های اقتصادی، فرهنگی و آموزشی کوشش کرده اند و می کنند تا کشور های مزبور را به زیر سلطه خود در آورند.

یوتوپیا (مدینه فاضله یا آرمان شهر):

جامعه کمال مطلوب که از کتابی به همین نام، نوشته توماس مور دانشمند انگلیسی گرفته شده است. سر توماس مور در این کتاب، کشوری خیالی را توصیف کرده که در آن عدالت و مساوات برقرار است.

The post اصطلاحات سیاسی، تئوریها و دکترین ها first appeared on ایرونی سنتر.]]>
ویژگی ها و چالش های تحلیل گر سیاسی https://irunisenter.com/2019/10/%d9%88%db%8c%da%98%da%af%db%8c-%d9%87%d8%a7-%d9%88-%da%86%d8%a7%d9%84%d8%b4-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d8%ad%d9%84%db%8c%d9%84-%da%af%d8%b1-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%db%8c/ Fri, 04 Oct 2019 19:05:37 +0000 http://irunisenter.com/?p=7199

از آنجا که بررسی مسایل سیاسی روز بدون پشتوانه مکانیسم تحلیلی و «متدولوژی تحلیل سیاسی» ناکارا می باشد و همواره در عرصه تصمیم گیری و تاثیر گذاری بر تحولات سیاسی، به رفتارهای سیاسی خاصی اقدام می نماییم، ضروری است با تشخیص درست و به موقع، مواضع سیاسی صحیحی را در عرصه تحولات سیاسی و اجتماعی […]

The post ویژگی ها و چالش های تحلیل گر سیاسی first appeared on ایرونی سنتر.]]>

از آنجا که بررسی مسایل سیاسی روز بدون پشتوانه مکانیسم تحلیلی و «متدولوژی تحلیل سیاسی» ناکارا می باشد و همواره در عرصه تصمیم گیری و تاثیر گذاری بر تحولات سیاسی، به رفتارهای سیاسی خاصی اقدام می نماییم، ضروری است با تشخیص درست و به موقع، مواضع سیاسی صحیحی را در عرصه تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه آغاز کنیم. این امر میسر نمی شود مگر با بهره گیری از «دانش و مهارت روش تحلیل سیاسی».

از این منظر تحلیل گر سیاسی باید دارای ویژگی هایی باشد. همچنین چالش های زیادی را باید روبروی خود ببیند و درصدد حل آن مشکلات برآید. مجموعه شرایط روحی، اخلاقی، فکری، علمی و اعتقادی که در فرد تحلیل گر سیاسی باید وجود داشته باشد، عبارتند از:

استعداد:

در تحلیل سیاسی، انگیزه، علاقه، هوش و عقل از مهمات محسوب می شود. در سیاست شوق، علاقه به تحلیل، اکتسابی نیست بلکه ابتدا باید این خصوصیت در ضمیر افراد وجود داشته باشد. یکی از موارد قدرت تحلیل سیاسی این است که دانستنی ها با سرعت از ذهن به عقل منتقل شوند. این سرعت هوش از مهمترین عوامل تحلیل و تصمیم گیری سریع خواهد بود.

قدرت استدلال:

یکی دیگر از ویژگی های تحلیل گر سیاسی این است که وی همواره در طلب دلیل است که این طلب ممکن است از ذهن خود یا از طرف مقابل مطالبه شود. گام برداشتن در جرگه مسائل سیاسی منهای توانایی ارائه دلیل، امر ابتری است.

شناخت رابطه و دلالت:

تحلیل گر هنگام مواجه با هر رخدادی در خارج از ذهن بصورت طبیعی اندوخته های ذهنی را مرور می کند. تعدادی از موارد ذهنی با تحول خارجی نوعی انطباق خواهند داشت که مطابقت بین این رخداد یا تحول و امور ذهنی در واقع همان رابطه و یا نقاط اتصال است، هم گونی و هم رنگی بین این دو نیز از شرایط رابطه است.

واقع بینی و ژرف نگری:

تحلیلگر موفق کسی است که بر اساس حقایق و واقعیت اقدام به تحلیل نماید. به جز واقع گرایی، تحلیل گر باید به منظور یافتن نقاط حساس در حوادث و اتفاقات، نهایت دقت و جدیت را در یافتن مغز موضوع داشته باشد، باید رخداد ها را کالبد شکافی نموده و رگه های صحیح را از درون پدیده موشکافی نماید.

قاطعیت و قدرت پیش بینی:

ویژگی دیگر تحلیل گر سیاسی، قدرت پیش بینی آینده یک حادثه هم چنین چگونگی این پیش بینی می باشد. اساساً پیش بینی و تحلیل، احتمالی است و یکی از تفاوتهای پیش بینی با پیش گویی نیز همین است. دیگر این که پیش گویی، قطعی منحصر به پیامبران می باشد.

توانایی دوست و دشمن شناسی:

تحلیل گر سیاسی در سوژه تحلیلی خود باید تمام عوامل و جوانب حمایتی را مورد توجه و ارزیابی قرار دهد. هم چنین در شناسایی دشمن، عوام زیر را مورد ارزیابی قرار دهد:

۱_هدف و انگیزه دشمن؛ ۲_بررسی استعداد اطلاعاتی دشمن؛ ۳_بررسی واقعیت های اجتماعی استراتژیکی دشمن؛ ۴_بررسی توانایی های نظامی دشمن؛ ۵_بررسی شرایط بین المللی دشمن؛ ۶_بررسی شرایط اقتصادی دشمن؛ ۷_بررسی نقاط ضعف دشمن.

پایداری در دستاوردها:

شخصیت سیاسی با دقیق ترین اطلاعات و رعایت احتیاط و توجه به جمیع جوانب، پیرامون موضوعی اقدام به ارائه تحلیل می نماید، در این صورت تحلیل گر نباید با اندک نسیمی موضوع راسخ قبلی خود را رها کرده و دائم از این شاخه به شاخه دیگر نقل موضوع یا وضعیت نماید.

قدرت جمع بندی:

یکی از مهم ترین خصوصیت تحلیلگر سیاسی این است که مجموعه یافته ها و نتایج را در شکل خاص به مفهوم یا عبارت واحد و نهایی تنظیم کند. پس از آن فرضیه ها و اطلاعات محتوایی را تحریر و تنظیم می نماید و در پایان نیز به نتیجه گیری و جمع بندی می پردازد.

متدلوژی:

ویژگی دیگر تحلیلگر، روش و شیوه تحلیل یا متد است. در تحلیل سیاسی آنچه مورد توجه است اینکه چه مقدمات، مواد اصولی و طریقه ای باید مورد استفاده قرار گیرد. تمامی ابعاد و اشکال سیاست و تحلیل سیاسی براساس نوعی روش تحلیل یا متدلوژی ترسیم می شود.

آشنایی با مبانی علم سیاست:

سیاست را چه به مفهوم هدایت و اصلاح و چه به مفهوم قدرت و کسب امتیازات و چه نظم و نسق بخشیدن به روابط اجتماعی، همواره فعالیتهای انسان را تحت تاثیر خود قرار می دهد، از این رو شناخت علم سیاست و مبانی آن ضروری است. در علم سیاست به طور کلی سه موضوع اساسی دولت، قدرت و قدرت سیاسی را به عنوان موضوعات آن دانسته اند. اما در تجزیه و تحلیل های نوین این رشته موضوعاتی چون رفتار سیاسی، نهادهای سیاسی و پدیده های سیاسی را بر شمرده اند.

اطلاعات و ارتباطات اجتماعی:

داشتن اطلاعات و آگاهی عمومی و نیز توانایی شناخت اصول و روابط اجتماعی از دیگر خصوصیات تحلیل گر سیاسی است. یکی از ارکان اساسی در تحلیل، مجموعه ای غنی از آگاهی ها در ذهن یا محفوظات است، چرا که تحلیل بر اساس دانسته ها صورت می گیرد.

آشنایی با ابزار تحلیل:

اهم موارد و محور هایی که تحلیل گر سیاسی باید با آنها آشنایی داشته باشد، عبارتند از:

تنظیم استراتژی ساختار تحلیل؛

آشنایی با علوم مربوطه (جامعه شناسی، تاریخ و…)؛

آشنایی با سیاستمداران و رهبران سیاسی؛

آشنایی با فنون گوناگون تحلیل؛

آشنایی با روش های حکومت داری؛

آشنایی با مدارک و اسناد سیاسی؛

آشنایی با رسانه های خبری؛

آشنایی با انواع شگرد های تبلیغاتی؛

آشنایی دسترسی به مواد خام؛

آشنایی با فرهنگ جامعه و افکار عمومی؛

دسترسی به منابع (آرشیو) و متون علمی؛

شناخت انواع توطئه های سیاسی؛

شناخت اداره امور بین الملل؛

تراژدی و بحران شناسی؛

دشمن شناسی؛

شناخت تاکتیک های سیاستمداران؛

آشنایی با حقوق و معاهدات بین الملل و…

آشنایی با احزاب و گروه های سیاسی:

تحلیل گر سیاسی باید اهداف، مرام و انگیزه های تاریخچه تشکیل، منشور سیاسی، رهبران، افکار عمومی هواداران، وابستگی ها، عملکرد، نفوذ، مشکلات و … احزاب و گروه های اطراف خود یا حزب مرتبط با تحلیل خود را به خوبی مورد بررسی و شناسایی قرار دهد.

روانشناسی و انسان شناسی:

در تحلیل سیاسی، شناخت خصوصیات افراد و رهبران در موضع سازی، نقش آفرینی و تحلیل مواضع بسیار موثر است. تحلیل گر سیاسی باید به منظور تنظیم یا تغییر شخصیت سیاسی مورد نظر و یا امور اجرایی مربوط به او از خصوصیات روحی و روانی آن شخصیت نیز آگاهی داشته باشد. یک تحلیلگر می تواند از خصوصیاتی مثل سریع راه رفتن، یا سنگین گام برداشتن، یا جویدن لب ها توسط یک رهبر سیاسی به تصمیم های وی پی ببرد. امیال روحی برخی رهبران سیاسی مانند تملق، چاپلوسی، قدرت طلبی و… می تواند عامل شناخت رفتار سیاسی آنان باشد.

شناخت رهبران سیاسی:

ضرورت دارد تا تحلیل گر سیاسی در هنگام تنظیم سوژه و یا اتخاذ موضع سیاسی نسبت به خصوصیات و ویژگی های سیاسی رجال یا رهبران آن سوژه آشنایی کامل داشته باشد.

آشنایی با فرهنگ الفاظ و اصطلاحات سیاسی:

دنیای سیاست، دنیای واژه ها و اصطلاحات سیاسی است. از ابتدایی ترین دانش های مورد نیاز تحلیل گر، آشنایی با واژه ها و توانمند بودن در کاربرد هر واژه در جای خود می باشد. تعبیری مثل پاشنه آشیل به عنوان یک واژه سیاسی حکایت از بار مفهومی خاص دارد که تحلیل گر سیاسی ضمن آشنایی با معنای آن باید آن را در جای خاص خود به کار ببرد.


چالش ها و آفات پیش روی تحلیل گر سیاسی:

برای اینکه در تحلیل سیاسی دچار کجروی و گمراهی نشده و به صحیح ترین تحلیل ها دست بیابیم لازم است از چالش ها و آفات ذیل پرهیز نماییم:

ذهنگرایی:

در مسائل سیاسی نباید بی توجه به محیط و شرایط خارجی و صرفاً با ذهنیت و فکر بسته مورد تحلیل قرار داد و تحلیل گر نباید کاملاً متکی به ذهن خود و بی توجه به دیگران، جامعه، محیط و وقایع عمل کند.

مطلق نگری و کل گویی:

یک تحلیل گر نبایستی بیگانه از جزئیات مساله و بدون انعطاف در جهت رد یا قبول مطلق یک موضوع حرکت کند.

سطحی نگری:

مسائل و قضایا نبایستی بی توجه به ریشه ها، علتها و عناصر مخفی موثر در آنها فقط بر اساس ظواهر و به شکل سطحی مورد تحلیل قرار گیرد.

یک سونگری:

اگر مساله ای دارای ابعاد و زوایای مختلفی بوده نبایستی فقط به یک بعد از آن توجه نمود و مابقی رها شود.

توهین و افترا به دیگران:

تحلیلگر سیاسی در قضاوت،داوری و موضع گیری نسبت به دیگران نباید از جاده انصاف و مروت خارج شود و با توهین و افترا نسبت به دیگران، شخصیت افراد را تخریب و لکه دار نماید تا خود را صاحب نظر و موجه جلوه دهد.

جدال و مجادله با شنوندگان:

تحلیل گر سیاسی اگر به اصطلاح دیگران جر و بحث بی جا و غیرضروری و زیاده از حد بکند در نظر دیگران تحقیر می شود و جلسه بحث او با هرج و مرج و بی نظمی مواجه می شود و کنترل جلسه را از دست می دهد. لذا تحلیل گر سیاسی باید با متانت و تسلط بر خود و جلسه، بحث را ادامه دهد و از مجادله بیجا بپرهیزد.

کتمان حقایق:

تحلیل گر باید آنجه را که واقعیت تشخیص می دهد بیان نماید و اگر دیگران مطالب درستی مطرح کردند بپذیرد ولو خلاف حرف خودش باشد. کتمان حقایق موجب بیزاری و تنفر شنوندگان می شود اما اگر جایی مصلحت اسلام، انقلاب و نظام اسلامی اجازه نمی دهد نباید اسراری را فاش کرد. باید به طرز زیرکانه ای از آن گذشت.

خود را عقل کل دانستن:

عبارت نمی دانم، احتمال می دهم و امثالهم از نظر روایات ما و سیره علمی علمای اسلامی امری پسندیده و لازم است اما اگر تحلیل گر سیاسی خود را متخصص در تمام زمینه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، بین المللی و… معرفی کند و خود را عقل کل بداند ممکن است شخصیت و در انظار عمومی خدشه دار شود. بنابراین در شرایطی که با سوال و پدیده مجهولی روبرو شدید، بهتر آن است که یا ابراز نظر ننمایید و یا آن را با مطالعه دقیق تر به آینده موکول کنید.

The post ویژگی ها و چالش های تحلیل گر سیاسی first appeared on ایرونی سنتر.]]>
شرایط لازم برای تحلیلگر سیاسی شدن https://irunisenter.com/2019/10/%d8%b4%d8%b1%d8%a7%db%8c%d8%b7-%d9%84%d8%a7%d8%b2%d9%85-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d8%ad%d9%84%db%8c%d9%84%da%af%d8%b1-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d8%b4%d8%af%d9%86/ Wed, 02 Oct 2019 19:59:10 +0000 http://irunisenter.com/?p=7185

کنچکاوی و پرسشگری یکی از امتیازات اساسی انسان است. در اقناع و توسعه ذهن و یا برخورد با مشکلات علمی و روزمره زندگی، سوالات و مجهولات بسیاری برای انسان پیش می آید، تلاش برای پاسخگویی به این مسائل، انگیزه اصلی و مهم تحقیق و شناخت است. خطا پذیری در تحلیل سیاسی امری روشن است. بنابراین […]

The post شرایط لازم برای تحلیلگر سیاسی شدن first appeared on ایرونی سنتر.]]>

کنچکاوی و پرسشگری یکی از امتیازات اساسی انسان است. در اقناع و توسعه ذهن و یا برخورد با مشکلات علمی و روزمره زندگی، سوالات و مجهولات بسیاری برای انسان پیش می آید، تلاش برای پاسخگویی به این مسائل، انگیزه اصلی و مهم تحقیق و شناخت است. خطا پذیری در تحلیل سیاسی امری روشن است. بنابراین تحلیل عرصه ای لغزنده است. لذا برای کاهش ضریب خطا در تحلیل سیاسی، تحلیل گر باید مقدمات و شرایط لازم را فراهم کند. به بیان دیگر با گذراندن یک دوره کوتاه و فشرده تحت عنوان دوره روش تحلیل سیاسی که در کارگاه های فن بیان و دانشگاه های مربوطه تدریس می شود، نمی توان انتظار داشت که فراگیرنده از توانایی کافی برای تحلیل پدیده های سیاسی برخوردار گردد. بلکه برای تحلیل سیاسی باید مقدمات، شرایط و سطوح تحلیل سیاسی را بداند.

مقدمات و شرایط لازم برای تحلیلگر سیاسی

دانش سیاسی: منظور از دانش سیاسی همان علم سیاست است که می توان آن را در دانشگاه و یا به صورت خودآموزی، با کتب و منابع مربوطه از طریق مطالعه، فراگرفت. در تعریف علم سیاست گفته اند: «علم سیاست، رشته ای از آگاهی اجتماعی است که وظیفه آن شناخت منظم اصول حاکم بر روابط سیاسی میان نیروهای اجتماعی در داخل یک کشور و روابط میان دولتها در عرصه بین المللی است».

در حوزه دانش سیاسی، تحلیل گر سیاسی باید در موضوعات زیر مطالعات کافی داشته باشد. در این خصوص می توان از طریق تهیه منابع، به مطالعه آنها پرداخت، در فرآیند این مطالعات، فراگیرنده ضمن آشنایی با واژگان کلیدی در رشته علوم سیاسی، به اصول و مبانی این علم تسلط پیدا می کند و از این رهگذر از توانایی لازم برای تحلیل پدیده های سیاسی برخوردار می شود. محورهای مطالعات علوم سیاسی شامل موارد زیر می باشد:

۱_ مطالعه تاریخ روابط خارجی از دوره قاجار تاکنون

۲_ مطالعه یک دوره تاریخ تحولات روابط بین المللی

۳_ مبانی علم اقتصاد

۴_ مبانی علم حقوق

۵_ جغرافیای سیاسی _ اقتصادی

۶_ مسایل منطقه جمهوری اسلامی ایران

۷_ اصول روابط بین الملل

۸_ مبانی علم سیاست

۹_ تاریخ اندیشه های سیاسی

۱۰_ جامعه شناسی سیاسی

۱۱_ مسائل نظامی و استراتژیک سیاسی

۱۲_ حقوق اساسی جمهوری اسلامی

۱۳_ تاریخ سیاسی اسلام

۱۴_ تاریخ تحولات انقلاب اسلامی

بینش سیاسی: شم و قوه ای که تحلیل گر را در درک و فهم پدیده های سیاسی، آن گونه که هست یاری می دهد، بینش سیاسی می گویند. بینش سیاسی بدون اطلاعات و اخبار و دانش سیاسی مقدور نخواهد بود. بینش سیاسی افراد یک جامعه، تابعی از عوامل و کانالهای جامعه پذیری سیاسی می باشد. در واقع تربیت سیاسی افراد در بینش سیاسی آنها نقش اساسی دارد. در تربیت سیاسی افراد عوامل زیر نقش دارند:

خانواده: نهاد خانواده نخستین محیطی است که شخصیت افراد در آن شکل می گیرد. سنگ بنا و پایه بینش سیاسی فرد در بستر خانواده بوجود می آید و از طریق سایر کانالها کامل می شود.

مراکز آموزشی: محتوای آموزشها در مدرسه و دانشگاه شامل مراسم ها و آئین ها، سرودها، جهت گیریهای فکری اساتید و… همه بخشی از فرآیند تربیت سیاسی افراد را تشکیل می دهند.

محیط کار: محیط کار نیز جزو عوامل جامعه پذیری و تربیت سیاسی است و در بینش سیاسی افراد تاثیر دارد.

رسانه های گروهی: شامل مطبوعات، رادیو و تلویزیون، خبرگزاری ها، اینترنت و.. که در بینش افراد تاثیر می گذارند.

در یک جمع بندی کلی، سه عنطر اصلی را می توان در ساختار بینش فرد موثر دانست: ۱_ارزشها ۲_باورها ۳_آگاهی ها.

روش علمی (متدلوژی)

تحلیل پدیده سیاسی، به منظور کشف قواعد حاکم بر رفتارهای سیاسی، علت یابی پدیده ها و پیش بینی آینده رویداد های سیاسی، فرآیندی است که باید تابع روش علمی باشد. برای تحلیل پدیده های سیاسی، علاوه بر بینش و دانش سیاسی، تحلیل گر سیاسی باید به روش علمی تحقیق در علوم اجتماعی و روش تحقیق در علوم سیاسی آشنایی کافی داشته باشد.

سطوح تحلیل سیاسی

در هر تحلیل، یکی از مسائل اساسی، در گردآوری، طبقه بندی و تجزیه و تحلیل اطلاعات، انتخاب سطح تحلیل است. تعیین سطح تحلیل، متضمن فرآیندی است که مرجع جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل پژوهشگر را مشخص می کند. بدیهی است در یک تحلیل علمی و روشمند، انتخاب هر سطح تحلیل، می تواند نتیجه تحلیل را تحت تاثیر خود قرار دهد.

در تعیین سطوح تحلیل، اندیشمندان و محققان علوم سیاسی و روابط بین الملل دیدگاه های مختلفی ارائه نمودند. از جمله پاتریک مورگان به پنج مرحله تحلیلی شامل: ۱_ سطوح تحلیل فردی ۲_ سطوح تحلیل نهادهای تصمیم گیری ۳_ سطوح تحلیل کشوری ۴_ سطوح تحلیل منطقه ای و ۵_ سطح تحلیل نظام های بین المللی، اعتقاد دارد. و یا اندیشمندانی چون «سینگر» در مبحث سطح تحلیل به دو سطح کلان سیستمی و خرده سیستمی شاره دارد. بطور کلی در بررسی مسائل سیاسی می توان سطوح تحلیل را به دو دسته تقسیم کرد.

سطح تحلیل خرد: در این سطح تحلیل اشاره به جز و ایفای نقش افراد، کنش های سیاسی افراد، احزاب، نهادها و… دارد. در این روش، با بهره گیری از روش های تجربی و استقرایی، واقعیت ها و اجزای یک مساله سیاسی مورد کنکاش و دقت نظر قرار می گیرد.

سطح تحلیل کلان: اشاره به کل و ساختار یک نهاد، حزب، جریان، نظام سیاسی، محیط منطقه ای و یا نظام بین المللی دارد. در این سطح تحلیل، از موضع کلان و اشرافی به پدیده نظر انداخته و ضمن پرهیز از بررسی و ادراک حضوری جزئیات یک پدیده، به شناخت مسائل کلان آن پدیده توجه می کنیم. مثلا در بررسی پرونده هسته ای ایران به مولفه ساختار بین الملل، ساختار و موقعیت نظام اسلامی و… توجه می شود.

The post شرایط لازم برای تحلیلگر سیاسی شدن first appeared on ایرونی سنتر.]]>
تحلیل سیاسی: علم است یا فن و هنر؟ https://irunisenter.com/2019/10/%d8%aa%d8%ad%d9%84%db%8c%d9%84-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d8%b9%d9%84%d9%85-%d8%a7%d8%b3%d8%aa-%db%8c%d8%a7-%d9%81%d9%86-%d9%88-%d9%87%d9%86%d8%b1%d8%9f/ Wed, 02 Oct 2019 15:38:16 +0000 http://irunisenter.com/?p=7180

انسان موجودی سیاسی است. در زندگی و حیات فردی و اجتماعی اقدام به تصمیم و موضع گیری در قبال رخدادها و تحولات سیاسی می نماید. تحلیل سیاسی علاوه بر اینکه به انسان کمک می کند تا جهانی را که در آن زندگی می کند خوب بشناسد و از میان شقوق گوناگون پیش روی خویش بهترین […]

The post تحلیل سیاسی: علم است یا فن و هنر؟ first appeared on ایرونی سنتر.]]>

انسان موجودی سیاسی است. در زندگی و حیات فردی و اجتماعی اقدام به تصمیم و موضع گیری در قبال رخدادها و تحولات سیاسی می نماید. تحلیل سیاسی علاوه بر اینکه به انسان کمک می کند تا جهانی را که در آن زندگی می کند خوب بشناسد و از میان شقوق گوناگون پیش روی خویش بهترین را انتخاب کند، موفق می شود به تغییرات کوجک و بزرگ محیط سیاسی که هر کدام یکی از جنبه های لاینفک زندگی می باشد، تاثیر بیشتر ببخشد.

اگر تحلیل سیاسی را کالبد شکافی یک پدیده با نگاه به پیشینه و فرایند شکل گیری و بررسی ابعاد تاثیر یک مساله سیاسی بدانیم، نکته مهم در تحلیل سیاسی این است که آیا تحلیل سیاسی از مقوله علم است و یا از مقوله فن و یا هنر؟ یافتن پاسخ فوق این مزیت را به دنبال دارد که اگر تحلیل را صرفاً علم، فن و یا هنر بدانیم، صرفا روی جنبه های خاصی از آن سرمایه گذاری خواهیم کرد، وگرنه اگر تحلیل یک امر ترکیبی دانسته، بر همه ابعاد تاکید و تلاش خواهیم کرد.

در پاسخ به پرسش یاد شده دیدگاههای متفاوتی از سوی اندیشمندان علوم سیاسی مطرح شده که عبارتند از:

علم بودن تحلیل سیاسی

در این نظریه اعتقاد بر این است که تحلیل سیاسی دانش است همانند سایر دانشهای بشری. چنانچه در تعریف علم آنرا به معنای «دانستن، یقین کردن و معرفت و نیز مجموعه قواعد و قوانین کلی درباره موضوعی مشخص» دانسته اند. همچنین برخی از مزایا و کاربرد علم را اینگونه گفته اند:

۱_ علم به هر پدیده آنرا توضیح پذیر می کند.

۲_ علم به هر پدیده آن را قابل پیش بینی می کند.

۳_ علم، پدیده ها را برای بشر قابل استفاده و مهار می کند.

علم باید بتواند قابل اندازه گیری و محاسبه باشد و باید بتوان با اعداد و ارقام ارزش آن را نشان داد، در حالی که نفوذ شخصی یک رئیس کشور یا فرد سیاسی را با ارقام و اعداد نمی شود نشان داد. علم باید قادر به پیش بینی آینده باشد. ولی در سیاست احتمال پیش بینی آینده دشوار است. گفته شده این اشکال اختصاص به سیاست ندارد، بلکه در علوم دیگر نیز محقق نمی تواند با قاطعیت راجع به نتایج خود سخن بگوید. بنابراین در این دیدگاه، تحلیل سیاسی به مثابه علم تلقی می شود و بر این اساس فراگیری دانش، مفاهیم، اصول، چارچوب و روشهای آن ضروری است. فلذا با خصوصیات اکتسابی و فراگیری آن، هر کس که یک مقدماتی از این دانش را تحصیل کند می تواند به عنوان یک تحلیل گر سیاسی محسوب شود.

فن بودن تحلیل سیاسی

در این نگاه سیاست فن است. در تعریف فن آنرا به صنعت، راه و روش و نیز شیوه تطبیق و اعمال قواعد نظری بر اشیاء پیرامونی دانسته اند. بسیاری از صاحب نظران، سیاست را نیز به دلیل دارا بودن ضوابط و قواعد خاص خود فن و تکنیک می دانند. آنها معتقدند که سیاست را باید در عمل فرا گرفت و مطالعات تئوریک، سیاستمدار ورزیده تربیت نمی کند. بنابراین تحلیل سیاسی در این نگاه، به دلیل ضرورت تطبیق و اعمال قواعد و دانستنی ها و تمرین و ممارست در بکارگیری مسائل سیاسی به عنوان یک فن محسوب می گردد.

هنر بودن تحلیل سیاسی

در این رویکرد، سیاست علم نیست، بلکه خصوصیتی ذاتی است که آموزش یا فراگیری در آن تصنعی بوده و حاصلی ندارد. چنانچه در تعریف هنر، «شناسایی ظریف، ریزه کاری و نیز شناخت و مهارت دقیق در انجام کاری به وسیله دانش، تجربه و تکرار حاصل شده باشد، دانسته اند.» و نیز گفته اند: «فعالیت هنری به استعداد و توانایی های مشخص بستگی دارد. آنجا که سیاستمدار سخنی ابتکاری ایراد می کند در واقع سخنی سحرآمیز بیان کرده که مخاطبین را مجذوب نموده است و این ویژگی، همان هنر است.» با این نگاه، تحلیل سیاسی، یک خصوصیت ذهنی و ذاتی افراد است که با توجه به ذوق و قریحه و خصوصیات ذهنی افراد در ابتکار و خلاقیت می توانند تحلیل های متفاوتی را ارائه نمایند.

تحلیل سیاسی ترکیبی از علم، فن و هنر

بر اساس این رویکرد، «سیاست به اعتبار الزام در فراگیری و کشف قوانین هر یک از پدیده ها «علم» است. در عین حال به دلیل ضرورت تطبیق و اعمال قواعد و دانستنی ها «فن» محسوب می شود. همچنین در حالی که سیاست علم و فن است، بدون توجه به ظرافت در روش ها و تجارب یا اطلاعات، عملی ناقص و ناکارآمد خواهد بود. لذا سیاست به اعتبار دانش، علم است. به اعتبار اعمال دانش، فن است و به اعتبار تجربه، هنر است.»

با این رویکرد، تحلیل سیاسی با اندک تعدیلی در نظریات سه دسته قبلی، تلفیق و ترکیبی از سه بینش مذکور است. یعنی جوهره، شوق و علاقمندی ذاتی و درونی فرد ضروری است (هنر). تا پس از آن در میدان عمل به تجربه و چیرگی بپردازد (فن) و همچنین با فراگیری و اکتساب تئوریک بر هم طراز جهانی، به کارایی و توسعه آن بیفزاید (علم). منظور از تحلیل سیاسی در دنیای امروز، عمل به این نظریه است.

The post تحلیل سیاسی: علم است یا فن و هنر؟ first appeared on ایرونی سنتر.]]>
تلقین و استعمار نوین https://irunisenter.com/2019/09/%d8%aa%d9%84%d9%82%db%8c%d9%86-%d9%88-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%b9%d9%85%d8%a7%d8%b1-%d9%86%d9%88%db%8c%d9%86/ Thu, 26 Sep 2019 19:48:31 +0000 http://irunisenter.com/?p=7119

شخصیت انسان ها را باور ها و عقیده های انسان میسازد و به زندگی آنها جهت میدهد. پس اگر بخواهیم بر جوامع بشری حکومت کنیم، میبایست بر عقیده ها و باورهای آنها مسلط شویم. بعبارتی ساده تر در دوران استعمار نوین، سلطه گران به این نتیجه رسیده اند که به جای استفاده از زور و […]

The post تلقین و استعمار نوین first appeared on ایرونی سنتر.]]>

شخصیت انسان ها را باور ها و عقیده های انسان میسازد و به زندگی آنها جهت میدهد. پس اگر بخواهیم بر جوامع بشری حکومت کنیم، میبایست بر عقیده ها و باورهای آنها مسلط شویم. بعبارتی ساده تر در دوران استعمار نوین، سلطه گران به این نتیجه رسیده اند که به جای استفاده از زور و شلاق، میبایست باورها و عقیده های جوامع بشری را دستکاری کرد تا هرچه ایشان اراده کردند را بی اراده برایشان انجام دهند.

برای این منظور میبایست از راه تلقین، بذر مسموم یک فکر و پندار غلط را به مثابه یک ویروس در ذهن هدف کاشت و منتظر ماند تا این بذر رشد کرده و به عقیده تبدیل شود و شخصیت هدف را شکل دهد. فرایند تلقین بدین صورت است که ابتدا با ایجاد احساس ترس کاذب، احساس لذت کاذب، احساس مسئولیت کاذب، احساس پیروزی کاذب، احساس خطر کاذب و هر نوع احساس کاذب دیگر، فضایی غیرواقعی جهت خواب نمودن سوژه را فراهم می آورند.

زمانیکه هدف خواب و درگیر احساسات کاذبِ دستسازی که برای هدایت وی ساخته و پرداخته اند، شد، و به سمتی که کارگردانان این نمایش خواستند حرکت کرد و رویای ساخته شده را به غلط واقعیت تصور کرد، زمان تلقین فکر مسموم فرا رسیده است. آنگاه است که میتوانند هم فکر غلط خود را به هدف تلقین کنند و هم فکر صحیح وی را دزدیده و سوژه را به یک ربات بی اختیار که البته خودش فکر میکند دارای اختیار و آزادی است، تبدیل کنند.

برای خواب کردن سوژه و پدید آوردن فضاها و احساسات کاذبی که وی به اشتباه آنها را واقعی تخیل می کند، میبایست از زیردست ترین طراحان و معماران و دکوریسین ها و جاعلان استفاده کرد تا به کمک ایشان بتوان چندین طبقه از تناقض و رویا های تو در تو ساخت. به طوریکه هرگز نتواند از هزار توی تناقض ها و رویا هایی که برایش فراهم آورده اند بیرون آمده و به حقیقت برسد و هرگاه به حل یک تناقض و هزار تو نزدیک شد، بلافاصله با یک تناقض دیگر روبرو شده و سردرگم و گیج آمادۀ تلقین شود.

آنقدر دنیای کاذب را خوب طراحی میکنند که رویا برای سوژه به واقعیت تبدیل میشود و اربابان جعل که خود اسیر رویا نیستند و واقعیت را میدانند، میتوانند در این فضا به ناخودآگاه هدف دست یابند و آنرا دستکاری کنند. ناخودآگاه انسان ها از روی احساسات تحریک میشود و در وجود تمامی انسان ها احساسات مثبت بر احساسات منفی غلبه دارد، بنابراین اربابان جعل با تلقین فکر و دستکاری عقیده، ذهن را طوری دستکاری میکنند که سوژه تصور کند دارد کار درست را انجام میدهد.

حال به هدف خود دست یافته اند و توانسته اند با کاشت و کمک به رشد و پرورشِ بذر مسموم یک فکر غلط، باور و عقیدۀ مورد نظر خود را بسازند و سوژه را به حال خود رها کنند تا تمام عمر خواستۀ آنها را بدون کم و کاست اجرا کند. اینگونه است که به وسیلۀ تلقین، ویروسِ مورد نظر را در ذهن «علی محمد باب» یا «ابن تیمیه» کاشتند و صبر کردند تا رشد کند و به عقیده تبدیل شود و فرقه های ضالۀ بهاییت و وهابیت را پدید آورند و بدین ترتیب از بیشمار سرباز مفت و مجانی که حاضرند از جان و مال و ناموس خود برای اربابانی که هرگز آنها را نمیشناسند هزینه کنند، بهره مند میشوند.

اینگونه است که چندین خانوادۀ یهودی صهیونیست که جمعیتشان به یک دهم درصد جمعیت جهان نمیرسد، میتوانند بر دنیا حکومت کنند.

امروز لازم است همۀ مردم دنیا خواب و بیداری خود را محک زده، احساسات خویش را جهت جداسازی واقعی از کاذب، مورد بازنگری قرار داده و اجازه ندهند بذر یک فکر مسموم با ایجاد فضاهای غیرواقعی و تولید شبهه، در ذهنشان کاشته شود و رشد کند. سامانه ای که میتواند کاری کند میلیون ها انسان در دنیا از جیب خود خرج کنند و سمِّ مهلکی به نام سیگار را تهیه و استفاده کنند و مریضی و بدبویی و نکبت به همراه آمده از آنرا لذت تخیل نمایند، میتواند خیلی احساسات کاذب دیگری نیز پدید آورد.

The post تلقین و استعمار نوین first appeared on ایرونی سنتر.]]>