اصطلاحات سیاسی، تئوریها و دکترین ها

مفاهیم و اصطلاحات سیاسی چون دارای معانی متعدد در فرهنگها می باشد و گاهی از یک اصطلاح سیاسی برداشتها و تفسیر های مختلف می شود، لذا تحلیل گران سیاسی قبل از کالبد شکافی و تحلیل مسیل سیاسی، ناچارند با تعریف این واژه ها به برداشت واحدی تن دهند. یکسان سازی برداشت مفومی و درک مشخص از مفاهیم و واژه های سیاسی، با هدف اطلاع رسانی مختصر پیرامون یک پدیده سیاسی و ایجاد عقیده و برداشت واحد از آنها می باشد. در ادامه اصطلاحات، انواع تئوریها و دکترین ها شرح داده شده است:

آپارتاید:

آپارتاید به معنی جدایی و جداسازی است، نامی است که دولت آفریقای جنوبی به نظام تبعیض نژادی خود داده بود. معنی و ماهیت واقعی آپارتاید چنین است: زندگی پرامتیاز و پر تنعم برای اقلیت سفید پوست بر پایه استثمار شدید نیروی کار اکثریت غیر سفید پوست.

آمریکایی سازی:

اصطلاحی برای توصیف فعل و انفعال فرهنگی و اجتماعی که به وسیله آن، مهاجرین به آمریکا، زبان و افکار و عقاید و رسوم و آداب زندگی آمریکایی را فرا گیرند. از آنجا که آمریکا، سکوی اصلی پرتاب موشک جهانی شدنهای کنونی است، زبان و علم و فرهنگ و اخلاق آمریکایی، بدنه فرهنگی و تمدنی این جهانی شدنها را تشکیل می دهد. صرف نظر از از خوب یا بدشمردن این ویژگیهای هویتی آمریکایی، جهانی شدنهای کنونی بار عظیمی از آمریکایی شدن را به همراه خود دارد.

آقا بالاسر:

کنایه از دولت یا شخص قدرتمند، تمامیت خواه یا توتالیتر که به بهانه خیرخواهی، سررشته تمام امور را در اختیار و کنترل خود قرار می دهد.

اعتماد سازی:

اعتماد، یعنی اطمینان و اعتقاد شخص به صداقت شخصی دیگر. در روابط بین الملل، اعتماد سازی، به معنی از بین بردن علل تنشهای موجود و تقویت صلح و امنیت و افزایش ثبات و ایجاد حس همکاری است.

اصقلاب:

تجربه بعضی انقلاب های غیر قهر آمیز دهه های اخیر، مثل انقلاب اسلامی ایران و انقلابهای اروپای شرقی به ویژه انقلاب آرام چکسلواکی موجب شده که عده ای به جای واژه ریوولوشن از واژه ریفولوشن استفاده کنند که ترکیبی از دو واژه revolution به معنی انقلاب و reform به معنی اصلاح است.

انتقام جوئی:

سیاست و رویه تلافی جویانه برای جبران هرگونه ناحقی واقعی یا خیالی و شکست نظامی.

ائتلاف رنگارنگ:

این واژه برای اشاره به اتحاد گروههای اقلیت و کمدار یا بی چیز در یک انتخابات یا انجمن عام سیاسی برای مطرح شدن و نیز به صورت یک گروه فشار قدرتمند در آمدن به کار رفته است.

برزیلی کردن:

وسیع تر شدن دریای بین اغنیا و فقیران همراه با از بین رفتن طبقات متوسط. این واژه با توجه به شرایط اجتماعی _ اقتصادی برزیل شناخته شده است.

بده بستان:

این اصطلاح در دیپلماسی به مفهوم «چیزی به جای چیز دیگر یا باید چیزی بدهی تا چیزی در برابرش بگیری» است. مذاکرات سیاسی معمولا بر اساس اصل بده – بستان صورت می گیرد و معمولاً شامل تعهدات مشترک طرفین در قبال یکدیگر است.

بی ثبات سازی:

راهبرد ضعیف کردن یک کشور توسط کشور های دیگر. استراتژی ایجاد بی ثباتی در مقوله جنگهای کم شدت می گنجد و دارای این مزیت است که از عملیات نظامی در مقیاس بزرگ مثل تهاجم اجتناب می شود و تاکتیکهای آن عبارتند از: جنگ تبلیغاتی، قطع ارتباط مالی و تجاری، حمایت از گروه های ناراضی، خرابکاری در بنادر و نیروگاه ها، تهدید و یا حتی قتل رهبران ارزشمند یک کشور، تحقیر و بد نشان دادن بزرگان کشور، دستکاری در محصولات کشاورزی و… ایالات متحده چنین تاکتیکهایی را در دهه ۸۰ در مورد نیکاراگوئه و موزامبیک بکار برد و امروزه در برابر ایران و ونزوئلا از این تاکتیک استفاده می کند.

بازدارندگی:

دکترین نظامی دوران پس از جنگ جهانی دوم، و وضعیت تهدید آمیز دو رقیب که به موجب آن، طرف اول تهدید می کند چنانچه مثلا تغییری در وضع موجود داده شود، خسارت سنگینی بر طرف دوم وارد می گردد. هدف نهایی این سیاست، جلوگیری از برخورد است.

بازی جوانک ترسو:

وضعیتی در نظریه بازیها است. دو بازیگر سوار بر اتومبیلهای خود در یک جاده خلوت به سرعت به طرف یکدیگر می رانند به نحوی که چرخ سمت چب هر یک از آنها روی خط وسط جاده قرار دارد. هنگامی که دو اتومبیل با یکدیگر روبرو می شوند، هر یک از آنها که خود را به سمت راست بکشد و از سرشاخ شدن با حریف اجتناب کند، مورد سرزنش و ریشخند تماشاگران قرار می گیرد و آن یکی که مستقیماً به حرکت حود ادامه دهد، کسب افتخار می کند. به نظر بعضی صاحب نظران، این بازی شباهت زیادی با رودرروئی ابرقدرتها دارد که به هر یک از بازیگران حکم می کند همکاری را بر منازعه ترجیح دهند.

پاشنه آشیل:

کنایه از نقطه ضعف یک شخص یا سازمان است. آشیل قهرمان افسانه ای یونان است که طبق گفته هومر در کتاب ایلیاد، مادرش پس از تولد، با دو انگشت، قوزک پای او را گرفت و وارونه در رودخانه افسانه ای استیکس فرو برد. بنابر این تمام بدن آشیل جز قوزک پا آسیب ناپذیر شد. اما سرانجام آشیل در جنگ تروا از همین نقطه زخم برداشت و کشته شد.

پایان تاریخ:

خلاصه نظریه بورژوایی فوکویاما به قرار زیر است: دموکراسی لیبرال، به عنوان نظریه نقطه پایان تکامل ایدئولوژیک انسان و آخرین شکل حکومت بشری امکان دارد فرجام تاریخ را شکل دهد.

تئوری توطئه:

این نظریه، بیانگر نوعی بیماری روانی و فردی و جمعی است که به موجب آن، وقایع و امور مهم سیاسی و اجتماعی و سیر حوادث در دست پنهان و نیرومند سیاست بیگانه و تشکیلات مخوف اقتصادی و سیاسی و عقیدتی وابسته به آن سیاست پنداشته می شود، مانند اعتقاد به دست پنهانی سیاست انگلیس در وقایع و تحولات عمده ایران.

تجزیه و تحلیل هزینه_ فایده:

شیوه هایی برای مشخص کردن این که آیا نتایج مطلوب حاصل از یک راه حل، می تواند جوابگوی هزینه های متعلق به آن باشد یا نه.

تنش زدایی:

به معنی تخفیف تشنج بین دولتها یا پایان دوران تیرگی روابط و برطرف کردن اختلافها نه از طریق زور، تهدید و یا شمشیر کشیدن بر روی یکدیگر، بلکه از طریق مسالمت آمیز و نشستن دور میز مذاکره.

تجدید نظر طلبی:

در ادبیات سیاسی چپ یعنی گرایش در جنبش طبقه کارگر به نفع بورژوازی درصدد کم بهادادن، سست کردن و از بین بردن مارکسیسم به وسیله تجدید نظر در اصول اساسی آن است. نفی ضرورت انقلاب و انتقال قدرت به دست پرولتاریا و نفی نقش رهبری کننده حزب کمونیست و نفی مبارزه طبقاتی از جنبه های تجدید نظر طلبی است.

جنگ سایبرنتیکی:

این اصطلاح را آمریکاییان در سال ۲۰۰۳ برای اشاره به جنگ دوم خلیج فارس به کار برده اند که در جریان آن، آمریکا با همکاری هم پیمان هایش، عراق را مورد تهاجم نظامی قرار داد. آنها این جنگ را نخستین جنگ مبتنی بر اطلاعات دقیق و بمبها و موشکها و سلاح های بسیار هوشمند و دقیق توصیف کردند.

جنگ عادلانه:

جنگی است آزادی بخش و با رفتار انسانی به خاطر دفاع از میهن و دستاوردهای زحمتکشان، بر ضد استعمارگران و متجاوزان صورت می گیرد.

جهانی سازی:

این واژه برای توصیف مرحله بین المللی شدن ارتباطات چه از طریق وسایل ارتباط جمعی و جه از طریق ارسال پیامها و گردش سرمایه و انسان ها به کار رفته است. مقوله جهانی شدن ریشه در نظام سرمایه داری امپریالیستی و خصلت تهاجمی آن دارد. بطور کلی جهانی شدن به صورت استعمار گری و امپریالیسم ظاهر می شود و هدف آن تحت سلطه گرفتن کشور های ضعیف تر است.

چراغ سبز:

گاهی کنایه از اجازه دست به کاری شدن است. مثل چراغ سبز ایالات متحده آمریکا به عراق برای اشغال کویت در سال ۱۹۹۰٫

خاورمیانه جدید:

اندیشه ای که در سال ۱۹۹۳ توسط «پرز» وزیر امور خارجه اسرائیل و در کتابی به همین نام مطرح شد. هدفهای طرح خاورمیانه جدید را می توان به شرح زیر خلاصه کرد: سلطه اسرائیل بر جهان عرب به عنوان رژیم برتر، تحمیل سلطه اقتصادی و سیاسی و امنیتی بر دنیای اسلام، تضمین سلطه ایالات متحده آمریکا بر تمام گذرگاههای مهم خاورمیانه، تغییر دادن عقاید اعراب در جهت به رسمیت شناختن موجودیت اسرائیل و…

دکترین:

۱_ مجموع عقایدی که در باب توجیه و بیان تفسیر قواعدی (مثلا سیاسی) از طرف علمای فن اظهار شده است.

۲_ اصول یک فلسفه، نظام فکری یا سیاست و خط مشی.

دکترین بوش:

بعد از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آمریکا، کابینه جورج بوش (پسر)، رئیس جمهور آمریکا سندی را تحت عنوان استراتژی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا برای تصویب به کنگره فرستاد. در این سند سه اصل سیاست راهبردی آمریکا در جهان بیان شد که به دکترین بوش معروف است.

دودوزه بازی:

ناجوانمردانه رفتار کردن و حقه زدن در سیاست و فریبکاری و تقلب.

دفاع مشروع:

عبارت از حقی است که کشورها بر اساس آن می توانند از خود و نیز از کشورهایی که با آنها همبستگی سیاسی و امنیتی دارند در مقابل حمله مسلحانه، با عکس العمل نظامی فوری به طور انفرادی یا جمعی دفاع کنند. در ماده ۵۱ منشور ملل متحده، این اقدام مجاز شمرده شده است.

دیپلماسی ماکیاولی:

استفاده از روشهای فاقد اصول اخلاقی و مبتنی بر خدئه و زور و تفرقه اندازی برای نیل به هدف های سیاسی. این واژه از نام نیکولو ماکیاول، متفکر و سیاستمدار ایتالیایی گرفته شده.

دیپلماسی تشریفاتی:

اصطلاع عامیانه آمریکایی برای اشاره به انجام امور مربوط به روابط بین المللی با ظرافت، زرق و برق و تشریفات.

دیپلماسی امپریالیستی:

اسلوب دیپلماسی مبتنی بر زد و بند، حیله گری، تحمیق، بازیهای پشت پرده و روش های غیر انسانی دیگر به منظور سود جویی، تصرف بازارهای جدید، قبضه منافع ثروت، توسعه طلبی و سلطه بر جهان. این دیپلماسی، خشونت و بدی های خود را در کالبد قانون انسان دوستی و حقوق بشر جای می دهد.

دیپلماسی قایق توپدار:

قایق توپدار، کشتی جنگی کوچکی بود که در نیمه دوم قرن ۱۹ و اوایل قرن بیستم، استعمارگران اروپایی و آمریکایی از آن استفاده می کردند. اصطلاح دیپلماسی قایق توپدار یا دیپلماسی توپخانه دریایی بویژه برای تقبیح نقش ایالات متحده آمریکا در اعمال قدرت نظامی و دریای به منظور تهدید کشور های دیگر و نیز تامین منافع نامشروع سوداگران آمریکایی به کار می رود.

دولت پادگانی:

۱_ دولتی که به دولت جنگی تبدیل می شود و یا درگیر جنگ می شود. چنین دولتی به یک پادگان نظامی تشبیه می گردد.

۲_ دولتی که در آن قدرت موثر در دست یک شبکه نه چندان سازمان یافته از عوامل لشکری است و با نخبگان سیاسی غیر نظامی نیز همبسته اند.

دیپلماسی دیجیتالی:

شیوه های به کار گیری اینترنت و فن آوری اطلاعات و ارتباط در دیپلماسی.

ذره ذره سازی:

فرایند تجزیه گروه های بزرگ جامعه به عناصر منفرد یا انحلال گروه های موجود به منظور به تحلیل بردن امنیت افراد و جامعه.

سیاست محکم کردن کمربند ها:

سیاست صرفه جویی ملی و جلوگیری از ریخت و پاش و ولخرجی برای استفاده از امکانات موجود. این واژه، مترادف ریاضت اقتصادی است.

سیاست استیل ریاستی:

احزاب فراگیر در انتخابات ادعا می کنند که دارای اداره کنندگان بهتری از سایر احزابند و از این رو، آنها خصوصیات ویژه، دستاوردها و مهارت های رهبرانشان را برجسته می کنند. مفسران این نوع سیاست را سیاست استیل ریاستی یا سیاست حال و هوای خاص ریاستی خوانده اند.

سیاست موازنه منفی:

در سیاست موازنه منفی ، اگر کشوری در امضای قراردادی احساس ضرر کرده و آن را با یکی از بازیگران مثل انگلیس فسخ نموده برای توازن باید امتیاز مشابهی را هم که به رقیب (مثل شوروی) داده است، فسخ نماید. سیاست موازنه منفی در ایران، اولین بار توسط دکتر محمد مصدق در جریان درخواست امتیاز نفت دریای خزر از سوی شوروی ارائه شد، که رویکرد تازه ای در برخورد با زیاده خواهی های قدرت های خارجی بود.

شوخی گرفتن سیاست:

سطحی وارد سیاست شدن و تفنن در امور سیاسی.

ضربه اول:

استراتژی دست زدن به یک حمله هسته ای غافلگیرانه به منظور نابودی دشمن و یا تضعیف قطعی توانایی او در اقدام به تلافی.

ضربه تلافی جویانه:

حمله هسته ای به تلافی “ضربه اول”. توازن قوای ابر قدرتها بر اساس این نظریه است که هر طرف می تواند از ضربه نابود کننده اول جان بدر برد و منافع کافی برایش باقی می ماند که با وارد کردن ضربه انتقامجویانه باعث نابودی متجاوز گردد.

قانون جنگل:

کنایه از بی قانونی، آشفتگی و بی سروسامانی یا عدم رعایت قوانین موجود جامعه و حکومت زور.

قاعده زرین:

این اصطلاح برای اشاره به پند معروف “با دیگران چنان رفتار کن که می خواهی دیگران با تو آن گونه رفتار کنند” به کار رفته است.

نظام دو قطبی:

نظامی که دارای دو کشور قدرتمند رقیب، با توانایی و ظرفیت اقتصادی و نظامی برابر است و هر یک از آنان دارای ایدئولوژی، پشتیبانان و کشور های مخصوص به خود هستند. نمونه آن جهان بعد جنگ جهانی دوم که تحت نفوذ و سلطه ایالات متحده و اتحاد شوروی (قبل از فروپاشی در سال ۱۹۹۱) قرار داشت.

نظریه دومینو:

مهره های بازی دومینو در صورتی که با فاصله کم به دنبال هم چیده شوند، با وارد شدن کمترین فشار به مهره اول، بقیه مهره ها هم فرو می ریزند. بر این اساس، واژه تئوری دومینو در جریان جنگ ویتنام از سوی مداخله گران بیان شد که به موجب آن تصور می شد که اگر یک کشور در جنوب شرقی آسیا به کنترل کمونیستها در آیید، کشورهای همجوار نیز تحت کنترل کمونیستها در خواهند آمد.

نظریه دو شمشیر:

بطوری که از تاریخ مسیحیت بر می آید، جدایی دین از سیاست در قرن پنجم میلادی و طبق اعلامیه پاپ گلاسیوس اول رسمیت یافت. بر اساس این اعلامیه، حیطه و قلمرو دولت از کلیسا مشخص گردید. به این ترتیب که امور دنیوی و مادی و سیاست در حیطه عمل دولت، و علائق و منافع روحانی در حیطه اقتدار کلیسا قرار گرفت و هر زمان بین پاپ و امپراطور اختلاف یا رقابتی به وجود می آمد به این آیین رجوع می شد. آیین مزبور در عرف کلیسای مسیحی به آیین دو شمشیر معروف است.

نظریه خطر:

در این نظریه، مبنای مسئولیت بین المللی را تنها رابطه علت و معلولی که بین فعالیت کشور و امر مخالف حقوق بین الملل وجود دارد تشکیل می دهد. آنزیلوتی حقوقدان ایتالیایی از اولین کسانی بود که نظریه خطر را بیان کرد.

نعل وارونه:

حواس کسی را از چیزی پرت کردن یا توجه او را به چیز دیگری معطوف نمودن. مثلا سیاستمداری که مورد پرسشی سخت قرار می گیرد، ممکن است از جواب درست طفره برود و توجه را به چیز دیگری منحرف کند.

نظریه بازی:

۱_ نظریه کلی در مورد رفتار عقلانی دو یا چند نفر در شرایطی که منافع آنها، لااقل تا حدودی، در تعارض است.

۲_ روش مبتنی بر منطق ریاضی برای تعیین اینکه وقتی در یک بازی یا معامله سیاسی و نظامی، هر دو طرف در انتخاب استراتژی آزاد باشند، استفاده از کدام استراتژی احتمال دارد بیشترین سود و کمترین زیان را برای به بار آورد.

۳_ نظریه ای در روابط بین الملل که به موجب آن رقابت ها و کشمکش های سیاسی و اجتماعی مثل بازی است.

وابستگی متقابل:

نظریه ای در روابط بین الملل که به موجب آن، دولتها و جوامع دنیا در برابر حوادث و جریان هایی که در قلمرو دیگر کشور ها رخ می دهد، آسیب پذیر شمرده می شوند و اینکه یکی از شرایط قبلی برای رفاه و ثبات سیاسی در هر کشور، برخورداری کشورهای دیگر از وضعیت مشابه است.

ورشکسته ساز و حکومت:

سیاست کشور های امپریالیستی در کشور های جهان سوم که به کمک ایادی داخلی با جلوگیری از توسعه صنایع و کشاورزی ملی، غارت منابع طبیعی، تحمیل سیاست عدم موازنه در واردات و پرداختها، پیاده کردن برنامه های اقتصادی، فرهنگی و آموزشی کوشش کرده اند و می کنند تا کشور های مزبور را به زیر سلطه خود در آورند.

یوتوپیا (مدینه فاضله یا آرمان شهر):

جامعه کمال مطلوب که از کتابی به همین نام، نوشته توماس مور دانشمند انگلیسی گرفته شده است. سر توماس مور در این کتاب، کشوری خیالی را توصیف کرده که در آن عدالت و مساوات برقرار است.

دیدگاه ها غیر فعال است.