شرایط لازم برای تحلیلگر سیاسی شدن

کنچکاوی و پرسشگری یکی از امتیازات اساسی انسان است. در اقناع و توسعه ذهن و یا برخورد با مشکلات علمی و روزمره زندگی، سوالات و مجهولات بسیاری برای انسان پیش می آید، تلاش برای پاسخگویی به این مسائل، انگیزه اصلی و مهم تحقیق و شناخت است. خطا پذیری در تحلیل سیاسی امری روشن است. بنابراین تحلیل عرصه ای لغزنده است. لذا برای کاهش ضریب خطا در تحلیل سیاسی، تحلیل گر باید مقدمات و شرایط لازم را فراهم کند. به بیان دیگر با گذراندن یک دوره کوتاه و فشرده تحت عنوان دوره روش تحلیل سیاسی که در کارگاه های فن بیان و دانشگاه های مربوطه تدریس می شود، نمی توان انتظار داشت که فراگیرنده از توانایی کافی برای تحلیل پدیده های سیاسی برخوردار گردد. بلکه برای تحلیل سیاسی باید مقدمات، شرایط و سطوح تحلیل سیاسی را بداند.

مقدمات و شرایط لازم برای تحلیلگر سیاسی

دانش سیاسی: منظور از دانش سیاسی همان علم سیاست است که می توان آن را در دانشگاه و یا به صورت خودآموزی، با کتب و منابع مربوطه از طریق مطالعه، فراگرفت. در تعریف علم سیاست گفته اند: «علم سیاست، رشته ای از آگاهی اجتماعی است که وظیفه آن شناخت منظم اصول حاکم بر روابط سیاسی میان نیروهای اجتماعی در داخل یک کشور و روابط میان دولتها در عرصه بین المللی است».

در حوزه دانش سیاسی، تحلیل گر سیاسی باید در موضوعات زیر مطالعات کافی داشته باشد. در این خصوص می توان از طریق تهیه منابع، به مطالعه آنها پرداخت، در فرآیند این مطالعات، فراگیرنده ضمن آشنایی با واژگان کلیدی در رشته علوم سیاسی، به اصول و مبانی این علم تسلط پیدا می کند و از این رهگذر از توانایی لازم برای تحلیل پدیده های سیاسی برخوردار می شود. محورهای مطالعات علوم سیاسی شامل موارد زیر می باشد:

۱_ مطالعه تاریخ روابط خارجی از دوره قاجار تاکنون

۲_ مطالعه یک دوره تاریخ تحولات روابط بین المللی

۳_ مبانی علم اقتصاد

۴_ مبانی علم حقوق

۵_ جغرافیای سیاسی _ اقتصادی

۶_ مسایل منطقه جمهوری اسلامی ایران

۷_ اصول روابط بین الملل

۸_ مبانی علم سیاست

۹_ تاریخ اندیشه های سیاسی

۱۰_ جامعه شناسی سیاسی

۱۱_ مسائل نظامی و استراتژیک سیاسی

۱۲_ حقوق اساسی جمهوری اسلامی

۱۳_ تاریخ سیاسی اسلام

۱۴_ تاریخ تحولات انقلاب اسلامی

بینش سیاسی: شم و قوه ای که تحلیل گر را در درک و فهم پدیده های سیاسی، آن گونه که هست یاری می دهد، بینش سیاسی می گویند. بینش سیاسی بدون اطلاعات و اخبار و دانش سیاسی مقدور نخواهد بود. بینش سیاسی افراد یک جامعه، تابعی از عوامل و کانالهای جامعه پذیری سیاسی می باشد. در واقع تربیت سیاسی افراد در بینش سیاسی آنها نقش اساسی دارد. در تربیت سیاسی افراد عوامل زیر نقش دارند:

خانواده: نهاد خانواده نخستین محیطی است که شخصیت افراد در آن شکل می گیرد. سنگ بنا و پایه بینش سیاسی فرد در بستر خانواده بوجود می آید و از طریق سایر کانالها کامل می شود.

مراکز آموزشی: محتوای آموزشها در مدرسه و دانشگاه شامل مراسم ها و آئین ها، سرودها، جهت گیریهای فکری اساتید و… همه بخشی از فرآیند تربیت سیاسی افراد را تشکیل می دهند.

محیط کار: محیط کار نیز جزو عوامل جامعه پذیری و تربیت سیاسی است و در بینش سیاسی افراد تاثیر دارد.

رسانه های گروهی: شامل مطبوعات، رادیو و تلویزیون، خبرگزاری ها، اینترنت و.. که در بینش افراد تاثیر می گذارند.

در یک جمع بندی کلی، سه عنطر اصلی را می توان در ساختار بینش فرد موثر دانست: ۱_ارزشها ۲_باورها ۳_آگاهی ها.

روش علمی (متدلوژی)

تحلیل پدیده سیاسی، به منظور کشف قواعد حاکم بر رفتارهای سیاسی، علت یابی پدیده ها و پیش بینی آینده رویداد های سیاسی، فرآیندی است که باید تابع روش علمی باشد. برای تحلیل پدیده های سیاسی، علاوه بر بینش و دانش سیاسی، تحلیل گر سیاسی باید به روش علمی تحقیق در علوم اجتماعی و روش تحقیق در علوم سیاسی آشنایی کافی داشته باشد.

سطوح تحلیل سیاسی

در هر تحلیل، یکی از مسائل اساسی، در گردآوری، طبقه بندی و تجزیه و تحلیل اطلاعات، انتخاب سطح تحلیل است. تعیین سطح تحلیل، متضمن فرآیندی است که مرجع جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل پژوهشگر را مشخص می کند. بدیهی است در یک تحلیل علمی و روشمند، انتخاب هر سطح تحلیل، می تواند نتیجه تحلیل را تحت تاثیر خود قرار دهد.

در تعیین سطوح تحلیل، اندیشمندان و محققان علوم سیاسی و روابط بین الملل دیدگاه های مختلفی ارائه نمودند. از جمله پاتریک مورگان به پنج مرحله تحلیلی شامل: ۱_ سطوح تحلیل فردی ۲_ سطوح تحلیل نهادهای تصمیم گیری ۳_ سطوح تحلیل کشوری ۴_ سطوح تحلیل منطقه ای و ۵_ سطح تحلیل نظام های بین المللی، اعتقاد دارد. و یا اندیشمندانی چون «سینگر» در مبحث سطح تحلیل به دو سطح کلان سیستمی و خرده سیستمی شاره دارد. بطور کلی در بررسی مسائل سیاسی می توان سطوح تحلیل را به دو دسته تقسیم کرد.

سطح تحلیل خرد: در این سطح تحلیل اشاره به جز و ایفای نقش افراد، کنش های سیاسی افراد، احزاب، نهادها و… دارد. در این روش، با بهره گیری از روش های تجربی و استقرایی، واقعیت ها و اجزای یک مساله سیاسی مورد کنکاش و دقت نظر قرار می گیرد.

سطح تحلیل کلان: اشاره به کل و ساختار یک نهاد، حزب، جریان، نظام سیاسی، محیط منطقه ای و یا نظام بین المللی دارد. در این سطح تحلیل، از موضع کلان و اشرافی به پدیده نظر انداخته و ضمن پرهیز از بررسی و ادراک حضوری جزئیات یک پدیده، به شناخت مسائل کلان آن پدیده توجه می کنیم. مثلا در بررسی پرونده هسته ای ایران به مولفه ساختار بین الملل، ساختار و موقعیت نظام اسلامی و… توجه می شود.

دیدگاه ها غیر فعال است.