آخرالزمان
زمین تخته و زیرش صفحات الکترومغناطیسی هستن و روی این زمین یک گنبد وجود داره که ستارهها توپ یا دیسک الکترومغناطیسی پشت این گنبدن. گنبد ثابت نیست و آرام آرام میچرخه و ما چرخش صورتهای فلکی رو میبینیم. حدود هر دوهزار سال و خردهای، آسمان گنبد، یکدوازدهم خودش نسبت به زمین به جلو میچرخه. (چرخش عادیش یک طرف اما هر دوهزارسالوخردهای، یک دوازدهم جلوتر از جای دوهزارسالوخردهای پیشش خواهد بود.)
خورشید روشن هم خاموش میشه و خورشید سیاه، روشن خواهد شد. ققنوس آتش میگیره و از خاکستر خودش بلند خواهد شد. شروع و پایان این عصرها در هر دوره ای مقداری تفاوت داره اما من اون عصری رو میگذارم که از میلاد مسیح شروع شده. از میلاد مسیح تا الان صورتفلکی دوماهی (اسفند) روی اعتدال بهاری بوده و در پایان این چرخش یکدوازدهمی گنبد هستیم (حدود نوزدهسال زمان میبره).
اعتدال بهاری هم در اصطلاح بهار و پاییز هست؛ یعنی خورشید، هم هنگام بهار و هم هنگام پاییز روی مدار استوا در زمین تخت قرار میگیره. اعتدال برای بودن خورشید روی یک مدار، برای هم بهار و هم پاییزه. در اصل این دوهزارسالوخردهای، صورتفلکی دوماهی جای قوچ بود و حالا داره صورت فلکی آبریز یا همون آکواریوس به صورت کامل جایگزین صورتفلکی دوماهی روی اعتدال بهاری یا همون اول بهار میشه و صورت فلکی شیر میاد ابتدای پاییز به جای دوشیزه که خود دوشیزه هم به جای میزان آمده بود. با یک دوازدهم چرخش کامل گنبد. آگاهی جدید هم پایینترین قسمته که نوبت صورتفلکی عقرب هست. در اصل تصویر ما از بهار، تصویر حدود دوهزارسالوخردهای پیش از میلاد مسیحه.
سیارهها در لایۀ اول پشت گنبد هستن. به همین سبب تأثیرات بیشتری هم روی زمین دارن. چطوری؟! انرژی الکترومغناطیس سیارهها و ستارهها، با صفحات الکترومغناطیسی زمین مکانیزم اطلاعاتی و دستهبندی با ارتعاشهاشون ایجاد میکنن. وقتی اینها جابهجا بشن یعنی نوبت ارتعاشهای جدید و در نتیجه مکانیزم جدید اطلاعاتی هست! پس یعنی باید دورۀ اطلاعات پیشین پایان بیابه و نوبت اطلاعات جدید هست!
اینجاست که میگن عصر جدید آغاز شد! عصر جدید با مکانیزم جدید اطلاعاتی هست و به سبب اینکه صورتفلکی آکواریوس روی اعتدال بهاری قرار میگیره، میگن عصر آکواریوس میاد. همه اینها رو گفتیم که چی بشه؟
کرونا، صورتفلکی تاج هست و باروری بیماری کرونا پیش از زمان اعلام هم بود اما با اولین ستاره، علنی کردن و قرار هست با اوج پرنورترین ستارهاش موج بزرگتری از بیماری بیاد. یعنی اواخر آبان و آذر! اما این بیماری تازه اول ماجراست! اینها در کتابهای قدیمی و بایبل هم توضیح داده شده اما با کد، و از اون جایی که موجودات بدذات به سبب شناخت کارکرد اینجا با این کدها برنامهریزیهاشون رو جلو میبرن، همۀ روند، طبق وعدههای داده شده جلو خواهد رفت.
با صحت و درستی کامل بایبل کاری نداریم به سبب اینکه قطعاً بسیاری از اطلاعات خودشون رو درش گنجوندن اما برگی از تاریخ و جزیی از برنامهریزی کسانی هست که با نام دستهای پشتذپرده میشناسیم. منظورم کسانی بالاتر از ایلومیناتها و فراماسون هاست. البته فراماسونهای اصلی رو میگیم فراماسون، نه اینهایی که فکر میکنن جزیی از فراماسونهان!
اونها زودیاک مادر دارن و طبق زودیاک مادر، زودیاکهای کوچکتر و وابسته میکشن. اونها زمین و کشورها رو طبق زودیاک دسته بندی میکنن و با مکانیزم اطلاعاتی گردش صورتهای فلکی، برنامهریزی میکنن. برنامهریزی برای اهداف خودشون که همون نظم نوین جهانی هست. زمین رو قسمتبندی کردن و شکل ایران الان ما در اصل طبق صورتفلکی شیر هست (و نه گربه)! با جنگهای متفاوت، هم خونبها میگیرن و هم کشورها رو طبق اهداف اون دست پشتپردهای که اون قسمت از زمین رو به دست داره و کنترلش با او هست تنظیم میکنن.
به طور مثال یک کشور از قبل چیده شده زمانی که قرار هست اطلاعات صورتفلکی شیر روش اجرا شه، کدوم سرزمینها جز شیر هستن و با نامگذاری، مشخصش میکنن. یا ایرانی که قرار هست صورتفلکی خرچنگ با شش ستاره بشه، شهرهای مرزی که عددشون شش هست جز ایران باقی خواهند موند و بقیه طبق عددشون به کشور مجاور خواهند پیوست.
از بسیاری قدیمتر ما رو با نام تجزیه شروع به آمادهسازی ذهنی کردن. ایران جدید قرار هست خرچنگ باشه. حتی نام ایران هم شش میشه اما فعلاً ما صورتفلکی شیر هستیم. البته به لاتین iran= 6.
حالا توجهتون رو جلب میکنم به بخشی از مکاشفۀ یوحنا برای عصر جدید: طومار وقایع آینده:
… پس از آن، در دست راست آن کسی که بر تخت نشسته بود، طوماری دیدم که بر هر دو طرف آن نوشته شده بود و با هفت (عدد زمان) مهر، آن را مهر و موم کرده بودند. آنگاه فرشتۀ نیرومندی را دیدم که با صدای بلند میپرسید: «چه کسی لیاقت دارد که این مهرها را بگشاید و طومار را بخواند؟» اما کسی در آسمان و زمین و در میان مردگان پیدا نشد که قادر باشد طومار را باز کند و بخواند.
اما یکی از آن بیست و چهار رهبر به من گفت: «گریه نکن. ببین، شیر (ایران) قبیلۀ یهودا که از نسل داوود است، پیروز شده است! او لیاقت دارد طومار و هفت مهر آن را بگشاید.» نگاه کردم؛ اما به جای شیر، یک بره (منجی) دیدم که در مقابل تخت و موجودات زنده، و در میان بیست و چهار رهبر ایستاده است! بر روی بدن او، زخمهایی به چشم میخورد که زمانی باعث مرگش شده بود. او هفت شاخ و هفت چشم داشت که همان روح هفتگانۀ خداست که به تمام نقاط جهان فرستاده میشود. وقتی طومار را گرفت، آن بیست و چهار رهبر در برابر او سجده کردند.
سوار اول: نبرد
«بره» نخستین مهر را گشود. ناگاه یکی از آن چهار موجود زنده، با صدایی همچون غرش رعد گفت: «بیا!»
نگاه کردم و اسبی سفید دیدم. سوار بر اسب، کسی را دیدم که کمانی در دست و تاجی بر سر داشت (صورتفلکی کماندار که قراره صورتفلکی عقرب به جاش بیاد). او اسب را به جلو میراند تا در نبردهای بسیار، پیروز شود و فاتح جنگ باشد. (توضیح مختصر: ادیان ابراهیمی حاصل مکانیزم همین صورتفلکی کماندار هستن. با اومدن آگاهی عقرب، کسی که به مخالفت با آگاهی جدید خواهد پرداخت، آگاهی پیش از اون یعنی آگاهی صورتفلکی کماندار هست.
سوار دوم: ناآرامی
سپس «بره» مهر دوم را باز کرد. آنگاه شنیدم که موجود زندۀ دوم گفت: «بیا!»
این بار اسبی سرخ پدیدار شد. به سوار آن شمشیری داده شده بود تا قادر باشد صلح و سلامتی را از زمین بردارد و بجای آن هرج و مرج ایجاد کند. در نتیجه، جنگ و خونریزی در همه جا آغاز شد. (پیرو تفکرات پیشین، در برابر تفکرات جدید).
سوار سوم: قحطی
چون «بره» مهر سوم را گشود، شنیدیم که موجود زندۀ سوم گفت: «بیا!»
آنگاه اسب سیاهی را دیدم که سوارش ترازویی ( صورتفلکی ترازو) در دست داشت. سپس از میان چهار موجود زنده، صدایی به گوش رسید که میگفت: «یک قرص نان گندم، یا یک کیلو آرد جو، به قیمت مزد روزانۀ یک کارگر باشد. اما به روغن زیتون و شراب آسیبی نرسان!»
سوار چهارم: مرگ
چون «بره» مهر چهارم را گشود، صدای موجود زندۀ چهارم را شنیدم که گفت: «بیا!»
ناگاه اسب رنگ پریدهای ظاهر شد که سوارش «مرگ» نام داشت. به دنبال او، اسب دیگری میآمد که نام سوارش «دنیای مردگان» بود. به آن دو، اختیار و قدرت داده شد تا یک چهارم زمین را بوسیلۀ جنگ، قحطی، بیماری و جانوران وحشی نابود کنند.
فریاد شهدا برای دادرسی:
وقتی مهر پنجم را باز کرد، قربانگاهی ظاهر شد. زیر قربانگاه، روحهای کسانی را دیدم که برای موعظۀ کلام خدا و شهادت راستین خود شهید شده بودند. ایشان با صدایی بلند به خداوند میگفتند: «ای خداوند پاک و حق، تا به کی بر ساکنان زمین داوری نمیکنی و انتقام خون ما را از آنان نمیگیری؟» سپس به هر یک از ایشان، ردایی سفید دادند و گفتند که کمی دیگر نیز استراحت کنند تا همقطارانشان که باید مانند ایشان بخاطر خدمت به عیسی مسیح شهید گردند، به جمع آنان بپیوندند.
غضب خداوند:
آنگاه «بره» مهر ششم را گشود. ناگهان زلزلۀ شدیدی رخ داد و خورشید مانند پارچهای سیاه، تیره و تار گشت و ماه به رنگ خون درآمد. سپس دیدم که ستارگان آسمان بر زمین میریزند، درست مانند انجیرهای نارس که در اثر باد شدید، از درخت کنده شده، بر زمین میافتند.
آسمان نیز مانند یک طومار به هم پیچید و ناپدید گشت و تمام کوهها و جزیرهها تکان خورده، از جای خود منتقل شدند. پادشاهان زمین و رهبران جهان، فرمانداران و ثروتمندان، کوچک و بزرگ، برده و آزاد، همه خود را در غارها و زیر تخته سنگهای کوهها پنهان کردند.
حالا چرا میگdم سراغ آسترولوژی و متدولوژی نرید؟
به سبب اینکه این علم، دو بال اصلی داره.
۱. As above so below
۲. As within so without
اما در آسترولوژی الان، فقط بخش اول برای برنامهریزیها در نظر گرفته میشه. بخش دو به ما یادآوری میکنه که تمام جهان هستی و اطلاعات آفرینش در ما هست! چون ما از نوریم و بخ اون ملحق میشیم. بنابر چیدمان عناصر، ابتدای این زمانها از خرچنگ شروع شده و در این دوره، همۀ عوامل الکترومغناطیسی سر جای یک گردش کامل گنبد، فیکس خواهند شد.
ایران خرچنگ هست و از بقیۀ کشورهای روی زودیاک، جلوتر خودش رو آپدیت کرده. اوضاع نابسمان کلی جهان شامل ما هم خواهد شد اما اوضاع خوب رو هم تجربه خواهیم کرد. در برنامهریزیهایی که جز پیشگوییهای نوسترآداموس گنجانده شده، سرزمین پرشیا به شکوه گذشتۀ خودش باز خواهد گشت (البته برای بردههای چیپدار).
امیدوارم واقعا ماهم اوضاع خوب رو تجربه کنیم. مقاله جالبی بود خسته نباشید.
ادمین من خوب این مقاله رو نخوندم ولی حس میکنم اون چهار تا چیزه شبیه چهار سوار آپوکالیپس باشن
اما در کل آخرش نوشته بود پرشیا ( ایران) به شکوه و عظمت گذشته بر میگرده ما باید بدونیم این گذشته چیه
دوران های زیادی بودن که بهترینشون هخامنشیان بود ( در واقع قدرتمند ترین شون) یعنی ما همونی میشیم که ۲۵۰۰ سال قبل بودیم
ولی من حس میکنم به زودی بیشتر در فقر فرو میریم البته این همون زمان سختیه
حاکمان حاکم بر حاکمان دنیا تصمیم می گیرند که چی بشه و چی نشه، ما هیچکاره ایم. اونها ما رو خلق کردن تا برده و مطیع اونها باشیم . مگه قرآن نمیخونین که میگه شما را خلق نکردم مگر برای بندگی من؟
بله درسته خداوند در اصل هدف خلقت انسان رو پرستش خدای یگانه و عبادت خودش کرده .
ولی اینجور که شما فکر میکنید نیست که فقط به نفع خودش تصمیم بگیره و این نظر شما یک طرفه هست .
بین خدا و فرشتگان و شیاطین اون بالا درگیری بزرگی در جریانه
اونها ما رو خلق کردن تا ببینن کدوم پیروز میشه
همه ما بدلیلی اینجا هستیم و دلیلش هم اینهس که راهی که خدا گفته رو عمل کرده و به اون مسیر بریم ولی شیاطین نزارن
در پایان هم همه به اون بر می گردیم البته کیفیت برگشتنش خیلی مهمه
# کیوان
اره اینی که الان گفتی درسته 👍👌
جالبه
گفته شده سوار اول مرگ ، سوار دوم بیماری ، سوار سوم قحطی و سوار چهارم دجال(😨😨😨) هست