تفاوت بین پادشاه، امپراطور، لرد و دیگر عناوین

یک امپراتور حاکم یک امپراتوری کامل است. در آن امپراتوری پادشاهان زیادی وجود دارد. این پادشاهان مسئول پادشاهی های مختلف کوچک در امپراتوری بزرگ هستند. این حاکمان عنوان پادشاهان را داشتند اما قطعاً قدرت کمتری نسبت به امپراتور دارند. این امپراتور است که تمام امور یک امپراتوری را مدیریت و مراقبت می کند. از طرف دیگر، پادشاه با مسئولیت محدود توسط امپراتور تعیین می شود. این مسئولیت ها و وظایف فقط مربوط به زمین محدودی است که وی به عنوان پادشاه در آن حکمرانی می کند. ناگفته نماند که اگر امپراطوری ای وجود نداشته باشد. آن پادشاه خودش تصمیم گیرنده است و در بالاترین رده قرار می گیرد. همچنین حاکم زن در یک امپراتوری به عنوان امپراطور شناخته می شود و یک ملکه می تواند مادر یا همسر امپراتور باشد.

همچنینی تفاوت های دیگری بین یک پادشاه و امپراطور وجود دارد که به شرح زیر است:

• پادشاه تنها زمانی حاکم وابسته می شود که پادشاهی وی متعلق به یک امپراطوری بزرگتر باشد. یک امپراتور همیشه یک حاکم مستقل است.
• یک امپراتور به کلیت امور یک امپراتوری به طور کلی مراقبت می کند. یک پادشاه تحت نظر امپراتور فقط می تواند مسئولیت های محدودی را که امپراتور می خواهد داشته باشد. یک پادشاه مستقل همان قدرت امپراطور را دارد.
• حاکم زن در یک پادشاهی و همچنین در یک امپراطوری ملکه است.
• امپراطور و پادشاه هر دو از طریق فتح و یا نسبت خانوادگی به قدرت می رسند، اما در دوره ای، پادشاه انتخاباتی بود، همانند روم باستان.

حاکم:

تقریبا حاکم که در دوره ای به آن فرمانروا نیز می گفتند همان پادشاه است و هیچ تفاوت دیگری بین آنها وجود ندارد. با اینحال در دوره های مختلفی این دو با هم تفاوت های بسیار کوچکی داشتند که به شرح زیر است اما اغلب نادیده گرفته می شد و همان صفت پادشاه را حاکم نیز می کفتند.

• دایره وسعت قلمرو پادشاه از حاکم بیشتر است.
• حاکم می تواند، وزیر، رهبر و یا… یک مکان باشد اما پادشاهی لقبی ارثی است.
• حاکم به افرادی که بر یک قلعه یا یک مکان خاص حکمرانی می کنند می گویند.
• در دوره های بسیار حاکم مناطق توسط پادشاه انتخاب می شد.
• در مناطقی مانند قبایل سرخپوستی، حاکم قبیله را با رای گیری انتخاب می کنند.

فرعون، سلطان و دیگر عناوین:

فرعون و سلطان دقیقا همان پادشاه مستقل هستند با یک تفاوت بسیار اساسی و اینکه این دو اسامی متعلق به مکان و دوره خاصی است. واژه فِرعَون لقبی است که در دوره های گذشته برای نام بردن از فرمانروایان سلسله‌های مصر باستان به‌کار می‌ رفت. فرعون مدیر ارشد، رئیس ارتش، و فرمانروای کل مصر تلقی می‌شده‌است. او همچنین پسر رع به‌شمار می‌آمده.

سلطان عنوانی‌است با معانی تاریخی مختلف. ریشه آن از لغت سلطه در عربی به معنای قدرت و فرمانروایی گرفته‌ شده‌ است. بعدها این عنوان به فرمانروایانی اطلاق می‌شد که دارای قدرت کامل (اینکه زیر حکم فرمانروایی دیگر نیستند) در زمان خویش بوده‌اند. به منطقه‌ای که تحت حکومت یک سلطان است سلطان‌نشین می‌گویند. عبارت «سلطان» دارای اهمیت مذهبی و استفاده از آن محدود به کشورهای اسلامی است. ناگفته نماند که عمان که یک کشور مسلمان عربی است، هنوز نیز از این لقب برای کشور و پادشاه خود استفاده می کنند.

در ادامه نیز به معرفی معروف ترین عناوین هر حاکم و یا پادشاه در سرزمین خود می پردازیم:

• امیر: حکام سابق افغانستان که برداشت دیگر آن می تواند یک سردار مستقل باشد.
• خلیفه: عنوان جانشین پیامبر در دوران اسلامی.
• چوگبال: عنوان حاکم سیکیم (یک ایالت معروف در هندوستان).
• دالایلاما: عنوان حاکم تبت و رئیس لاما.
• دوج: رئیس دادگستری در جمهوری های ونیز.
• اینکا: حاکم یا پادشاه امپراطوری اینکا.
• کاباکا: حاکمان سابق مردم باگاندا.
• خان: عنوانی که امپراطوران چینی دوران قرون وسطی و حاکمان مغول و ترک بر عهده داشتند.
• میکادو: امپراطور ژاپن.
• نگوس: عنوان امپراطور اتیوپی.
• اوبا: عنوان رئیس یا فرمانروای اوبا در افریقای جنوبی.
• شیخ: رئیس یک خانواده، قبیله یا روستای عرب.
• شوگان: یک فرمانده ارشد نظامی (منسوخ شده).

رئیس جمهور:

رئیس‌جُمهور بالاترین مقام سیاسی در کشورهای دارای حکومت جمهوری است. او با رأی مردم از میان نامزدهای ریاست‌جمهوری برای مدت معینی برگزیده می‌شود. رئیس‌جمهور در اکثر کشورها جایگاهی است که دارای اختیارات بالای نظارتی و هدایتی است. قدرت معمولاً میان رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر یا صدراعظم تقسیم می‌شود، هرچند در برخی کشورهای دارای نظام ریاست‌جمهوری مانند افغانستان یا ایالات متحدهٔ آمریکا، پست‌های قابل توجهی مانند نخست‌وزیری یا صدراعظمی وجود ندارد و رئیس‌جمهور که با رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شود، دارای اختیاراتی دوچندان است.

رهبر:

رهبر معانی متفاوت بسیاری دارد. و از گذشته های دور تا به امروز در سطح وسیعی بکار برده می شود. یک رهبر می تواند هدایت یک گروه، یک تیم، یک ارتش و یا یک کشور را بر عهده داشتته باشد. همانند رهبر یک ارکست و یا رهبر یک کشور. شیوه تعیین رهبر نیز بسیار متنوع است. یک رهبر بر اساس چیزی که هدایت آن را بر عهده دارد، یا با تلاش و کوشش به آن مکان می رسد و یا توسط دیگر افراد انتخاب می شود.

لُرد:

کلمه لرد که از واژه انگلیسی باستان hlāfweard به معنی نگهدارنده نان گرفته شده‌ است. اصطلاحی است که اولین بار برای نجیب‌ زاده‌ها در کشورهایی نظیر انگلستان به کار می رفت. اما در طول سالها دچار تغغیرات بسیاری شده است و امروزه دامنه بسیار وسیع تری نسبت به هر لقبی پیدا کرده است. عموما وقتی افراد این کلمه را بکار می برند که خواهان نشان دادن نهایت احترام خود به فرد دیگر هستند. همچنین این کلمه را هر کسی می تواند در وصف کس دیگری همچون اربابش بکار ببرد.

از صاحب یک شی یا چیزی، یک ارباب روستا گرفته تا یک امپراطور و حتی خدا، همگی این امکان را دارند که کلمه لرد را برای آنها بکار ببریم. برای مثال یکی از القاب خدای خداین یونان یعنی زئوس، لرد آسمان بود و به شخصیت کمیکی معروف دی سی کامیک یعنی دارک ساید به دلیل حکمرانی بر سیاره آپوکالیپس، لرد آپوکالیپس می گویند.