نقد اپیزود سوم سریال شوالیه ماه moon knight

خب بریم سراغ نقد اپیزود سوم . قبل از نقد نمرات این اپیزود رو قرار میدیم :
متاکریتیک : ۶۹
ای ام دی بی : ۷٫۶ از ۱۴,۴۱۲ رای
روتن تومیتز : ۹۳ از ۱۵ نقد
اپیزود سوم … بازگشت به تنظیمات اپیزود اول و فاصله گرفتن از ویژگی های رایج ام سی یو . اپیزودی در جهت متفاوت ولی همراستا با اپیزود قبل یعنی گسترش شخصیت پردازی کاراکتری که در اپیزود قبل استارت خورده بود یعنی مارک . استفاده از فرمول یکسان در طراحی و قابل درک پذریر کردن استیون و مارک به نسبت برابر در این سه اپیزود .که نتیجه اون میشه رسیدن شخصیت پردازی مارک به حد مناسب . تقریبا در درجه ای یکسان با استیون که باعث میشه مخاطب از هردو به یک درک مناسب و کافی برسه . کاری که مورد نیاز فیلمنامه بود و بالاخره در این اپیزود انجام شد . چرا که طراحی فیلمنامه سریال در این سه اپیزود به گونه ای بود که اگه شخصیت پردازی این دو تا زمانی که به یک نسبت برابر نرسیده بود حس ناقص بودن رو به مخاطب منتقل میکرد و انجام این مورد از لزومات بود و خوشبختانه بیشتر از سه اپیزود زمان نبرد . هردو شخصیت پردازی دو جنبه متفاوت از فیلمنامه رو در اختیار خودشون گرفتن و در این دو زمینه به ایفای نقش پرداختن .
فیلمنامه سعی میکنه اکشن مورد نیاز برای کاراکتر مارک رو داشته باشه و در عین حال با ترس از عوامل محدود کننده درجه سنی , خشونتی رو غیر مستقیم به فیلمنامه تزریق میکنه . ما مستقیما وقوع قتلی رو نمیبینیم ولی در عین حال مقتول هایی رو داریم که تقریبا به سبکی خشونت بار کشته شدند . و حالا در کنار این مورد ما در این اپیزود قربانی شدن یه مقتول کم سن رو هم داریم . و در عین حال این کار با احتیاط تمام انجام شد هرچند از نظر طراوت در خشونت این صحنه چندان حس هیجانی ای رو منتقل نمیکرد ولی افزایش جنبه خشونت این اپیزود رو تا حد قابل توجهی بر عهده داشت . و جالب بودن این مورد در خودکشی فرد بود که همزمان به اعبتار ویلین فیلم ییعنی امیت هم چیز رو اضافه میکنه . به طور خلاصه یکی افزایش جنبه خشونت بار فیلمنامه و دومی افزایش اعتبار و ترسناک بودن ویلین ناشناخته سریال کسی که همه به دنبال برگرداندن او به دنیای زندگان هستن . چرا که بعد از ناشناخته بودن این اعتبار و تاثیر پذیریه که باعث ترس از یک ویلین میشه .

شخصیت پردازی لایلا در این اپیزود نسبت به اپیزود پیشین پیشرفت چشمگیری داره و تقریبا جایگاه مشخص و شناخته خودش رو در فیلمنامه بدست میاره و در عین حال به عنوان یک شخصیت مکمل نقشی قابل قبول , هم در فیلمنامه و هم در کمیک طراحی شخصیت استیون و مارک ایفا میکنه .
و خب موسیقی متن سریال که به تدریج بعد از گذشت سه اپیزود در حال مرسوم شدنه جوری که دیگه کمتر به سمت حال و هوای جدید بودن سوق پیدا میکنه ولی در عین حال زیبایی خودش رو حفظ میکنه و باعث زیبایی همزمان فیلم میشه .
یه کم سرعت روایی داستان و ضرب اهنگ فیلمنامه در این اپیزود کنده ولی باز هم نمیشه گفت در حد یه ضعف اشکار خودش رو نمایان میکنه و اکثرا میشه اون رو نادیده گرفت .
و باز هم بحث بازیگری و بازی محشر اسکار ایزاک . هر اپیزود متانسب با اینکه لایه های جدیدی از داستان فاش میشه بازی اسکار هم عالی و عالی تر میشه . این بازی واقعا لایق جایزه امی هستش . فک میکردم الیزابت و تام توی سریال های خودشون عالی بودن ولی اگه اونها عالی باشند پس اسکار ایزاک دیگه چیه ؟ واقعا بازی خوبی داره . تفاوت لهجه , حرکات بدن و واکنش های واقعا محشر متانسب با استیون و مارک که کاملا مجزا بودن رو انتقال میدن . تفاوت دو کاراکتر حتی در در حالت چهره ی اسکار هم مشخصه و اسکار با تمام وجودش این تفاوت رو رقم میزنه .
ایتان هاوک کمی جنب و جوش پیدا میکنه و با سرعت بیشتری توی دیالوگ های کاراکتر شاهد تکامل کاراکتر هارو هستیم . هرچند لایه جدیدی رو هم در این اپیزود درون فیلمنامه پیدا کرد . شاید بشه گفت حس انتقام هارو از کانشو یا به طور کلی رابطه بین این دو نفر در فیلمنامه ناقص به نظر میرسه و از جایگاه و ارزش کافی برخوردار نیست و یه حس چندان جالب نبودن رو منتقل میکنه .
توی این اپیزود شخصیت پردازی کانشو خیلی پیشرفت داشت و واقعا دیگه زمان تکامل این کاراکتر فرا رسیده بود . هم یه بار احساسی رو ایجاد کرد و هم ارزش فداکاری اون رو بالا برد و این تا حدود زیادی مدیون پیشرفت داستان این کاراکتر در اول این اپیزود بود .
نمره ایرونی سنتر به این اپیزود : ۸٫۴

نویسنده: امیررضا قاسمی