دین و کتاب الهی موجودات فضایی

«اگر می خواهید از بسیاری از حقایق که تا به امروز بر شما پوشیده بود آگاه شوید، پیشنهاد می کنیم با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.»

اهل قرآن می دانند که آیات قرآن به گونه ای نازل شده که برای هر عصر و هر نسل، تازگی و طراوت خود را دارد و مردم هر زمان می توانند موضوعاتی از آن را بفهمند که قبلی ها متوجه آن نشده بودند. علت اینکه معصومین به نوشتن تفسیر قرآن به شیوه معمول با اینکه علم کامل آنرا داشته اند، اقدام نکردند، این بود که در آن صورت راه تفکر و تعقل و تدبر در آیات برای همیشه بسته می شد. زیرا مردم هرچه سعی می کردند، هرگز به پای آن نمی رسیدند و لاجرم فقط مصرف کننده می شدند. لذا دعوت های خداوند از قبیل «لعلهم یتفکرون» و «افلا یتدبرون» و امثال آن، زائد جلوه می کرد و باب تفکر برای همیشه مسدود می شد.

امروزه که معلوم شده است تعدادی از مخلوقات عاقل و مختار خداوند وجود دارند که افضل تر از انسان ها هستند، (برای مطالعه بیشتر می توانید به مقاله « خداوند مخلوقاتی دارد که ما نمیشناسیم » در همین سایت مراجعه کنید.) می خواهیم سوالی را مطرح کنیم که: آیا آنان هم نیازمد هدایت الهی برای رسیدن به کمالی که خداوند برای آنان در نظر گرفته، هستند؟ و اگر پاسخ مثبت است، که باید هم مثبت باشد زیرا قرآن از زبان حضرت موسی فرموده: «قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى» (سوره طه آیه ۵۰) «کل شیء» عمومیت را می رساند، یعنی هر آنچه که خداوند خلق کرده محتاج هدایت الهی است. پس آنانی که برتر از انسان هستند هم نیازمند هدایت می باشند. سوال دیگری که پس از پاسخ مطرح است، این است که هدایت آنان چگونه خواهد بود؟ چه کسی و با چه کتابی آنان را هدایت خواهد کرد. آیا برای آنان نیز قیامت و آخرتی هست یا خیر؟ جواب قرآن این است که برای آنها هم معاد خواهد بود. هنگامی که همه ستارگان و کرات آسمانی منفجر شده و اوضاع آسمان دگرگون می شود که سوره های انتهایی قرآن از آن سخن گفته اند، همین را اثبات می کند.

بنابراین موجودات عاقل و مختار دیگر هم نیاز به هدایت الهی دارند. پس لزوماً آنان نیز باید پیامبرانی داشته باشند که هدایتشان را عهده دار باشد. قرآن خطاب به طایفه انس و جن می فرماید: «يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنْسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا» (سوره انعام آیه ۱۳۰) ای گروه جن و انس آیا برای شما رسولانی از خودتان نیامد که آیات مرا برایتان می خواندند و شما را از چنین روزی (قیامت) بیم می دادند؟ از این آیه فهمیده می شود که همان گونه که طایفه انسان ها و جن از خودشان پیامبرانی دارند، لزوماً مخلوقات عاقل و مختار دیگر خداوند نیز پیامبرانی دارند که آنان را از خطرات جهنم بیم داده و به بهشت در آخرت بشارت می دهند.

سوال این است: در جایی که خداوند برای انسان ها که در مقام متوسط به بالایی از سطح مخلوقات قرار دارند، برترین مخلوقات خود را برای هدایت شان مبعوث می کند، پس برای اشراف و افضل از انسان ها چه کسی را می فرستند؟ آیا خداوند مخلوقی بهتر از ۱۴ معصوم دارد؟ مرحوم علامه امینی در کتب فاطمه الزهرا به نقل از پیامبر اکرم می فرماید: «انّ اللّه عزّ و جلّ اشرف علی الدنیا فاختارنی منها علی رجال العالمین.ثم اطلع الثانیة فاختارک علی رجال العالمین بعدی ثم اطلع الثالث فاختار الائمة من ولدک علی رجال العالمین بعدک ثم اطلع الرابعة فاختار فاطمة علی نساء العالمین» خداوند عزوجل اشرافی بر دنیا کرد و مرا بر همه مردان عالم برگزید. سپس طلوع دومی کرد سپی تو (علی علیه السلام) را به همه مردان عالم بعد از من برگزید. سپس طلوع سومی کرد و امامان از فرزندان تو را بر همه مردان عالم بعد از تو برگزید. سپس طلوع چارمی کرد و فاطمه را بر همه زنان عالم برگزید.

در این روایت باید به دو نکته توجه کرد. اول اینکه در روایت کلمه «دنیا» به کار رفته نه «ارض» برای اینکه تمام موجوداتی که در عالم هستند از متن فهمیده شود. دوم کامه عالمین را بکار برده تا از آن تمام کسانی که ار ابتدا تا قیامت در عالم دنیا می آیند و می روند فهمیده شود. برای «عالمین» در قرآن سه معنی آمده است: اول _ عالمین به معنی تمام کسانی که در زمان واحد در زمین زندگی می کنند. دوم _ عالمین به معنای تمام کسانی که از ابتدای خلقت آدم تا بر پا شدن قیامت در روی زمین زندگی کرده و می کنند و خواهند کرد. سوم _ عالمین به مفهوم تمام عواملی که موجودات عاقل و مختار خداوند از ابتدای خلقتشان طی کرده و تمام عوالمی که طی خواهند نمود تا به آخرت و لقاءالله برسند. وقتی خداوند می فرماید من رب العالمین هستم یعنی در تمام هفت عالم: انشاء _ ذر _ حمل _ دنیا _ برزخ _ قیامت _ آخرت (بهشت و جهنم) پروردگار مخلوقات خود هستم. بنابراین از آمدن کلمه دنیا بجای ارض است که فهمیده می شود مقصود از عالمین، همه کسانی که در عالم دنیا (نه فقط زمین) از ابتدا تا قیامت وجود دارند، می باشند.

در آیه ای معروف در قرآن گفته شده: مالک دوزخ از سوی خداوند خطاب به جن و انس می گوید: آیا پیامبری از خودتان به سوی شما نیامد تا از چنین روزی بر حذرتان نماید، سوال این است که پیامبر جنیان به آنان چه می گوید؟ آیا غیر از توحید و معاد و اینکه او از سوی خدا بر آنها مبعوث گردیده تا هدایتشان کند و از احکام و قوائدی که باید در نحوه سلوکشان با یکدیگر رعایت کنند و خلقت هستی، چیز دیگری است؟ لاجرم می شود همین قرآن با مختصری تغییر در تعبیراتی که متناسب با فهم و نیاز آنها باشد. اما درباره موجودات اشرف از انسان و جن چطور؟ آیا کتابی که پیامبرشان می آورد، غیر از همین اصول حاکم بر هستی خواهد بود؟

در جایی که خداوند خالق همه هستی است و هدایت همه موجودات هستی را بر عهده دارد و خود را «رب العالمین» معرفی می کند و می فرماید: «تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا» (سوره فرقان آیه یک) پر برکت است آن خدایی که فرقان را بر عبد خود نازل کرد تا برای عالمیان نذیر باشد، فرقانی که معیار تشخیص و فرق گذارنده بین حق و باطل است، آیا فقط در روی زمین حق و باطل دارد یا در همه هستی خداوند هم حق و باطل وجود دارد؟ لاجرم فرقانی که برای عالمین نذیر است، در همه هستی خداوند می تواند فرقان باشد. پس کتاب آنان نیز غیر از امهات قرآن چیز دیگری نمی تواند باشد و قرآن در تمام هستی یکیست. بگذارید بحث را اندکی علمی تر و با تفسیر بیشتر بررسی کنیم:

از آنجا که در تمام هستی فقط یک خدا وجود دارد و همان خدا خالق تمام هستی و موجودات آن است، و صراطی که به او ختم می شود. پس اصل توحید نبوت و معاد در تمام هستی یکسان است بنابراین باید پیامبر و امامانی داشته باشند تا راه را نشانشان دهد. اصل دیگر اینکه پیامبرشان حتما باید کتابی داشته باشد تا قوم خود را بر اساس رهنمود های آن کتاب بازگو کند، و به دلیل ثابت بودن بقیه اصول، لزوماً کتاب آنان نیز باید چیزی شبیه قرآن باشد، منتها با زبان خودشان و همان اصول حاکم بر هستی را بازگو کند. پس نتیجه می گیریم کتاب هدایت در تمام عالم همین قرآن است با اندک اختلافی در بیان قصص انبیاء و نحوه سلوک اقوام و شیوه زندگی آنها که فرضاً به جای حکایت حضرت یوسف یا حضرت صالح علیهما السلام، بیان کننده داستان پیامبران خودشان خواهد بود. قرآن هم همین را می فرماید که این کتاب تذکری است برای همه عالمیان، آن کسانی که بخواهند به صراط مستقیم بروند. «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ * لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ» (سوره تکویر آیات ۲۷ و ۲۸) می بینیم که در این آیه قرآن را تذکری برای همه عالمین معرفی می کند و در آیه ۲۸ لفظ «منکم» را آورده تا مخاطب آیه، انسان ها باشند.

ملاحظه می کنید که چگونه در سایه تفکر می توان به محتوای بسیاری از مجهولات دست پیدا کرد و موضوعاتی را فهمید که در نظر اول به چشم نمی آیند. به جهت رفع هر گونه تردید در درستی آنچه که گفته شد، به سوره جن می رویم که می فرماید: «قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا * يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ ۖ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا» (سوره جن آیات ۱ و ۲) بگو به من چنین وحی شده که گروهی از جن با دیگر جنیان گفتند ما قرآن عجیبی شنیدیم که به سوی رشد و کمال هدایت می کند، پس ایمان آوردیم (و در پرتو این ایمان) دیگر هرگز کسی را شریک پروردگار قرار نمی دهیم. این آیات تصدیق همان روایتی است که گروهی از جن در مکه به حضور پیامبر رسیدند و ایشان آیاتی از قرآن را بر آنان تلاوت نمود. ادامه آیات این سوره، بیان دریافت هایی است که آنان از قرآن داشته اند و بازگویی آن به دیگر جنیان هم نژاد خود است. این مطلب، تایید همان چیزی است که گفته شد محتوای قرآن در تمام هستی یکسان است.

به راستی چه منعی درد که بپذیریم پیامبران و امامان ما پس از وفاتشان در قالب دیگر و هیاتی متناسب با جوامع دیگر، در میان همان ها دوباره متولد شده و به عنوان پیامبر و امام بر آنها مبعوث شوند؟ چگونه است که رجعت آنها به زمین پس از رحلتشان را می پذیریم ولی حضور آنان در میان اقوام دیگر باید عجیب باشد؟ مگر در زیارت امام زمان علیه السلام نمی گوییم «السَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ» سلام بر تو ای امام انسان و جن. چگونه ایشان می خواهند در میان جنیان امامت کنند؟ آیا غیر از این است که باید در میان آنان باشند و به زبان آنان سخن بگویند؟ پیامبران دیگر چطور؟ آیا آنان هم فقط برای زمینی ها مبعوث شده اند؟ پس این آیه که می فرماید: «سَلامٌ عَلى‌ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ» چه معنی دارد؟ گسترش این «عالمین» تا کجاست؟ چنانچه منظور قرآن سلام او در زمین و عوالم بعد از دنیا بر ایشان باشد، آیا سلام خداوند فقط برای نوح علیه السلام در این عوالم خواهد بود؟ پس حضرت ابراهیم و یوسف و موسی و عیسی و دیگر پیامبران چه می شوند؟ پس چاره ای نیست که بپذیریم که مقصود از «عالمین» باید عالمی فراتر از عالم زمینی باشد.

آیا از قدرت خداوند خالق هستی انجام چنین کاری بعید است؟ این را می دانیم که انسان ها پس از مرگ به برزخ می روند تا به رفع برخی از کاستی ها که مانع نورانی شدنشان گردیده بپردازند تا با خاطری آسوده تر به قیامت قدم بگذارند. اما پیامبران و اوصیاء آنان پس از مرگ به کجا می روند؟ به همان برزخی که همه می روند؟ می روند که چه کنند؟ مگر در برزخ امر هدایت برقرار است تا پیامبرانی که تماماً از نور برکت هستد افراد موجود در برزخ را هدایت کنند؟

خداوندی که تمام هستی را از هیچ و عدم آفریده، آیا نمی تواند پیامبران خود را در ملک خویش و در دیگر جاهایی که عده ای موجود عاقل و مختار نیازمند هدایت هستند، در هیأت همان ها دوباره مبعوث نماید؟ برای رسیدن به یقین لازم است به بیانات پیامبر صلی الله و آله که در خطبه قدیر ایراد فرموده اند دقت کنیم: «أَنَا والله خَاتَمُ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ الْحُجَّةُ عَلَى جَمِیعِ الْمَخْلُوقِینَ مِنْ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ» به خدا سوگند که من خاتم تمام انبیاء و رسول هستم و حجت خدا بر جمیع مخلوقین از اهل آسمان ها و زمین هایم. سوال می شود: اهل آسمان چه کسانی هستند؟ شاید گفته شود مقصود جن و فرشتگان است. اگر چه این بیان فقط یک احتمال است، اما سوال بعدی این است که اهل زمین ها «ارضین» چه کسانی هستند؟ اگر در هستی خداوند، اشرف مخلوقات او همین انسان های زمینی هستند، پس ذکر «ارضین» چه معنی دارد؟ آیا غیر از این است که ایشان حجت خدا بر موجودات عاقل و مختاری که در هر کره از کرات آسمانی که از آن به زمین یاد شده، هستند؟ و سوال آخر این که ایشان چگونه به آن «ارضین» رفته اند تا بر اهل آن حجت باشند؟ که البته این کار با خواست الهی به راحتی امکان پذیر است. البته قبول داریم که پذیرش چنین چیزی برای عقول مادی اکثریت مردم سخت و دشوار است.

در جایی که قرآن کریم از تردید پیامبران خود در پذیرفتن امکان تحقق امور خارق العاده سخن می گوید، از مردم عادی چه انتظاری می رود؟ اما خداوند می خواهد به همه بفهماند و از آنان می خواهد که با ایمان قلبی خود باور کنند که خدا بر هر کاری قادر است.

3 Comments
  1. حسین کاربر می‌گوید

    من این مطلب رو در کتابی اثر عبدالله مستحسن خوندم و باید بگم که بسیار عالی و دقیق بود و علمای بزرگ رو هم نقد کرده اما یه مشکلی که هس نمیگه اون موجودات بالاتر از ما و الهی دقیقن چی هستن. حتی مثال هم نزده در مورد شکل ظاهری یا تواناییاشون. آیا خوب و بد دارن یا آیا همون موجود سیاهی هستش که در برون فکنی می‌بینیم. یا ارواح پاک و هدایتگرن. چی هستن نگفته. ولی صد درصد وجود دارن و بسیاری از افراد ناخواسته یکی دوبار در طول زندگی میبیننشون.

    1. Alireza.fara کاربر می‌گوید

      سلام. میخواستم بپرسم اموری شامل برون فکنی، احضار و تله کینزی تا چه اندازه خطرناکه؟

      1. حسین کاربر می‌گوید

        شما دارین چند چیز مجزا رو با هم مقایسه می کنید. اول اینکه هر کدوم یچیز جدان. مثلا جابه‌جایی اجسام رو خودم هم انجام دادم و مشکلی پیش نیومد. کاریه که با تلاش و پشتکار بهش می رسین ولی برون فکنی و مخصوصا احضار رو اصلا پیشنهاد نمیکنم چون شما در احضار پای شیاطین رو به زندگیتون باز می کنید و برای همیشه مورد لعن پروردگار متعال قرار می گیرید.

دیدگاه ها غیر فعال است.