هنرهای مرتبط با مجسمه سازی در تاریخ ایران

با توجه به اشتراکاتی که به لحاظ تکنیک بین برخی از هنر ها وجود دارد، می توان حوزه های مشترک آنها را تبین کرد مثلا طراحی نقطه اشتراک هنرهای مجسمه سازی، نقاشی، گچ بری، منبت کاری و… است و بر همین اساس هنر پیکر تراشی و مجسمه سازی ایران باستان نیز با بعضی از هنرها اشتراکاتی دارد که در ادوار اولیه اسلامی که دوران بحرانی این هنر بوده است، زمینه های رشد آن هنر ها را در قالب های نو که منطبق با نیازهای جامعه و فرهنگ اسلامی بوده فراهم ساخت.

حجاری و گچ بری

حجاری و گچ کاری و استفاده از گچ به طور کلی در ایران سابقه ای طولانی دراد و به عنوان مثال می توانیم قدیمی ترین اثر گچی را که در کاوش ها در هفت تپه خوزستان به دست آمده است، یاد کنیم که مربوط به دوره ایلامی است. در دوران اشکانی و هخامنشی هم از این هنر ها استفاده می شد اما در عصر ساسانی تکنیک و روش های خاصی عرضه گردید که باعث تحولاتی در هنرهای دیگر عهد ساسانی و دوران اولیه اسلامی در ایران و خارج از ایران شد.

حجاری دوره اولیه اسلامی از تزئیناتی که در قصرها و منازل و مساجد سوریه و عراق و مصر باقی مانده و در زمان خلفای اموی و عباسی ساخته شده، می تواند مورد مطالعه قرار گیرد. این آثار تاریخی و عناصر معماری از قبیل سرستون ها و محراب ها و سایر آثاری که از آن عصر باقی مانده است، حاکی از مهارت و عظمت تزئینی حجاری و گچ بری دوره اولیه اسلامی است. در ایران از بهترین نمونه های سبک عباسی گچ بری های مسجد نائین را می توان ذکر کرد که دارای طرح های طوماری منحصر بفردی می باشد. در نائین یک نوع طرح تزئینی برگ نخلی وجود دارد که سطح آن پرکارتر است و شواهد امر دلالت دارد بر این که این نوع تزئین از تزئینات شهر های عراق عرب متأخرتر است و باید آن را به اوایل قرن دهم میلادی نسبت داد.

گچ بری های نیشابور مطالب جالب توجهی را درباره بقای اسلوب ساسانی در ترسیم اشکال حیوانی در صنایع اسلامی آشکار می سازد. در انتهای بعضی از انشعابات شکل سه پرنده دیده می شود که برگ نخل به منقار دارند. این طرح ها در ظروف نقره دوره ساسانی به کار می رفت. از اشکال تزئینی دیگری که صنایع دوره عباسی از اسلوب ایرانی گرفته، شکل روبان های ساسانی است که در تزئینات سامره و نیشابور به اشکال مثلث شکل گل نیلوفر آبی، که به اشکال پرندگان و برگ نخل وصل شده، تبدیل یافته است.

پیکره های سنگی بر روی قبور

بر اساس شواهد و مدارک باستان شناسی و تصریح اغلب صاحب نظران تاریخ هنر، سنت ساخت پیکره های سنگی با معنا و مفهوم متفاوت هم در قبل از اسلام و هم در دوران اسلامی در مناطق مختلف ایران با تنوعات زیادی رواج داشته است. مشخصاً روشن نیست که از چه تاریخی سنت گذاشتن پیکره های سنگی بر روی قبور در ایران پایه گذاری شده است، اتینگهاوزن تاریخ ساخت پیکره های شیری آذربایجان را هزاره اول قبل از میلاد می داند. این سنت در طی سالیان علی رقم منع مجسمه سازی در دوره ای به حیات خود ادامه داد و در ایران و خاوردور آن دوره بسیار رایج بود و اغلب این گونه پیکره ها را به عنوان حافظان روح بر روی قبور قرار می دادند.

ولی چرا بیشتر با طرح شیر؟ در ایران باستان بطور یقین شیر وجود داشته است. این حیوان به سبب خصوصیات طبیعی خود هموراه در فرهنگ ایران دارای مقامی خاص بوده است. چنان که صفاتی جون شجاعت و دلیری را به آن نسبت داده و آن را پادشاه جانوران می دانند. در سایر ملل نیز شیر اهمیت ویژه ای را دارا بوده چنان که در مصر آنرا مظهر خدایی و جلال و شکوه می دانسته اند و آشوری ها و یونانی ها بر این عقیده بوده اند که شیر با خدایان رابطه داشته است. از میان سرستون های تخت جمشید نیز که به سه شکل گاو، عقاب و شیر است، سرستون های شیر تنها در ایوان شرقی کاخ آپادانا و رو به سمت شرق قرار دارند و این نشانه وابستگی شیر و مهر (ایزد روشنایی) می باشد.

سنگ قبرها

یونگ روان‌شناس سوئیسی در این باره می نویسد: ما می دانیم که حتی سنگ های طبیعی دارای یک معنی بسیار سمبولیک برای جوامع قدیمی ابتدایی بودند. سنگ های خشن و طبیعی غالباً به منزله جایگاه ارواح یا خدایان شناخته می شوند و در این فرهنگ های ابتدایی از سنگ قبر سنگ مزار یا اشیا مذهبی ساخته می شد. استعمال آنها را می توان مشابه به شکل ابتدایی هنر مجسمه سازی دانست.

پس متوجه می شویم که انسان اولیه از دوره های غارنشینی با سنگ سروکار داشته و ابزار جنگی خود را از سنگی می ساختند. و حتی هم اکنون هم در بعضی قبیله های سرخپوست وسایل زندگی خود را از سنگ درست می کنند. اما چرا سنگ ها را روی قبرها می گذارند؟ این خود احتیاج به تحقیق دارد. رابطه انسان با سنگ قبر یک رابطه مقدس است. در مذاهب مختلف قرار دادن سنگ در روی قبرها مراسم بخصوصی دارد. میل مفرطی که ما در تمام تمدن ها برای برپا داشتن تندیس ها و بناهای یادگاری به افتخار اشخاص بزرگ و محل وقایع مهم ملاحظه می کنیم نیز شاید از این معنی سمبولیک سنگ سرچشمه می گیرد. شگفت نیست که در بسیاری از مذاهب، سنگ نشانه خدا یا علامت محل عبادت است.

پی سوزها و عودسوزهای دروان اسلامی در مجسمه سازی

از جمله تغییراتی که در هنر مجسمه سازی ایران در عصر اسلامی بوجود آمده است ساخت پیکره هایی از حیوانات بود که با تغییراتی ماهرانه این پیکره ها را در اندازه های تقریباً کوچک با مواد فلزی ساختند و این پیکره ضمن دارا بودن ویژگی های هنری، استفاده مصرفی و کاربرد واقعی نیز پیدا کرده و به عنوان چراغ های پی سوز یا عودسوزها در مساجد و کاخ ها، و سایر اماکن مورد استفاده قرار می گرفتند. در پی سوز های دوران اسلامی استفاده از حیوانات مانند کبوتر، شیر، کبک، عقاب و… به وفور دیده می شود که در بعضی از اشیا کلاً به صورت حیوانات یاد شده ساخته می شده است و یا از اجزای بدن حیوانات یاد شده در بدنه پی عود سوزها استفاده می شده است.

عودسوزها و پی سوزها معمولا در ابتدا ریخته گری می شده و سپس به وسیله قلم زنی و یا حکاکی روی آن تزئین می گردیده است. در بعضی از پی سوز های سنگی مشاهدا می گردد که عمل تراش کاری و حکاکی بر روی سنگ صورت گرفته که نشان دهنده هنر تراش کاری سنگ هنرمندان مسلمان می باشد. در اشیاء مورد بحث استفاده از اجزای بدن شیر نیز مشهود است که معمولاً از شیر در بالای درب و از پای شیر به عنوان پایه ظروف استفاده زیادی به عمل آمده است. شیر در بین مسلمانان و ایرانیان جایگاه خاصی داشته است.

کنده کاری، حکاکی و منبت کاری

از دوران های باستانی ایران آثار زیادی بر جای مانده است نظیر تخت جمشید، نقش رستم، نقش رجب و غیره که در درونشان کاخ ها و تالارهای باشکوه و همچنین آثار نقوش برجسته و مقابر که هر کدام از این ها با رنگ و بوی خاص و دلپذیری آرایش یافته اند که در مجموع، یادگار های پیشین مردم این مرز و بوم را تشکیل می دهند که بیانگر احساسات و روح هنرمندان است.

اگر چه در دوران اسلامی هنر مجسمه سازی و پیکر تراشی به کلی منقرض نشده است ولی حیات نیمه جان آن در پرتو سایر هنرهایی که به لحاظ فنی و تکنیکی با آن مشابهت هایی داشته اند و نقطه اشتراک بین هنرهای خوشنویسی، نقاشی و نگارگری بوده اند، چون گچ بری، کنده کاری و حکاکی روی سنگ، چوب و فلز، منبت کاری و خاتم کاری و… رونق می یابند و نمود و ظهور هنر پیکر تراشی در مقایسه با سایر هنرها چندان چشمگیر نیست.

در دوران اموی هنر حکاکی روی سنگ در آثار معماری باقی مانده از آن عصر اعم از مذهبی و غیر مذهبی قابل رویت است. همچنین در این عصر هنر گچ بری نیز جلوه و نمود خاصی دارد. در عصر عباسیان نیز در ساخت درها و پنجره ها، منبر مساجد، رحل قرآن و.. از چوب های حکاکی شده و منبت اشتفاده شده و همچنین تزئینات متنوع گچ بری در ساخت بناها مورد توجه بوده است که از نمونه آن می توان به منبر مسجد قیروان اشاره کرد. این هنر ها در دوره های بعدی رشد و نمو پیدا کرد که برترین دوره شکوفایی آنرا می توان دوره تیموری دانست.

دیدگاه ها غیر فعال است.