شعر در دوره هخامنشیان

از ایران دوره هخامنشیان، آثار ادبی بسیاری باقی نمانده است، مع هذا همین مقدار هم که باز مانده است و به دست ما رسیده، حکایت از ادبی غنی و پرمایه دارد. این آثار شامل کتیبه های شاهان هخامنشی و بخش هایی از کتاب اوستا می باشد.

اگر می گوییم ایرانیان قدیم شعر داشته اند، نباید تصور کرد که اشعار ایشان مثل غزلیات سعدی و حافظ و شاهنامه فردوسی دارای وزن و قافیه بوده است، چون این انواع قالب کلام چنان که می دانیم متعلق به دوران اسلامی است. اشعار قدیم مثل اشعار امروز اروپاییان سیلابی و هجایی بوده است.

ایرانی قومی است طبعاً شاعر و مانند برادران هم نژاد خود هندوها و یونانی ها صاحب استعداد و ذوق فطری. سرزمین سکونت ایشان؛ یعنی ایران نواحی و مراکز متعددی دارد که به واسطه صفای آسمان و دلگشایی مناظر طبیعی و آهنگ موزون. قدیمی ترین و مهم ترین آثار ایرانی های باستان که بر جای مانده است کتاب اوستاست و اولین شاعر ایرانی که از او چیزی به دست مانده، زردشت (زره توشتره) پیغمبر ایران قدیم است.

این اشعار را می توان به دو دسته تقسیم کرد: یک دسته اشعاری که از اعمال ایزدان و قهرمانان و شاهان اساطیری است و دسته دیگر اشعاری که مشتمل بر دعاها و اذکار دینی است. از اشارات یونانیان بر می آیدکه غیر از اشعار مندرج در کتاب اوستا، ایرانیان سرودهای جنگی و مذهبی نیز داشته اند که پیشاپیش سپاهیان یا مواقع قربانی می خواندند.

از اوستا که قسمت اول آن منظوم است به خوبی می توان دریافت که ذوق شاعرانه و خیالات عالمی و تعبیرات دلکش از هزاران سال پیش از میلاد مسیح تا به امروز از خصایص ایرانیان بوده است.

در اشعار قبل از اسلام به خصوص در سرودهای گاهان و ودای هندوان به اشعاری بر می خوریم که برخی از مورخان معتقدند که این نوع سروده ها اشعار غنایی هستند که توام با موسیقی خوانده می شوند.

برای شناخت آغاز پیدایش اشعار غنایی به مفهوم قدیمی و به آن گونه که توام با موسیقی خوانده می شده است باید به گذشته های دور و نخستین آثار مکتوب مانند سرودهای مذهبی، زردشت، گاهان و ودادهای هندوان که دیرینگی آنها به دوازده قرن پیش از میلاد مسیح می رسد مراجعه کرد.

گاهان که کهن ترین آثار ادبی ایران است نه تنها از نظر ادبی بلکه از لحاظ داشتن تفکرات نوین آن روزگار اهمیت به سزایی دارد.

بعضی از نویسندگان قطعه ای از کتیبه های زمان داریوش و خشایارشاه را نوعی شعر تلقی می کنند که دارای قافیه است! «مرحوم دکتر معین در مقاله ای نوشته اند که قطعه ای که در نیایش اهورامزدا درآغاز بسیاری از کتیبه ها آمده را قطعه شعر می داند و ترجمه آن این است: «خدای بزرگ است اهورامزدا، که این بوم را آفرید؛ که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را برای مردمان آفرید» که این یک قطعه شعر هجایی است.»

در کتاب اوستا بنا به گفته عباس اقبال آشتیانی، ایرانی ها غیر از روایات و داستان ها، روایات ملی دیگری هم داشته اند که آنها را به صورت شعر در آورده و می خواندند از آن جمله داستان معاشقه زریادرس برادر گشتاسب با معشوقه اش به نام اُدیس که بنا به شهادت یکی از مورخین یونانی، در موقع لشگر کشی اسکندر به ایران، اشعار آن داستان را می خواندند.

دیدگاه ها غیر فعال است.