قدرت تاثیرگذاری بدی و خوبی

زندگی انسان پر از رویدادهای خوب و بد است. بسیاری از این رویدادهای خوب و بد، کوچک هستند و بسیاری از آنها بزرگ و بعضی مخلوطی از بزرگ و کوچک هستند. در دهه ۱۹۹۰ مارتین سلیگمن، که رئیس انجمن روانشناسی آمریکا بود، جنبش جدیدی را در روانشناسی بنیان گذاری کرد. او کارش را با یک بعد مهمی از وجود انسان آغاز کرد و آن مطالعه ای شامل تمامی انواع و ابعاد انسان از قبیل درماندگی و افسردگی بود. او در ضمن مطالعات خود به این نتیجه رسید که وجود جنبش «روانشناسی مثبت گرا» لازم و ضروری است و از این رو باید روش های بهتر کردن زندگی انسان را مورد مطالعه قرار داد. همچنین از طریق این نوع روانشناسی می توان انسانها را غنی تر، تجارب آنها را مفیدتر و سودمند تر و توانایی های بالقوه آنها را رشد داد.

این حقیقت که چیزهای بد قوی تر از چیزها و کارهای خوب هستند، احساس نیاز به روانشناسی مثبت نگر را تقویت نموده است. زیرا تجارب بد و منفی نسبت به تجارب مثبت قدرت بیشتری دارند. نکته کلیدی و اصلی این است که اگر بنا باشد زندگی بهتر شود، باید تجارب مثبت و خوب فرد نسبت به تجارب منفی برتری پیدا کند. البته این حقیقت که بدیها قوی تر از خوبی ها هستند، به این معنی نیست که در آینده بدیها بر خوبی ها برتری پیدا می کنند و جهان پر از بدی می شود. بلکه بدین معنی است که یک حادثه بد تاثیر بیشتری بر فرد و جامعه دارد تا یک حادثه خوب.

بعضی از روانشناسان شواهد و عواملی را مبنی بر اینکه چگونه خوبی ها می توانند بر بدی های پیروز شوند ذکر نموده اند. نخست اینکه آنها پرسشنامه ای استفاده کردند تا افراد سالم و سرحال در زندگی را بطور کلی از افراد دیگر تشخیص دهند. سالم و سرحال به معنای کارهای چندگانه از قبیل سپری کردن لحظات خوبی با دیگران، دوست داشتن یکدیگر، داشتن رفتار خوب با جهان اطراف، رشد کردن، اقتدار داشتن و مشارکت در اجتماع است.

دوم اینکه پژوهشگران دو گروه را برای یک ماه پیگیری کردند و هیجانات آنها را در طول هر روز یادداشت نمودند. پژوهشگران می خواستند نسبت هیجانات بد و منفی را نسبت به هیجانات خوب و مثبت به دست آورند. درست است که هیجانات منفی قوی تر از هیجانات مثبت هستند، اما پژوهشگران در این پرورش دریافتند که تقریباً تمامی شرکت کنندگان هیجانات مثبت و خوب را بیشتر گزارش نمودند، و سلامت و شادابی بالاتری را هم گزارش کردند. بنابراین اگر بخواهیم زندگی ما روز به روز بهتر شود و بر افسردگی ها غلبه کنیم، باید تجارب مثبت و خوب ما روز به روز بهتر شود و بر افسردگی ها غلبه کنیم و باید تجارب مثبت و خوب ما بسیار بیشتر از تجارب منفی و بد ما بشوند.