موفق ترین تاکتیک های نظامی تاریخ

تاکتیک نظامی یا هنر سازماندهی ارتش، فن کاربرد سلاح و یگان‌های نظامی به منظور درگیری و شکست دشمن در نبرد است. تاکتیک‌های نظامی را می‌توان هم جزو علم دانست و هم هنر. هر کدام از آن‌ها محدود به سلاح‌ها، تدارکات و شرایط اجتماعی خاصی هستند و در نتیجه به شیوهٔ متفاوتی از میدان نبرد استفاده می‌کنند اما معمولاً نتایجی را که از تاکتیک‌هایشان انتظار دارند مشابه‌است. در ادامه به معرفی و بررسی موفق ترین تاکتیک های نظامی تاریخ بشر در میدان نبرد می پردازیم.


۸. تاکتیکی معروف به کتاب های کبریتی:

در خلال جنگ جهانی دوم، خلبانان انگلیسی دست به انجام یک تاکتیک عجیب زدن. آنها از آسمان، کتاب هایی را که شامل دستورالعمل جعل بیماری ها بود بر سر سربازان آلمانی می ریختند تا سربازان آلمانی با بیمار نشان دادن خود، بتوانند از میدان نبرد فرار کنند. دستورالعمل های مانند ریختن پتاسیم در مربا برای ایجاد التهاب پوستی و ۲۰ نخ سیگار کشیدن در روز برای ایجاد بیماری قلب نمونه هایی از این دستورالعمل ها بود. متفین هیچ وقت فکر نمی کردند این تاکتیک جنگی آنها آنقدر خوب جواب بدهد که بین سربازان و فرماندهان نازی نفاق ایجاد کند.


۷. جعل کردن مرگ:

اگر با تاریخ وایکینگ ها و شاهان نروژ آشنایی دارید، حتما هارالد سیگوردسون (معروف به هارالد هاردرادا) را می شناسید. هارالد معروف ترین پادشاه نروژ بود که برای مدتها به عنوان یک موزدور به امپراتوری بیزانس خدمت می کرد. در دوره او یک شهر اروپایی را به محاصره خود در آورد اما مردمان آن به هیچ وجه تسلیم نمی شدند.

در این زمان او از افرادش خواست که او را در تابوتی قرار دهند و به مردم شهر بگویند که او مرده است و بخواهند که او را در شهر دفن کنند. به محض ورود به شهر این پادشاه از تابوت خود خارج شد و با تعدادی اندک از سربازانش، توانست شهر را به تصرف خود در بیاورد.


۶. عملیات اورانوس:

عملیات اورانوس عملیاتی در طی جنگ جهانی دوم بود که توسط ارتش شوروی و به منظور محاصره نیروهای آلمانی مستقر در استالینگراد صورت گرفت. هدف این عملیات این بود که با یورش از شمال و جنوب، خطوط تامین تدارکاتی نازی ها را قطع کرده و آنها را محاصره کنند. در نوامبر ۱۹۴۲ نیروهای شوروی توانستند بیش از ۲۵۰ هزار نفر از نیروهای نازی و فرمانده آنها فریدریش پائولوس، متحدانش و داوطلبان ضد شوروی را در داخل شهر محاصره کند. این عملیات یکی از بزرگ ترین و برترین ضد حمله های چند جانبه تاریخ بشر بود.


۵. استراتژی قلعه خالی:

اگر ۱۵۰۰۰۰ نیرو به شهر شما حمله کنند و شما تنها جند صد سرباز داشته باشید چکار می کنید؟ یک فرمانده نابغه چینی جواب شما را می دهد. ژوگه لیانگ صدراعظم دولت شو هان در طی دوره سه امپراتوری بود. از او به عنوان بزرگ‌ترین و کامل‌ترین استراتژیست عصر خود یاد می‌شود. او که در نبردی در محاطره قوای دشمن قرار گرفته بود، دست به انجام یک استراژی بسیار خطرناک زد. او از افرادش خواست تا حالت شهر را تا حدودی تغییر داده، دروازه های شهر را بازکرده، به داخل شهر عقب نشینی و تا جای ممکن شهر را خلوت کنند. سربازان دشمن با دیدن این صحنه گمان کردند که این یک تله است و دستور عقب نشینی دادند.


۴. نبرد ایلیپا:

نبرد ایلیپا نبردی میان جمهوری روم و امپراتوری کارتاژ در خلال دومین جنگ کارتاژ بود که در ۲۰۶ پیش از میلاد در آلکالا دل‌ریو، سویل، اسپانیا در نزدیکی روستای ازکیول در کمپ نیروهای کارتاژی انجام گرفت و از دیدگاه بسیاری به عنوان درخشان‌ترین پیروزی شیپیو آفریکانوس در طول حرفه نظامی‌اش نگریسته می‌شود. اهمیت این فتح ژنرال رومی به‌قدری بود که قدرت کارتاژ (و به‌خصوص خاندان برقی‌ها) در اسپانیا که پایگاهی غنی برای نقره و سربازگیری بود را درهم شکسته، و بدین‌گونه ایتالیا را از هجوم‌های تازه در امان نگاه داشت.

داستان از این قرار بود که شیپیو آفریکانوس در مرکز آرایش نظامی ارتش خود، لژیون‌ها و در جناحین آنان، اسپانیولی‌ها را قرار داد، در جناحین کل سپاه نیز سواره‌نظام را جای داد. کارتاژی‌ها نیز همان آرایش را اتخاذ کرده بودند، بدین معنا که پیاده‌نظام سنگین‌ اسلحه متشکل از آفریقایی‌ها در مرکز واقع شده (و طبیعتاً قرار بود با لژیون‌ها رویارو گردد)، و اسپانیولی‌ها و سواره‌نظام در جناحین جای گرفتند (که آنان نیز قرار بود به‌ترتیب با اسپانیولی‌های روم و سواران رومی بجنگند)، پیاده‌نظام سبک نیز در مرکز و روبروی آفریقایی‌ها، و فیل‌های جنگی (که رومیان از آن بی‌بهره بودند) نیز در روبروی سواره‌نظام قرار گرفته بودند. شیپیو آفریکانوس که مطمعن شده بود کارتاژی ها، همان آرایش نظامی رومی ها را چیده اند، آرایش نظامی نیروهای خود را تغییر داد و با یک ضد حمله سریع، نیروی های کارتاژ را در هم کوبید. نیروهای کاتاژی که توانایی مقابله با آرایش جنگی جدید رومی ها را نداشتند، با دادن تلفات سنگین، از میدان نبرد فرار کردند.


۳. نبرد هوداسپس:

نبرد هوداسپس نبردی بود که بین اسکندر کبیر و شاه پور در سال ۳۲۶ ق م و در سواحل رود هوداسپس (جهلم) واقع در پنجاب درگرفت. نتیجهٔ نبرد پیروزی قاطع مقدونیان و ضمیمه شدن پنجاب به امپراتوری اسکندر بود. تاکتیک‌های اسکندر برای عبور از رود پرآب مونسون به منظور دست یافتن به جناح سپاه دشمن با وجود دیدبانی و مراقبت دقیق هندی‌ها، یکی از «شاهکارهای» او به حساب می‌آید. اسکندر با دیدن تعداد بیشتر نفرات دشمن دستور داد تا سپاهیان یونان فالانژ تشکیل دهند. (فالانژ یک روش جنگی بود که در آن یونان باستان اختراع شد. فالانژ به روش جنگی گفته می شد که افراد سپاه صف هایی شکل مربع های بزرگ به وجود می آوردند و سربازان به همدیگر می چسپیدند و سپرهایشان را منظم در جلوی یکدیگر قرار می دادند و سربازان صف های دوم و سوم و … سپرهایشان را بر سر خود می کشیدند و به طوری که در همه بخش های این مربع ها پشت سربازان به داخل سپاه بود) با تشکیل فالانژ تمامی حملات هندیان خنثی شد و رفته رفته یونانیان بر جنگ مسلط شدند و توانستند با سپاهیان هندی را شکست دهند. (منبع: تاریخ پارسی) اگرچه مقدونیان در نهایت به پیروزی رسیدند اما این نبرد پرهزینه‌ترین نبرد برای آنان بود. مقاومت شاه پور و مردانش تحسین اسکندر را چنان برانگیخت که از او خواست تا ساتراپ یکی از ولایت‌ها شود.


۲. استفاده از اعتبار بد خود به عنوان یک مزیت:

چپین باستان در دوران سه پادشاهی، جنگ های خونین بسیاری را تجربه کرد. در این دوره بسیاری از خاندان ها درگیر نبرد با یکدیگر بودند. یکی از آن ایالت امپراتوری شو بود که دشمن اصلی امپرتوری وی قلمداد می شد. نیروهای ارتش شو به بی کفایتی مشهور بودند زیرا آنها آموزش خاصی نیز ندیده بودند و همیشه با کوچکترین ضعفی فرار می کردند.

نیرو های وی به فرماندهی پانگ چوان این ضعف را می دانستند و روی آن حساب ویژه ای باز کرده بودند. آنچه که وی ها خبر نداشتند این بود که نیروهای شو تاکتیک نظامی مخصوصی برای این نبرد تدارک دیده بودند. استراتژی ارتش شو این بود که نفرات خود را کمتر نشان بدهد و در شب آتش کمتری روشن کند و به آرامی پیشروی کنند. نیروهای وی با اطلاعات قبلی خود از ارتش شو، این رفتار را عادی به حساب می آوردند، غافل از اینکه نیروهای شو در حدود ۱۰۰۰۰۰ نفر بودند و با غافلگیر کردن ارتش وی، ضربات مهلکی به آنها وارد کردند.


۱. نبرد ممالیک مصر و ناپلئون:

ناپلئون را می توان در هر لیستی از بهترین تاکتیک های نظامی تاریخ جای داد. او پیروز نبرد های بسیاری بوده است اما ما در اینجا به برسی نبرد او با نیروهای مصری می پردازیم. نیروهای مصری در نبرد اهرام تقریبا با قوای فرانسوی برابر بودند، با این وجود ناپلئون با تاکتیک نظامی جالب خود توانست ارتش ممالیک را تار و مار کند. او توپخانه و سواره نظام خود را در مرکز سپاه خود قرار داد و با استفاده از تاکتیک مستطیل توخالی و قرار دادن توپ ها در جناحین پنج لشکر خود، توانست بر همه جناحین ارتش خود، اشراف کامل داشته باشد. قدرت توپخانه فرانسه و تکنیک درخشان فرانسوی‌ها سبب شد ممالیک که هنوز به سلاح‌های قرون وسطایی و شمشیر متکی بودند، سریع شکست بخورند. ممالیک که در چند قرن اخیر حاکم بلامنازع مصر بودند، در اثر این شکست که منجر به مرگ چند هزار سرباز و از دست رفتن توپخانه‌شان بود، کاملاً از هم پاشیدند.

منیع: toptenz.net

8 Comments
  1. ارین حاجی بابایی کاربر می‌گوید

    عالی بود ممنون از ادمین عزیز

  2. علی کاربر می‌گوید

    کامنت اولللللل باحال بود

    1. سيد بهامين هاشمي کاربر می‌گوید

      ههههههههههههههههههههههههه ههههههههههههههههههههههه
      آخ جااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااانمممممممممممم
      كامنت اولللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللل
      بالاخره

  3. Sub Zero کاربر می‌گوید

    خسته نباشید ادمین . جا داشت خودتون در این لیست استراتژی بلیتسکریگ یا همون جنگ برق آسا رو هم میزاشتین ‌. این نوع استراتژی توسط ژنرال هانس گودریان ژنرال ارتش آلمان در جنگ جهانی دوم اختراع شد ‌. و باعث شد آلمان با این استراتژی به راحتی اکثر کشور های اروپا رو در کمترین فتح کنه . از جمله فرانسه که تو ۱ ماه فتح شد و نصف بیشتر شوروی ‌. تاکتیک های نام برده شده در این مقاله در برابر بلیتسکریگ بچه بازی به حساب میان .
    در هر صورت امیدوارم از این سبک مقاله های تاریخی و نظامی بیشتر بزارید .
    موفق باشید

  4. nimor کاربر می‌گوید

    .-.

  5. کیوان کاربر می‌گوید

    بسیار عالی ممنون
    نبرد چریکی یا همون پارتیزانی می تونست باشه

  6. g.o.w کاربر می‌گوید

    مقاله خیلی جالبی بود تاکتیک های شماره دو و پنج استراتژی های خوبی بودن و بسیار هوشمندانه البته در تاریخ نادرشاه افشار به عنوان نابغه استراتژی جنگی یاد میشه چراکه خود ناپلون هم یکبار گفته بود که اگر هوش نظامی نادرشاه رو در کنار هوش سیاسی خودش داشت میتونست کل دنیا رو فتح کنه و همچنین اگر نادرشاه در کنار هوش نظامی خودش هوش سیاسی ناپلون رو داشت میتونست مالک دنیا باشه. یکی از استراتژی های خوب نادرشاه هم در زمان جنگ با هند بود که در اون دقیق یادم نیست ولی استراتژی بود که در اون از شترها استفاده کردن در مقابل فیلهایی که هندی ها به جنگ آورده بودن و باعث شد لشکر قدرتمند هندی ها شکست بخوره.

  7. […] دولت شو هان (در دوره سه امپراطوری) نیز بوده است. الان تاکتیک فوق العاده ایشون براتون تعریف می کنم. تعداد سربازان […]

دیدگاه ها غیر فعال است.