برترین استراتژیست های تاریخ

در همه ی ادوار تاریخ کشور هایی بوده اند که به خاطر موضوعاتی  مثل پول و زیاده خواهی در جنگ بوده اند. واقعا جنگ چیست؟ قسمتی همیشگی از تاریخ یا غریضه انسانی؟ حقانیت یا ناحقی؟  در طول تاریخ جنگ های بسیار بزرگی اتفاق افتاده اند که بسیاری نظامی و غیرنظامی کشته شده اند و دولت مردان ان دوران ها در پس تمام این مرگ ها قدرتمندتر شدند. حالا زیاد در معقوله جنگ رخنه نمی کنم چون خودش یک مقاله جدا می طلبد. با رتبه بندی برترین استراتژیست های تاریخ با سایت ایرونی سنتر همراه باشید.

هشدار: ممکن است به خاطر بسیار زیاد بودن ابهت بعضی از افراد این لیست حمله قلبی گریبان گیر شما شود.

---

۱۵. دوک ولینگتون { ارتور وسلی}:

در طور تاریخ در بریتانیا جنرال های سخت کوش کم نبوده اند و ارتور وسلی نیز دقیقا از همین نوع فرماندهان است. البته ارتور اصالتا ایرلندی بوده است. او اول در ارتش ایرلند خدمت می کرد و بعد از چندین جنگ کوچک که در انها حضور داشت به عنوان ستوان دوم شروع به خدمت در ارتش بریتانیا کرد و بعد از رشادت هایی که به خرج داد به عنوان یکی از اعضای پارلمان ایرلند برگزیده شد. او در سال ۱۷۹۶ به هند و هلند هم فرستاده شد که در جنگ چهارم انگلستان و میسور و جنگ معروف سرینگاپاتام نیز حضور داشته است که بعدش به فرمانداری سرینگاپاتام و میسور مصوب گشت.

همچنین این رفیقمون مثل اینکه در سال ۱۸۰۳ در جنک آسای امپراطوری مارات ها که بر هند حکومت می کرده اند را نیز محو کرده است. بعد از جنگ شبه جزیره هم به درجه جنرالی رسید. البته در جنگ واترلو بعضی عقیده دارند که وسلی ناپلئون بناپارت را شکست داده است که باید بگویم خیر. اگر ان سربازان ارتش پروس نرسیده بودند تیکه بزرگ دوک عزیز گوشش بود.

---

۱۴. هوراشیو نلسون:

باز هم یک بریتانیایی.  ولی چیز جالبی که درمورد هوراشیو وجود دترد این است که عموی او در واقع باعث شد که او به بتواند به ارتش برود. او از بچگی بسیار عموی خود را دوست میداشت و عمویش حتی از جنگ هایی که کرده بود قصه هایی برای هوراشیو تعریف می کرد و او را علاقه مند به این موضوعات کرده بود. او در سن تقریبا ۱۲ سالگی بود که برای اولین بار سوار یک کشتی شد و بعد با خود عهد بست که روزی یک دریانورد شود. وقتی وارد نیروی دریایی انگستان شد حتی سرباز هم نبود و فقط یک کارگر جا به جا کننده وسایل کشتی بود. اما وقتی عمویش سفارش او را کرد توانست به بخش نیروی نظامی نیروی دریایی انگلستان وارد شود. حالا چندین شاهکار ایشون میگم تا دهانتان باز بماند.

او وقتی دید کشتی اش در حال نابودی است حرکتی دیوانه وار انجام داد. او میخواست بزرگترین کشتی در آن زمان که ۱۱۴ (بعضی منابع می گویند ۱۴۳ توپ) داشت را نابود یا به مالکیت بریتانیا در اورد. به این صورت که کشتی خودش به یکی از کشتی های سالم اسپانیا چسپاند و آن کشتی را فتح کرد. بعد پرید روی کشتی بغلی و اینم نابود کرد و بعد تونست به اون کشتی بزرگ برسه و روی اونم بپره و فتحش کنه. (چقدر بپر بپر داشت این ماجرا) البته ماجراهایی مثل قطع شدن دستش هم زیاد باب میل او نبودند. او در یک جنگ تمام عیار توانست ناپلئون بناپارت را شکست دهد (در ان زمان ناپلئون بسیار جوان بود) اما بدیهی است که بگویم او دقیقا در همین جنگ مرد. در هر حال زندگی است دیگر بالا پایین داره و سختی.

---

۱۳. شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی):

او را مغز متفکر سپاه ایران در جنگ ایران و عراق بدانید. کسی که در کنکور رتبه ۱۰۴ رشته حقوق فضایی گرفته بود حتی فکرش را هم نمی کرد پا به ارتش بگزارد. او از سر اجبار برای حفاظت از کشور در زمان جنگ ایران و عراق به پادگانی برای آموزش منتقل شد. بعد از آموزش دیدن سریعا به ایلام منتقل گردید. امام خمینی در آن زمان حرفی مبنی بر اینکه سربازان باید از پادگان ها فرار کنند و برای این دولت کار نکنند را مطرح کرد. از آنجایی که امام خمینی فرد مورد علاقه غلام حسین بود این تصمیم به ذهنش رسید که به گفته رهبر محبوبش عمل کند و در موقعی که سربازان پادگان لحظه ای غفلت کردند او از آن پادگان رفته و به جمع سربازانی پیوست که قرار بود کلانتری های مختلف را تصرف کنند و در تصرف کلانتری ۱۴ و پادگان عشرت آباد نقش اساسی داشت.

وی پس از انقلاب به خاطر کار هایی که برای انقلاب کرده بود توانست در کمیته انقلاب اسلامی جایی داشت باشد. او همچنین در سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در بخش اطلاعات شروع به کار کرد و به یکی از اساسی ترین عضو های سپاه تبدیل شد. همچنین او در عملیات فتح المبین و عملیات رمضان و بیت المقدس حضور داشته است و کلید آزادسازی خرمشهر بوده است. متاسفانه وی در سن ۲۶ سالگی به خاطر برخورد خمپاره به شهادت رسید.

---

۱۲. گبهارت لبرشت فون بلوشر:

یکی از بزرگترین جنرال های پروس. شخصی که با سوار نظام های سبک اسلحه به دست به راحتی با تاکتیک های خود ارتش هایی از هلند و فرانسه نیست و نابود کرد. کسی که در جنگ هفت ساله دهان دشمنان پروس را به فجیع ترین شکل ممکن مورد عنایت قرار میداد هیچ ترسی از هیچ موجود خاکی نداشت و حتی لقب مارشال جلودار را نیز به خاطر سبک هجومی تاکنیک هایی که داشت به او دادند. اولین جنگ او جنگ پومرانی بوده است که در آن جنگ اصلا سرباز سوئد بوده است. یک سرباز در وسط میدان جنگ. البته بعدا به ارتش پروس رفت و برای پروس در جنگ های زیادی مثل جنگ هفت ساله و جنگ های پروس با هلند و فرانسه و واترلو و…….. خدمت کرد.  او سرانجام در سن ۷۶ سالگی و در درجه مارشالی (بالاترین درجه نظامی) بعد از جنگ واترلو درگذشت.

---

۱۱. کوروش کبیر:

شاید الان بگویید نویسنده مقاله حتما مشکلی دارد که کوروش کبیر را در رتبه ۱۱ قرار داده است. درست است که کوروش هم استراتژیست خوبی بوده است اما مسلما از استراتژیست های بعدی این مقاله سبک استراتژیکی ضعیف تری داشته. ولی کوروش را نباید در این بحث دست کم گرفت. ناسلامتی امپراطور سومین (از نظر بعضی دومین) امپراطوری بزرگ تاریخ بوده است. او در جنگ هایی سربازان ارتش خودش را رهبری کرده است و تقریبا در تمام آنها پیروز بوده است. البته این را در نظر بگیرید کوروش شاید بهترین استراتژیست تاریخ نباشد اما مطمئن باشید بهترین امپراطور تاریخ (شاید هم دومین یا سومین) است. اقتصاد دانی در خون پسر کمبوجیه جریان داشته و حتی یونانی ها به خاطر همین موضوع او را مرد بزرگ نامیدند. ای کوروش بزرگ آسوده بخواب که ما بیدار و هوشیار هستیم.

---

۱۰. آتیلا (امپراطور امپراطوری هون ها):

اگر از رومی ها می پرسیدند شما از چه کسی میترسید؟ بدون معطلی می گفتند آتیلا. در روایات آمده است او به خاطر این با رومیان مشکل داشته که گاو هایی که از رومیان خریده را بهش نداده اند. چون میخواست به تمام کشاورز های قبیله خود یک گاو هدیه دهد اما رومیان به او کلک زدند. پول ها را گرفتند اما گاوی نداند. از انجا بود که خشم آتیلا نمایان شد. آتیلا تمام ارتش خودش برای حمله به روم بسیج کرد. ولی دقیقا معلوم نیست که آتیلا فرد خشنی بوده است یا مهربان. داخل چند کتاب یونانی در ان زمان آمده است که آتیلا فردی بسیار خونخوار و وحشی بوده است اما در دست نوشته های ارمنستانی و بعضا حتی ساسانی آتیلا فردی مهربان توصیف شده است.

من دست نوشته های ارمنستانی را حداقل ارزشمند تر از دست نوشته های یونانی که تحریف های زیادی در خود داشته اند میدانم. البته اگر واقعا دوست دارید بدانید آتیلا چه بلایی میتوانست سر امپراطوری روم بیاورد حتما بازی توتال وار: آتیلا را انجام دهید (حتما هم امپراطوری هون ها را انتخاب کنید) اما اینکه رومیان از او وحشت داشته اند واقعیت دارد. ناسلامتی داریم درمورد کسی صحبت می کنیم که یک چهارم امپراطوری روم را به فنا داد. حتی بربر ها هم او را ستایش می کردند. متاسفانه قبل از اینکه تمام امپراطوری روم نابود کنه به درگاه الهی شادروان شد و فرماندهانش هم بیخیال امپراطوری روم شدند.

---

۹. آریو برزن:

کسی که جلوی اسکندر مقدونی قد علم کرد. معمولا همگان او را به خاطر جنگ دربند پارس میشناسند. من او را به عنوان بزرگترین و برترین سردار داریوش سوم میشناسم. جنگ دربند پارس جنگی بود که در مرز کهگیلویه و بویراحمد رخ داد و محلی بود که سپاه اسکندر داشت از ان مکان عبور می کرد. اسکندر هیچ شناختی از ان منطقه نداشت و این امتیاز خوبی برای پارسیان بود. اریو برزن به سربازانش دستور داده بود وقتی سربازان اسکندر در حال عبور هستن سنگ های کوهستان را در ان تنگه روانه انها کنید و با این تاکتیک تعداد بسیار زیادی از سربازان دشمن کشته شدند. تا اینکه چوپانی به اسکندر گفت من تمام این مناطق را بلدم و میتوانم راهی بهتان نشان دهم تا بدون خطر به پشت ارتش اریو برزن برسید.

در روایات نام این چوپان لی بانی بوده است. تعداد سربازان اریو برزن بسیار کم بوده است چیزی حدود ۴۰ سواره نظام و ۵۰۰۰ سرباز پیاده. البته اریو برزن توانست از محاصره سربازان اسکندر خارج شده و به طرف پایتخت حرکت کند. اما متاسفانه سپاه مقدونی از طرف جلگه پارس او را غافلگیر کردند ولی باز هم اریو برزن تسلیم نشد و حتی اسکندر در ان زمان به او پیشنهاد داد تسلیم شود و جزو سرداران او شود و گفت حتی پادشاه تو هم فرار کرده است پس برای چه می جنگی؟ اریو برزن با خونسردی تمام جواب داد برای کشورم برای ملتم و اگر نشد برای رستگاری. دیگر اسکندر متوجه شد باید برای رسیدن به هدفش مرگ یکی از بالامرتبه ترین افراد تاریخ را مشاهده کند. به امید اینکه اریو برزن کبیر واقعا رستگار شده باشد.

---

۸. ژوگه لیانگ:

چطوری نابغه؟ سرکیفی؟ برقراری؟ اکر این ادم زنده بود مطمئن باشید جناب سنگرزاده این جمله را برای ایشون به کار میبرد. کسی که با ۵۰۰ نفر بدون تلفات دادن یا حتی کشتن یکی از سربازان دشمن پیروز نبرد شد. ژوگه لیانگ همچنین صدراعظم دولت شو هان (در دوره سه امپراطوری) نیز بوده است. الان تاکتیک فوق العاده ایشون براتون تعریف می کنم. تعداد سربازان دشمن ۱۵۰۰۰۰ نفر بود! ژوگه به سربازان خودش دستور میده شهر تا حد ممکن خلوت نشان دهید و دروازه های شهر باز کنید. سربازان دشمن تا این صحنه را می بینند فکر می کنند شاید تله باشد و از انجا فرار می کنند! البته این را هم باید بگویم سربازان دشمن نمی دانستند که سربازان داخل قلعه کلا چند صد نفر { طبق روایات ۵۰۰ نفر} بوده اند. همین تاکتیک او را فردی نابغه نشان میدهد.

---

۷. نادرشاه افشار:

تاسیس کننده یکی از بزرگترین و مقتدر ترین دوره های ایران. یعنی سلسله افشاریان. نادرشاه افشار یکی از بزرگترین فاتحان تاریخ است. او کشور هایی مانند: ایران آذربایجان ارمنستان گرجستان بحرین ترکمنستان افغانستان ازبکستان و پاکستان را فتح کرده بود و درگیری های موفقی نیز با ترکان عثمانی داشت و تا ایروان را به تسخیر خویش دراورد.  یکی از نکات مثبت نادرشاه دوستی او با روسیه بود. روسیه در آن زمان بزرگترین کشور از نظر وسعت بود و بسیار هم قدرتمند بود. طوری که کشور هایی مثل سوئد حتی فکر نزدیک شدن به روسیه را نیز نمی کردند.  البته فتح هند و گرفتن ثروت بسیار عظیم هند مسیر پیشرفت سلسله او را سرعت داد. اما بدیهی است که بگویم چندی بعد از مرگش سلسله اش هم نابود شد. در هر حال او یکی از بزرگترین پادشاهان ایران است.

---

۶. هانیبال بارکز:

شاید رومیان از آتیلا می ترسیدند اما از هانیبال وحشت داشتند! او که به پدرش قول داده بود تا زنده است آرامش برای والامرتبان روم نگزارد به قولش هم عمل کرد. مورخین بزرگ دنیا او را برترین سیاست مدار و فرمانده تاریخ امپراطوری کارتاژ می دانند. کسی که از اسپانیا تا کوه های آلپ را با ارتشش برای حمله به روم طی کرد واقعا جای تقدیر دارد. حتی توانست قسمت های بسیار زیادی از مناطق مختلف روم را منهدم کند. البته با فیل های جنگی که او داشت این چیز ها زیاد دور از ذهن نبود. او تمام اسپانیا را فتح کرده و به مناطق امپراطوری کارتاژ اضافه کرد.

هانیبال در هیچ کدام از جنگ های خود شکست نخورد اما یک مشکلی پیش آمد. دولت کارتاژ برای او به بهانه های مختلف سرباز های بیشتز نداد تا هانیبال با سرباز های کم در انجا بماند. رومی ها هم از فرصت استفاده کرده و تمام مناطق خودشان را در اسپانیا پس گرفتند و پا در خاک آفریقا {محل پایتخت امپراطوری کارتاژ} گزاشتند. دولت کارتاژ سریعا هانیبال را به پایتخت فراخواند و نبرد بزرگ زاما شکل گرفت. هانیبال کبیر برای اولین و آخرین بار در عمرش شکست خورد و در همین جنگ نیز کشته شد. امپراطوری کارتاژ هم برای پیمان صلح مجبور شد امتیاز های زیادی به رومیان بدهد و روم بزرگترین قدرت مدیترانه شد.

---

۵. شهید حاج قاسم سلیمانی:

احتمالا همه شما او را میشناسید. فردی مهربان و دلسوز. او فرمانده عملیات های والفجر هشت و کربلای چهار و کربلای پنج بوده است. یکی از بزگترین کار های او نابوی به داعش بود. بله مسلما همه شما با گروهک تروریستی داعش آشنایی دارید و باید بگم آسیب هایی که حاج قاسم به این تروریست های بی احساس و وحشی زد غیر قابل درمان هستند. مکان ها و مناطق و اردوگاه هایی که برای داعش بودند همگان از فرمانده مقتدر و قدرتمندی مثل حاج قاسم هراس داشتند. این را هم بگویم او نشان افتخار ذوالفقار را نیز از رهبر والا مقام حضرت امام خامنه ای دریافت کرده است. تاریخ شهادت او نیز ۱۳ دی ۱۳۹۸ است. یا علی بگو خدا هوامونو داره پهلوان ایرانی……

---

۴. وینستون چرچیل:

میدانم احتمالا شما او را با سیاست های خفن خود به یاد می آورید اما من میخوام درمورد دوره نظامی او صحبت کنم.  او تمام سودان را به قلمرو های امپراطوری بریتانیا اضافه کرد. حداقل فکر من این است که پتانسیل چرچیل برای ساختن و پرداختن به تاکتیک های نظامی زیاد بوده است. حالا میخواهم داستان جالب از او را برایتان تعریف کنم. چرچیل با راننده شخصی خود در حال گذر از خیابان های لندن بود که پلیس انها را به خاطر رفتن به ورود ممنوع جریمه کرد. تا الان همه چیز خوب و معمولی است اما یک نکته ای وجود دارد.  چرچیل در آن زمان یکی از ترسناک ترین سیاست مداران دولت بریتانیا بود. البته چرچیل چیزی به آن ماموری که جریمه کردشان نگفت و وقتی دوباره شروع به حرکت کردند چرچیل زد زیر خنده. راننده شخصی اش میپرسد قربان چرا خنده تان گرفته است؟ چرچیل می گوید: اگر تمام سربازان ارتش ما مثل این سرباز باشند پیروزی در نبرد از آن ما است. جالب است بدانید چرچیل تا سن ۹۰ سالگی عمر کرده است و حتی جایزه نوبل ادبیات را نیز برده است.

---

۳. ژولیوس سزار:

سلامی به بزرگی بزرگترین ستارگان و درودی به بزرگی کوه ها بر گایوس ژولیوس چهارم. او را باید برترین امپراطور تاریخ روم دانست. میدانید او چه کرد؟ کار را کرد. حالا این یعنی چه؟ یعنی او تمام مناطق گالی های فرانسوی را به امپراطوری روم افزود. حتی به گفته مورخین این یکی از بزرگترین اتفاقات تاریخ است. اگر یک نگاه به وسعت سرزمین گل در آن زمان بی اندازید متوجه حرف این مورخین می شوید. اگرچه باید بگویم حمله اول او به سرزمین گل به خرج خودش بود و بعدا که سنا دید او دارد به خوبی در سرزمین گل پیشروی می کند برایش سربازان دیگری هم فرستاد و سرانجام امپراطوری روم  توانست اعلام کند که سرزمین گل دیگر تبدیل به یکی از ایالات روم شده است. و خب این افتخار بزرگی برای سزار بود. لقب ژولیوس سزار در آن زمان نیز قیصر بوده است. حتی سیسرون شعری برای ستایش او به گفته است که به شرح زیر است:

من نه کوه های آلپ و نه راین خروشان را بلکه قیصر را سپر و سد راستین ما در برابر تاخت و تاز قبایل بربر می شمارم. اگر کوه ها به همواری دشت ها شود و رود ها بخشکد ما نه در پناه دژ های طبیعت بلکه در سایه پیروزی های قیصر است که ایتالیا را استوار و ایمن داریم.

و همین جملات برای ستایش پدربزرگ علم استراتژیک باید به کار برده شود. بسیاری از افراد در تاریخ خدا را شکر می کنند که در مقابل ژولیوس سزار قرار نگرفته اند. البته متاسفانه عضو های عالی رتبه سنا در یک شب به سزار حمله کرده و هر کدام چاقویی به بدن او فرو کردند. واقعا مضحک است که در ده ها جنگ نمیری و آخرش ماجرای زندگی ات در یک کوچه تمام شود. ولی سزار بیشتر از یک سیاست مدار دیکتاتور بود. او نماد امید بود…………..

---

۲. آدولف هیتلر:

همگان هیتلر را یکی از بزرگ مرتبه ترین افراد تاریخ آلمان میدانند (البته هیتلر اثالتا اتریشی بوده است) کسی که در جنگ های زیادی به عنوان سرباز حضور داشت و واقعا احساسات یک سرباز را درک می کرد کسی که میدانست یک سرباز از چه چیزی میترسد و هراس دارد. حتی خود هیتلر بار ها زخمی شده است. برای مثال در جنگی یک نارنجک کنار پای او منفجر میشود و زخم بسیار بدی روی پای او می گذارد. یا مثلا وقتی مورد اثابت گاز خردل قرار گرفت. او توانست کاری کند که حزب نازی حکومت بر آلمان را بدست بگیرند و خود هیتلر هم شد صدر اعظم آلمان البته باید بگویم هیتلر قبل از این ماجرا ها یک بار به زندان افتاده بود و البته چندین کتاب نیز نوشت. او لهستان و بسیاری از کشور های اروپایی را فتح کرد و معاهدات دیپلماسی بسیاری با ژاپن و ایتالیا امضا نمود. اما دو مورد باعث شکست هیتلر در جنگ جهانی دوم شدند.

مورد اول مربوط میشه به حزب های مخالف هیتلر در آلمان که فشار های بسیاری زیادی به هیتلر وارد می کردند. مورد دوم حمله به روسیه. در آن زمان روسیه بسیار سرد بود. خود سربازان روسی با این سرما مشکلی نداشتند و خودشان را با آن وقف داده بودند اما سربازان آلمانی هیچ وقت تا حالا هوایی به آن سردی را یک بار هم احساس نکرده بودند و همین باعث شد که صدمات بسیاری زیادی به ارتش آلمان وارد شود. اگر این دو مشکل پیش نمی آمدند آلمان نازی پیروز جنگ جهانی دوم شده بود. در هر حال آدولف هیتلر اسطوره ابهت است هیتلر اسطوره اقتدار است هیتلر اسطوره تاکتیکال پذیری است. مرگ او را نمی گویم چون درست معلوم نیست. حتی تئوری به همراه مدرک وجود دارد که می گوید برخلاف فکر خیلی از افراد هیتلر بعد از حمله به برلین خودکشی نکرده است. همگان دانند که این اسطوره آلمانی در ذهن ها جاودانه است.

---

۱. ناپلئون بناپارت:

خیلی خوب حالا به رتبه اول لیست وبهترین استراتژیست تاریخ رسیدیم.  کسی که در روستایی کوچک در ایتالیا به دنیا آمد حتی فکرش را هم نمی کرد روزی برترین استراتژیست تاریخ شود. او از بخش توپخانه ارتش فرانسه شروع به کار کرد. طوری که بعد از دو ماه ستوان دوم توپخانه شد! مسیر پیشرفت ناپلئون بسیار رو به بالا بود تا حدی که در سن ۲۵ سالگی او جوان ترین فرمانده تاریخ فرانسه بود!  و با حمله هایش قسمت های بسیاری از ایتالیا و مصر را به تصرف خود دراورد. او فرانسه را تبدیل به امپراطوری کرد و خودش نیز امپراطور این امپراطوری شد. اقتدار فرانسه به حدی زیاد شده بود که بریتانیایی ها احساس ترس کردند. البته در آخر ارتشی متشکل از سربازان روسی و بریتانیایی وقتی ناپلئون شکست خورده در حال برگشت از روسیه بود به او و سربازان باقی مانده اش حمله کردند و ناپلئون را به زندان فرستادند. البته ناپلئون به راحتی از آن زندان فرار کرد اما یک افسر و چند سرباز فرانسوی دوباره او را دستگیر کردند اما این بار می خواستند به مانند جوخه اعدام در همان زمان دستگیری او را اعدام کنند. ناپلئون قبلا از اینکه به درخت ببندنش فقط این حرف را به آن سربازان فرانسوی گفت:

من امپراطور شما هستم و هیچ خدمت گذارانی امپراطور خود را نمی کشند.

سربازان فرانسوی احساسی شده اسلحه های خود بر زمین می اندازند و ناپلئون به فرانسه میبرند و ناپلئون دوباره امپراطور میشود. ولی افسوس که او به خاطر بی لیاقتی یکی از معاونانش در جنگ واترلو شکست خورد و به جزیره سنت هلن تبعید شد و بعد ها به خاطر افسردگی و مشکلات جسمی درگذشت.

---

نویسنده: محمد امید سعادتی

---