۸ تئوری دیوانه کننده درباره فیلم باشگاه مشت زنی

باشگاه مبارزه Fight Club فیلمی آمریکایی، ساخته دیوید فینچر در سال ۱۹۹۹ میلادی و در ژانر درام-روانشناختی است که بر اساس رمانی با همین نام به قلم چاک پالنیک ساخته شده‌است. بازیگرانی همچون ادوارد نورتون، برد پیت و هلنا بونهام کارتر در این فیلم نقش آفرینی کرده‌اند. می توان گفت از هر زاویه ای که نگاه کنید، این فیلم جز یکی از ۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما است. این فیلم عجیب و میخکوب کننده هنوز هم طرفداران و حواشی خاص خود را دارد. تئوری هایی درباره این فیلم وجود دارد که با شنیدن آنها مغزتان سوت می کشد. در ادامه با معرفی ۸ مورد از این تئوری ها با شما همراه خواهیم بود.

۸. جوکر شوالیه تاریکی از شخصیت اصلی این فیلم الهام گرفته است:

این نظر طرفدران فیلم باشگاه مشت زنی است که کریستوفر نولان برای جوکر شوالیه تاریکی، تا حدودی از تایلر، یکی از شخصیت های اصلی فیلم باشگاه مشت زنی الهام گرفته است. این دو شخصیت شباهت های بسیاری به یکدیگر دارند، آنها در شب فعالیت می کنند، هر دو عاشق مواد منفجره هستند، هر دو عاشق هرج و مرج اند و موارد بسیار دیگر. جدا از این هر دو این شخصیت ها پیروان و سربازان بسیاری دارند که هر چه این دو بگویند، کورکورانه عمل می کنند.

۷. مارلا خیالی است:

احتمال بسیار زیادی وجود دارد که تایلر تنها شخصیت خیالی فیلم نباشد. اگر چند بار باشگاه مشت زنی را ببینید، متوجه می شوید که هیچ کس مستقیما با تایلر صحبت نمی کند مگر اینکه راوی در اتاق نباشد. طرفدارن این فیلم به طور ماهرانه ای به این نکته اشاره کردند که همین قوانین در مورد مارلا نیز اعمال می شود، به این معنی که بیش از حد امکان دارد که او همتای زن تایلر باشد و تمام زمان هایی که مارلا را می دیدیم، در رویای راوی بوده باشد.

۶. تایلر می داند که قوانین شکسته خواهد شد:

با گذشت زمان در فیم، روز به روز اعضای بیشتری به باشگاه مشت زنی می پیوندند. این بدان معنی است که افراد قانون این باشگاه که نباید درباره آن به کسی بگویند را نقض می کنند، اما شاید این دقیقا همان چیزی باشد که تایلر انتظار داشت. در طول کل فیلم، تایلر یا همان راوی بیشتر اوقات، دلیل نیاز جهان به هرج و مرج را توضیح می دهد. او که علاقه زیادی به هرج و مرج داشت، مطمعنا دوست نداشت که پیروانش قوانینی خاصی را رعایت کنند، زیرا اگر چنین می کرد، حرف های خود را زیر سوال می برد.

۵. HIV کلوئی مثبت است:

وقتی راوی شروع به بازدید از سمینار ها و ملاقات با افراد مبتلا به سرطان بیضه می کند، او وارد یک سمینار به نام (Partners in Positivity) می شود و به حرف های کلوئی که سرطان دارد گوش می دهد. با این حال مشکل سلامتی کلوئی هرگز در حقیقت آشکار نمی شود و نام سمینار نیز به شدت به اعضای گروه اچ ای وی مثبت اشاره دارد. اگرچه این تئوری منطقی است اما امیدواریم که واقعیت نداشته باشد، زیرا آنچه باعث نگرانی می شود این است که او از شنوندگان می خواهد با او رابطه جنسی برقرار کنند.

۴. تایلر در واقع وجود دارد:

اگر تایلر واقعی بوده باشد چی؟ اگر از جایی به بعد که تایلر او را ترک کرد، راوی نتوانسته باشد رفتن تایلر را هضم کرده و برای خود یک تایلر ساختکی بوجود آورده باشد چه؟ اگر بعد از اینکه این دو در هواپیما با یکدیگر ملاقات کردند و تایلر دید که راوی چقدر تنها و افسرده است، تصمیم به کمک به راوی گرفته باشد چه؟ مسلما راوی به تنهایی نمی توانست همه این کارها را انجام دهد و نیاز به یک مغز متفکر برای انجام تمام این اتفاقات داشت، بنابراین می توان گفت تایلر در حقیقت در فیلم تا زمانی خاص وجود داشته است. اما رسیدن به این حقیقت که آیا تایلر حقیقی تنها در هواپیما بود یا تا یک ساعت بعد این فیلم نیز در آن حضور داشت یا نه را بر عهده خودتان می گذاریم.

۳. راوی کشته شد:

در صحنه آخر روای به سر خود شلیک کرد و زنده ماند، البته این می تواند منطقی و یا غیر منطقی باشد، اما اگر راوی در همان صحنه کشته می شد، این فیلم به بدترین نحو به پایان می رسید. طرفداران معتقدتد که صحنه آخر و پایانی در ذهن راوی می گذرد زیرا با مرگ تایلر او نیز می میرد، پس او نیز در آستانه مرگ است برای همین آنچیزی که می خواست به آن برسد را یکبار دیگر برای آخرین بار در ذهن خود خلق کرده است.

۲. راوی تنها فردی نیست که دارای شخصیت دوگانه است:

یکی از دلایلی که باشگاه مشت زنی یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینما است، این است که درست در ۱۵ دقیقه پایانی فیلم مشخص شد که تایلر تنها بخشی از تصورات راوی است، این اتفاق یکی از شوک آور ترین لحظات تاریخ سینما بود. اما سرتان سوت می کشد که بگوییم احتمال دارد که راوی تنها فردی در فیلم نباشد که دارای شخصیت دوگانه است. مارلا یعنی همسر راوی نیز دو ویژگی کاملا متفاوت دارد. او هم می تواند شیرین و دلسوز باشد و هم می تواند عصبانی و پرخاشگر شود. آشنا نیست؟

۱. راوی همجنسگرا است:

یکی از دور از ذهن ترین ولی منطقی ترین تئوری هایی که درباره این فیلم وجود دارد، این است که راوی یک همجنسگرا است به این دلیل که او تا پایان فیلم هرگز واقعا مجذوب مارلا نشد و علاقه ای به او نشان نداد. این می تواند دلیل بسیار قانع کننده ای برای علاقه راوی به یکی از دوستانش و انتخاب تایلر که یک مرد است به عنوان هم پیمانش باشد.