برای فرزندتان والدین نمونه ای باشید

احساسات بچه ها درباره خود و خانواده هایشان به چگونگی ارتباط والدین با هم و با کودک بستگی دارد; شواهد نشان می دهد بزرگترین عامل تربیت کودکان، محیط خانوادگی آنهاست زیرا پایه اصلی شخصیت در همان سال های اولیه کودکی شکل می گیرد و ادراکات و تجربه های بعدی بر همان پایه قرار خواهند گرفت. فرزندان در سنین گودکی وابستگی عاطفی نزدیکی به والدین دارند، از این رو مشاجره والدین باعث می شود تضادی در شخصیت فرزندان بوجود بیاید. این تضاد می تواند به رفتار ضد اجتماعی منجر گردد. همچنین فرزندانی که پدر و مادرشان زندگی زناشویی خوبی داشته اند، اغلب صاحب خانواده خوشبختی می شوند. در اینجا به ده اصل اساسی برای پدر و مادر موفق بودن می پردازیم:

۱_ آگاه باشیم که پدر و مادر بودن نیاز به تلاش دارد:

هر روز درباره رفتارهایتان به عنوان یک والد خوب فکر کنید. خودتان را بخاطر بیاورید که چگونه با فرزندتان رفتار کردید تا بر او اثر بگذارید و سعی کنید از تجارب گذشته تان پند بگیرید و رفتارتان را بهبود ببخشید.

۲_ برای آن دسته از فعالیت هایتان که مرتبط با فرزند شماست اولویت بالایی قائل شوید:

این کار برای والدین شاغل، کاری پر زحمت و چالش برانگیز است اما به هر جهت باید زمانتان را مدیریت کنید، کار کردن شما همچون راهی است که فرزندتان در ابتدای آن راه قرار دارد و گاهی این بدان معناست که علائق و نیاز های شما قربانی نیازهای فرزندتان شود، اگر چه گاهی اینگونه خود را توجیه می کنید که هدف از کار کردنم رفاه مالی فرزندم می باشد، درحالی که برای کودک بهتر است به همان نسبت که به شرایط جسمانی او توجه می کنید به شرایط روحی او نیز توجه ویژه ای بنمایید.

۳_ عاشق فرزندتان باشید اما نه خیلی زیاد:

چند بار در روز احساسات عاطفی و گرمی را به فرزندتان ابراز کنید. بطور مثال او را بغل کنید و یا در آغوش بگیرید. اگر چه در فرهنگ های مختلف روش های گوناگونی وجود دارد، اما به یاد داشته باشید که اگر فرزندتان کار خطایی انجام داد به او درست تذکر دهید.

۴_ قوانین ویژه خانوادگی وضع کنید:

در جامعه ما قوانینی وجود دارد که به فرزندان یاد می دهد که در مدرسه و دنیای واقعی موفق عمل کنند. به عنوان یک والد لازم است که قوانین خانوادگی وضع کنید تا فرزندتان یاد بگیرد که چطور خود را با آن« قوانین مدیریت کند.

۵_ بر قوانین خانوادگی وضع شده پافشاری نمایید:

لازم است قوانین وضع شده روشن و ثابت باشند. در غیر این صورت فرزندتان گیج خواهد شد و نمی تواند بطور جدی به آنها عمل کند. قوانین خانوادگی را برای پسرتان توضیح دهید و نشان دهید که اقتدارتان بیشتر منطقی است نه آنکه زور و قدرت بر آن حاکم باشد. طبق این روش فرزندتان کمتر دچار چالش می شود. همچنین لازم است پدر و مادر هر دو قئانین یکیانی را وضع کنند.

۶_ تصمیمی که می گیرید را برای فرزندتان توضیح دهید:

با توجه به اینکه فرزندتان تجربه و علمی را که شما در زندگی استفاده می کنید ندارد، نیاز است به آنچه فکر می کنید و تصمیمی که گرفته اید را با حوصله برای او توضیح بدهید و در همه مراحل مختلف رشدی از روشی که برای او قابل فهم است استفاده کنید.

۷_ از تنبیه کردن شدید اجتناب کنید:

بر اساس تحقیقات به عمل آمده در تمامی اشکال تنبیه هایی که والدین استفاده می کنند، تنبیه بدنی و جسمانی بیشترین عوارض جانبی را ایجاد می کند. فرزندانی که تنبیه بدنی بیشتری می شوند در برخورد با کودکان دیگر از خشونت بیشتری در حل مسائلشان استفاده می کنند و علت آن تقلید از والدینشان است.

۸_ وظیفه والدینیتان را به تناسب مراحل رشدی پسرتان انتخاب کنید:

یک کودک در مراحل مختلف رشدی نیاز های گوناگونی دارد. شیوه های رفتاری که والدین برای یک کودک نوپا استفاده می کنند از شیوه های برخورد با یک نوجوان باید بسیار متفاوت باشد. به عنوان یک والد لازم است که مراحل رشدی فرزندتان را بیاموزید و وظایفتان را با توجه به مراحل رشدی او در نظر بگیرید.

۹_ به فرزندتان احترام بگذارید:

فرزندتان نسبت به دیگران همان رفتاری را خواهد داشت که شما نسبت به او دارید. فکر کنید فرزندتان شخصی است همچون افراد دیگر که احتیاج دارد مورد احترام قرار بگیرد، همان طور که شما نیاز دارید مورد احترام قرار بگیرید. با ادب با او صحبت کنید، به عقاید او احترام بگذارید، زمانی که او با شما صحبت می کند، به دقت به حرف های او گوش دهید و همانند یک دوست با او برخورد کنید.

۱۰_ مستقل بودن را به فرزندتان بیاموزید:

ترغیب کوک به مستقل بودن، اگر چه برای کودک آزادی عمل به وجود می آورد و در کنار آن محدودیت هایی نیز دارد ولی به فرزندتان یاد می دهد که کنترل خویش را که کلید های موفقیت در زندگی است، در خودش تقویت نماید. همواره به این نکته توجه نمایید که استقلال، تمرد یا سرکشی نیست پس تفاوت بین تمرد و مستقل بودن را برای فرزندتان توضیح دهید. استقلال داشتن بخشی از طبیعت انسان است که فرد می خواهد کنترل داشتن بر چیزهای دیگر را احساس کند نه اینکه به وسیله دیگران کنترل شود.

دیدگاه ها غیر فعال است.