گوریل میمون آدم نما

میمون های آدم نما میمون هایی هستند که فقط در نواحی جنگل های استوایی آفریقا و آسیا زندگی می کنند، آنها را ( آنتروپید ) نیز می نامند. میمون های آدم نما از جهات مختلفی شبیه انسان هستند زیرا اسکلت آنها عینا مانند اسکلت انسان است. دندان هایشان دقیقا شبیه دندان های انسان است و اسکلت آنها به اسکلت انسان شباهت کامل دارد. مغز پر چین و چروک گوریل نیز مانند انسان ولی کوچک تر از آن است. استعداد آنها برای انجام کار های مختلف هم شبیه انسان ولی در حد پایین تر آن است. انواع مختلف آنها عبارتند از: گیبون، اورانگوتان، شامپانزه و گوریل.

بزرگ ترین میمون آدم نما گوریل نام دارد که یکی از انواع (گوریلا) است. قد گوریل نر در حد دو متر، وزن آن از ۱۵۰ کیلوگرم تا ۳۰۰ کیلوگرم می رسد. معمولا روی زمین زندگی می کنند و چهار دست و پا راه می روند، گاهی مثل انسان روی دو پا می ایستند.

گوریل همانند انسان انگشتان خود را مانند دست انسان خم می کند. بیشتر علف خوار است. و بچه های گوریل و مادرشان شب ها در روی شاخه های درختان می خوابند در حالی که گوریل نر پای درخت به استراحت می پردازد و از جان آنها حفاظت می کند.

پوست بدن گوریل به استثنای پا و کف دست و صورت از مو های سیاهرنگ مایل به قهوه ای پوشیده شده است.

اگر وقتی در باغ وحش اسیر شد، خود را به زندگی جدید عادت می دهد و به نگهبانان مربوط به خود انس می گیرد. بدبختانه آنها نیز مستعد گرفتن تمام امراض انسانی مخصوصا زمانی که در باغ وحش باشند هستند. سل و سرطان به سراغ آنها هم می آید و دارو های مخصوص انسان در مورد آنها هم مفید واقع می شود.

کاملاً واضح است که سیر تکاملی میمون‌های آدم نما به تغییرات ساختمانی بسیار عظیمی که در دوره‌های میوسن و پلیوسن در روی زمین رخ داده بسیار بستگی دارد، زیرا در آن موقع چین و شکن‌های بزرگ کوه‌ها تشکیل شد، آب و هوا از صورت مرطوب استوایی به صورت نیمه استوایی و معتدل و حتی در برخی نقاط سرد درآمد، و بسیاری از نواحی، خشک‌تر شد، درختان تُنُک‌تر و کم‌تر شد، و روی هم رفته جنگل‌های عظیمی از بین رفت. در این صورت بایستی بخشی از جانوران به کلی از بین رفته باشند، بخشی خود را با محیط هماهنگ کرده و با شرایط آن ساخته باشند، و پاره‌ای هم مهاجرت کرده باشند. آثار مهاجرت بسیاری از پستان‌داران آسیایی مانند اسب‌ها، فیل‌ها، شترمرغ‌ها، و میمون‌های فسیل شده، در نئوژن (قسمت فوقانی دوران سوم زمین شناسی) یافت می‌شود، زیرا آن‌ها در این زمان به اروپا و افریقا مهاجرت کرده‌اند. این حیوانات مهاجر را حیوانات پیکرمی نامیده‌اند زیرا در موقع مهاجرت در یونان در محلی به همین نام توقف کرده و استخوان‌های بسیار زیادی از خود به جای گذاشته اند. در میان جانوران زنده‌ی افریقا، گروه‌های مختلف جانوران پیکرمی یافت می‌شود.
برخی از میمون‌های آدم نما مانند مزوپیتکوس پنتلیس (میمون حد واسط مارموزت و ژیبون که در آتن نزدیک پنتلیکون یافت شده است) دورتر رفته‌اند و حال آن‌که بعضی دیگر مانند اودا بنوپیتکوس گرجین زیس (گرجی) مردند و در بین راه منقرض شدند. گروه سوم در خود آسیا ماندند و به صورت میمون‌های آدم نمای پلیستوسن آسیایی درآمدند که اجداد میمون‌های آدم نمای موجود و انسان هستند. این میمون‌های منقرض شده‌ی اخیر، در اکثر موارد مجبور بودند به زندگی درختی و زمینی هر دو خو بگیرند، و بعضی از آن‌ها مانند بابون‌ها مطلقاً زندگی درختی را پیش گرفتند. اجداد انسان مجبور شدند خود را، برخلاف شیوه‌ی راه رفتن چهار دست و پایی بابون‌ها، به شیوه‌ی راه رفتن دو پایی عادت دهند. شرایط و امکان به وجود آمدن انسان را نخست و قبل از همه چیز باید در خصوصیات ساختمانی و کیفیات سازش با محیط میمون‌های فسیل شده‌ی قسمت فوقانی دوران سوم زمین شناسی جستجو کرد.

دیدگاه ها غیر فعال است.