بردگی فرهنگی و اقتصادی، هدف نخبگان غرب

یکی ازمدیران ارشد پیشین موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک لندن، در مقاله ای که در اواخر دهه ۹۰ در مجلۀ آمریکایی «نیوزویک» منتشر کرده و  خلاصۀ آن نیز به صورت خبر، چندی بعد در مطبوعات چاپ شد، به صراحت توصیه می کند که برای اینکه غرب دشمنانش را شبیه خود کند، استراتژی دوگانه مهار و آلوده سازی فرهنگی و اقتصادی آنها، باید دستور کار دولتمردان و سردمداران غرب باشد. مدت بیش از نیم قرن، مطالعات «مهار کردن» نظامها یکی از اهداف اصلی تاسیس چنین موسسه هایی در اروپا و آمریکا بوده و توجه به پژوهش و جمع آوری اطلاعات در مورد استراتژی نظامی، سیاسی و اقتصادی غرب، به اینگونه سازمانها مشروعیت علمی داده است. نفوذ اینگونه موسسات در تبیین مفاهیم و تعاریف بین المللی در شرق و بخصوص کشورهای اسلامی و در بین دولتمردان و روشنفکران دانشگاهی، خود یکی از استراتژی های آلوده سازی غرب بوده است.

به تقلید از غرب، مراکز، دفترها و سازمانهایی با همین نامها در کشورهای غیر غربی احداث و تاسیس شده است، بدون اینکه چنین سازمانهایی درک کامل و قدرت کافی و مستقل از استراتژی های غرب داشته باشند. بدتر آنکه عقده حقارت و مرعوب شدن به غرب، باعث شده است که عملکرد و الگوی نشست های چنین مراکزی در شرق و ممالک اسلامی همیشه همراه با مهمانان و سخنرانان موسسه هایی از لندن، نیویورک، ژنو و پاریس باشد. ولی آنچه درباره مقاله مدیر موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک لندن جالب است، اعتراف او نه درباره «مهار کردن» کشور های مستقل بلکه در «آلوده کردن» اقتصاد و فرهنگ آنهاست. آلوده کردن موسسات و افراد، سیاست استعماری ثابت غرب در دویست سال اخیر بوده است ولی آنچه امروز تازگی دارد این است که این آلوده کردن، یک بعدی نیست بلکه همه جوانب یک جامعه را در بر می گیرد. این بار دیگر منتقدین سیاست غرب نیستند که از هجوم فرهنگی، اقتصادی و سیاسی غرب در کشور های شرقی و اسلامی سخن می گویند و استراتژی و نقشه های سازمانهای اروپایی و آمریکایی را زیر ذره بین قرار می دهند. بلکه این برنامه ریزان خود غرب هستند که این بار آشکارا دستهای خود را باز کرده اند و مقاصد و اهداف خود را به وضوح بیان می کنند. تنها ساده لوحان و فریفتگان ظواهر غرب این مساله را شهار دانسته و همچنان به فریب خود ادامه می دهند.

منظور غرب از آلوده کردن کشورهای مستقل و نظامهایی که در مقابل آمریکا و اروپا مقاومت می کنند چیست؟ استراتژی آلوده کردن، استراتژی تغییر کلی محیط زیست اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، سیاسی و علمی _ هنری یک جامعه است.توسعه وسایل ارتباطی و اطلاعاتی در نیم قرن اخیر، استراتژی آلوده کردن را آسان تر کرده است. قدرت های استعماری در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، با وسایل تکنولوژی ابتدایی فقط قشر بخصوصی از جامعه مثل نخبگان، تحصیل کرده ها و دیوان سالاران را برای آلودگی هدف قرار می دادند. ولی در دنیای امروز که به اصطلاح «دهکده جهانی» معروف شده، تقریبا تمام طبقات و نفوس یک کشور و جامعه مورد هجوم و آلودگی قرار می گیرد.

همانطور که مدیر ارشد پیشین موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک لندن می گوید: «ایجاد طبقه متوسط غیر سیاسی که علاقه ای به فداکاری برای ایدئولوژی های کشورشان ندارند، از راه های اصلی آلوده سازی جوامع است… باید کشورهای اسلامی را با ترویج سکس و آیت الله ها را با فرهنگ والت دیسنی در سرزمین هایشان به محاصره در آورد.» امروز مهار کردن کافی نیست بلکه آلوده سازی مهمتر است. شبکه ها و تکنولوژی های جدید اطلاعاتی، مفاهیم و واژه های ساخت غرب را که سالهاست به صورت توصیفی در افکار و دیدگاه های مسئولین و روشنفکران کشور های اسلامی جا انداخته شده، زمینه را برای آلودگی آماده کرده است. استراتژی آلوده کردن، قدم مهمی در بردگی فرهنگی و اقتصادی عصر ما شده است.

در اواخر قرن نوزدهم، دولت انگلیس یکی از کارشناسان سیاست خارجی لندن را به نام دکتر ویلیام هانتر مامور کرد تا گزارش جامعی درباره طرق موثر سلطه و حکومت بر شبه قاره هندوستان تهیه کند. نتیجه مطالعات دکتر هانتر کتابی بود که در سال ۱۸۷۱ به نام «مسلمانان هند: آیا آنها علیه ملکه شورش خواهند کرد؟» در انگلستان به چاپ رسید. وی پس از بررسی زندگی و فرهنگ مسلمانان، این پیشنهادات را ارائه داد: « نباید تدریس  فقه اسلامی را به عنوان یک رشته اصلی در مدارس قبول کنیم. تدریس فقه اسلامی یعنی توسعه دین اسلام و این مسئله، دولت های غیر اسلامی (اروپایی) را با مشکل مواجه میکند… به جای آن باید سعی کنیم که نسل های آینده مسلمانان را از قوانین تمدن اسلامی دور نگاه داریم و برای این منظور باید آنها را با علوم غرب و آموزش و پرورش انگلیسی وارد زندگی کنیم.» استراتژی انگلیس در آن زمان مهار کردن هند نبود زیرا که هند یک قرن جلوتر مهار شده بود ولی آلودگی مسلمانان برای انگلستان در دستور بود و جهت حفظ منافع استعماری ضروری به نظر می رسید.

در آستانه ورود به دهه سوم قرن بیست و یکم، این استراتژی آلوده کردن توسط غرب که قبلا فقط قشر مخصوصی را در نظر داشت، عمومی و جهانی شده است. در سایه زیر ساختهای اطلاعاتی و ارتباطی، سردمداران اغلب کشور های اسلامی بدون اینکه خود کاملا متوجه شوند تسلیم الگو ها و مفاهیم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی غرب شده اند. قدرت های امروز غرب دایره استراتژی خود را طوری تنظیم کرده اند که هدف آنها کنترل کامل همه طبقات جامعه اعم از کودک و جوان و پیر و کارمند و بازاری و خانه دار و… باشد.هدف اصلی آلودگی ارزشهای جهان است و بدون آلودگی، این ارزشها در جامعه سرایت نخواهد کرد.

چگونه می توان از این آلودگی جلوگیری کرد؟

  1. قدم اول، شناخت و درک صحیح و جامع از نظامهای غرب و استراتژی و نقشه های اصلی آنهاست و این موقعی امکان پذیر است که ما روش های جدید سیاسی، اقتصادی، مطبوعاتی داشته باشیم.
  2. دوم اینکه فرهنگ اسلامی و میهنی خود را کاملا شناخته و بدون ترس و خجالت از دیگران، الگو های سالم برای جامعه خود تهیه کنیم.
  3. سوم، به ارزشهای اسلامی و جامعه خود ایمان داشته، به آنها وفادار بمانیم و تا می توانیم از قدرت طلبی و طمع به مقام بپرهیزیم.

بخاطر داشته باشید که سیاست بر مبنای قدرت و طمع، و بدون آشنایی و درک صحیح از ارزشهای اسلامی، نقطه ضعف سیاستها و استراتژی های قدرتهای غرب هستند.

 

همچنین بخوانید:

سقوط معنویت در مدنیت غرب
اشتباه دکارت و عقب گرد بزرگ غرب
بلایی که غرب بر سر نخبگان ایرانی می آورد

دیدگاه ها غیر فعال است.