صهیونیست ها چگونه در فرهنگ ها نفوذ می کنند؟

برخلاف تصور بسیاری از مردم و متأسفانه قشر سیاسی کشور باید گفت بزرگترین ابزار و سلاح نظام صهیونیستی حاکم بر دنیا برای کنترل کشورها ابزارهای فرهنگی است و نه سیاسی. به تعبیری دقیق تر نظام صهیونیستی حاکم بر دنیا برای پیشبرد اهداف سلطه گرانۀ خود در حوزه های سیاسی و استعماری، نگاه ویژه اش به فرهنگ است، نه سیاست و اساساً سیاست را زیر مجموعۀ فرهنگ ترسیم و دنبال میکند.

بعنوان مثال با نفوذ فرهنگی در جامعه ای مانند ایران کاری میکند که برخی از ملت در موارد اساسی و حیاتی مانند پیشرفت صنعتی، خود کفایی، بومی سازی، حراست از منابع طبیعی، مبارزه با فساد اقتصادی و حتی حفظ استقلال و آزادی واقعی، احساس نیاز نکرده و احساس نیاز اساسی شان کنسرت، نداشتن حجاب، هالوین، لباس مارک دار، ساندویچ مک دونالد، گرین کارت، نبود دیسکو، آزادی یواشکی و غیره باشد.

وقتی نفوذ فرهنگی حاکم شد، میتوانند در ازای تعطیلی و پلمپ تأسیسات هسته ای و بتن ریزی در قلب رآکتور، پاداشی به بزرگی تأسیس یک یا چند باب ساندویچی مک دونالد به آن ملت بدهند و به ریش ملتی که در صفهای طولانی برای خوردن ساندویچی امریکایی ایستاده اند بخندند.
وقتی غلبۀ فرهنگی بود لبخند و ژست هنرپیشه مآبانه و قدم زدن مسئولین کشوری در کنار عاملان سالها عقب ماندگی میهن و قاتلان میلیونها هموطن برایمان میشود نماد عزت و اقتدار و ذوق زده میشویم که با دنیا (بخوانید امریکا) تعامل کرده ایم و دیگر برایمان مهم نیست وزیر زنبارۀ سعودی دهن گشادش را باز کند و هرچه به ذهن کثیفش میرسد نثار ملت کشورمان کند.

وقتی مرعوب فرهنگ غرب باشیم حاضریم برادر و بچه و پسر عمو و همسایه و هموطن خودمان بعلت فروش نرفتن تولیدات داخلی بیکاری بکشند و از کنار این بی کاری هزاران هزار معضل خانوادگی و اجتماعی برای کشورمان پدید بیاید، اما ما جنس مارک دار خارجی بخریم و بعد بی شمار توجیه مسخره بیاوریم که جنس ایرانی کار نمیکند و ماندگاری ندارد و از این موارد.

زمانیکه تحت تأثیر فرهنگ غرب هستیم و مدام مرغ آنها را غاز میبینیم حاضر میشویم به بیشمار شبکۀ رسانه ای تصویری و یا سایت ها و روزنامه های داخلی و خارجی که با پول صهیونیست های تشنه به خون تک تک ایرانیان گوش جان بسپاریم و به آنها اجازه دهیم باخت را به دروغ بعنوان برد به خوردمان بدهند و خوب و بد زندگیمان را تعیین کنند و غارت هسته ای را برایمان دستاورد قرن تعبیر کنند و از همه بدتر ناموس و زن و فرزندمان را با سینمای کثیفشان هدف قرار دهند.

غول های رسانه ای صهیونیست در سراسر دنیا من جمله ایران همگی از یک دستور العمل واحد پیروی میکنند و آن اینکه تنها موضوعاتی که “منافع” ایشان را تأمین کرده یا میکند میبایست توسط بوق های تبلیغاتی آنها پوشش داده شود و به مسئلۀ مهم و قابل اعتنای اکثر مردم جهان تبدیل گردد.

نمونه های زیادی از اینگونه فعالیت رسانه ای هدفمند را همگان در پوشش خبری و بازتاب رسانه های ارتباط جمعی جهان در موضوعاتی مانند کم اهمیت جلوه دادن و پوشش ضعیف یک عملیات تروریستی بسیار بزرگ مانند آنچه در “منا” اتفاق افتاد و ظرف نصف روز هفت هزار نفر را به کام مرگ کشاند و برعکس آن بزرگ نمایی و پوشش گستردۀ یک عملیات تروریستی بسیار کوچک در فرانسه در قضیۀ “شارلی” دیده ایم و سراغ داریم.

اما نکتۀ حائز اهمیت این است که اینگونه فعالیت های رسانه ای به موضوعاتی مانند جنگ یمن و کشتار مسلمانان میانمار و وحشی گری اسرائیلی ها و غیره ختم نمیشود. غول های رسانه ای نظم سلطۀ صهیونیستی با همکاری شبکه ها و رسانه های همکار داخلی اگر لازم باشد کاری میکنند که نام شخصی مانند پروفسور سمیعی را تمامی مردم ایران، اعم از روستایی و شهری، بی سواد و با سواد، مهندس و کارگر، پزشک و رفتگر و قصاب و بقال و رانندۀ تاکسی حفظ باشند و دقیق بدانند که تخصص پزشکی ایشان چیست و چرا به ایران آمده اند و به وجود ایشان افتخار کنند، اما کمتر کسی نام دکتر متولی زادۀ اردکانی را شنیده و ایشان را می شناسد و میداند تخصصشان در چه زمینه ای بوده و در کدام حیطه به نفع تک تک مردم ایران فعالیت میکند! (فقط یک مثال بود).

اینجاست که باید از خود بپرسیم چطور ممکن است در دنیایی که سرویس های اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی، انگلیس خبیث و امریکای جنایتکار شدیداً تلاش میکنند تا دانشمندان و اندیشمندان جمهوری اسلامی ایران را شناسایی کرده و سپس ترور فیزیکی کنند، برخی از دانشمندان ایرانی میتوانند در دانشگاه های معتبر جهان تحصیل و یا تدریس و تحقیق کرده و به مدارج بالای علمی جهان دست یابند و دشمن نه تنها آنها را ترور فیزیکی نمیکند، بلکه توسط غول های رسانه ای تبلیغات وسیعی پیرامونش انجام میدهد؟

همانطور که هرگز امکان ندارد فیلم هایی از جنس ماجرای نیم روز، آژانس شیشه ای و قلاده های طلا در جشنواره های بین المللی اسکار دریافت کنند، هرگز امکان ندارد کسی که به انقلاب و جمهوری اسلامی و مردم ایران خدمت کند توسط دانشگاه های معتبر دنیا تحصیل کرده و برندۀ جوایز برتر علمی دنیایی که صهیونیست ها اداره اش میکنند، شود.

نفوذ به یکباره از آسمان نازل نمیشود و دفعتاً اتفاق نمی افتد. نفوذ سالهای سال است که در رگ و ریشۀ انقلاب جاری و ساری شده و به مثابه غده ای سرطانی اندام های حیاتی جمهوری اسلامی را در بر گرفته است. نفوذی لزوماً اجیر شده و حقوق بگیری که مستقیماً از دشمنان طرح و برنامه گرفته و به آنها اطلاعات و اخبار میدهد نیست.

تمام مسئولان خرد و کلانی که با تضییع حق دیگران، استفادۀ از رانت، دروغ گویی و فریبکاری، پذیرفتن ساز و کار حزبی، زد و بند و بده بستان سیاسی و دو رویی و دو رنگی به قدرت رسیده و پیشرفت کرده اند، و همچنین تمام ساده لوحان و بی بصیرتان مغرور و متعصبی که از راه های فوق به قدرت نرسیده اما به راحتی ملعبۀ دست دیگران قرار میگیرند، بلا استثناء یک عامل نفوذی بالقوه هستند که هر لحظه ممکن است به صورت آگاهانه و یا به صورت غیر مستقیم و ناآگاهانه و طی یک فرایند نشأت گرفته از فرمولی خاص، به خدمت اربابان مستقر در اتاق فرمان در بیایند و اهداف آنها را پیگیری و اجرا نمایند.

در حقیقت سالهاست که نفوذ و جاسوسی به شیوۀ فیلم های آلن دولن بر افتاده و کمتر اتفاق می افتد که یک عامل انتخاب و جذب شده و پس از آموزش و توجیه، تازه تلاش شود که به مراکز حساس هدف نفوذ داده شود و انجام مأموریت کند و سیستم های اطلاعاتی_امنیتی صهیونیست سالهاست به جای نفوذ فردی به نفوذ فرهنگی روی آورده اند.

بعبارت دیگر وقتی به صورت کاملاً حساب شده و قابل بهره برداری، فرهنگی خاص را بین تعداد کثیری از مردم یک کشور و یا مسئولین رده بالای آن رواج داده و نفوذ دهیم، تک تک افرادی که تحت آن فرهنگ رشد کرده و تربیت شده اند، نفوذی های بالقوه آنها خواهند بود که به روش های متنوع و مختلفی میتوانند از آنها بهره برداری لازم را بعمل آورند.

بعنوان نمونه وقتی قاطبۀ مسئولین یک کشور از دورانی که کارمند جزء بوده تا زمانی که به مقام های مهم دست یافتند، همواره با بی عدالتی و تضییع حق دیگران رشد و پیشرفت نموده اند و هرچه به دست آورده اند از این رهگذر است، قطع یقین در برابر عدالت حساسیت داشته و بدون نیاز به سازمان دهی خاص مقابل عدالت صف کشیده و ایستادگی میکنند و این عاملان نفوذی از ترس برپایی عدالت حاضر به کنار گذاشتن تمام اختلافات خود با سایر گروه های سیاسی دیگر و حتی همصدایی و همکاری با دشمنان قسم خوردۀ آن کشور برای نابودی عدالت خواهند بود !