موجودات فانتزی اساطیری چین
تمدن چین باستان یکی از کهنترین تمدن های تاریخ است که در سواحل حاصلخیز رود زرد که در دشت شمال چین جاریست شکوفا شد. یافتههای باستانشناسی نشان میدهد که انسانهای نخستین از ۲٫۲۴ میلیون تا ۲۵۰ هزار سال پیش در چین سکونت داشتند. چین دارای یکی از شکوفاترین تمدن های تاریخ و دارای تاریخی بزرگ و اساطیری است. با ما همراه باشید تا با تعدادی از موجودات اساطیری فانتزی چینیان باستان آشنا شوید.
۱. اژدهای چینی:
اژدهای چینی جانوری افسانهای در اسطورهشناسی چینی و فولکلور چینی است. اژدهاهای چینی چهرههای گوناگونی جانورمانندی دارند که از آن میان میتوان به لاکپشت (بیشی)، ماهی (چیون)، و آفریندههای تخیلی اشاره کرد؛ با این همه بیشترین چهرهای که برای نمایش دادن آنها بکار رفته یک جاندار مارمانند است که چهار پا دارد. به باور سنتی، اژدهاهای چینی نیروهای خوششگون و پرتوان را نمادینه میکنند که از آن میان میتوان کنترل بر آب، بارش باران، طوفان و سیل را نام برد. اژدها هم چنین نمادی از نیرو، توان و بخت نیک برای مردمی است که سزامند آن هستند. با این نگاه بود که امپراتور چین اژدها را به عنوان نمادی از نیرومندی و پایداری خود به کار میگرفت.
۲. ارواح خبیث:
آنها بسیار قدرتمند و خطرناک هستند و قصد دارند بر تمامی دنیا حکومت کنند. بیشتر آنها مرگ را برادر خود می دانند و بر این باورند که انسان ها موجودات ترسو و ضعیفی هستند. ارواح خبیث، حکومتی هولناک ایجاد میکنند. تمام خباثتهای دنیا به گردن آنهاست. خشونت، تهاجمی بربرگونه، شبیخون، خروج، مجازات، حبس، از دست دادن دامها و محصولات، فساد و دروغپراکنی، همگی در میان زشتکاریهای نفرتانگیز آنان قرار دارند. آنها کانون خانوادهها را ویران میکنند، هرج و مرج اجتماعی میپراکنند و شکست میآورند. مریدان شیطان همه چیز را نابود خواهند کرد. اما در محدوده بیماریها، گستره نفوذ مهلک آنها بسیار بزرگتر است. در اساطیر چینی باور بر این بوده که حضور اژدها باعث دوری ارواح خبیث می شود.
۳. ققنوس سرخ:
ققنوس سرخ یا پرنده سرخ، در اساطیر چین نماد جنوب و مورد نیایش بود. ققنوس بعدها جای خود را به قرقاول داد. این پرنده در نقشها دارای منقار خمیده، پنجه بلند و تیز به شکل پرندۀ شکاری بود. این پرنده یاری دهنده کشاورزان مزارع خشک جنوبی به شمار می آمد. از آنجا که این پرنده به رنگ شنگرف (شنگرفی) است، به وی پرنده شنگرف نیز گفته می شود.
۴. هولی جینگ:
هولیجینگ (به چینی: 狐狸精) در اسطورهشناسی چینی به ارواح روباههایی گفته میشود که شبیه به اجنههای اروپایی هستند، هولیجینگ امکان ارتباط با ارواح خوب و بد را دارد. در اسطورهشناسی چینی اعتقاد بر این است که هر چیزی قادر است به اشکال انسانی درآید، به قدرت جادویی و جاودانگی دست پیدا کند، به شرطی که آنها دریافت انرژی کافی داشته باشند. نوع کره ای و ژاپنی هولی جینگ نیز وجود دارد که به گونه کره ای آن گومیهو (구미호) و به نوع ژاپنی آن کیتسونه (kitsune) می گویند
۵. فرشته مرگ:
این موجود که همون عزرائیل خودمون هستش. در اساطیر چینی بیشتر در حالت گوزن ظاهر می شود. هدف فرشته مرگ، برقراری نظم میان زندگی و مرگ، و مسیری برای رسیدن به جهان آخرت است.
۶. خرگوش یشمی:
خرگوش یشمی، خرگوشی بود که در ماه زندگی می کرد. بر اساس افسانه ها، خرگوش یشم، همراه و یار الهه شانگو بود. داستان از آنجا شروع شد که یک پیرمرد غذا درخواست کرد. در آن زمان، موجودات جنگل، میمون، سمور، شغال، و خرگوش از روی بخشندگی به او اعطا شد. به منظور کمک به مرد، میمون میوه آورد، شغال یک ظرف شیر آورد، و بقیه ماهی های مرده برکه را جمع کردند. و خرگوش که خیلی باهوش نبود و چمن می خورد، خودش را به پیرمرد بخشید. ولی پیرمرد او را نکشت و در عوض ماهیت خود را آشکار ساخت. او خدای ساکرا بود. بعدها او خرگوش را به ماه برد تا از او قدردانی کند. (تاریخ ما)
۷. پانگو:
اسطوره آفرینش پانگو یا پان گو، مفصلترین اساطیر آفرینش چینی است که وجود دارد. این اسطوره را در کتابهایی که در سالهای ۲۰۰ تا ۵۰۰ پس از میلاد نوشته شدهاست، میتوان یافت. درونمایهٔ اصلی این اسطوره، پیدایش نظم از بینظمی و تداوم نظم است. پانگو به شکل کوتولهای از تخممرغ ازلی زاده شد و چون تخم شکافت، بخشهای سخت و مات آن به زمین و بخشهای نرم آن به آسمان بدل شد. پانگو نخست ایستاد و آسمان و زمین را جدا از هم نگه داشت تا آنکه به شکل استوار امروز درآمدند و عالم را نظم بخشید.
۸. نوا خالق:
در اساطیر و افسانه های چین باستان، نام یک ایزدبانو است که برترین و بهترین ایجادکننده یا سازندهٔ نوع بشر شناخته میشود. او همچنین ترمیمکنندهٔ دیوار آسمان یا بهشت است. در اعصار بعدی این ایزدبانو در همراهی با پانگو یا یوهاونگ(ایزدی دیگر از ارباب انواع در چین) به عنوان پدیدآورندهٔ ویژگیهای نیک در نوع بشر شناخته شدهاست. نیو کوآ یکی از سه شخصیت برجسته، یعنی سه نفر اعجوبههای فرهنگ ساز چینی است. بعدها حتی خواستند که این سه نفر را به یک نفر تبدیل کنند تا اصالت انسانی آنها سزاوارتر به نظر برسد.
۹. هشت فناناپذیر:
نام هشت فرد یا بهعبارت بهتر، «شیان» (جاودانه، نامیرای) افسانهای در اساطیر چین است. قدرت هر یک از این هشت نفر، قابلِ انتقال به ۸ ابزار یا شیء مخصوص (法器) است که میتواند به فرد دیگری، زندگی ببخشد و شیطان را نیز نابود کند. به این هشت ابزار باهم، «هشت جاودانهٔ پنهان» (暗八仙) گفته میشود. بیشتر این هشت نفر در دوران حکمرانی دودمان تانگ یا دودمان سونگ زاده شدهاند و بسیار مورد تکریم تائوئیستها هستند و یکی از عناصر محبوب و مشهور فرهنگ چینی بهحساب میآیند. گفته میشود این هشت نفر، در یک گروه پنجگانه از مجمعالجزایر در دریای بوهای زندگی میکنند که «جزیرهٔ کوهستان پنگلای» را هم شامل میشود. اسامی این هشت نفر چنین است: هی شیانگو، کائو گوجیو، لان کایخه، لو دونگبین، هان شیانگزی، ژانگ گولائو، ژونگلی کوآن.
۱۰. شن نونگ:
او امپراتور افسانهای چین و قهرمان فرهنگی این کشور در اسطورههای چینی است. چنین پنداشته میشود که پنج هزار سال پیش میزیسته و به چینیان باستان کشاورزی را آموخته است، بر این پایه نام وی معنای کشاورز خدایی را میدهد. جز اینکه او به چینیان باستان کشاورزی را آموخته، وی بدانها کشت غلات را برای خوردن و پرهیز از کشتن جانوران را به چینیان پند داده است.
مرسی بابت مقاله .
میخواستم ازتون بپرسم که پر طرفدارترین و غنی ترین اساطیر ، کدام اساطیر است ؟! من شنیدم که اساطیر اسکاندیناوی هست . در خیلی از فیلم ها و داستان ها هم ازشون استفاده میشه . هرچند که این موضوع تا حدودی سلیقه ای هم هست. اما شما مطمئنا دقیقتر میتوانید به این سوال پاسخ دهید .
موفق باشید .
اره تا حدودی سلیقه ای هستش. ولی غنی ترین یونان هستش، بعدش اساطیر اسکاندیناوی با فصله ای نزدیک و بعد از اون، ایران، مصر و چین هستش. روم هم که تماماً کپی از اساطیر یونان هستش. جذاب ترین شخصیت ها و دوست داشتنی ترین ها رو اسکاندیناوی داره. اما امروزه پر طرفدارترین اساطیر برای یونان هستش و دلیل جالبی پشتش هست که جای بحث داره.
دو هزار سال پیش اساطیر یونانی و ایرانی داشتن پا به پای هم جلو می رفتن ولی با نابودی ایران توسط اسکندر و نابودکردن کتاب ها و شهرها، ما بسیاری از منابعمون رو از دست دادیم. بعد از اومدن اسلام و بعد از مغول هم که کلا به قهقرا رفتیم و اگه فردوسی و دوستانش نبودند، ما هیچ تاریخ اساطیری ای نداشتیم.
اما با توجه به تصویر پردازی های جذاب تر اساطیر اسکاندیناوی، یه دلیل بزرگ داره که اساطیر یونانی در دنیا مطرح تر هستند و دلیلش هم غرب و آمریکاست. آمریکا به عنوان قدرت برتر جهانی خودشو ادامه دهنده تمدن هلنی یا همون یونانی میدونه و خودتون دارین تو هالیوود می بینید که چقدر به تمدن یونان بها میدن و فیلم میسازن و بازی میسازن و اساطیر اسکاندیناوی بهشون کمتر توجه میشه و در کمیکه که بهشون توجه میشه. یعنی اگه در این قرن، سریال وایکینگ ها و فیلم های ثور مارول نبودن. کمتر کسی بود که طرفدار اساطیر اسکاندیناوی باشه.
تشکر بابت پاسختون .
من هم کاملا با شما موافقم . به نظر من هم علت گسترده تر بودن اساطیر یونانی تا حدود زیادی همین عاملی که شما گفتین .
اگر توجه شود ، بخش خیلی زیادی از منابع اساطیر اسکاندیناوی هم از بین رفته و این چیزی هم که الان از اساطیر اسکاندیناوی باقی مانده ، بخش خیلی کوچکی از منابع اولیه هست . ! اگه اشتباه نکنم یکی از دلایلش به جنگ های صلیبی بر میگرده که در این جنگ ها اکثر منابع این اساطیر را نابود کردند . فکر میکنم که سایر کشور ها و ملت های اروپایی از روی عمد دست به چنین اقدامی زدند . البته این حدس منه .
در مورد ایران و اساطیر ایرانی هم که شما توضیح دادین .
در صورتی که چنین اتفاقی برای اساطیر یونانی نیفتاده و برای همین هم هست که امروزه به نوعی غنی تر و گسترده تر به حساب میان . تا جایی که من اطلاع دارم اساطیر چین هم آسیبی ( حداقل آسیب آنچنانی ) ندیده .
مقاله عالی بود حالا ادمین میگم قویترین این موجودات فانتزی کدوم بود؟
عموما خالقین هر جهان از بقیه قدرتمندتر هستند. بعد از اون مخلوقات فرشته گونه که مرگ یا زندگی دستشونه و بعد هیولاها یا اژدها های عظیم الجسه.
تقریباً در تمام اساطیر از ایران و روم گرفته تا یونان و همین چین، وضع به همین صورته.
اهان من منظورم قویترین این لیسته؟
تانگو نوا قویترین ها هستند.
بعد از اون هم احتمالا فرشته مرگ و ققنوس
بعد احتمالا اژدها
و بعد هم ابرقهرمان جهانشون.
متاسفانه من زیاد از خدایان اساطیری چین اطلاعات ندارم ولی باید اینطوری باشه عموما.
ادمین یه مقاله بود در مورد موجودات اساطیری ایران می تونید در مورد قویترین نشونم نظر بدی به نظر من که سیمرغ یا رتبه دوم یا سوم
سلام
تیشتره و اهریمن سیاه از همه قدرتمندترن
بعد از اونها سیمرغ و چمروش اینها در ربته های بعدین
بعد هم دیو ها
و بعد از اون موجوداتی مانند دوال پا
عموما همینطوه، ولی چون تعداد زیاده و منبعی هم برای رتبه بندی نیست، نمیشه بطور دقیق گفت. قبلا هم گفتم
اول خالقین
بعد فرشتگان
بعد موجودات قدرتمندتر و بعد هم موجودات پست تر
در اون مقاله شاید
اما در اساطیر ایران شاید اصلا عددی نباشه
چون در اساطیر ایران بی شمار الهه و فرشته وجود دارند.
[…] جهان فانتزی در طول سالها خلق شده است و بسیاری از آنها نیز وارد […]
[…] بازی دیابلو ۳، این شخصیت ریشه اساطیری و باستانی دارد. مالتیل یکی از شخصیت های اصلی بازی […]
[…] شانگ چی و افسانه ده حلقه تمام تلاش خود را کرده است تا فرهنگ چینی و شرق آسیایی را به خوبی وارد جهان سینما کند. با توجه به […]
chloroquine phosphate tablets
سلام وقتتون بخیر
میشه یک خدای (رعد) چینی یا ژاپنی مثل ریدن ( مورتال کامبت ) معرفی کنید ؟
سلام خدمت شما
در اساطیر ژاپن خدای رعد رو رایجین میدونن که خب کلا با لرد ریدن متفاوته جلوه انسانی نداره
اما داستانی به شدت زیبا و قابل توجه داره
اساطیر چین هم لی گونگ هست خدای رعدشون که بیشتر شباهت انسانی داره نسبت به رایجین
Lei Gong هست نه گونگ لی با هم متفاوت هستن
ضمنا بیراه نیست در مورد اساطیر خودمون هم بدونید که اذر هست (البته ایران همچین خدای رعد مشخصی نداره ولی از اذر به عنوان سازنده اتش (که خودتون میدونید در دین زرتشت نماد پاکیست و مقدسه)به وسیله رعد هست و میشه اون رو خدای رعد اساطیر باستان دونست که توسط اهورامزدا مامور به انجام ای کار شده)