حقیقت اعداد تکراری چیست؟
بسیاری از مردم هستند که فکر میکنن اعداد تکراری پیامی از ورای این دنیاست و با دیدنش میتونن برای اهدافشون تصمیمگیری کنن. ما آدمها همیشه به دنبال داستانهای هیجانی هستیم تا آشفتگیای که ظاهر روزمرگی در دنیامون به خودش گرفته و حاصل جدا بودنمون از سرچشمه هست رو بهم بزنیم بلکه درش آرامشی پیدا کنیم. از این رو به هر مطلبی چنگ میزنیم تا با موتیف «من در رسیدن به کمالم، از بقیه جلوترم»، چیزی از لابهلاش نصیبمون بشه.
یکی از این همزدنها و چنگزدنها، اعداد تکراری هست. اعداد تکراری مثل: ۱۱:۱۱، ۰۳:۱۳، ۲۰:۲۰، ۰۴:۴۰ و…… فیزیک ما محصور در این ابعاد هست و ذهنمون (کالبد ذهن یا محل عملکردهای منطقی ما و مدیریت اطلاعات و حافظه) ورای این فیزیک تعریف میشه و همۀ این هستی که میبینیم از فرکانسه.
میل به دیدن یک نشانه، یک راهنمایی، و زیبایی چیدمان این اعداد در کنار هم، یا حتی گفته شدن اینکه راهنما و نشانهای برای ما هستن، باعث خواسته شدن مرتب این اعداد و بازتابش در ذهن ما میشه. اعداد هم مثل حروف، بار فرکانسی روی دوش دارن و هر یک، معنا و فرکانس و در نتیجه، استفادۀ خودشون رو دارن اما بحث دیدن اعداد، متفاوت از استفادۀ اون هست.
این میل به دیدن اعداد جور، در کالبد ذهن ما خواهد نشست، به عنوان یک درخواست از سمت ما. بنابراین کالبد ذهن به دنبال محقق کردن اون درخواست، اون مطالبه رو برای بدن، مهیا و برآورده میکنه و اطلاعاتش برای بدن ارسال میشه.
پس کالبد ذهن اطلاعات رو برای بدن میفرسته و در اصطلاح ساعت بیولوژیکی بدن، شرطی میشه. در اصل اپراتور یا همون مدیر بدن یا همون کالبد ذهن یک دفتر جلوی خودش داره که برنامهریزی و اجرا میکنه. زمانی که به دنبال یک نشانه میگردیم، در این شرایط بیشتر قرار میگیریم. فرکانسِ اون شرایطی که درش از خودمون ایجاد میکنیم، طبق شرطی شدن، پاسخ مطلوب رو از ذهن دریافت میکنه. ذهن میگه در این شرایط و فرکانس، این رو میفرستم.
من در کودکی استرس داشتم که صبحها خواب بمونم. بنابراین در روزهای مهم امتحان، به بالشم میگفتم به طور مثال: «بالش عزیزم، من رو ساعت ۵ صبح، سرحال بیدار کن» و همیشه هم طبق اون خواسته بلند میشدم. اون زمان چیزی از ذهن نمیدونستم؛ فقط این رو برای خودم گذاشته بودم که اگر ذهن، روان و جسم با هم یکی بشن، میتونم فقط با اراده کردن به خواستههام برسم. با اینکه خوانده بودم چیزی به نام ساعت بیولوژیکی بدن وجود داره، اما با خودم میگفتم این، کارِ ذهن هست. پس سعی میکردم شرطیش کنم.
همون موقعها هم بود به سبب اینکه از دیدن اعدادِ جور، خوشمون میومد، بسیار هم زیاد میدیدیم. بزرگتر که شدیم، با مطالبی دربارۀ کد بودن این اعداد مواجه شدیم. به طور مثال: «اگر این ساعت رو دیدی یعنی این هست و باید فلان کار رو ادامه بدی»!
شبیه فالگیری نیست؟ چطوری میشه که یک عدد تصمیم میگیره من باید چه کنم؟ که البته بعدها گفته شد که پیغامی از سوی کائناته و موجودات دیگر اون رو بهت نشون میدن و و و ….! چقدر از این موجودات بیکار وجود داره که منتظره عدد نشونمون بده؟ یعنی واقعاً بین این همه کار در بیداری، این هم نوعی حرکت حساب میشه؟ خب چرا این همه داستانسرایی؟ چرا پاسخهای ساده رو دور میاندازیم و به دنبال هیجانی ناشی از ناشناختههای غیرواقعی میگردیم؟ چرا اینقدر قدرت ذهن ما مظلوم واقع میشه؟
ذهن، اپراتور مغز و در نتیجه بدن ما، درخواست رو دریافت میکنه و سعی در انجام داره. ذهن درخواست رو میشنوه، بررسی میکنه، مطلوبات مورد نظر درخواست رو فراهم میکنه، .. و اجرا میکنه! و ما این اعداد رو بیشتر میبینیم به سبب اینکه بیشتر میخوایم که ببینیم!
ما در روز چند بار به ساعت نگاه میکنیم؟ ساعتهای دیگری هم میبینیم اما یکبارش هم ممکن هست که اعداد خاص ردیف شده باشن اما به اون اعداد توجه میکنیم و در ذهن ما میمونن. پس از چند مدت هم که تکرار بشه، فقط همون در ذهن ما میمونه و فکر میکنیم که اینها پیام هستن.
این اعداد رو همه جا هم میبینیم و ناخودآگاه روی ذهن تأثیر داره؛ از تبلیغات فیلمها بگیرید تا مطالب فضای مجازی و …
لطفاً عنان زندگیتون رو از اعداد و تعداد تفالۀ چای روی سطح و عطسه و … بگیرید. بعضی از ما سعی میکنیم به زور از موارد این چنینی، چیزی در بیاریم که متأسفانه هیچ و هیچ نداره. شناختی که مغفول مونده، مغز ما نیست بلکه ذهن ماست.
منبع: نور مطلق
هورااااا کامنت اول
یکی از جالب ترین مقالات این سایت بود البته هنوز مقداری ازشو نخوندم ولی در اسرع وقت دقیق به طور کامل این مقاله رو مطالعه میکنم
من چند وقت خیلی عدد ۱۱:۱۱ میبینم و ذهن منطقی هم دارم ولی خوب وقتی به مادرم گفتم براش جالب نبود و خودمم گفتم شاید اتفاقی ولی راستش وقتی داشتم صحبت میکردم که چرا من این عدد رو انقدر میبینم مادرم گفت امروز برادرت از بهزیستی سرپست یه بچه قبول کرده و زنگ زده گفته بچه متولد ۱۱/۱۱ یعنی میتونه اینم اتفاقی باشه
اعداد تکراری اعداد عادی هستن هیچ معنی و مفهومی ندارن
قبول دارم