معرفی و سرگذشت مشهورترین سامورایی های تاریخ

ژاپن سرزمینی با قدمت بسیار طولانی است. به طوریکه اولین نشانه های تمدن در ژاپن به حدود ۵۰ میلیون سال قبل بر میگردد. در واقع ژاپن با این پیشینه تمدن حتی در برابر کشور اصل و نصب داری مثل ما هم ریش سفید به حساب می‌اید. هر یک از دوران های تاریخی ژاپن اسم مخصوصی دارد و مثلا از سال ۱۹۸۹ که امپراطور هیروهیتو مرد تا زمان هال در دورانی به نام « هیس های » قرار داریم.

هرکس که نام ژاپن را شنیده باشد احتمالا در مورد سامورایی ها هم چیزهایی شنیده است. سامورایی ها گروهی از جنگجویان از اقشار مختلف فقیر تا ثروتمند بوده اند که به مهارت بالا در شمشیر و سایر سلاح ها و وفاداری خود مشهور بوده اند. آنها از ابتدای شکل گیری تمدن در ژاپن نقش قابل توجهی در تاریخ باستانی این کشور اسرار آمیز داشته اند. سامورایی ها به نوعی نماد فرهنگ و تمدن مردم ژاپن هستند و در ژاپن افتخار با آنها عجین شده است. بیشتر سامورایی های مشهور بین سالهای ۱۴۶۷ تا ۱۶۰۳ میزیستند که مردم ژاپن به آن دوره سن گوکو (دوره ارباب رعیتی) میگویند.

در این دوره ژاپن مثل اکنون متحد و یک پارچه نبود و هر کسی که یک اصطبل اسب و چند نفر سامورایی داشت برای خودش حکومت میکرد. تا اینکه طمع برخی از این افراد به اینها راضی نبود و خواستند به قلمرو و زمین بقیه سامورایی ها چنگ بیندازند. اینگونه شد که جنگ داخلی در این دوره تمام ژاپن را در بر گرفت و دور از جان شما مثل سگ و گربه به جان هم افتادند. پس از جنگ های بی پایان در این ۱۵۰ سال سال بین افراد قدرت طلب بلاخره یک سامورایی باهوش و باخرد پیدا شد که بقیه را سر جایشان بنشاند و کل ژاپن را زیر یک پرچم متحد کند. تعداد خیلی زیادی از سامورایی ها وجود داشته اند که با شجاعت و قدرت خود نام ژاپن و سامورایی را زنده نگه داشته اند که ذکر نام تک تک آنها ساعتها زمان میخواهد امادر این مقاله قصد داریم مهمترین و شناخته شدترین این سامورایی ها را به طور مختصر معرفی کنیم .


۱۲. هوجو اوجیت‌سونا (Hōjō Ujitsuna‎):

تاریخ تولد و مرگ : ۱۵۴۱-۱۴۸۷
لقب : « ایسه شینکورو »
هوجو اوجیت‌سونا پسر هوجو سون ، موئسس خاندان هوجو بود که خانواده اش کنترل قسمت عظیمی از منطقه کانتو ، پرجمعیترین منطقه ژاپن در دوران سنگوکو را در دست داشت. اوجیت‌سونا در دوران سنگوکو به دنیا آمده بود و از وقتی به به جهان گشود تا ۶۰ سال پس از مرگ او در ژاپن فقط جنگ و کشتار بود. وقتی اوجیت‌سونا در سال ۱۵۲۴ قلعه ادو را به کنترل خود در آورد ، جنگ بزرگی را با خاندان اوئه سوگی به راه انداخت که این جنگ یکی از اتفاقات مهم ژاپن در قرون وسطی به شمار میرود.

او در طی این جنگ ها کنترل بخش عظیمی از قلمروی تحت نفوذ خود ( از جمله قلعه ادو ) را از دست داد و سپس اما ناامید نشد و مجددا با اقتدار بیشتری تمام زمینهای از دست رفته را به دست آورد و حکومت خود را از قبل هم بزرگتر کرد. او اعتبار خاندانش را در منطقه کانتو به شدت افزایش داد و تا زمان مرگش در سال ۱۵۴۱ خاندان هوجو را به یکی از قدرتمندترین و با نفوذترین خانواده های ژاپن تبدیل کرد . هرچند که پس از مرگش رفته رفته از قدرت خانواده او کم و کمتر شد.


۱۱. شیمازو یوشی هیسا (Shimazu Yoshihisa):

تاریخ تولد و مرگ : ۱۶۱۱-۱۵۳۳
لقب : –
یکی از مشهورترین جنگجویان دوره‌ی سنوکو، شیمیزو یوشی هیسا از استان ساتسوما بوده است. نکته جالب در مورد او این است که با دختر پدربزرگ خود ازدواج کرده است. یعنی با عمه خود. یوشی هیسا در جوانی تمرینهای زیادی کرده است تا به فرمانده نظامی کارامدی تبدیل شود. یوشی هیسا برای اتحاد کیوشو (جزیره‌ای در ژاپن) به کمک برادرش در جنگ‌های بسیاری شرکت کرد و در آن‌ها پیروز شد. قبیله‌ی او تا سال‌ها بر بخش عمده‌ای از کیوشو حکومت می‌کردند، اما شیمیزو سرانجام به دست «تومیوتومی هیده یوشی» شکست خورد.

یوشی هیسا اولین کسی بود که توانست کل منطقه کیوشو را تا قبل از نابود شدن به دست هیده یوشی و ارتش ۲۰۰ هزار نفری اش در زیر یک پرچم متحد کند. پس از شکست او، اعتقاد بر این است که یوشی‌هیسا دیگر در هیچ مبارزه‌ای شرکت نکرد و راهب بودایی شد. یوشی‌هیسا سال‌ها بعد، بر اثر مرگ طبیعی از دنیا رفت.


۱۰. سانادا یوکیمورا (Sanada Yokimura):

تاریخ تولد و مرگ : ۱۶۱۵-۱۵۶۷
لقب : –
از یوکیمورا به عنوان یکی از شجاعترین و بزرگترین مبارزان و سامورایی های دوره سن گوکو یاد میشود. او شجاعانه در برابر ایه یاسو و حاکمیت او ایستادگی کرد و در این راه جان باخت. دفاع شجاعانه او از قلعه یودا واقع در ناگانو این اطمینان را حاصل کرده بود که ۴۰ هزار سرباز توکوگاوا هیده تادا به موقع برای حمایت از پدرش ایه یاسو نمیرسند با این وجود ایه یاسو با زیرکی خود پیروز شد. بعد از نبرد سکی گاهارا با اینکه ایه یاسو تقریبا کل ژاپن را به دست گرفته بود اما یوکیمورا به عنوان متحد هیده تادا آخرین مقاومت ها را در سال ۱۶۱۵ در برابر ایه یاسو و ارتش قدرتمندش انجام دادند. او در جریان محاصره اوساکا در سال ۱۶۱۴ تا ۱۶۱۵ دفاع را رهبری کرد و با وجود امکانات و سربازان کمتر چنان مقاومت کرد که ارتش توکوگاوا مجبور به پذیرفتن آتش بس پس از مبارزات اولیه زمستانی شد.  با این حال ایه یاسو چند ماه بعد در تابستان ماه با ۱۵۰ هزار ارتش آماده برگشت تا یک بار برای همیشه جریان مقاومت را سرکوب کند. در نهایت با وجود اینکه یوکیمورا با ۶۰ هزار سرباز خود به خوبی مقاومت کرد اما در نهایت زخمی و کشته شد.

نقل است که در حالیکه تقریبا تمام سربازان جریان مقاومت کشته شده بودند یوکیمورا به تنهایی در میان چند صد نفر از مبارزان حرفه ای و ویژه ایه یاسو مبارزه میکرد تا اینکه بلاخره از پا در آمد. حتی برخی مورخان نوشته اند که یوکیمورا وقتی بسیار به مرگ نزدیک شده بود و کار خود را تمام شده میدید با صدایی بلند فریاد میزد و ایه یاسو و زبده ترین افراد او را به مبارزه تن به تن دعوت میکرد. در حالیکه هیچ کس دعوتش را قبول نکرد و با تیر و کمان مورد اصابت قرار گرف فریاد کشید که (( بعد از تاداکاتسو یک جنجگو با شرف در ارتش توکوگاوا پیدا نمیشود که با یک سرباز زخمی در حال مرگ تن به تن مبارزه کند ؟! )) بعد از مرگ او جریان مقاومت برای همیشه خاموش شد.


۹. تاکدا شینگن (Takeda Shingen):

تاریخ تولد و مرگ : ۱۵۷۳-۱۵۲۱
لقب : « سامورایی غول پیکر ، ببر کای »
تاکدا شینگن که در سال ۱۵۲۱ در ولایت کای متولد شد ، اغلب به عنوان ببر کای شناخته می‌شود جنگجوی ترسناک و همچنین شاعری پر آوازه بود. او در نبرد‌های بیشماری جنگید و پیروز شد. شینگن در ۲۱ سالگی، پدرش را فروگرفت و او را به ولایت سوروگا، نزد خاندان ایماگاوا تبعید کرد تا زیر نظر ایماگاوا یوشیموتو باشد. اینکه چرا شینگن در چنین سن کمی اقدام به فروگرفتن پدرش از قدرت کرد، به روشنی دانسته نشده، شاید نوبوتورا ( پدر شینگن ) بر آن شده بود که پسر دومش تاکدا نوبوشیگه را به جای شینگن، جانشین خود سازد. به هر حال، نتیجه آن شد که شینگن و هوادارانش، نوبوتورا را فروگرفتند و او را تبعید کردند.

هنگامی که شینگن حکومت کای را بر عهده گرفت، ولایت کوچک کای در معرض بلعیده شدن بوسیلهٔ ولایت‌های متخاصم بود و شینگن با سن کمی که داشت، در برابر مخاطرات بسیاری قرار گرفته بود اما او با وجود این شرایط به خوبی اوضاع را کنترل کرده و کل ایالات اطراف را به تصرف خود در آورد و خیلی زود آوازه اش در کل ژاپن پیچید. شرح کامل جنگ ها و پیروزی های خونین او بسیار طولانی است. وی حتی در آن روزگار اقداماتی کرد که با توجه به اندیشه و امکانات آن روزگار ژاپن، از نظر بسیاری از مورخان بزرگ بسیار بعید به نظر می‌رسد، به گونه‌ای که حتی بستر رود فوجی را نیز تغییر داد و با این کار، موجبات آبادانی بسیاری را در قلمروی تحت حکوت خود فراهم آورد که خود منجر به افزایش و افزونی مالیه شد و آن نیز به پیشرفت امور نظامی شینگن انجامید.

شینگن به فتح ایالات اطراف کای بسنده نکرد و رویای تصرف کل ژاپن را در سر میپروراند. شینگن در دوران حکمفرمایی خود اینطور نشان داد که همان منجی است که بلاخره ژاپن را زیر یک پرچم متحد میکند و به جنگ های بی پایان میان دایمیو ها (زمین‌داران بزرگ و امیران محلی) که علاوه بر ویژگی زمین سالاری، صفت جنگ سالاری هم داشتند پایان میدهد اما مرگ زود هنگام و ناگهانی او همه این امید ها را نقش بر آب کرد . تا اینکه بعد ها اییاسو توکوگاوا این رویا را به تحقق رساند .

درست زمانی که کنشین و شینگن در برابر هم متوقف شده بودند یک دایمیوی قدرتمند و خشن به نام اودا نوبوناگا به سرعت هرچه تمام تر در خاک ژاپن پیشروی میکرد. شینگن تنها دایمیو در ژاپن بود که قدرت و امکانات لازم برای ایستادگی در برابر نوبوناگا را داشت. به همین دلیل شینگن مصمم شد تا تمرکز خود را از کنشین بردارد و به سرکوب نوبوناگا تمرکز کند تا قبل از آنکه خیلی دیر شود. البته کنشین و نوبوناگا تنها دشمنان شینگن نبودند و چندین دسته داخلی از بین نزدیکان شینگن برای خلع او از قدرت شکل گرفت. تا جایی که پسر عمویش را به جرم خیانت اعدام کرد و حتی چندی بعد پسرش را هم که قصد توطئه علیه او را داشت اعدام کرد.

عمده فعالیت شینگن در ۳ سال آخر عمرش بر علیه اودا نوبوناگا بود. او یکی از معدود جنگجویانی بود که طعم پیروزی در برابر «ادا نوبوناگا» را چشید و این قدرت را داشت که جلوی او را بگیرد. با این حال شینگن قبل از اتمام کامل پیروزی در سال ۱۵۷۳ در ولایت میکاوا به طور مرموزی کشته شد و پس از او نوبوناگا قدرتش را در دست گرفت. دربارهٔ سبب و چگونگی مرگ نابه‌هنگام شینگن، روایت‌های متعددی هست. یک روایت بر آن است که شینگن در اردوگاه نظامیش در آستانهٔ حملهٔ نهایی به کیوتو بر ضد نوبوناگا، به تیری که دزدانه و مخفیانه به سویش شلیک شد جان باخت. البته ایرادات خیلی زیادی به این روایت وارد است.


۸. اوئه‌سوگی کنشین (Uesugi Kenshin):

تاریخ تولد و مرگ : ۱۵۷۸-۱۵۳۰
لقب : « اژدهای اچیچو ، خدای جنگ »
در سال ۱۵۳۰ و در استان اچیگو ژاپن متولد شد. کنشین با نام اژد‌های اچیگو (یکی از نواحی در تقسیم بندی گذشته ژاپن) معروف بود و یک جنگجوی سرسخت و رهبر قبیله‌ی ناگائو بود. او به دلیل رقابتش با «تاکِدا شینگن» نیز معروف بود. این دو سال‌ها به مبارزه علیه یک دیگر پرداختند و در دوئل‌های بسیار رو در روی هم جنگیدند. کنشین همچنین در اواخر دوران عمرش درگیری های نظامی با « اودا نوبوناگا » نیز داشت. کنشین یک رهبر به تمام معنا بود که وفاداران بسیاری داشت و عده زیاده از طرفدارانش او را خدای جنگ مینامیدند .

کنشین یک مختصص نظامی به تمام معنا بود. او همچنین به عنوان یک جنگجوی شرافتمند شناخته میشد و با پیشنهاد یکی از فرماندهانش برای قطع رسیدن نمک و آذوقه به تاکدا شینگن شدیدا مخالفت کرد.
نظریه جالبی پیرامون کنشین وجود دارد که میگوید کنشین یک زن است.!! هرچند این نظریه فاقد شواهد و مدارک لازم و قابل قبول است و بسیاری از مورخان آن را یک گمانه زنی بی اساس میدانند.

کنشین در سال ۱۵۷۸ در استان اچیگو ژاپن فوت کرد. داستان‌های زیادی پیرامون مرگ او وجود دارد و دقیقاً مشخص نیست که چگونه جان خود را از دست داه است. معتبرترین داستان علت مرگ او را سرطلان معده و یا سرطلان مری عنوان میکند. او شعر مرگ خود را اینگونه بیان میکند :
( حتی یک رفاه مادام العمر فقط یک فنجان است. یک زندگی چهل و نه ساله در یک رویا می گذرد؛ من نمی دانم زندگی چیست و مرگ چیست. سال به سال میگذرد ، مثل یک رویا. هر دو بهشت ​​و جهنم پشت سر گذاشته شده اند. من در سحر مهتاب ایستاده ام ، فارغ از ابرهای دلبستگی.)


۷. میاموتو موساشی (Miyamoto Musashi):

تاریخ تولد و مرگ : ۱۶۴۵-۱۵۸۴
لقب : « رونین ولگرد ، شمشیرزن افسانه‌ای »
استاد بی بدیل شیمشیرزنی به سبک سامورایی.! موساشی از دسته آن کسانی بود که در هنگام مبارزه بعد از رد و بدل شدن چند ضربه سریع شمشیر ، وقتی حریفش میخواست انواع فحش های ناجور را نصیبش کند ناگهان متوجه میشید که خط قرمزی روی گردنش افتاده و چند ثانیه بعد تن بی سرش در برابر موساشی بر روی زمین افتاده بود. موساشی یک رونین بود ( سامورایی بدون ارباب ) که در دوره سنگوکو زندکی میکرد و از این نظر مقام بزرگی بین سامورایی ها نداشت. با این حال او در زمان خود بسیار شناخته شده و مشهور بود.

او مبدع سبکی از مبارزه و شمشیرزنی در کنجوتسو ( هنر شمشیرزنی ) به نام نیتن ایچی به شمار میرود. تکنیک ابداعی او شامل به دست گرفتن دو شمشیر در دست و استفاده همزمان از هر دو شمشیر بود. بر اساس داستانهای نقل شده او در سرتاسر ژاپن قرون وسطی سفر کرد و صدها مبارزه تن به تن تا سر حد مرگ را با اقتدار برد. او حتی مبارزه های چند به یک ( چند نفر در برابر یک نفر ) را نیز تجربه کرده که در آنها نیز مطلقا پیروز شده. حتی داستانی وجود دارد که در یک مبارزه ۹ سامورایی را نقش راهی دیار باقی میکند و پول خیلی خوبی به جیب میزد. همچنین میگویند موساشی یک بار وارد یک مدرسه شمشیر زنی شده و تمام حریفانش که شامل تمام شاگردان و ۳ استاد بود را یک تنه شکست داده و بدون اینکه هیچ آسیبی ببیند از آنجا خارج شده. همچنین گفته میشود که او میتوانست بر روی یک انگشت دست خود بماند و تمام وزنش را با یک انگشت دست خود تحمل کند. در مورد موساشی ادعا کرده اند که آنقدر سریع بوده که تیر و کمان را منحرف میکرده. هرچند احتمالا اغراق هایی در این زمینه ها وجود دارد. موساشی به عنوان سرباز در چندین جنگ هم به پیشنهاد دایمیو های قدرتمند شرکت کرده و سر های زیادی را قطع کرده. نقل است که در این جنگ ها سربازان از رویارویی با او ترس داشته و هیچ کس به او نزدیک نمیشده.

این سامورایی متفکر بزرگی نیز محسوب میشده و هنوز که هنوز است ایده ها و افکارش در ژاپن مدرن بین مردم نقل میشود و در کلاس های شمشیرزنی سبک های او آموزش داده میشود. اکنون او نویسنده کتاب « پنج حلقه » به شمار میرود که کتابی است درباره استراتژی و مفهوم فلسفی نبرد به سبک سامورایی. میاموتو موساشی علاوه بر یک شمشیرزن سامورایی ، به هنر نقاشی هم علاقه شدیدی داشت و آثار ارزشمندی از او به یادگار مانده است. از جمله تصویری که از چهره خودش ترسیم کرده است. موساشی محبوبیت خیلی زیاد در میان مردم ژاپن دارد و فیلم ها و سریال های زیادی از او ساخته شده است.


۶. هاتوری هانزو (Hattori Hanzō):

تاریخ تولد و مرگ : ۱۵۹۸-۱۵۴۶
لقب : «هانزوی شیطانی ، نینجای مخوف»
رهبر گروه ایگا، هاتوری هانزو، یکی از معدود سامورایی‌هایی بود که به فنون نینجا نیز تسلط کامل داشت حتی به گونه ای که از او به عنوان ماهرترین نینجای تاریخ ژاپن یاد میشود. امروزه شمشیرهای هانزو به عنوان میراث نینجاهای خاندان هاتوری باقی مانده‌اند. هانزو رهبری قدرتمند، تدبیرگر نظامی بسیار زیرک و همچنین در هنر جنگ با نیزه (yarijutsu) استادی بی‌بدیل بود. او خدمتکار وفادار به توکوگاوا ایه‌سو بود که استاد خود را چند بار از مرگ حتمی نجات داد. هانزو از نیزه به عنوان سلاح اصلی خود استفاده می‌کرد. امروزه نیزهٔ او در معبد ساینِن جی ژاپن نگهداری می‌شود. استاد شمشیرزنی در فیلم ( بیل را بکش ) از روی هانزو الهام گرفته شده است.

هانزو در ۱۶ سالگی قتل های مخوف خود را آغاز کرد. وی رفته رفته جایگاه خود را در دستگاه ایه یاسو مستحکم کرد و به مغز متفکر عملیات مخیانه و ضربتی دستگاه حکومتی او تبدیل شده بود. هانزو حملات مخفیانه زیادی را انجام داد و اشخاص زیادی را به طور مخفیانه به قتل رساند. درباره او حتی داستانی وجود دارد که یک بار به تنهایی وارد کاخ تویوتومی هیده یوشی شد که تقریبا ۳۰۰ محافظ داشت و حتی به بیخ گوش هیده یوشی هم رسید اما موفق به قتل او نشد.

هاتوری هانزو یکی از ستون‌های اصلی حکومت توکوگاوا ایه یاسو طی دوران جنگ‌های داخلی بود که هنوز در توکیو از او یاد می‌شود و مقبره‌اش از دیدنی‌های تاریخی و پراحترام این شهر است. او جز معدود افرادی است که نامش بر دروازه امپراطوری ژاپن هک شده است.
چندین روایت درباره مرگ هانزو هاتوری وجود دارد و شیوه و زمان دقیق مرگ هانزو هاتوری همچنان در حاله ای از باهام قرار دارد.
گفته می‌شود که تکیه کلام هانزو این بوده‌است: می‌دانم یک اعجوبهٔ یاغی هستم، اما خودمانیم… هرگز دوست نداشتم کارم به اینجا بکشد…!


۵. داته ماسامونه (Date Masamune):

تاریخ تولد و مرگ : ۱۶۳۶-۱۵۶۷
لقب : « اژدهای یک چشم »
ماسامونه پسر ارشد داته ترومونه بود و در استان یاماگاتا امروزی متولد شد . او به دلیل خشونت بسیار زیاد و عدم بخشش دشمنانش مشهور بوده و به عنوان یکی از ترسناک‌ترین سامورایی‌های تاریخ شناخته می‌شود. وی که در دوران کودکی به دلیل بیماری آبله چشم راست خود را از دست داده بود، مجبور بود تلاش بیشتری کند تا به عنوان مبارزی بزرگ شناخته شود. ماسامونه در ابتدا در چند مبارزه شکست خورد، اما پس از آن در همه‌ی مبارزه‌ها پیروز می‌شد و شهرت بسیاری پیدا کرد و به (اژدهای یک چشم) معروف بود. ماسمونه در سن ۱۴ سالگی اولین ارتش خود را رهبری کرد و در سن ۱۷ سالگی پدرش را مجبود کرد تا به نفع او از سمت دایمیو کناره گیری کند. ارتش ماسامونه با زره سیاه و کلاه خود طلایی شناخته شده بود. همچنین برخی منابع و داستان ها گروهی از افراد او را عامل قتل قهرمان سامورایی از خاندان سانادا به نام یوکیمورا سانادا میدانند. او کاخ های زیادی ساخت و روی پروژه های زیادی برای زیباسازی منطقه کار کرد.

داستانی وجود دارد که نقل می‌کند: در جریان اتفاقاتی پدر ماسامونه توسط گروهی از دشمنان قبیله اش ربوده شد و ماسامونه برای تلافی کردن این اتفاق، همه‌ی آن‌ها را سلاخی کرد و حتی در جریان این مبارزات پدرش را نیز به قتل رساند! ماسامونه علاقه زیادی به برقراری روابط با کشور های خارجی و مخصوصا اروپاییان داشت و زمانی که اییاسو توکوگاوا مسیحیت را ممنوع اعلام کرد، ماسامونه اگرچه شدیدا مخالف بود اما به ناچار اجازه داد اییاسو مسیحیانی که وارد حوزه قلمرو او میشدند را مورد ضرب شتم قرار دهد. هرچند بعضی مواقع با پرداخت جریمه به اییاسو باعث میشد تا تاجران و زندانیان مهم مسیحی آزاد شوند. ماسامونه مدتی به ناچار تحت فرمان تویوتومی هیده یوشی و سپس توکوگاوا اییاسو در آمد و در این حین از وسعت اراضی او و قدرت نفوذ وی به شدت کاسته شد.


۴. هوندا تاداکاتسو (Honda Tadakatsu):

تاریخ تولد و مرگ : ۱۶۱۰-۱۵۴۸
لقب : « گارد سلطنتی ، جنگجوی فولاد زره »
هوندا تاداکاتسو که در سال ۱۵۴۸ در میکاوا متولد شد ، یکی از بزرگترین و ماهرترین مبارزان تاریخ ژاپن بود. تاداکاتسو فرمانده گارد سلطنتی توکوگاوا اییاسو بود. شهرت و قدرت وی آنچنان زبان زد بود که حتی اودا نوبوناگا که معمولا از پیروان خیلی نزدیک خود هم تمجید نمیکرد تاداکاتسو را ( یک سامورایی در میان تمام سامورایی ها ) نامیده است. علاوه بر آن تاچیبانا مونشیگه ، تاداکاتسو هوندا را بهترین جنگجوی ژاپن در شرق و شینگن را بهترین در غرب نامیده است. وی به خاطر این که چند بار از مرگ حتمی نجات پیدا کرد نیز مشهور بود. به همین دلیل تاداکاتسو در میان سامورایی ها همچنین به عنوان ( سامورایی که از مرگ فراتر رفت ) شناخته میشد.

تاداکاتسو در بیش از صد نبرد شرکت کرد که در هیچکدام شکست نخورد و هیچ بار آسیب قابل توجی هم ندید. آن هم در صورتی که در اکثر مواقع در خط مقدم میدان مبارزه میکرد و معمولا با تعدادی از افراد ویژه خود به قلب سپاه دشمن حمله میکرد. در این ۱۰۰ جنگ ، تاداکاتسو بارها با سامورایی های معروف و نامی و قدرتمند ژاپن برخورد کرده است و هیچ موقع شکست نخورد و همانطور که اشاره شد حتی زخم قابل توجهی هم بر نداشت.

تاداکاتسو در کنار نائوماسا لی ، ساکای تاداتسوکو و ساکای کبرا یاسوماسا، یکی از چهار پادشاه آسمانی ایه یاسو و مهمترین آنها به شمار میرود. شینگن تاکدا عنوان کرده که : ( ایه یاسو با دو چیز شناخته شده است. یکی کلاه خود بزرگ و باشکوه خود و دیگری فرمانده شکست ناپذیر گارد سلطنتی خود تاداکاتسو . ) خود ایه یاسو اعتراف کرده که بدون تاداکاتسو شاید هرگز نمیتوانسته به موفقیت های دوران زندگی خود برسد. همه اینها ارزش خدمت های تاداکاتسو و نقش بزرگ او در موفقیت های ایه یاسو را نشان میدهد.

یکی از نبرد های معروف او در کمپین کوماکی ( ۱۵۸۴ ) بود. در حالی که ایه یاسو برای درگیر شدن با نیروهای هیده یوشی در ناگاکوته برنامه ریزی میکرد و آماده میشد، ناگهان تاداکاتسو متوجه شد که یک ارتش بزرگ از پشت به آنها نزدیک میشود. ایه یاسو که آماده نبرد نبود تاداکاتسو را مسئول خرید وقت برای خود کرد تا بتواند عقب نشینی کند. تاداکاتسو با تعداد انگشت شماری از سربازان که میگویند تعداد آنها در برابر سربازان هیده یوشی یک به ۶۰ بود، ارتش بزرگ هیده یوشی را در مقابل رودخانه شونای به چالش کشید. گفته میشود تاداکاتسو چنان با قدرت و شجاعت مبارزه کرد که هیده یوشی دستور داد هیچ آسیبی به او نرسانند.!!

او در نبرد ها با زره نقره ای مانند و کلاهخود آراسته با شاخ گوزن چهره ای شناخته شده بود. اسب بزرگ او میکونیگورو نام داشت. همچنین سلاح اصلی او نیزه بود که با نام « سنجاقک برش » معروف بود و باعث ترس در وجود هر حریفی می‌شد. دلیل این نام گذاری این است که میگویند روزی یک سنجاقت بر نوک این نیزه فرود آمد و به دو نیم تقسیم شد. از این نیزه به عنوان یکی از سه نیزه بزرگ تاریخ ژاپن یاد میشود. این نیزه و زره تاداکاتسو اکنون در موزه ژاپن در حوزه گنجینه های ملی ژاپن نگهداری میشود.

تاداکاتسو در نبرد سرنوشت ساز سکی‌گاها ( که منجر به شکل گیری دوران جدیدی در تاریخ ژاپن شد. ) به عنوان یک عنصر کلیدی و تاثیر گذار در خط مقدم جنگید. مدتی پس از این نبرد تاداکاتسو بازنشت شد و در نهایت در سال ۱۶۱۰ تاداکاتسو در سن ۶۲ سالگی بر اثر مرگ طبیعی درگذشت.


۳. تویوتومی هیده یوشی (Toyotomi Hideyoshi):

تاریخ تولد و مرگ : ۱۵۹۸-۱۵۳۶
لقب : –
هیده یوشی ، جانشین اودا نوبوناگا ، در سال ۱۵۳۶ در خانواده ای کشاورز متولد شد. او با مهارت و سخت کوشی خود پله پله به جایگاهی بالا رسید. تویوتومی هیده یوشی ، مبارز و حاکمی قدرتمند بود. هیده‌یوشی از سال ۱۵۸۵ تا زمان مرگش در سال ۱۵۹۸ به بخش عمده‌ای از ژاپن حکومت کرد، هرچند که هرگز به مقام شوگون نرسید. او در کنار اودا نوبوناگا و توکوگاوا ایه یاسو یکی از سه رهبر متحد کننده ژاپن بود. در سال ۱۵۶۸ اودا نوبوناگا ، با جنگ‌های متمادی علیه دایمیوهای رقیب، پایهٔ وحدت ملی را بنیان گذاشت. اما این تویوتومی هیده‌یوشی بود که کار را به اتمام رساند، هرچند میوهٔ آن را توکوگاوا ایه یاسو چید.

هیده‌یوشی در زمان خدمت به نوبوناگا به عنوان یک مذاکره‌کننده بسیار موفق بود و قبل از نبردها با جنگ‌سالاران طرف مقابل گفتگو می‌کرد و سعی می‌کرد تا آنها را متقاعد کند که به نوبوناگا ملحق شوند. تصرف ولایت مینو و نابودی خاندان آزای و آساکورا در اثر تلاش های هیده یوشی در همین مذاکره ها و نقشه های نظامی او حاصل شد. در نابودی خاندان تاکدا توسط نوبوناگا پس از مرگ ناگهانی شینگن ، نیز هیده یوشی نقش مهمی داشت. بعد از مرگ نوبوناگا توسط میتسوهیده اکچی ، هیده‌یوشی به‌سرعت با خاندان موری صلح کرده و جهت برانداختن آکچی میتسوهیده عازم کیوتو شد و توانست میتسوهیده را در نبرد یامازاکیشکست داده و به قتل رساند و با این انتقام‌گیری سریع، خود را به عنوان جانشین نوبوناگا مطرح کند. در سال ۱۵۸۵ هیده‌یوشی توانست مقام کانپاکو (بالاترین مشاور امپراتور) را کسب کند و تا سال ۱۵۹۱ این مقام را عهده‌دار بود. علاوه بر آن در سال ۱۵۸۶ نام خانوادگی «تویوتومی» از طرف امپراطور اوگیماچی به وی اهدا شد و به مقام داجیو-داجین (صدرالاعظمی ژاپن) نیز رسید و تا هنگام مرگ این مقام را برعهده داشت.

هیده‌یوشی به عنوان کسی که بیشترین پیشرفت را در تاریخ ژاپن داشته‌است، شهرت دارد. تاثیری که او بر ساختار اجتماعی ژاپن گذاشت تا تقریبا ۳۰۰ سال پس از مرگ هم بدون تغیر باقی ماند. محدود کردن اجازهٔ حمل سلاح به افراد طبقهٔ سامورایی از جمله میراث‌های فرهنگی به‌یادگارمانده از اوست. هرچند این اقدام موجب شد تا قدرت تام بر دست طبقه سامورایی بیفتد اما گام مهمی به سوی صلح و پایان دوره سنگوکو به شمار میرفت.
ممنوعیت برده داری اتباع ژاپنی یکی دیگر از اقدامات مهم هیده یوشی در زمان حکومت بود و هیده‌یوشی از اینکه مردم ژاپن در کیوشو به بردگی فروخته می‌شدند به خشم آمده و در ۲۴ ژوئیه ۱۵۸۷ نامه‌ای به مبلغ مسیحی گاسپا کوئیو از اعضای انجمن عیسی نوشت و خواستار توقف خرید و فروش ژاپنی‌ها به عنوان برده توسط پرتغالی‌ ها، سیامی ها و کامبوجبا شد وی همچنین بازگرداندن بردگان ژاپنی که پیش از این خریداری شده و به نواحی دورتر از هند فرستاده شده بودند، را خواستار شد.

او در ابتدا با دین مسحیت مشکلی نداشت اما بعدها به دلیل برخی فعالیت های مسیحیان بر علیه بوداییان ، هیده یوشی فعالیت مبلغان مسیحی در ژاپن را ممنوع اعلام کرد. هیده یوشی در سال ۱۵۹۸ دچار بیماری شد و در نهایت درگذشت. او قصد داشت قبل از مرگ شواریی پنج نفره از دایمیو های قدرتمند زمان تشکیل بدهد و برنامه ریزی کند تا با کمک آنها پسر خود هیده یوری به حکومت برسد اما چون هیده یوری پنج سال بیشتر سن نداشت قدرت عملا در دست اعضا پر نفوذ شورا افتاد.

لوئیز فرویز نویسنده کتاب تاریخ ژاپن در مورد ظاهر هیده یوشی نوشته‌است: هیده‌یوشی کوتاه قد بود و ظاهری زشت داشت و شش انگشت در یک دست داشت. چشمانش بیرون آمده و ریش‌های کم‌پشتی مانند چینی‌ها داشت. همچنین در کتاب تاریخی جینک بروک سفیران کره‌ای، وی را چنین توصیف کرده‌اند: هیده‌یوشی صورتی کوچک با رنگی تیره دارد و به میمون شبیه است. خود وی در مورد ظاهر خویش گفته‌است من جثه‌ای کوچک و صورتی زشت دارم اما با این وصف پیشرفت من در ژاپن فراموشی‌شدنی نیست. هیده‌یوشی قلعه‌ی عظیم اوساکا را ساخت و نبرد‌هایی را برای گرفتن خاک کره و چین انجام داد که البته ناموفق بودند. پس از مرگ هیده‌یوشی قبیله اش نیز نابود شد.


۲. اودا نوبوناگا (Oda Nobunaga):

تاریخ تولد و مرگ : ۱۵۸۲-۱۵۳۴
لقب : « هگمون ، ارباب قلمرو ها ، پادشاه شیطانی »
نوبوناگا در سال ۱۵۳۴ در ولایت اواری ژاپن متولد شد و در ۱۷ سالگی جانشین پدرش اودا نوبوهیده شد. از اودا نوبوناگا به عنوان بنیان گذار ژاپن یاد میشود زیرا او کسی بود که توانست تقریبا تمام نقاط شورش زده ژاپن را فتح کند و همه را تحت سرزمین آفتاب تابان متحد و یکپارچه کند. او اولین جنگ سالاری بود که قلمروی بزرگ و وسیع خود را تحت یک نام واحد به کنترل در آورد و خاندان و سامورایی های تحت فرمانش را در اواخر دوره سنگوکو رهبری میکرد. نوبوناگا تا سال ۱۵۵۹ توانسته بود تمام رقبای خود در منطقه اوورای را با اقتدار از بین ببرد و قدرت آن منطقه را یک تنه به دست بگیرد. سپس تصمیم گرفت که پا را از این فراتر بگذارد و به کل ژاپن فکر میکرد. او در سال ۱۵۶۰ فئودال بزرگ ژاپن ، «یوشیموتو ایماگاوا » را که سعی داشت کیوتو (شهری در ژاپن) را تسخیر کند به قتل رساند و پایه و اساس اتحاد ژاپن را بنا نهاد. از آن سال به بعد ۲۰ سال طول کشید تا نوبوناگا به عنوان قدرتمندترین و با نفوذترین جنگ سالار ژاپن به قدرت برسد.

نوبوناگا در جنگ‌ها از سلاح گرم استفاده می‌کرد که در آن زمان ایده‌ای جدید به شمار می‌رفت . از میان کل سرداران و فرماندهان جنگی در دوره سنگوکو تنها معدود افرادی مثل تاکدا شینگن توانسته بودند در برابر نبوغ نظامی و سبک جنگی منحصر به فرد نوبوناگا موفقیتی کسب کنند. مابقی در برابر راه او له شدند. از نوبوناگا به عنوان وارد ککنده سلاح گرم به ژاپن یاد میشود. او قدرتمندترین و حرفه ایترین ارتش تفنگدار در سراسر ژاپن را داشت.
نوبوناگا همچنین یک بار در معرض ترور قرار گرفت. در جریان درگیری با خاندان آزای، در ۲ ژوئیه سال ۱۵۷۰ میلادی روز نوزدهم در حال حرکت در جاده، از فاصله تقریباً ۲۰ متری شخصی بنام سوگیتانی زنجوبو با تفنگ دو تیر به سمت وی شلیک کرد که بر اثر آن نوبوناگا تنها یک خراش سطحی برداشت. سوگیتانی زنجوبو سپس بلافاصله از محل گریخت. این حادثه به عنوان اولین اقدام برای ترور یک شخصیت سیاسی توسط تفنگ در تاریخ ژاپن شناخته می‌شود.

در ۱۵۸۲ که نوبوناگا در بالاترین سطح قدرت خود قرار داشت، برای قدردانی از دوستی پایدار ایه‌یاسو او را به قصر تازه ساخته‌شدهٔ خود قلعه آزوچی دعوت کرد. نوبوناگا یکی از ژنرال‌های ارشدش به نام آکچی میتسوهیده را مسئول پذیرایی از ایه‌یاسو کرده داده بود. در همین هنگام تویوتومی هیده‌یوشی که برای جنگ با خاندان موری رهسپار جنوب ژاپن شده بود، از سرور خود نوبوناگا تقاضای اعزام نیروی کمکی کرد. نوبوناگا تصمیم گرفت ابتدا آکچی میتسوهیده را به همراه ۱۳ هزار سپاهی به منطقه بفرستد و سپس خود نیز به آن‌ها ملحق شود. او از مهمان خود ایه‌یاسو خواست به گشت‌وگذار در کیوتوو شهرهای نزدیک بپردازد. نوبوناگا با تعداد اندکی از همراهان برای استراحت در معبد هوننو در کیوتو توقف کردند. نیمه‌شب ژنرال ارشد وی آکچی میتسوهیده به معبد حمله کرد و آنجا را به آتش کشید. نوبوناگا در داخل معبد ابتدا به‌شدت به مقابله با شورشیان پرداخت، اما پس از زخمی شدن به داخل معبد رفت و دست به عمل آیینی سپوکو زد و جان خود را گرفت. پس از خاموش شدن آتش، آکچی میتسوهیده بسیار کوشید جسد نوبوناگا را بیابد، سرش را ببرد، و در معرض عموم به نمایش بگذارد، اما اثری از جسد نوبوناگا یافت نشد.

پسر ارشد و جانشین وی اودا نوبوتادا نیز که در نزدیکی معبد هوننو اقامت کرده بود، پس از شنیدن خبر کودتا به قصد مقابله به طرف معبد هوننو حرکت کرد، اما در نهایت او نیز پس از شکست در برابر حمله سپاه میتسوهیده در قلعهٔ نیجوگوشو دست به عمل آئینی سپوکو زد.
دلایل این کودتای میتسوهیده روشن نیست و تا به امروز فرضیه‌های بسیاری در مورد انگیزه کودتای میتسوهیده مطرح شده‌است. فرضیه ای که از دیدگاه بسیاری از مورخان معتبرتر است از این قرار است که میتوهیده از خشونت زیاد نوبوناگا در هنگام جنگ ها و کشتار مردم غیر نظامی توسط او به شدت ناراضی بوده و نوبوناگا را پادشاهی خون خوار و شیطان صفت میدانسته. همچنین آکچی میتسوهیده ژنرال ارشد نوبوناگا با چوسوکابه موتوچیکا پیوند دوستی و خانوادگی داشت. یکی دیگر از فرضیه‌های موجود در مورد علت شورش میتسوهیده علیه نوبوناگا نارضایتی آکچی میتسوهیده از تدارکات حمله نوبوناگا به موتوچیکا است.

توضیح : سپوکو آئین خودکشی مخصوص سامورایی هاست که در طی آن با شمشیر شکم خود را شکاف میدهند و دل و روده خود را با دست بیرون میکشند و بر روی زمین میریزند تا بمیرند.
سامورایی ها معمولا در مواقعی دست به این روش میزدند که شکست خود را قطعی میدیدند و برای اینکه دستگیر و زندانی و شکنجه نشوند به این روش خودکشی میکردند. درباره شخصیت نوبوناگا میگویند که او رفتاری غیر عادی داشته ولی در عین حال بسیار به شمشیرزنی و مهارت ها و فنون نظ امی مسلط بوده . لوئیس فیرویس نویسندهٔ کتاب تاریخ ژاپن که از نزدیک با نوبوناگا آشنایی داشته وی را چنین توصیف می‌کند:

«نوبوناگا قدی بلند، بدنی لاغر، ریش‌های کم‌پشت، و صدایی بلند و رسا داشت. به جنگ بسیار علاقه داشت. در تمرینات نظامی خستگی‌ناپذیر و متکبر و در اجرای عدالت سختگیر بود. توهین نسبت به خود را هرگز بدون مجازات سنگین باقی نمی‌گذاشت. زمان خوابش کوتاه بود و صبح زود بیدار می‌شد. طماع نبود، پنهانکار بود، و در تاکتیک‌های جنگی بسیار ماهر بود. شتابزده و هیجان‌زده بود، اما آدم ساده‌ای نبود. بجز موارد استثنایی یا به عبارت بهتر به‌هیچ‌وجه مطابق با نصیحت و مشورت ملازمانش عمل نمی‌کرد و به‌شدت مورد احترام همه بود. هرگز لب به مشروب نمی‌زد. کم خوراک بود و در رفتار و گفتارش با دیگران بسیار رُک. به هر آنچه خود می‌اندیشید باور داشت. نوبوناگا به همه قدرتمندان ژاپن (شاه و دایمیوها) با دیدهٔ حقارت می‌نگریست و طوری در مورد آنان صحبت می‌کرد که انگار همه پایین‌تر از وی هستند.

مردم به مانند پادشاهی مطلقه به تبعیت وی در می‌آیند. خدایان (خدا) و بودا را عبادت نمی‌کرد و به رسوم و خرافات ملحدان نیز به دیدهٔ تحقیر نگاه می‌کرد. تنها اسماً به بوداگرایی نیچیرن وابستگی داشت، اما به روح و قضاوت پس از مرگ اعتقاد نداشت. خانه‌اش بسیار تمیز بود، خود وی بادقت مراقب انجام همهٔ کارها بود. طولانی شدن صحبت و مقدمه‌چینی را دوست نداشت و با افراد طبقهٔ اجتماعی پایین نیز با مهربانی صحبت می‌کرد. وی علاقهٔ خاصی به جمع‌آوری لوازم نادر و معروف مراسم چای ژاپنی، اسب خوب، شمشیر، بازداری، و تماشای سومو داشت.»


۱. توکوگاوا ایه یاسو (Tokugawa Ieyasu):

تاریخ تولد و مرگ : ۱۶۱۶-۱۵۴۳
لقب : « شوگان مخوف »
توکوگاوا اییاسو که غول آخر سامورایی هاست در سال ۱۵۴۳ در ولایت میکاوا متولد شد. او در ۵ سالگی توسط خاندان اودا برای اهرام های سیاسی به گروگان گرفته شد در ۶ سالگی پدرش توسط توطئه خاندان اودا به قتل رسید و در ۹ سالگی بعد از مرگ اودا بوبوهیده و روی کار آمدن نوبوناگا، او به سونپو فرستاده شد و تا ۱۳ سالگی گروگان یوشیموتو ایماگاوا بود تا اینکه نوبوناگا یوشیموتو را به قتل میرساند و ایه یاسو به نیروهای نوبوناگا میپیوندد.
هرچند که او مثل بقیه سامورایی های هم دوره خود فتوحات متعددی در میدان نبرد نداشت اما او از فکرش بیشتر از شمشیرش استفاده میکرد و شاید به همین دلیل در انتهای دوره سنگوکو آخرین غول سامورایی زنده ای بود که شمشیرش از دستش نیفتاده بود. اییاسو خاندان توکوگاوا را با اودا نوبوناگا متحد کرده بود. اما پس از مرگ نوبوناگا، خلا قدرت ایجاد شد. با وجودی که تویوتومی هیده یوشی جانشین نوبوناگا شد، اما او تنها برای مدت خیلی کوتاهی توانست بر قلمروی ژاپن حکمرانی کند.

از سال ۱۵۸۴ تا ۱۵۹۸ نیروی های توکوگاوا اییاسو به جان ارتش هیده یوشی افتادند تا کنترل ژاپن را در دست بگیرند. سرانجام در سال ۱۵۹۸ که هیده یوشی بر اثر بیماری از دنیا رفت و پسر ۵ ساله اش یعنی تویوتومی هیده یوری جانشین وی شد، این امکان برای ایه یاسو محقق شد تا یک بار برای همیشه مهر سلطنت خود را بر ژاپن بکوباند. در سال ۱۶۰۰ در طی نبرد معروف سکی گاهارا ، نیروهای ایه یاسو آخرین ضربه مرگبار را بر پیکره ارتش باقی مانده متحد اودا و یویوتومی وارد کردند و پیروزی قاطعانه ای در یکی از مهمترین نبردهای تاریخ ژاپن به نام توکوگاوا ایه یاسو ثبت شد. از آن پس به بعد ایه یاسو حکومت شوگان معروف خود را در ژاپن بنا نهاد. در سال ۱۶۰۳ در سن ۶۰ سالگی از طرف امپراطور گویوئزی لقب شوگان بزرگ به اییاسو اهدا شد . او پایتخت حکومت خود را در ادو ( توکیوی کنونی ) و مناطقی که خاندان هوجو فتح کرده بود بنا کرد. به این ترتیب دوره ادو تاریخ ژاپن ( ۱۶۰۳-۱۸۶۸ ) آغاز شد. ایه یاسو در نبرد سکی گاهارا تقریبا تمام نیروهای دشمن را از بین برد اما خود هیده یوری که سن زیادی نداشت و تقریبا بچه بود را نکشت. تا اینکه در بین سالهای ۱۶۱۴ تا ۱۶۱۵ هیده یوری ارتشی بزرگ بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار سرباز جمع آوری کرد و بر علیه ایه یایو دست به شورش زد. در این هنگام ایه یاسو از بازنشستگی موقتا کنار کشید تا شخصا یک بار برای همیشه خاندان تویوتومی را سرکوب کند. در جنگی بزرگ ایه یاسو با ۲۰۰ هزار سرباز، هیده یوری را با اقتدار شکست داد و اینبار خاندان تویوتومی را ریشه کن کرد.

در دوران ایه یاسو ژاپن در بسیاری از زمینه ها پیشرفت چشمگیری داشت و اوضاع اقتصادی و فرهنگی مردم بسیار پیشرفت کرد. ایه یاسو مردم را تشویق به مطالعه میکرد و مسابقات علمی زیادی را بین سنین مختلف مردم با جوایز ارزنده برگزار میکرد. گفته میشود حتی خود ایه یاسو بعد از پادشاهی بخش عمده ای از وقت روزانه اش را صرف مطالعه میکرد. از او حتی به عنوان پایه گذار آزمون های سراسری بزرگ در ژاپن یاد میشود.
سرانجام در سال ۱۶۱۶ لیه یاسو در سن ۷۳ سالگی در شیزوئوکا ژاپن در گذشت. علت مرگ او سرطان معده عنوان میشود.

ایه یاسو تبدیل به اولین شوگان خاندان توکوگاوا شد. خاندانی که توانست به لطف اقدامات ایه یاسو و نزدیکانش تا سال ۱۸۶۸ قدرت را حفظ کند. به قدرت رسیدن خاندان توکوگاوا باعث شد تا ژاپن آینده دیگری به خود بگیرد زیرا در طی این دوران ۲۵۰ ساله که قدرت در دست خاندان توکوگاوا بود، کشور ژاپن با پیش گرفتن سیاست ساکوکو ارتباط خود با بقیه دنیا را قطع کرد. هرچند خود ایه یاسو مخالف این سیاست بود اما بقیه خاندان او پس از مرگش این سیاست را در پیش گرفتند.

دو گفتار معروف او:

«زندگی مانند سفری طولانی با باری سنگین است.
کسی که به مشکلات به عنوان امری طبیعی در زندگی نگاه می‌کند، هرگز ناامید نخواهد شد.
صبر ریشهٔ آرامش ابدی است. به خشمت به چشم یک دشمن بنگر.
کسی که تنها پیروزی را می‌شناسد اما نمی‌داند که شکست چیست، آسیب می‌بیند.
اشتباه را به جای دیگران در خودت جستجو کن.
کم‌ بهرگی بهتر از زیاده‌روی است. توکوگاوا آیه ‌یاسو ۱۶۰۴ »‏

«قدرتمندترین فرد در زندگی کسی است که معنی صبر را درک کند.
صبر یعنی مهار کردن احساسات. هفت نوع احساس وجود دارد: شادی، خشم، اضطراب، عشق، اندوه، ترس و نفرت. اگر فردی تسلیم این احساسات نشد، می‌ تواند صبور باشد.
من قویترین انسان نیستم اما صبوری را مدت‌هاست شناخته‌ام و تمرین کرده‌ام و اگر نسل‌های بعد تمایل داشته باشند مانند من زندگی کنند، باید صبر کردن را فرابگیرند.»


نویسنده: ابوالفضل ایروانی

22 Comments
  1. سیسکو رامون کاربر می‌گوید

    لطف هاتو ی هانزو را حذف کنید
    چون اون یک نینجا بوده و به عنوان نوچه برای سامورایی ها کار می‌کرده اشتباه نکنید

    1. استیو راجرز کاربر می‌گوید

      # سیسکو رامون
      با سلام .
      اولا عده خیلی زیادی از سامورایی ها صرفا نینجا بودن .
      دوما هانزو که فقط یک نینجا هم نبوده و به سایر فنون رزمی مخصوص سامورایی ها هم تقریبا مسلط بوده .
      سوما هانزو برای ایه یاسو خیلی بیشتر از یه نوچه بوده و اگر مقاله رو خوانده باشین به طور مختصر به مقام و ارزش او در دستگاه توکوگاوا اشاره شده .
      موفق باشید .

      1. سیسکو رامون کاربر می‌گوید

        جناب راجرز
        اگه صرفا نینجا میبودن که مطرود میشدن
        اصن توی بوشیدو سامورایی ها که شبیه مرام نامه است گفته اگه کنارتون نینجایی که نوچه نباشد باشد کشتنش واجب است
        هاتوری هانزو رییس نینجاها بوده و طبق یک خیانت به دست توکوگاوا ایاسو بدست بربرها کشته شد

        1. استیو راجرز کاربر می‌گوید

          # سیسکو رامون
          میشه منبع این اطلاعاتتون رو قرار بدین ؟! فکر نمیکنم منبع اطلاعاتتون موثق باشه .

          1. سیسکو رامون کاربر می‌گوید

            کتاب سامورایی :بوشیدو و هر انچه باید بدانید نوشته تاکومی ایزومی بازنگاری شده توسط استیون ترنبول ترجمه شده توسط فرید جواهرکلام
            حتی میتونید ایدی بدم توی واتساپ یا روبیکا عکس بفرستم

  2. کیوان کاربر می‌گوید

    یک مقاله بسیار خوب دیگه
    بسیار ممنون از نویسنده این مطلب

  3. هانزو هاساشی کاربر می‌گوید

    باحال بود
    راستی مورد شش هاتوری هانزو منبع الهام شخصیت اسکورپین مورتال کمبت بوده

  4. سیسکو رامون کاربر می‌گوید

    بنظرم توکوگاوا هیده تادا و هوجو سون هم میتونستن باشن

    1. استیو راجرز کاربر می‌گوید

      # سیسکو رامون
      اگه لیستمون طولانیتر بود خیلی های دیگه هم میتونستن باشن که این دو شخصیت هم جزئشون هستند . اول مقاله هم اشاره شده که اینجا به مهمترین و معروفترین سامورایی ها اشاره میشه .

  5. سیسکو رامون کاربر می‌گوید

    هاتوری هانزو فرزند هاتوری یاسوناگا از سامورایی‌ها و در حقیقت نینجاهای وفادار خاندان پرنفوذ ماتسودایرا (که بعدها به توکوگاوا تغییرنام دادند) در حوالی ۱۵۴۲ در استان میکاوا (Mikawa) در یک خانوادهٔ نینجا در دهکدهٔ کوهستانی ایگا متولد شد. لقبش هانزوی اهریمن بود. او در پی رشد نفوذ سیاسی خاندان هاتوری تلاش‌ها و جنگ‌های زیادی از جمله نبرد آنه گاوا و نبرد میکاتاگاهارا کرد و در نتیجه به مقام جونین یا سردستهٔ اصلی نینجاها در طایفهٔ هاتوری رسید – طایفه‌ای که همراه با خانواده‌های فوجی بایاشی (Fujibayashi) و موموچی (Momochi) یکی از خانواده‌های اصلی مکتب نینجوتسوی «ایگا ریو نینپو» بود. او رهبری قدرتمند، تدبیرگر نظامی بسیار زیرک و همچنین در هنر جنگ با نیزه (yarijutsu) استادی بی‌بدیل بود. زمانی که ایه یاسو توکوگاوا دولت نظامی خود را در ادو (Edo) یا همان توکیوی امروزی برقرار کرد، او به فرماندهی محافظان مخصوص و نینجاهای دستگاه حکومت شوگونی توکوگاوا منصوب شد

  6. سیسکو رامون کاربر می‌گوید

    من خودم یک استاد با درجه شیدوشی دارم در کلاس نینجوتسویی که میروم
    و در نینجوتسو کمربند قهوه ای و درجه سنپای دارم

  7. سیسکو رامون کاربر می‌گوید

    و اینکه نینجوتسویی که استاد فرجی تدریس میکنن نینجوتسوی اصلی نیست و یک سبک من در اوردی هستن و این را استاد سوک چینچی کاواکامی گفتند
    و سبکی که سوک ماساکی هاتسومی کار میکنن خودشون به صراحت گفتن سبک بوجینکانه و نینجوتسو نیست و استاد فرجی بوجینکان کار میکنن

    1. استیو راجرز کاربر می‌گوید

      # سیسکو رامون
      جسارتا من متوجه نشدم این توضیحات چه ربطی به سامورایی بودن یا نبودن هانزو هاتوری داره ؟!؟
      به هر حال همه منابع معتبر هانزو هاتوری ( یا حالا هاتوری هانزو ) رو یکی از مهمترین سامورایی ها میدونن . شما بری در ژاپن بگی هانزو هاتوری سامورایی بوده یا نه ، بهت میخندن چون همه در ژاپن اون رو سامورایی میدونن . من نمیدونم شما روی کدوم حساب و کتاب میگین هانزو سامورایی نبوده ؟! اصلا در بازیهای ساخته شرکت کوئی ( Koei ) همش هانزو لقب سامورایی داره که این شرکت بخش عمده ایش ژاپنی به حساب میاد .

      1. سیسکو رامون کاربر می‌گوید

        عزیز من خیلی ها حقیقت نینجا را نمیدونستن
        هاتوری هانزو یک نینجا از قبیله هانزو بود وقتی به درجه مشاورت توکوگاوا رسید قبیله موموچی و فوجی بایاشی را هم اضافه کرد دوما من تا حالا دوبار رفتم زاپن چون ز دارم زاپن نوشتم دوبار رفتم زاپن اونجا هاتوری هانزو را اینطوری میدونستن:یک نینجای والامقام که در بین سامورایی ها اسم و رسمی داشت

      2. سیسکو رامون کاربر می‌گوید

        من یکی از دوستانم اسمش میلاده استاد نینجوتسوعه خونش هم که میریم پرسلاحه از پیش چینجی کاواکامی یاد گرفته
        اونهم همین توضیحو میده درباره هاتوری هانزو

        1. محمد امید سعادتی کاربر می‌گوید

          سیسکو رامون
          نکشیمون بابا خفن😂😂 از فردا سیسکو رامون با کاتانا دنبال ما می افته😂😂
          فرار کنید help بدید به من😱😱😱

  8. سیسکو رامون کاربر می‌گوید

    اگه توضیحاتم را بخونید گفته از نینجاهای وفادار خاندان توکوگاوا یک کتاب دیگه هم معرفی میکنم کتاب هاگاکوره
    دوما استاد من رفته زاپن اموزش دیده من حتی عکسهای مدرک و عکساش تو زاپنو دیدم اون میگه هاتوری هانزو یک نینجا بود که به عنوان سپاه و فرمانده در جنگ های خاندان توکوگاوا براشون کار میکرد

    1. استیو راجرز کاربر می‌گوید

      # سیسکو رامون
      شما مدام تکرار میکنید مه هانزو نینجا بوده . منم نمیگم نینجا نبوده . این مقاله هم نمیگه نینجا نبوده . اما طبق نکاتی که قبلا بهتون گفتم نینجا بودن هانزو منعی برای سامورایی بودنش نیست و تمام منابع معتبر هانزو هاتوری رو جز سامورایی ها دسته بندی کردن . حالا اگه تمام سایتهای معتبر ، و حتی بازیهایی که از شرکت کوئی ژاپنیه دارن اشتباه میکنن ( که احتمالش نزدیک صفره اگه صفر نباشه ) دیگه بحثش جداست . به هر حال منم که خودم در اون دوران نبودم اما طبق این منابع گفتم .
      شمام اگه بتونین در تلگرام در یک وقت ازادتون به من نشون بدین اون منبع رو ممنون مبشم .
      با تشکر .

  9. سیسکو رامون کاربر می‌گوید

    من یکچیزیو ذکر کنم
    بیشتر سامورایی های این لیست بعد مدتی نینجا شدن(نگین صرفا نینجا بودن چون سامورایی ها از نینجاها متنفرن)
    مثل:
    توسالای
    هاتوری هانزو
    کوسونوکی ماساشیگه
    موماچی ساندایو
    تویوتومی هیده یوشی
    اینا بعد مدتی نینجا شدن (بخاطر وقایع ایگا و دایسوکه توگاکوره و قبیله فوجیتا سیکو)

  10. سیسکو رامون کاربر می‌گوید

    دوست عزیز برترین اقتباسهای هاتوری هانزو اسکورپیون در مرتال کمبات و بازی نینجا گایدن هستن

  11. سیسکو رامون کاربر می‌گوید

    اگه ادمین عزیز مایل باشن مقاله ای بنویسم درباره سرگذشت و معرفی مشهورترین نینجاهای تاریخ
    (اگه مایل هستید زیر کامنتم ریپلای بدید)

  12. revan کاربر می‌گوید

    مقاله عالی بود. خیلی ممنون از نویسنده برای کسی که اطلاعاتی از سامورایی ها نداره اطلاعات فوق العاده ای رو داره👌

دیدگاه ها غیر فعال است.