تو دیگر مرد شده ای

در فرهنگ ملل قدیم نمی توانید جامعه ای را ببینید که برای پسرانشان در دوره توجوانی ارزش خاصی قائل نبودند. در حقیقت این فرهنگ ها الگوی ما در جوامع کنونی هستند (والدین ما در حال حاضر قادر به بزرگ کردن و تربیت فرزندانشان بدون کمک از بزرگ تر ها نیستند). گذشتگان فرزندان پسر خود را به دو طریق برای ورود به بزرگسالی آموزش می دادند; روش اول از طریق مشاوره در مورد حقایق زندگی بود که توسط ریش سفیدان انجام می شد و روش دوم که یک روش کاملا علمی بود، با باه سفر بردن نوجوانان همراه بود و آنان از این روش نهایت لذت را می بردند و هم اینکه روند رشدشان با مسئولیت های جدید همراه می شد.

پسران نسل جدید معمولا لوس و بی دست و پایند. مشکل اساسی که پسران ما دارند این است که از همه فرار می کنند و یا در حقیقت از مرد شدن هراس دارند. این پسران به دلیل وابستگی روانی شدید مادرشان به مرد های دیگر اعتماد نمی کنند و دوستی ندارند که بتوانند روی او حساب باز کنند، به ناچار دست به دامامن دنیای زنان می شوند و در اینجا هم از تعهد می ترسند زیرا خاطره تسلط مادر برایشان تداعی می گردد. در اصل این مردان به هیچ جا تعلق ندارند و مردان «ناکجا آبادند». فراموش نکنید پسران برای مرد شدن باید دنیای زنان را رها کنند و آن وقت است که می توانند به آنها بگویید: «دیگر مرد شده ای». جالب است بدانید بیشتر مشکلات زناشویی از رشد ناموفق پسران به سوی مرد شدن ناشی می شود. در جوامع قدیمی تر پدران و مادران هنگامی که فرزند خود را به یک مرد بالغ می سپردند نگران نبودند که مبادا مشکلی برای پسرشان ایجاد شود بلکه می دانستند او به یک مرد بالغ برای راهنمایی و بزرگ شدن نیاز دارد. بزرگ شدن و پا به عرصه مردانگی نهادن کاری نیست که یک هفته ای آنرا انجام دهید. شما باید ماه های زیادی را صرف آموزش پسرانتان کنید تا افرادی مسئولیت پذیر و شجاع بار بیایند.

باید به این نکته توجه کنید که پسر ها باید جایگاه خود را از همان دوران نوجوانی در جامعه بشناسند. با تعالیمی همچون معذرت خواهی و یا احترام گذاشتن به بزرگان و فروتنی، پسرانی آگه و صبور را خواهیم داشت. زیرا اگر ما درس ندهیم زندگی به آنان درس خواهد داد و چه خوب است اگر خودمان با حوصله این کار را انجام دهیم. پسرانی که با این روش تربیت نشده اند اغلب گستاخ، بی ادب، دزد و… بار می آیند. پس باید به پسرانمان آموزش دهیم که منصف باشند، به دیگران فکر کنند و درست را از نادرست تشخیص دهند، مسئولیت پذیر باشند و خیانت نکنند; زیرا آنان به طور غریزی تمایل دارند با افکارشان هماهنگ شوند و دنیا را مطابق میلشان پیش ببرند. راستی فراموش نکنید جدیت هم در این راه لازم است، هم از طرف پدر و هو از طرف مادر. روش مناسب برای این کار این است که پسرتان را در فعالیت های خیر خواهانه شرکت دهید تا شیرینی کمک به دیگران را بچشد و برای خود ارزش قائل شود.

دیدگاه ها غیر فعال است.