منظور از غلمان بهشتی چیست؟ و شرایط ازدواج در بهشت

غِلمان جمع «غلام» است . غلمان در قرآن همانند حور به لؤلؤ مکنون تشبیه شده‌است یعنی قبلاً دستی به او نرسیده و چشمی آن را ندیده. پس غلمان همچون حور از مخلوقات بهشتی است زیرا بنی آدم در این تعریف دخیل نیستند که قبلاً چشمی آن را ندیده باشد. در قرآن یک بار از کلمه غلمان (غلامها) استفاده شده‌است: در آیه ۲۴ سوره طور آمده‌است: «و پیوسته در گرد آن‌هاغلمان گردش می‌کنند که همچون مرواریدهای در صدفند.» دو بار هم (در سورهٔ انسان و سورهٔ واقعه) از ولدان (پسران) استفاده شده‌است که منظور آن همین غلمان بوده‌است:

در آیه ۱۹ سوره انسان (دهر) آمده‌است: «و بر گرد آن‌ها پسرانی می‌گردند که هر گاه آن‌ها را ببینی گمان می‌کنی مروارید پراکنده‌اند.» در آیه ۱۷ سوره واقعه هم توصیفی نسبتاً مشابه وجود دارد: «پسران جوان جاودانی (در شکوه و طراوت) پیوسته گرداگرد آن‌ها می‌گردند. با قدحها و کوزه‌ها و جامه‌ایی از نهرهای جاری بهشتی (و شراب طهور)» غلمان‌های (غلامها) بهشتی آنقدر زیبا و سفید چهره و باصفا هستند که گویی مرواریدهایی در صدفند.این نوجوانان، که همواره در شکوه و طراوت جوانی به سر می‌برند، گرداگرد بهشتیان می‌گردند و همچون چرخش پروانه دور شمع عاشقانه به دور معشوقه خود می‌چرخند.این نوجوانان زیبا با قدح‌ها و کوزه‌ها و جامه‌ای پر از شراب طهور که از نهرهای جاری بهشتی برداشته شده در اطراف آن‌ها می‌گردند و آنان را سیراب می‌کنند. هر یک از مؤمنان غلمان‌های مخصوص به خود دارد.

اجمالا خداوند براى اهل بهشت، سه دسته را قرار داده است:

يک دسته که ملائكه و خزانه داران بهشت هستند كه در روایت هم آمده: «الملائكة خُدامُ شيعتِنا»؛ ملائکه ای که خادم شیعیان ما هستند.

يک دسته که حورالعين هستند و به ازدواج بهشتیان در می آیند: «وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ» و يک دسته هم غلمان هستند كه به خدمت گرفته می شوند. این که می فرماید «وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ» كنايه از اين است كه حاضر به خدمت و آماده انجام وظيفه هستند.

در روایتی آمده: «از پيامبر(ص) سؤال شد: خادمان بهشت چنين [زیبا مانند مروارید و …] ‏اند، پس كسانى كه خدمت مى ‏شوند چگونه ‏اند؟ پيامبر فرمودند: سوگند به خدايى كه جانم در قبضه قدرت اوست، برترى خدمت شده در بهشت بر خادمان، مانند برترى ماه شب چهارده بر ديگر ستارگان است. ممکن است پرسیده شود این غلمان (غلامان) کیانند؟ که در جواب می توان گفت برخی آن ها را فرزندان اهل دنيا می دانند كه حسناتى ندارند تا پاداش داده شوند، و گناهى هم ندارند تا كيفر شوند. اين مطلب در روایتی از امام علی (ع) آمده است.

هم چنین از پيامبر نیز در باره فرزندان مشركان [که قبل از تکلیف مرده اند] سؤال شد، حضرت فرمودند آن ها خادمان اهل بهشتند. بنابر این غلمان، خدمتکاران در بهشت هستند و اختصاص به گروه خاصی هم ندارند بلکه برای همه بهشتیان اعم از زن و مرد، خدمت انجام می دهند.

همسران بهشتی:

خداوند متعال می ‌فرماید: «وَ لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ»؛ برای بهشتیان در آن جا همسرانی پاک و پاكیزه است؛ ظاهرا این تعبیر اختصاص به زنان مؤمنه و یا مردان مؤمن ندارد، و همه را شامل است. گرچه خطاب به صورت جمع مذكر آمده است، ولی هم شامل مردان می شود و هم زنان، و فرقی بین مذكر و مونث بودن نیست. در زبان عربی تنها در صورتی كلمه مذكر ـ حال ضمیر باشد یا اسم ظاهر ـ اختصاص را می رساند كه به همراه كلمه مؤنث آورده شود و یا قرینه دیگری در كلام وجود داشته باشد. در غیر این صورت، مذكر و مؤنث را شامل است.

مطلب دیگر این که مراد از “حورالعین” در قرآن كریم  بنا بر آن چه كه مفسران گفته ‌اند ـ همسران بهشتی هستند. “حور” جمع “حوراء” به گفته بسیاری از ارباب لغت و مفسران به معنی كسی است كه سیاهی چشمش كاملاً سیاه، و سفیدیش كاملاً‌ شفاف و سفید و درخشنده است؛ و این نهایت زیبایی در چشمان است. اما واژه “عین” در اصل به معنی درشت چشم است، و به زن یا مردی كه دارای چشمان درشت و جذاب و زیبا باشند اطلاق می‌شود.

نكته‌ قابل توجه این كه گر چه برخی حورالعین را مخصوص مردان دانسته ‌اند، ولی بعضی از مفسران معتقدند كه هم واژه “حور” و هم واژه “عین” بر مذكر و مؤنث هر دو قابل اطلاق است؛ و لذا به نظر بعضی از مفسران، همه همسران بهشتی را شامل می ‌شود، همسران زن برای مردان با ایمان، و همسران مرد برای زنان مؤمنه.

برخی از مفسران گفته اند كه گرچه مراد از “ازواج مطهرة” می تواند حورالعین باشد، ولی مناسب تر است كه مراد از ازواج را همسرانی از جنس انسان بدانیم، چرا كه متبادر از ازواج، آن است كه زوجین از یک جنس باشند. افزون بر این که حوری بهشتی و یا غلمان، هیچ گاه به درجه و رتبه زن و مرد بهشتی نمی رسند یعنی ارزش همسری از نوع انسان، بسیار درجه اش از حوری و غلمان بیشتر و بالاتر است، و آن ها در یک رتبه نیستند.

آیه دیگر قرآن شاید آشكارتر در این معنا باشد: «ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُون‏»؛ شما و همسرانتان در نهایت شادمانی وارد بهشت شوید؛ و یا «هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ في‏ ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُن‏»؛ آن ها و همسرانشان در سایه های قصرها و درختان بهشتی بر تختها تكیه زده اند. این آیات نشان می دهند كه انسان های مؤمن با همسران خود و یا مؤمنین و مؤمناتی از جنس انسان در بهشت محشور هستند.

قرآن کریم می فرماید همسران مردان بهشتی، همین همسران دنیوی هستند که در آخرت نیز مراتب همسانی دارند: «رَبَّنَا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتىِ وَعَدتَّهُمْ وَ مَن صَلَحَ مِنْ ءَابَائهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ ذُرِّيَّتِهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‏»؛ پروردگارا! آنها را در باغهاى جاويدان بهشت كه به آنها وعده فرموده‏اى وارد كن، همچنين از پدران و همسران و فرزندانشان هر كدام كه صالح بودند، كه تو توانا و حكيمى. «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونهَا وَ مَن صَلَحَ مِنْ ءَابَائهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتهِمْ وَ الْمَلَئكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيهِم مِّن كلُ‏ِّ بَاب‏»؛ باغهاى جاويدان بهشتى كه وارد آن مى ‏شوند و همچنين پدران و همسران و فرزندان صالح آنها و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى ‏گردند.

البته از حوریان بهشتی نیز به عنوان همسران بهشتی و قرین و همراه بهشتیان، نام برده شده است: «وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ»؛ و بهشتيان را با «حور العين» تزويج مى ‏كنيم.

علامه طباطبایی می گوید: از ظاهر كلام خداى تعالى بر مى ‏آيد، كه حورالعين غير زنان دنيايند، كه آنان نيز داخل بهشت مى‏ شوند. ایشان در جای دیگر می آورد: منظور از “تزويج” قرين شدن دو نفر با همند. و معناى جمله اين است كه: ما ايشان را قرين حورالعين كرديم، نه اين كه ميان آنان عقد زناشويى برقرار ساختيم، چرا كه تزويج را با حرف “باء” (بحورالعین) متعدى كرده و اگر منظور از تزويج نكاح به عقد بود احتياج به حرف باء نبود.

علامه طباطبایی در مورد ازدواج در بهشت می گوید: مراد از تزويج اهل بهشت با حوريان اين است كه قرين حوريان هستند، چون اين تزويج به معناى ازدواج اصطلاحى نيست، بلكه مراد از زوج، معناى قرين است، كه معناى اصلى لغوى آن است.

البته برخی نظری دیگر دارند. می گویند نباید دچار افراط و تفریط شویم. نه این که بگوییم «حورالعین» شامل مذکر و مونث می شود و زنان بهشتی هم با غلمان ازدواج می کنند، و نه این که بگوییم که حتی مردان هم با حوریان بهشتی ازدواج نمی کنند. بلکه بایستی بگوییم “تزویج” اعم از ازدواج و قرین بودن است.

بهشت و انتخاب همسر:

اجباری در انتخاب همسر نیست و به اختیار خود شخص است. در روایت آمده:

از امام صادق (عليه‌ السلام) سؤال شد: آيا زن و شوهر مؤمن كه وارد بهشت می‌ شوند، با هم ازدواج می‌ كنند؟ حضرت فرمودند: خداوند عادل است. اگر مرد از زنش افضل باشد، اختيار با مرد است كه زنش را بپذيرد يا نه. اگر پذيرفت، يكی از زنانش می‌ شود. اگر زن از شوهرش افضل باشد، اختيار با او است. اگر همسرش را پذيرفت. همان شوهرش می ‌شود.

حتی اگر کسی در دنیا چند همسر داشته، در بهشت، بهترین را به اختیار خود انتخاب می کند: امام باقر عليه ‌السلام فرمودند: ام سلمه ـ همسر پیامبر ـ به رسول خدا (صلی الله عليه وآله) عرض كرد: پدر و مادرم فدايت! گاهی زنی در دنيا دو شوهر می ‌كند و هر سه اهل بهشت می ‌شوند. اين زن از آنِ كدام يك خواهد شد؟ حضرت فرمودند: هر كدام را كه در دنيا خوش اخلاق بوده ‌اند و رفتار خانوادگی اش بهتر بود، اختيار می‌ كند. ای ام سلمه! حُسن خلق خير دنيا و آخرت را جلب می ‌كند.

نکته: در قرآن برخی از توصیفات بهشتی با خواسته های مردانه سازگار است، و متناسب با خواسته های زنانه بیان نشده است. علت این امر شاید این باشد که خداوند حکیم، امور جنسی مربوط به زنان را در پرده عفاف و ادب زایدالوصفی قرار داده است. علاوه بر قرآن، در روایات معصومین علیهم السلام نیز درباره خواسته های زنانه توصیفی نرسیده است، و این می تواند به علت همان رعایت عفت و حیا برای زنان باشد.

لازم به ذکر است این دنیای مادی و محدود است که دار تزاحم است و نمی توان بین برخی امور جمع کرد، مثلا انسان عادی نمی تواند جلو حسادتش را بگیرد و ایمانی خالی از ذره ای حسادت داشته باشد؛ ولی بهشت که محدودیت ندارد دیگر دار تزاحم نیست؛ افزون بر این که چه بسا بهشتیان در بهشت به حدی از رشد و کمال معنوی برسند که این اموری که در دنیا دچارش بوده و باعث تزاحم، در وجودش می شدند، آن جا دیگر در اثر رشد و کمال، اصلا تزاحمی بین آن ها نبیند.

بهشتیان در بهشت، نعمت های متعددی دارند، از جمله همسران بهشتی، اعم از همسران از جنس انسان و یا حورالعین. البته همسران بهشتی از جنس انسان، برتر و افضل هستند از حورالعین. حوریان بهشتی هیچ گاه به درجه و رتبه زن و مرد بهشتی نمی رسند یعنی ارزش همسری از نوع انسان، بسیار درجه اش از حوریان بیشتر و بالاتر است، و آن ها در یک رتبه نیستند. (منبع)

دیدگاه ها غیر فعال است.