نقد فیلم جوخه انتحار ۲ (The Suicide Squad)

امروزه جیمز گان در دنیای سینمایی کمیک بوکی یکی از برترین کارگردان ها است و نابغه بودن او بر هیچ کس پوشیده نیست. او در دنیای سینمایی مارول وظیفه کارگردانی دو فیلم نگهبانان کهکشان را بر عهده داشته که فیلم های بسیار خوب و موفقی چه در جلب نظر بینندگان و چه در گیضه بوده اند. اینک و در این نقد باید دید آیا او توانسته است این موفقیت ها را در دنیای سینمایی دی سی و فیلم جوخه انتحار ادامه دهد؟ این نقد داستان فیلم را بطور کامل او می‌دهد.

همانند نسخه سال ۲۰۱۶ این فیلم، داستان جوخه انتحار درباره زندانیانی است که برای کاهش مدت حبس خود انتخاب می شوند تا به مأموریتی خطرناک بروند. داستان ماموریت در جزیره ای خیالی به نام کورتو مالتس اتفاق می افتد. کودتای نظامی در این جزیره منجر به استقرار یک دولت ضد آمریکایی شد، که اکنون کنترل یک مرکز تحقیقاتی دوران نازی را در اختیار دارد که چیزی به نام Project Starfish را در خود جای داده است. دولت آمريكا كه نگران چيزهايي است كه در اين پایگاه وجود دارد، به آماندا والر (ويولا ديويس) اجازه مي دهد كه جوخه انتحار را اعزام كند تا آن پایگاه را نابود کنند. دو تیم به این جزیره اعزام می شوند تا پایگاه را نابود کنند، اما همه چیز آنطور که این دو گروه انتظار داشتند پیش نمی رود. تعداد بسیاری از افراد گروه اول در همین ابتدا قتل عام می شوند که اشاره ای طنز به شروع خونین فیلم نجات سرباز رایان است. گروه دیگر نیز مشکلات خاص خودش را دارد. در ادامه بیشتر به بررسی داستان فیلم می پردازیم.

این فیلم از نسخه سال ۲۰۱۶ بسیار بهتر و جالب تر است. دیوید آیر نسخه اول این فیلم را ساخت و با توجه به سودآور بودنش، متاسفانه به دلیل دخالت های بیشمار کمپانی وارنر، فیلم خوبی از آب در نیامد. فیلم جدید با کارگردانی جیمز گان نه حوادث نسخه قبلی را تایید و نه تکذیب می کند. دقیقا همانند تمامی فیلم های دی سی بعد از لیگ عدالت، این فیلم نیز نه تایید و نه تکذیب می کند که در یک جهان با دیگر فیلم ها است. با این حال این فیلم را می توان یک نیمه دنباله از نسخه قبلی آن دانست. این فیلم دارای درجه R است. یعنی خشونت بیش از حد و نامناسب برای کودکان. در سرتاسر این فیلم در است از کشت و کشتار ها و قتل عام که شخصیت های اصلی نیز از آن مبرا نیستند و یکی از اشکالاتی که به این فیلم نیز وارد است همین است که چرا اینهمه شخصیت مهم در جریان فیلم کشته می شوند، همانند شخصیت بومرنگ که یکی از مهم ترین دشمنان فلش است ولی به راحتی در این فیلم کشته شده و به فراموشی سپرده می شود.

همانند نگهبانان کهکشان این فیلم نیز از داستان پردازی خوب، تیم بازیگری قوی و جلوه های ویژه بسیار عالی برخوردار است. مارگو رابی دوست داشتی همانند گذشته در نقش هارلی کوین این فیلم حضور دارد. جوئل کینمن نیز در نقش کلنل فلگ بار دیگر در فیلم حضور دارد و اینبار آنقدر باشگاه رفته است که دو برابر فیلم قبلی هیکل دارد. متاسفانه ویل اسمیت دیگر در این فیلم حضور ندارد و جای آن را ادریس آلبا در نقش بلاد اسپورت گرفته است که بدلیل شلیک گلوله کریپتونایتی به سوپرمن در زندان است او برای نجات دختر خود به این ماموریت می رود و اگرچه در ابتدا به آن به خوبی پرداخته نمی شود، ولی در پایان به یکی از دوست داشتی ترین شخصیت های فیلم های کمیک بوکی تبدیل می شود. جان سینا نیز در نقش صلح ساز در این فیلم حضور دارد که برعکس بازی های کلیشه ای او مخصوصا در سریع و خشن ۹، اینجا نقشش که پیچش خاصی هم دارد را به خوبی ایفا میکند. شخصیت های بسیار دیگری نیز حضور دارند که نمی توان به همه آنها پرداخت و در ادامه اشاراتی به آنها خواهیم داشت. اما شاید کمترین فیلم کمیک بوکی ای را پیدا کنید که بتواند به همه شخصیت های اصلی به خوبی بپردازد، چیزی که بیشتر فیلم ها از پرداختن خوب به آن عاجزند.

همه اینها به همراه شوخی های جالب، جلوه های ویژه،نبرد های نفس گیر و از همه مهم تر، سکانس های غافلگیر کننده ای که ادامه آنرا نمیتوان حدس زد این فیلم را به یک فیلم بسیار خوب تبدیل کرد که امید ها را به دنیای سینمایی رو به موت دی سی بازگرداند. گان به طرز ماهرانه ای به مجموعه ای سرگیجه آور از عناصر دست می زند و لحظات به یاد ماندنی را برای تماشاگران رقم می زند. بالاتر گفتیم که نسخه قبلی که سال ۲۰۱۶ ارکان سد فروش موفقی داشت اما در جلب نظر طرفداران ناموفق بود. این فیلم اما برعکس توانست طرفداران را به خود علاقه مند کند بطوری که بسیاری آنرا بهترین فیلم دی سی بعد از شوالیه تاریکی و جوکر می دانند. همه اینها نشان از نبوغ جیمز گان در کارگردانی دارد. او بخوبی توانسته است برای شخصیت ها داستان پردازی کند و یک کوسه سخنگو را به یکی از پرطرفدارترین شخصیت های فصلی مجازی تبدیل کند که میم هایش دارند اینستاگرام را منفجر میکنند.

جیمز گان کاری کرده است که تک تک کلمات شخصیت ها داری مفهومی خاص باشند و یا در ادامه فیلم حتماً به آنها رجوع شود که این دیالوگ ها را می توان در صحبت های بلاداسپورت با صلح ساز و شکارچی موش جستجو کرد. همچنین به مضامین بسیاری همچون امپریالیسم غربی و دخالت در کشور ها نیز در این فیلم پرداخته می شود. با این حال اینها تنها موفقیت و پیروزی جیمز گان در این فیلم نیست. جوخه انتحار به عنوان یک فیلم اکشن خونبار تا به اینجای کار موفق شده است با پیشی گرفتن از ددپول، خونبارترین فیلم کمیک بوکی شود.

در زمینه جلوه های بصری نیز نتنها ایرادی به فیلم بلکه به خود جیمزگان نیز وارد نیست. او قبلا با نگهبانان کهکشان و خلق کهکشانی زیبا، جذاب و رنگارنگ با شهر هایی عظیم ثابت کرده است که جلوه های ویژه او چیزی از جلوه های ویژه فیلم های جیمز کامرون و زک اسنایدر که در این زمینه جز نوابغ هالیوود محسوب می شوند، کم ندارد. در این جوخه انتحار نیز شاهد جنگل های بارانی، اختفا، نبرد های عظیم شهری، درگیری ها و کشتار در سطح گسترده و نابودی بیشمار ساختمان ها به بهترین شکل هستیم که ما را یاد فیلم های بلاک باستری گودزیلا می اندازد.

جدا از موفقیت ها و نکات مثبت این فیلم، جوخه انتحار جیمزگان دارای ضعف هایی نیز هست. جدا از اینکه این فیلم هنوز ریشه ها و روش هایی از نسخه قبلی خود را دارد. مهم ترین ضعف این فیلم علاوه بر کشته شدن شخصیت ها و انسان های عادی بسیار که بی‌مورد نیز هستند و سوپرمن کردن سرباز های عادی، شرور های حاضر در فیلم است که همگی آبکی و ضعیف کار شده آند که این از جیمز گان بعید بود. درکل سه شرور در فیلم وجود دارد یکی رئیس جمهور کودتاچیان که یک شخصیت عاشق پیشه است که عاشق هارلی کوین می شود و به سرعت نیز کشته می شود. دیگری فرمانده کودتاچیان است که او بهترین داستان پردازی را دارد اما باز هم به سرعت توسط استارو نابود می شود و در پایان نیز خود استارو است. استارو کم شخصیتی نیست. او یکی از قدرتمندترین و جالب ترین شرور ها دنیای کمیک بوکی دی سی است که بار‌ها لیگ عدالت و کل زمین را به چالش کشیده است. با این حال در این فیلم تمام اینها به فراموشی سپرده می شود تا استارو تبدیل به یک شرور آبکی شود که آنهم در پایان به بدترین روش شکست می خورد. اینها دقیقا همان مشکلاتی است که زک اسنایدر نیز در فیلم های خود داشت. عدم وجود یک شرور قوی و کشتار در سطح گسترده. با این حال چرا منتقدین این مشکلات جیمز گان را نمی بینند؟ چون از زک اسنایدر بدشان می آید و یا اینکه جیمز گان از مارول آمده و به قول معروف منتقدین با مارول در یک ظرف غذا می خورند؟ مطمعنا اگر جیمز گان به این موارد نیز توجه می کرد، این فیلم بیش از این مورد توجه منتقدین قرار می گرفت و عملا هیچ رقیبی را دیگر جلوی خود نمی دید.

یکی از نکات جالب پیرامون این فیلم این تصویر است که در بازاریابی این فیلم در فضای مجازی به وفور دیده می شود. جالب است بدانید که تمامی افراد این تصویر در سمت راست و بعد از شکارچی موش ها، همگی جان خود را از دست داده اند که می توان این را کدی از جانب کارگردان برای بیننده دانست.

البته بسیاری نیز به طنز بسیار زیاد موجود در فیلم ایراد می گیرند که این ایراد قابل قبول نیست. جوخه انتحار جیمز گان یک کمدی سیاه است. کمدی سیاه یا کمدی تلخ یک زیرگونه از ژانر کمدی است. این گونه در فیلم‌‌ها و داستان‌‌ها به موضوعاتی که معمولاً جزء دستهٔ هایی (مثل مرگ، تجاوز، خشونت) هستند طبقه‌بندی می‌شود. همانند ددپول که احتمالا با آنها آشنایی دارید. پس همانطوری که نمی توان به دارک بودن فیلم های بتمن ایراد گرفت چون ذات آن فیلم ها دارم بودن است، به همین صورت نیز نمی توان به جوخه انتحار جیمز گان در ضمیمه طنز ایراد گرفت. حرف از بتمن به میان آمد. جالب است بدانید که بیشتر شخصیت های اصلی این فیلم در واقع دشمنان این قهرمان دوست داشتنی هستند. امیدواریم که فیلم بتمن با بازی رابرت پتینسون نیز بتواند ادامه دهنده موفقیت های دنیای سینمایی دی سی باشد و دوباره این دنیا را از چاهی که وارنر برای او ساخت، به اوج آسمان بازگرداند.

امتیاز ایرونی سنتر: ۸ از ۱۰

15 Comments
  1. Doctor strange
    Doctor strange کاربر می‌گوید

    با شزم برابر و بهترین فیلم دیسی ای یو
    با نقد هم موافقم
    نمره من حدودا ۸ تا ۸/۶ هست

    1. کاربر می‌گوید

      ولی مرد پولادین هم لایقه این مقامهه هاا.😅

  2. کاربر می‌گوید

    تشکر از ادمین محترم بابت نقد این فیلم.
    من که فیلمو ندیدم ولی الان فکر کنم باید یک ببینیمش.
    در کل این فیلم از پتانسیل کامل با توجه به بازیگرا، شخضیت ها و داستان پردازیش استفاده کرده یا نه؟!

    1. admin
      admin کاربر می‌گوید

      به بهترین نحو
      جیمز گان کارگردان خوبییه و در این فیلم خودشو باز هم نشون داده، تنها مشکل فیلم همون شرور ضعیفه که گفتم.
      طنز و زیاد کشته شدن هم یک چیز فردیه، شاید یکی خوشش بیاد شاید نیاد ولی باید به اندازه باشه.

  3. King Venom
    King Venom کاربر می‌گوید

    نقد خیلی عالی بود و با نمره فیلم هم کاملا موافقم
    همونطور که قبلا گفتم این فیلم عملا بهترین فیلم dceu محسوب میشه و نشون میده برخلاف حرف خیلیا کار این دنیای سینمایی تموم نشده و برعکس میتونه به راحتی جون بگیره و این فیلم نشونشه منتها به دلیل سیاست وارنر در اکران همزمان با پخش در استریم hbo max و همچنین درجه سنی R فیلم باعث شده که درحال حاضر این فیلم یه شکست تجاری باشه چون به علاوه هزینه تبلیغات کل بودجه فیلم ۲۸۵ میلیون دلار هست که درحال حاضر فقط تونسته ۷۱ میلیون دلار فروش داشته همینم باعث شد رؤسای مغز نخدی وارنر سر عقل بیان و دیگه فیلم هاشو تو hbo max پخش نکنن
    دیزنی هم یه همچین غلطی سر فیلم بلک ویدو کرد که باعث شد این فیلم هم تقریبا یه شکست تجاری باشه و هممون از جار و جنجال های بین رؤسای دیزنی و اسکارلت جوهانسون خبر داریم حتی کوین فایگی هم صداش دراومد که چرا دیزنی یه همچین غلطی کرده!!
    درکل امید وارم که دیزنی و وارنر و سونی مث آدم فیلم بسازن و مثل آدم روانه بازار کنن تا هم از نظر هنری همه بپسندن هم از نظر تجاری فروش عالی داشته باشن

    1. admin
      admin کاربر می‌گوید

      بله کاملا درسته، ممنون 🙏🙏
      البته داشتیم فیلم‌هایی که در دروان کرونا در شبکه هایی مثل hbo پخش شدند و در گیشه هم موفق بودند که نمونه اون گودزیلا در برابر کونگ هستش. که هم چند میلیون بازدید داشته و حدود ۴۰۰ میلیون دلار هم فروش گیشه رو کسب کرده.

      1. King Venom
        King Venom کاربر می‌گوید

        ادمین
        اره فیلم گودزیلا علیه کونگ یه جورایی استثناست چون اولا ماهیت فیلم اینه که قرار بود یه نبرد حماسی بین دو هیولای مشهور فرهنگ عامه که احتمالا از شخصیت های جوخه انتحار یا بلک ویدو هم محبوب ترن برگزار کنه
        درست مثل یه ایونت بزرگ کشتی کج یا یه نبرد بزرگ موردانتظار بین دو بوکسور معروف که جمعیت برای دیدنشون جمع میشن و میلیون بیننده تلوزیون هم دارن تماشاشون میکنن بود
        جلوه های ویژه بینقصش هم باعث شد عده خیلی زیادی از مخاطبا که فیلمو قبلش تو hbo max دیده بودن بگن گور بابای hbo max بریم فیلمو تو سینمای سه بعدی ببینیم!!! «حیف که ما امکانشو نداریم😞😥» به همین دلیل فروشش خوب بود چون برای خیلیا فیلمی بود که ارزش بلیط خریدن و دوبار دیدن توی سینما رو داشت درحالی که فیلمایی مثل ww84 یا بلک ویدو یا جوخه انتحار اونقدر تاثیرگذار نیستن که کسی که فیلمو تو سرویس استریم یا تلویزیون دیده هوس کنه بره تو سینما هم ببینه
        اینکه فیلمی مث f9 تونسته بالای ۶۰۰ میلیون بفروشه بخاطر اینه که همزمان تو هیچ استریمی پخش نشده و اگه اینطور میشد با وضع خرابی که فیلم داره قطعا به سرنوشت بدتری نسبت به ww84 یا جوخه انتحار دچار میشد پس میشه گفت اگه GvK فقط تو سینما اکران میشد حتی با وضع کرونا هم احتمالا ۶۰۰$ یا حتی ۷۰۰$ رو میزد
        پس مشخصه چرا یه فیلم بزرگ استثنایی موفق محسوب میشه

    2. mister sinister کاربر می‌گوید

      اسکارلت که رفت دیسی برا نقش پویزن ایوی و جدیدا جالبه ملاقات های تناتنگی با وارنر و حتی مارگو رابی داشته.

  4. کاربر می‌گوید

    نقد خوبی بود.

  5. Dr.fate
    Dr.fate کاربر می‌گوید

    مقاله خوبی بود ممنون

  6. amirreza ghasemy
    amirreza ghasemy کاربر می‌گوید

    نقد خوبی بود
    فیلم خوبی بود جیمزگان خلاقیت خودش رو به نمایش گذاشت و ثابت کرد که میتونه چه کار کنه همین هم میتونه برا دیسی و یه استارت خوب کافی باشه

  7. Randall
    Randall کاربر می‌گوید

    نقد خوبی بود من فکر کردم قشنگ میاید میکوبونید فیلم رو 😅
    اون شرور هم زیاد تو این سریال معنایی نداره چون همه اعضای خودشون قبلا شرور بودند یا در حین فیلم کار هایی کردند که یک قهرمان انجام نمیده خود شخصیت آستارو هم گفت که اون ها روش ازمایش انجام دادند و اوردنش دلخل فضاپیما و اون اصلا باهاشون کاری نداشته که شخصیت پردازی بدی نیست

    1. admin
      admin کاربر می‌گوید

      به هر حال مهمه رندال جان. یادت نره که یکی از دلایل شکست فیلم قبلی از نظر منتقدین هم عدم وجود یک شرور خوب و با منطق درست بود. البته در این فیلم جیمز گان بهتر روی شخصیت ها و داستان کار شده بود و در نهایت موفق عمل کرد، یجورایی تونست اون ضعف های اندکش رو هم پوشش بده.

  8. […] آن را قرار دادن کپسول منفجر شونده در سر افراد گروه جوخه انتحار می توان دید. البته در دنیای سینمایی دی سی او یک وطن پرست […]

  9. […] موفق شد با ساخت فیبم جوخه خودکشی بار دیگر دی سی و فیلم هایش را از سراشیبی سقوط نجات دهد […]

دیدگاه ها غیر فعال است.