۱۰ روش برای استفاده از ذهن، به جای از دست دادن آن

مغز شما هم، درست مثل بدنتان احتیاج به ورزش دارد. در صورت نداشتن فعالیت مغزتان ضعیف می شود و چین و چروک می خورد. با فعالیت بیشتر ارتباط بین سلول های مغزی شما چند برابر می شود و اندازه مغزتان واقعاً بزرگتر خواهد شد. در ادامه به ده روش که با آن می توانید مغتان را ورزش دهید و از آن استفاده مفید کنید می پردازیم.

۱_ ورزش دادن مغزتان، مثل یک ماهیچه

مغز هم، مثل ماهیچه های دوسر، برای سالم و قوی ماندن نیاز به ورزش و انعطاف پذیری دارد. اگر شما فعالیتی را زیاد انجام دهید، آن بخش از مغز که وظیفه کنترل آن عملکرد را بر عده دارد، رشد می کند. بنابراین اگر شما تایپیستی حرفه ای باشید و هر روز تایپ کنید، آن بخش از مغزتان که مربوط به مهارت های حرکتی کوچک است، بزرگ تر میشود، چون ارتباط بیشتری بین سلول های مغز صورت می گیرد و همینطور برعکس. مغز کامپیوتر بدن شماست. اگر می خواهید ذهنتان سرزنده و شاداب باقی بماند، باید دائماً روی موس کامپیوترتان کلیک کنید.

۲_ مسافرت

سفر باعث می شود شما تجربیات جدیدی کسب کنید که محک های فوق العاده ای برای مغز هستند. هرکس بخواهد دلش جوان بماند، باید همواره به صورتی سالم به همه اتفاقاتی که در آن سوی جهان یا در آن سوی شهر در حال وقوع است، کنجکاو باشد. البته می گویند رسیدن به مقصد نیمی از لذت سفر است، ولی نیمه دیگر این لذت بر می گردد به آشنا شدن با سبک های جدید زندگی کردن. تجربه اینکه آدم های دیگر چه می خورند، می نوشند، لباس می پوشند، کار می کنند، بازی می کنند و می اندیشند، میدان دید شما را گسترده تر می کند. «یک مغز سفر کرده، مغز پرتری است.»

۳_ استفاده از تجربیات و عقلتان

شخص عاقلی می گوید: «همه مردم عاقل نیستند، ولی همه آدم های عاقل پیر هستند.» فرصت و امکان عاقل شدن، بدون شک یکی از مزایای پیر شدن است. عاقل شدن یک از محصولات جانبی و ناخواسته تسعه تجربیات فردی است و این واقعیت دارد که شما در گذر زندگی دائما چیزهای بیشتری یاد می گیرید. شکست می تواند معلم واقعاً مؤثری باشد، البته در صورتی که تصمیم بگیرید از آن چیزی بیاموزید.

عقلتان نیز کم کم رشد می کند. وقتی عاقل باشید، می دانید که هیچ شرایطی خالی از امید نیست و زمان مداواگر قدرتمندی است. این درست است که پیری معمولاً نوعی احساس از دست دادن را با خودش به همراه می آورد، اما عقل هم میدان دید شما را به نحوی گسترش می دهد، بطوری که پستی و بلندی ها را در آن می توان راحت تر تشخیص داد.

۴_ کنترل تنش های فکری و روحی و حفظ خونسردی

تحریک برای مغز خوب است، ولی تحریک بیش از حد هم مضر است. تنش های فکری و روحی مغز را می آزارد و ممکن است به آن صدمه بزند. اگر مدتی طولانی در معرض محرک های آزار دهنده قرار بگیرید، ساختار مغزی شما واقعا تغییر می کند. زمان هم در این میان نقش مهمی دارد. مردم معمولاً به اندازه کافی مقاوم هستند که بتوانند در کوتاه مدت قلیان فشار روحی را تحمل کنند، ولی وقتی فشار ها همانند موج های بلند پی در پی به آمدن ادامه دهند، مغز تاب تحملشان را نخواهد داشت و آسیب می بیند. برای رهایی از این مشکل شما باید با شگرد های کاهش اضطراب و نگرانی آشنایی داشته باشید، از جمله شوخ طبعی، نگهداری از یک حیوان خانگی، ورزش کردن یا کمک به فقرا و ارتباط با خدا.

۵_ هموراه آموختن

چرا باید زمانی که دیپلم می گیرید یا دانشگاه را تمام می کنید، از آموختن بازایستید؟ سن به هیچ عنوان مانعی در برابر یادگیری نیست. درواقع هر چه شما پیرتر می شوید، قابلیت مغزتان برای خلق کردن و به کار بردن ایده های جدید، بیشتر می شود. زبان جدیدی یاد بگیرید، نواختن یک آلت موسیقی را یاد بگیرید، راهنمای موزه یا مجتمع یا غیره شوید، یا برنامه نویسی یاد بگیرید. اینترنت هم ابزاری آموزشی است که به شما امکان دسترسی به دایرة المعارف وسیعی از اطلاعات و ایده ها را می دهد. با بالا رفتن سنتان، شما باید دارایی هایتان را نه بر اساس سرمایه ای که در حساب بانکی تان دارید، بلکه با توجه به دانشی که در سرتان دارید، حساب کنید.

۶_ نشان دادن شایستگی های خود، در مقام یک شهروند خوب

هیچ کس جزیره نیست. هر چه سنتان بیشتر می شود، مسئولیت شما هم در قبال دنیایی که در آن زندگی کرده اید، بیشتر می شود. با جامعه خود ارتباط برقرار کنید. برقراری این ارتباط نتنها به جامعه شما کمک می کند، بلکه به شما هم کمک خواهد کرد. وقتی پیر می شوید، عقب نشینی کردن و منزوی شدن خیلی راحت است؛ مخصوصاً بعد از از دست دادن همسر.

سعی کنید شهروند خوبی باشید. در رأی گیری ها شرکت کنید، در گردهمایی ها شرکت کنید، در کلاس های گوناگون ثبت نام کنید، فعالیت هایی در جهت حفظ محیط زیست انجام دهید و… منتظر نمانید تا در مقام یک شهروند خوب انتخابتان کنند، خودتان برای این کار داوطلب شوید.

۷_ خلاق باقی ماندن

چیز های نو، مزه زندگی است، ولی پیدا کردن انگیزه ها و موارد مصرف جدید برای هر چه بیشتر یادگرفتن دوباره نیازمند انرژی است. بدون شک، لم دادن روی کاناپه را به بندبازی در سیرک و صندلی گهواره ای را به پیست اسکی یا صخره های مرجانی ترجیح می دهید، ولی درست مثل مثل لاک پشت، اگر گردنتان را در لاکتان فرو ببرید، نمی توانید پیش بروید و به جایی نمی رسید. پس به آزمایش چیز های جدید ادامه بدهید حتی اگر احتمال داشته باشد که شکست بخورید. شکست در زندگی ارزشمند تر از امنیت و راحتی است. شکست واقعی زمانی رخ می دهد که دیگر فرصت و امکانی برای شکست خوردن نداشته باشید.

خلاق باقی ماندن لزوماً به معنای انجام دادن کار های خارق العاده یا کشیدن یک مونالیزای دیگر نیست، بلکه باید سعی کنید کاری کنید که رخدادهای زندگی به صورت های جدید و بهتر شکل گیرند، پس به ساختن خود و جامعه تان ادامه دهید.

۸_ تقویت حواس پنج گانه

حواس شما پنجره های شما رو به دنیا هستند. آنها پنجره هایی هستند که از طریق آنها می توانید دنیای وسیع خارج را ببینید. حواس شما، هوای تازه را در زندگی شما جاری می کند. اگر اجازه بدهید که حواستان کند شوند، زندگی تان رو به زوال می رود. هیچ وقت فکر نکنید که حواستان همیشگی هستند. بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه به قدری روی کیفیت زندگی روزانه تأثیر دارند که تصور اینکه همیشه در خدمت شما خواهند بود، آسان است. متأسفانه واقعیت اینگونه نیست. مجموعه ای از نیروها دست به دست هم می دهند تا با بالا رفتن سن، قدرت حواس شما را کاهش دهند.برای مثال، دارو ها به نحو بارزی روی گیرنده های شما تأثیر مخرب دارند، همچنین صدمات ناشی از نور خورشید یا صدا های خیلی بلند هم می توانند به حواس آسیب برسانند.

شما برای سنجش حواس خود باید آن قدر زود به پزشک مراجعه کنید تا هیچ نوع نشانه یا علایمی از ضعیف شدن زود هنگام آن از نظر شما پنهان نماند. برای کسب اطلاعات بیشتر از حواس و راه های مراقبت از آن می توانید به مقاله «در دست گرفتن اختیار حواس با بالا رفتن سن» در همین سایت مراجعه کنید.

۹_ مقابله با بیماری آلزایمر

بیماری آلزایمر پدیده ای شیطانی بر روی زمین است. ما باید برای ریشه کن کردن این بیماری و خطری که سالمندان را تهدید می کند، مبارزه کنیم. این احتمال هست که بیماری آلزایمر تمامی زحمات ما را تباه سازد  و همه تلاش ما را برای دستیابی به یک زندگی سرزنده و پر معنی ضایع کند.

راهکار های متعددی را برای مقابله با آلزایمر می توان یافت. اولاً به به تقویت روحیه ضعیف آنهایی که به این بیماری مبتلا هستند و خانواده هایشان کمک کنیم. دوم، هرآنچه شخصا در توان دارید، برای اجتناب از ابتلای خود به این بیماری انجام دهید. یک روش ممکن، ادامه دادن به یادگیری است، چون افراد تحصیل کرده کمتر یا دیرتر از سایرین به بیماری آلزایمر دچار می شوند. اگر زن هستید، استروژن مصرف کنید. از داروهای ضد التهاب هم می توانید استفاده کنید چون تجربیات قبلی حاکی از مؤثر بودن این دارو هاست. و در آخر از انجمن بیماری آلزایمر ایران حمایت کنید. تلاش بی وقفه آنها در حمایت از تحقیقات پزشکی، بزرگ ترین امید ما برای هر چه زودتر رسیدن به آن لحظه خارق العاده است که در آن بیماری آلزایمر به تاریخ پیوسته باشد.

۱۰_ ارج نهادن به قدرت حافظه

یقیناً قدرت حافظه شما دیگر مثل قبل نیست. چه اتفاقی رخ داده است؟ گذشت زمان به قابلیت روحی شما برای به خاطر آوردن وقایع آسیب می رساند. در تعیین قدرت حافظه شما، نحوه به کار بردن حافظه، دقیقاً به اندازه سن شما مهم است. بسیاری از داروها، الکل، و برخی بیماری ها مانند افسردگی، قابلیت حافظه شما را برای ذخیره اطلاعات کاهش می دهد.

دوباره از حافظه تان کار بکشید، سعی کنید که نام معلمان دبیرستان و هم کلاسی هایتان را به خاطر آورید. تاریخ تولد نوه هایتان را به خاطر بسپارید. نام تمامی شهر های را که دیده اید را بنویسید. و تا می توانید به ذخیره اطلاعات در مخزن حافظه خود ادامه دهید.

 

همچنین بخوانید:
سن مغز شما می‌تواند مرگتان را پیش‌بینی کند
تا چه اندازه فکر انسان می تواند قدرتمند باشد
تفاوت های ذهن زنان و مردان
از بین بردن تفکرات محدود کننده
غذاهای موثر بر حافظه و هوشیاری
راه کار هایی برای گسترش دادن فکر و اندیشه
۱۰ رمز دستیابی به یک زندگی طولانی و سالم

دیدگاه ها غیر فعال است.