۷ دلیل برای اینکه چرا هاکای در پایان بازی باید خود را فدا میکرد

فیلم انتقام جویان پایان بازی یکی برترین و معروف ترین فیلم های ابرقهرمانی تاریخ است. این فیلم داستان جمع آوری سنگ های ابدیت از جهان های موازی توسط انتقام جویان را روایت می کند. در بخشی از این فیلم ناتاشا رومانوف مجبور شد جان خود را فدا کند تا سنگ روح به دست کلینت برتون یا همان هاکی که دوست ناتاشا است برسد. در این مقاله به دلایلی می پردازیم که چرا هاکای باید جان خود را برای بدست آوردن سنگ روح فدا می کرد.

۱. بیوه سیاه شایسته کنار زدن نبود:

بیوه سیاه تا مدتها تنها زن ابرقهرمان در گروه انتقام جویان بود و بیشتر اوقات توسط انبوه ابرقهرمانان مرد به حاشیه رانده می شد. با توجه به اینکه فیلمی از او شاخته شد تا ادای احترامی به این شخصیت باشد، به هیچ وجه لازم نبود که این شخصیت به این سرعت کنار زده شود.

۲. هاکای دیگر آن ابرقهرمان سابق نبود:

هاکای متقاعد نشده بود که سنگ روح کار ساز است. باید قبول کرد که بعد از بشکن تانوس او دیگر آن ابرقهرمان سابق نشد. او به یک نینجا تبدیل شده بود و هر خلاکاری را سلاخی می کرد. او بافدا کردن خود می توانست دوباره آن شکوه و شخصیت ابرقهرمانی خود را بازگرداند.

۳. ناتاشا و بروس می توانستند با هم باشند:

از ابتدای دنیای سینمایی مارول تا آخرین لحظه حضور ناتاشا رومانوف در آن، این شخصیت رابطه های عاطفی بسیاری با بیشتر ابرقهرمانان حاضر در این فیلم ها داشت. از خود هاکای و کاپیتان آمریکا بگیر تا بروس بنر. با این حال بیشترین علاقه بین ناتاشا رومانوف و بروس بنر بود که در فیلم عصر اولتران به ما نشان داده شد، با توجه به تغغیرات هالک و بروس بنر در پایان بازی، این دو می توانستند با هم باشند.

۴. او تنها مسئول بعد از اینفینیتی وار بود:

بعد از بشکن تانوس در قسمت سوم فیلم انتقام جویان، اعضای این گروه پراکنده شدند و هر کدام دنبال راه خود رفتند. کاپیتان آمریکا و وار ماشین گروه هایی تشکیل دادند و به مراقبت از بخش هایی از زمین پرداختند، تونی استارک تصمیم گرفت کنار یک دریاچه زندگی خود را ادمه دهد. با اینحال بیوه سیاه موقعیت خود در مقر انتقام جویان را به مدت پنج سال حفظ کرد و پاسخگوی بازماندگان بشکن تانوس بود. برعکس هاکای که تصمیم به قتل عام کردن خلافکار ها گرفته بود.

۵. هاکای عاشق بیوه سیاه بود:

از همان ابتدای آشنایی هاکای و بیوه سیاه، این دو به یکدیگر علاقه مند بودند. در بیشتر فیلم های دنیای سینمایی مارول که شاهد حضور این دو با هم بودیم، این ابراز علاقه نشان داده شد. بعد از مرگ خانواده هاکای، ناتاشا یکی از بهترین همدم های او و شانس مجدد او برای زندگی مجدد بود، به همین دلیل کلینت نباید این شانس مجدد خود را از دست می داد و به رومانوف فرصت میداد تا خود را فدا کند.

۶. نیمه بازنشسته هاوکی:

هاکای قبل از سفر به ورمیر در حال مبارزه با قاچاقچیان و آدمکش ها بود و همه آنها را قتل عام می کرد. این هدف زندگی او بود که شخصیت ای بدذاتی را که از بشکن تانوس جان سام به در برده اند را مجازات کند. او حتی در هنگام حمله تانوس نیز به کمک انتقام جویان نیامد. مسلما اگر بلک ویدو نمی مرد، کمک های بیشتری از هاکای برای مردم انجام میداد.

۷. هاکای خانواده خود را در معرض خطر قرار داده است:

بعد از بکشن تانوس، تمام خانواده هاکای نابود شدند، چند سال بعد و پس از بشکن هالک و بازگشت افراد نابود شده، خانواده هاکای نیز به زندگی بازگستند. با اینحال اوضاع نسبت به پنج سال قبل بسیار متفاوت است. در این مدت هاکای افراد بسیاری را با بی رحمی قتل عام کرده است بدون اینکه برایش اهمیتی داشته باشد. اما خانواده او به زندگی بازگشته اند و مسلما افراد بسیاری هستند که به دنبال انتقام از او و خانواده اش باشند.